مشکل امروز جامعه تحریک احساسات با بیانات خطابی به جای اقناع عقلی با برهان است
غلامحسین دینانی با اشاره به اینکه جامعه بشری سمت تحریک احساسات با انواع هنرها میپردازد و سمت قانع کردن عقل نمیرود گفت: آنگاه انسان به مدینه فاضله راه پیدا میکند که عقلش خرسند باشد نه اینکه با بیانات خطابی احساسات ارضاء شده باشد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»، غلامحسین دینانی در برنامهی معرفت این هفته شبکهی چهارم سیما، به تفسیر آیه 35 سوره شریفه نور «الله نور السموات والارض …» پرداخت.
وی با بیان این که خداوند تبارک و تعالی نور حقیتی است و در قرآن کریم خداوند خودش را نیز نور السماوات والارض معرفی میکند و با نامهایی که فلاسفه و متکلمین خداوند را معرفی میکنند همچون واجبالوجود و علتالعلل معرفی نکرده است.
دینانی با اشاره به این نکته که مسئله نور مسئله مهمی است گفت: دو نوع نور ، محسوس و معقول وجود دارد و نور محسوس مثل نور خورشید، نور ماه و نور چراغ برق که حس ما به واسطه این نورها میبیند .
وی با اشاره به این نکته که نور قویتر و باطنیتر وجود دارد گفت: عقل نور است و ما معقول را با نور عقل میفهمیم.
دینانی با اشاره به اینکه حکما در تعریف نور یک تعریف جامعی دادهاند که شامل نور محسوس و معقول میشود، گفت: آمده است که «النور هو الظاهر بذاته والمظهر الغیره» یعنی نور چیزی است که خود به خود ظاهر است و هر چیز دیگری نیز به واسطه آن آشکار می شود.
وی افزود: نور حسی خودش روشن است و چیز دیگری آن را روشن نمیکند و به ذات خود روشن است و اشیاء محسوس دیگر را نیز روشن میکند. عقل نیز به ذات خود روشن است و معقولات را روشن میکند و اگر عقل نبود معقولات مفهوم نمیشدند. معقولات به وسیله عقل برای ما روشن و تعقل میشوند.
دینانی در مورد معنای اینکه خداوند نور است گفت: حق تبارک و تعالی به حسب ذات ظاهر و آشکار و هر چیز دیگری را نیز روشن و آشکار میکند. اگر حقتعالی نبود هیچ چیزی روشن نمیشد و آشکار نمیشد و هیچ چیزی وجود نداشت تا دیده شود. خداوند نور است و منور است چون نور،نورانیت دارد و روشن کننده است. پس خداوند به ذات نور است و روشن کننده است و همه موجودات در پرتوی نور حق روشن میشود.
وی با اشاره به اینکه در روز که اشیاء مشاهده میشوند به واسطه نور خورشید است. اگر نوری نبود آن اشیاء مشاهده نمیشدند و اینکه اشیاء مشاهده میشود به واسطه نور است گفت: یک نکته مهم دیگری که وجود دارد آن است که اگر فقط نور هم باشد و هیچ چیز دیگر نباشد و حتی فضا هم نباشد نور به خودی خود مشاهده نمیشود. بنابراین نور همیشه در منور دیده میشود یعنی نور باعث میشود که اشیاء دیده بشوند و خودش هم دیده شود.
دینانی با اشاره به اینکه حق تبارک و تعالی را بدون مظهر و بدون آن چیزی که نور حق به آن بتابد و به طور مستقیم نمیتوان دید گفت: وقتی حضرت موسی(ع) درخواست دیدن خدا را کرد. در پاسخ به ایشان خطاب شد؛ «لنترانی» نمیبینید. واژه «لن» به معنای نفی ابدی است و از «لا» شدت نفی بیشتری دارد؛ یعنی هرگز نمیتوانی من را ببینی و فقط در مظهر من را ببیین.
وی با اشاره به اینکه اگر کسی در مظاهر آگاه باشد، آنگاه خدا را نه تنها در دریا و صحرا بلکه در هر موجودی میبیند گفت: حق در مظاهر دیده میشود و بدون مظاهر هرگز نمیتوان دید. مردمی که آگاه نباشند مرتکب اشتباه میشوند و مظهر را به جای ظاهر میگیرند ظهور خداوند را در آن نمیبینند و خود آن شیء را اصل میبینند.
دینانی با اشاره به اینکه مرز شرکت و توحید باریک است گفت: اگر آن شیء را مظهر و محل تجلی حق بدانید این توحید است اما اگر آن شیء را اصل بدانید و به آن اصالت بدهید و آن را به جای خدا قرار دهید این فرعونیت است که خود را به جدای خدا مینشاند.
وی با اشاره به این بیت شعر عطار نیشابوری «ای روی درکشیده به بازار آمده** خلقی بدین طلسم گرفتار آمده» گفت: یعنی حضرت حق نقاب دارد و در مظاهر تجلی پیدا میکند. منتهی انسان باید دید آگاه بین پیدا کند تا حضرت حق را مشاهده کند.
دینانی با اشاره به اینکه گاهی پنهان بودن از شدت ظهور است گفت: از بس که خداوند روشن است، پنهان است. گاهی پنهانی برای شدت روشنایی است در عین ظهور باطن است. گاهی ظاهر پرده باطن است و ظاهر پرده میشود. این عالم ظاهر است و اگر نگاه فقط به این عالم باشد، پرده باطن میشود. باید هم این عالم را و هم درون این عالم را ببیند. اگر در ظاهر بمانیم ظاهر پردهای بر روی باطن میشود. باید از عالم ظاهر عبور کرد و به باطن رسید. از صورت به معنی رفت چراکه اگر انسان در صورت ماند و به سمت معنا نرفت مشرک شده است.
وی با اشاره به اینکه تمام مشکلات امروز جامعه بشری این است که بیشتر سمت تحریک احساسات با روشهای مختلف و انواع هنرهایی که میداند میپردازد و کمتر به سمت قانع کردن عقل میرود گفت: همه بشریت به دنبال رسیدن به مدینه فاضله هستند و آن زمانی است که قانع کردن عقل اتفاق بیفتد.
دینانی با بیان اینکه مخالف ارضاء احساسات نیست، گفت: اما باید بدانیم که ارضای احساسات زودگذر است اما امر معقول ثابت و دائمی است. اگر امروز احساس ارضاء شد، فردا یک احساس دیگر و همانطور هر روز یک احساس جدید پیدا میشود. انسان هیچگاه باری به هر جهت بودن را نمیخواهد و جاودانی و پایداری را میخواهد. امر زودگذر که باقی نمیماند. بنابراین آنچه انسان را ارضای واقعی و خرسند باطنی میکند جاودانگی است. چون انسان جاودانهطلب است و مادون جاودانگی حاضر نمیشود.
وی با بیان اینکه اگر همه کره زمین را در یک لحظه به انسان بدهند ولی وقتی میفهمد که جاودانه نیست و زودگذر است خرسند نمیشود. گفت: اما انسان باید بداند که آنچه جاودانه و ابدی است غیب است. ما از غیب میآئیم و به سمت غیب میرویم و چند روز در این دنیای زودگذر هستیم. آنچه پایدار است غیب است آنگاه انسان به آنجا راه پیدا میکند که عقلش خرسند باشد. نه فقط احساسات ارضاء باشد با بیانات خطابی بلکه باید با برهان تعقل کرد.
دینانی با اشاره به اینکه برخی به غلط فکر میکنند که اندیشه و فکر محصول تاریخ است و این تاریخ است که زاینده فکر است. اما یک دید کاملا غلطی است، بلکه فکر فقط در تاریخ به ظهور میرسد چرا که اندیشه از عالم غیب میآید و در بستر تاریخ به ظهور میرسد و هر فکری در یک شرایط تاریخی به ظهور میرسد. اگر بگوییم تاریخ فکر میآفریند و فکر نتیجه تاریخ است، اسیر تاریخ میشویم در صورتی که باید نه تنها اسیر تاریخ نباشیم بلکه آن را هدایت کنیم.
وی درمورد معنای وجهالله گفت: وجه حق همان نور حق است. ظهور نور حق وجهالله است و وجه الله یعنی جلوه حقتعالی.
دینانی با ذکر مثالی به توضیح آن پرداخت و گفت: وقتی انسانی را مشاهده میکنید آن را در صورت میبینید همه هویت آن به وجه و صورت آن هویدا میشود و هیچ یک از اعضای بدن انسان همچون صورت نمایان هویت شخص نمیتواند باشد چرا که وجه، نوع نگاه، حرف زدن در صورت است. اکنون که حقتعالی باطن است قطعا وجه دارد و وجه آن کل عالم هستی است.
انتهای پیام/