از آوار پلاسکو تا آوار رکود اقتصادی/ کارگرانی که زیر آوار رکود اقتصادی له شدهاند!
پلاسکو ریزش کرد و آوار آن بر سر آتشنشانان ناجی و فداکار فرو ریخت، اما در همان زمان صدها پلاسکوی دیگر در شهرها و روستاها بر اثر رکود اقتصادی ریزش کرده بودند.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، روز پنجشنبه 30 دیماه 1395 شمسی ساختمان 15 طبقه پلاسکو در عرض چند ساعت فرو ریخت و تلی از خاک و آهن را در یکی از تجاریترین چهارراههای شهر برجای گذاشت.
ساختمانی با قدمت بیش از نیم قرن که در این عمر طولانی خود محلی برای تولید و تجارت صدها کسبه بود. کسبهای که با ریختن این ساختمان میلیاردها تومان خسارت دیدند و به انبوهای از لشکر بیکاران و ورشکستگان اقتصادی اضافه شدند.
اما این آوار که یکی از جنبههای آن اقتصادی بود، چندین سال است که در بازار اقتصادی کشور بر سر فعالان اقتصادی آوار شده است.
یکی از نقدهایی که به آتشسوزی و ریزش ساختمان پلاسکو وارد بود، بیکاری بیش از 4 هزار نفر کارگر و تولیدکننده بود که در همان روزهای آواربردرای، مسئولان دولتی و وزارت کار وعدههای بسیاری برای جبران بخشی از خسارتها داده شد، اما تاکنون این وعدهها همچون صدها وعده دولت یازدهم در حوزه اقتصادی و معیشتی عملی نشده است.
روزهای نخست دولت یازدهم همزمان بود وعدهای رنگین کمانی که براساس آن قرار بود تا دولت با تجویز نخسه 100 روزه برای اقتصاد بیمار کشور، رونق و گشایشی برای آن تزریق کند.
تزریقی که به برجام و توافق هستهای گره خورد و حتی آب خوردن مردم نیز وابسته به سرانجام توافق شد. با حصول توافق هستهای با 6 قدرت جهانی، سیلی از وعدهها که پشت سد برجام تلنبار شده بودند، قرار بود با رفع تحریمها، عملی شوند.
میلیونها کارگر و کارخانهدار با نگاهی به دهان مسئولان دولتی انتظار آن را میکشیدند تا پس از چندین سال وعده، چرخ تولید و اقتصاد نیز بچرخد و با شروع به کار مجدد کارخانهها، از زیربار فشار معیشتی و اقتصادی رهایی یابند، اما در کمال ناباوری، نه تنها چرخ اقتصادی نجرخید بلکه هزاران سانتریفیوژ نیز از چرخش ایستادند.
یکی از شعارهای اصلی روحانی در زمان انتخابات، چرخش همزمان چرخ اقتصادی و سانتریفیوژهای هستهای بود. با حصول توافق هستهای تعداد زیادی ماشین سانتریفیوژ از حرکت ایستادند تا در قبال آن تحریمهای مالی، بانکی و اقتصادی از سوی غرب رفع شود اما ماحصل براساس اعترافات رئیس بانک مرکزی تقریبا هیچ بود.
اگر در روز پنجشنبه 30 دیماه با ریزش پلاسکو صدها نفر بیکار شدند، پیش از آن با ریزش برج بلند وعدههای اقتصادی و معیشتی دولت تدبیر و امید، صدها هزار کارگر و تولیدکننده به خاک سیاه نشسته بودند.
حسن روحانی نتوانست برخلاف شعارهایش تحولی در اقتصاد ایجاد کند و این به بهای خاموشی و توقف خطوط تولید کارخانههای اسم و رسمداری تمام شد. کارخانهای مانند ارج که یک نماد نوستالژیک در تولید محصولات داخلی مانند یخچال و کولر بود، برای همیشه به خاطرات پیوست و امسال سالگرد خاموشی همیشگی آن است. سرنوشتی که بر سر ارج آمد، بر سر صدها کارخانه ریز و درشت دیگر نیز آمده بود و میآید.
در روزهای اخیر نیز کارگران هپکو، بزرگترین کارخانه ماشینسازی کشور با بحران جدی روبرو شده به نحوی که هزارن کارگر آن بیش از 6 ماه است که حقوقهای خود را به خاطر مشکلات مالی کارخانه دریافت نکردهاند.
بحرانهای مالی و اقتصادی نه تنها در بخش تولید بلکه در بخشهای سرمایهای مانند مسکن نیز دامن سرمایهگذاران را گرفته است. کاهش سرمایهگذاری در بخش مسکن منجر به بیکاری هزاران نفر کارگر ساختمانی شده است.
با گشت و گذاری در بازار کار و تولید، بحران بسیار عمیقتر است و افزایش نرخ بیکاری منجر به فاجعه در خانوادهها و زندگی اجتماعی افراد جامعه شده است.
نتیجه اولیه بیکاری و نبود شغل در کشور منتهی به معضلات اجتماعی مانند طلاق، اعتیاد و بزهکاری شده است.
گزارش مرکز آمار ایران از افزایش رشد بیکاری خبر میدهد و حاکی از بدترشدن بحران بیکاری در کشور است.
صندوق بینالمللی پول نیز در گزارش اخیر خود از چشمانداز اقتصادی جهان اعلام کرده که نرخ بیکاری ایران از 10.8 درصد در سال گذشته میلادی به 11.3 درصد افزایش مییابد.
این ارقام محاسبه شده از دادههایی است که ما در اختیار آنها قرار دادهایم، اما واقعیت فراتر از این رقمهاست. در استانهایی مانند کهگیلویه و بویر احمد، کرمانشاه، سیستان و بلوچستان و... آمار بسیار بالاتر از این اعداد است.
ادامه تعطیلی و نیمه تعطیلی بیش از 60 درصد واحدهای تولیدی و راکد ماندن بخشهای سرمایه کشور با وجود وعده دولت مبنی بر رونق بخشی اقتصادی، هزاران پلاسکو را رقم زده که کارگران این بخشها توان اقتصادی کافی را برای کمر راست کردن از زیر آوار رکود اقتصادی ندارند.
دولت تدبیر و امید با صرف چندسال حیاتی از عمر خود به بخش سیاست خارجی و امید واهی داشتن به گشایش اقتصادی پس از توافق هستهای، از مهمترین بخشهای اقتصادی کشور غافل ماند و آنها را به حال خود رها ساخت.
در زمانی که دولت میتوانست با اهتمام و تزریق نقدینگی به چرخهای تولید داخلی باعث رونق آن شود، نگاه خود را به خارج از مرزها دوخته بود و آن در حالی بود که بیکاری و رکود سیر وحشتناکی را در اقتصاد کشور میپیمودند. پلاسکو تمثل به جایی از اقتصاد بیمار کشور بود که جان و مال بسیاری را زیر آوارهای خود برده است!
انتهای پیام/