مسافرآستانه: ما استراتژی از پیش تعریفشده در فعالیت فرهنگی به ویژه در تئاتر و سینما نداریم
حسین مسافرآستانه در میزگرد جشنواره تئاتر بسیج اظهار داشت ما استراتژی از پیش تعریفشده در فعالیت فرهنگی به ویژه در تئاتر و سینما نداریم. وی معتقد است در فضای سیاسی کشور، فرهنگ جایگاه مناسبی ندارد و فرهنگ از فقر اقتصادی رنج میبرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»، دوازدهمین جشنواره تئاتر بسیج این روزها در بندرعباس در حال برگزاری است. جشنوارهای که در یازده دوره خود حسین مسافرآستانه را بر مسند دبیری خود دیده است، این روزها با هدایت کوروش زارعی آغاز شده است. از آنجا که حسین مسافرآستانه از اعضای شورای سیاستگذاری این جشنواره است، درباره وضعیت تئاتر بسیج از او و کوروش زارعی در میزگردی دعوت به عمل آمده است تا به آسیبشناسی، فقدانها و ظرفیتهای آن بپردازیم.
آنچه میخوانید کلام به تفضیل این هنرمندان در این میزگرد است.
***
تسنیم: اصلاً جشنواره چه زمانی شروع شد؟ به چه دلیلی جشنواره بسیج شکل گرفت، چه اتفاقاتی افتاد؟ اهدافش در دوره اول چه بود؟ یک تاریخچهای داشته باشیم چون یکی از مشکلاتش همین بحث رسانهای بوده در ادوار گذشتهاش، خیلی از جشنوارههای تئاتر در طول تاریخ نگاه میکنیم مغفول رسانهها بودند. الان یک مقدار خبرنگار تخصصی تئاتر وجود دارد و بررسی میکنند؛ ولی دورههای اول خیلی از جشنوارهها گم هستند. اطلاعات زیادی از آنها نیست، از اینجا شروع کنیم.
مسافر آستانه: ابتدا اشارهای کنم به اینکه تئاتر در بسیج اساساً چطور به وجود آمده که بعدها به فکر برگزاری جشنواره برای آن افتادند. همزمان با تشکیل بسیج که همزمان با دفاع مقدس هم بود، طبیعتاً بسیاری از اعضای بسیج که به عنوان رزمنده یا به عنوان عضو فعال وارد پایگاههای بسیج در سراسر کشور شدند.بخش مهمی به فعالیت فرهنگی و هنری اختصاص پیدا میکرد، فعالیت فرهنگی هنری در آن زمان از جمله اطلاعرسانیها به این شکل امروز نبود. در حد درآوردن یک روزنامه زیراکسی و در حد فعالیت تبلیغی، پردهنویسی و در این حد کار میشد و بعضی از این پایگاهها اعضایی داشتند که ذوق هنری بیشتری داشتند. علاقهمند به تئاتر بودند، سابقه تئاتر دانشآموزی داشتند. اینها هر از گاهی به مناسبت موضوعی خاص سعی میکردند کار تئاتری در پایگاه داشته باشند و بعدها همین اعضاء وقتی به مناطق مختلف دفاع مقدس اعزام شدند، در پشت جبهههای دفاع مقدس، در پایگاههای آمادهسازی نیروها شروع میکردند به فعالیت تئاتری.
تئاترهای پشت خط برای تجدید حفظ روحیۀ رزمندگان خیلی خیلی به داد ما رسید
در اوقات فراغت خودشان که خیلی مثمرثمر بود، صرفنظر از کیفیت هنری آثار هنری آن دوره، خود نفس این حرکت بسیار تأثیرگذار بود. به جهت اینکه ما گاهی اوقات لحظاتی را در دوران دفاع مقدس داشتیم که لحظههای بسیار بسیار سخت و کسالتباری بود. از این جهت که هیچ برنامه روشنی وجود نداشت، نه طراحی برای یک حمله مشخص، اوقاتی بوده که اوقات بیکاری بود و آن لحظهها برای تجدید حفظ روحیۀ رزمندگان یکی از راههایی که خیلی خیلی به داد ما رسید همین کارهای اجراییِ هنری در مجموعه بود که به صورت جُنگ یا تئاترهای کوتاه کوتاه اجرا میشد. البته شعر بسیار نقش اساسی داشت. شعر و شعرخوانی خیلی از بسیجیهایی که آن روزگار به عنوان رزمنده در مناطق رفتند. اصلاً شاعران خوبی بودند. سایر هنرها هم همینطور، گروههای سرود خوبی تشکیل میدادند، از جمله کارهایی هم که میکردند تشکیل گروه تئاتر بود.
میخواهم بگویم تئاتر اینطور خودجوش، بدون برنامهریزی از سطح بالا توسط خود رزمندهها آرام آرام به عنوان فعالیت جا افتاد. در خود روزهای دفاع مقدس و طبیعتاً همان زمان عدهای که در پشت جبهه در شهرها و پایگاههای مختلف بسیج فعالیت میکردند، آنان هم هرازگاهی به مناسب خاصی مثلاً میلاد صاحبالزمان و یا اعیاد دیگر سعی میکردند کارهای کمدیِ شادیآوری را در مناطق خودشان اجرا کنند.
بسیج باید کار فرهنگی میکردند چون دیگر کار نظامی به آن شدت و حدت روزهای جنگ نبود
بعد از روزهای دفاع مقدس این فعالیت بنا به ذوق هنری ضرورت خودش را مانند موزههای دفاع مقدس از دست داد؛ ولی در پشت جبهه ذوق هنری بسیاری از این عزیزان باعث شد یک کارهایی بکنند و طبیعتاً این به بخش معاونت فرهنگی سازمان بسیج راه پیدا کرد و از آنجا برنامهریزی شد که این بخش از فعالیتها شکل بگیرد؛ چون بعد از جنگ یکی از کارهایی که در اولویت فعالیت بسیج قرار گرفت، کار فرهنگی هنری بود. باید کار فرهنگی میکردند چون دیگر کار نظامی به آن شدت و حدت روزهای جنگ نبود هر چند هرگز از اولویت فعالیت بسیج خارج نشد؛ اما فعالیت فرهنگی و هنری فرصت بهتری پیدا کرد در بسیج بتواند یک مقدار سازمانیافتهتر کار کند.
جشنوارههای متعددی، جشنواره سرود هم یک مدتی تشکیل شد؛ ولی به دلایلی متوقف شد. جشنواره تئاتر وقتی تشکیل شد ابتدا به صورت منطقهای در کازرون اولین جرقهاش زده شد و تعداد کمی کار روی ارتباطات دفاع مقدس با گروههای هنرمند بسیجی، یک جشنواره کوچکی برگزار شد؛ ولی معاونت فرهنگی سازمان بسیج که البته سازمان آن روزها سازمان نبود و بسیج مستضعفین زیرمجموعه سپاه بود، جشنوارهای را طراحی کرد که من از همان دوره اول در خدمت برگزاری این جشنواره بودم. در شهرهای مختلف برگزار میشد. یک بار در تهران برگزار شد. ابتدا فقط به صورت یک جشنواره سراسری برگزار میشد و بعد دامنۀ این فعالیتها گستردهتر شد.
تسنیم: دوره اولش همان کسانی که در گذشته فعالیت میکردند، اینها آمدند شرکت کردند؟
مسافر آستانه: بله، خودجوش خود آنها آمدند خیلی برنامهریزیِ سازمانیافتۀ فراگیری وجود نداشت. برای اینکه به دیگران انگیزه ببخشد؛ اما برگزاری آن جشنواره انگیزهای شد برای کسانی که تاکنون وارد این فعالیت نشده بودند. آنان هم علاقهمند شدند یا علاقه قلبی و قبلی وجود داشته و اینها وارد جریان شدند. وقتی جشنواره سامانیافتۀ سراسری اعلام موجودیت کرد خیلی از گروههایی که شاید پیش از آن سابقه تئاتری هم نداشتند علاقهمند شدند.
تسنیم: چه سالی این جشنواره رسمیت پیدا کرد؟
مسافر آستانه: دقیق نمیدانم؛ ولی اواخر دهه 60 یا اوایل دهه 70 البته میشود به مستنداتش مراجعه کرد وجود دارد.
تسینم: در تهران برگزار شد؟
مسافر آستانه: بعضی از جشنوارهها در تهران برگزار شد، بعضی در شهرستانهای مختلف برگزار شد، ابتدا کرمانشاه برگزار شد و بعد اصفهان. سیاست این بود که بیشتر در استانها برگزار شود ولی در استانها هم برگزار شد، در آغاز به صورت ملی برگزار میشد وقتی دامنۀ این فعالیت گستردهتر شد، طبیعتاً حجم متقاضیان شرکت در این جشنواره طی چند جشنواره رشد قابل توجهی داشت. ما برای اینکه نسبت به همه گروهها بیتفاوت نباشیم و برای همه بتوانیم فرصت کوتاهی ایجاد بکنیم آمدیم ابتدا چند جشنواره را منطقهای تعریف کردیم که تعداد بیشتری از این گروههای متقاضی بتوانند امکان کار کردن پیدا کنند، امکان حضور پیدا بکنند و از بین آنها برگزیدههایشان را به صورت سراسری برگزار کنیم که این خودش تأثیر مثبتی در رشد تئاتر بسیج داشت. افراد زیادی در ادامه این فعالیت اعلام حضور کردند، خیلی از بچههایی که شاید رسماً عضو پایگاه بسیج خاصی نبودند؛ اما جزء هنرمندان خوبی بودند که دل در گرو فرهنگ تئاتر بسیجی داشتند. یعنی اینطور جذب بسیج شدند و خواستند که هنرمندان خوبی هم بودند.
جشنوارههای بسیج هم در آموزش نیرو تأثیرگذار شدند و هم در ارتقای کیفیت آثار
حضور اینها دو حسن داشت: یکی اینکه میتوانستیم کارهایی با سطحی بالاتر در جشنوارهها شاهد باشیم، دوم اینکه تأثیر اینها در بین پایگاههای بسیج به آموزش آنها کمک مؤثری میکرد، هم در آموزش نیروهایی که در خود بسیج کار میکردند تأثیرگذار شدند و هم در ارتقای کیفیت آثار نقش داشتند. این جشنواره بعضی از سالها بنا به دلایلی حالا یک بخشی از آن اقتصادی بود و یک بخشهای دیگر هم چیزهای دیگر، متوقف میشد یک سال در میان میشد، بعضی وقتها پیوسته هر سال برگزار میشد، اینکه از اواخر دهه 60 یا اوال دهه 70 تا الان همانطور که اشاره کردید 12 دوره را ما شاهد هستیم، این به دلیل این است که در بعضی از این سالها این جشنواره به صورت سالیانه برگزار نشد و فاصله افتاد بین آنها، کرمانشاه یکی از جاهایی بوده بیش از چند دوره جشنواره را برگزار کرده و جشنواره خوبی هم در کرمانشاه برگزار میشد، مخصوصاً دوره قبل که فکر کنم سومین باری بود که آنجا برگزار شد.
تسنیم: سال 93 بود؟
زارعی: بله اواخر هم دو سال یک بار بسیج برگزار میشد.
مسافر آستانه: این چند سال اخیر مرتب دو سال یکبار دارد برگزار میشود، یعنی دقیقاً بعد از سال 88 به بعد دو سال یکبار برگزار میشود. به طور منظم؛ ولی قبلاً گاهی سه سال یکبار، گاهی هر سال و منظم نبود، بستگی به شرایطی داشت که در فرهنگی بسیج به وجود میآمد و میگفتند امسال بله و یا امسال نه.
تسنیم: الان قرار است سالانه شود؟
مسافر آستانه: این بستگی دارد به یک مساله دیگری.
زارعی: بستگی به افرادی که آمدند در سازمان چه تصمیمات فرهنگیای میخواهند بگیرند.
مسافر آستانه: اینکه ریاست سازمان بسیج مستضعفین باید این را تبیین بکنند و هنوز ارائه نشده است به صورت هر ساله یا ادغام چند جشنوارهای که در دل مجموعه بسیج در یکدیگر است. اینها بحثهایی است که حالا با حضور ریاست جدید ساماندهی میشود. در حال حاضر طبق برنامههای گذشته، همان دوسالانه قرار است برگزار شود، اگر به طریقی ایجاد شود.
تسنیم: بهتر است چگونه باشد؟
مسافر آستانه: قطعاً سالانه ساماندهی بهتری دارد به شرط اینکه ساماندهی هم داشته باشد. برگزاری جشنواره تئاتر بسیج به عنوان اینکه متولی برگزاری جشنواره تئاتر باشد و وظیفهاش این باشد که همیشه تئاتر برگزار کند، هیچ وقت نبوده و همیشه با یک برنامهریزی هدفمند سعی کرده یک جشنوارهای برگزار کند برای رسیدن به اهداف فرهنگیای که در واقع مورد نیاز فرهنگ و نظام کشور ماست. اگر هم بعضی از دورهها تعطیل شده است به این دلیل تعطیل شده است که ضرورتی در آن سال، در آن دوره برای پرداختن به تئاتر وجود نداشته و اولویتهای دیگری وجود داشته است.
در سازمان بسیج هنرمندان اصلاً بدون برنامه هیچ جشنوارهای برگزار نمیشود
اما پرداختن به تئاتر به صورت منظم همراه با برنامهریزی و هدفمند بودن آن قطعاً اولویت بیشتری دارد و طبیعتاً هم این هدفمندی به خصوص در زمان کنونی یعنی در عصر رویکرد جدید فضاهای تبلیغاتی، چه فضاهای مجازی و چه فضای حقیقی مهمتر است. فکر میکنم پرداختن هر سالهاش ضرورت بیشتری دارد. قطعاً هدفمندتر است؛ چون الان در سازمان بسیج هنرمندان اصلاً بدون برنامه هیچ جشنوارهای برگزار نمیشود. همه با یک گروه اتاق فکرمانندی تحت عنوان «انجمن آن رشته» پیش میرود. مثلاً ما در برگزاری جشنواره آقای زارعی ایشان عضو انجمن بسیج هم هستند، عضو انجمن تئاتر بسیج، یعنی در آن تصمیمگیریها هم حضور دارند و نقش دارند و تصمیمگیرنده هستند. آن انجمن در واقع سیاستهای کلان فعالیت تئاتر را در زیرمجموعه سازمان بسیج هنرمندان تبیین میکند که جشنواره یکی از آنهاست، یکی از آن برنامهها جشنواره است و قطعاً برگزاری هر ساله این جشنواره کمک بزرگ و موثری به تحقق برنامههایی میکند که در انجمن تئاتر بسیج هنرمندان ساماندهی میشود و به برنامه درمیآید و ارائه میشود. انجمنهای متعددی در سراسر استانها وجود دارند هم در مراکز استانها و هم در بعضی از شهرهای بزرگ که این سیاستهای تبیین شده توسط اعضای این انجمن را به اجرا در میآورند. در زیرمجموعه آن فعالیتها یکی هم برگزاری جشنواره است که البته خروجی و نتیجه همۀ آن فعالیتها را ما باید در جشنواره شاهد باشیم.
زارعی: طبیعتاً وقتی ما هر ساله بخواهیم جشنواره برگزار کنیم، گروههای ما در استانها فعالتر هستند و این پیوستگی در تولید و در کار و در آموزش ما را به یک ممارست خوبی میرساند. تجربه بچهها را بیشتر میکند؛ چون ما یکسال که متوقف هستیم، قطعاً برنامهریزی خاصی در استانها نداریم و به بهانه این جشنواره است که یک بودجهای به استانها تزریق میشود. در واقع استانها شروع کنند به کار کردن، یعنی اگر این جشنواره نباشد بچهها یکسال متوقفند، تولیدات متوقف است، کلاسهای آموزشی متوقف است؛ چون بودجهای بابت این ماجرا نیست. اگر هم باشد حداقلی است و صرف چند ورکشاپ میشود و تمام میشود؛ ولی اگر این جشنواره مداومت داشته باشد، هم یک بودجهای به استان تزریق میشود، گروهها فعال میشوند و مرتب کار میکنند و مرتب اجرا میکنند و این سال به سال در رشد جشنواره میتواند تأثیر دارد.اگر بخواهیم دو سال یکبار برگزار کنیم، قطعاً این رشته متوقف میشود و بعد بچهها مجبور هستند یا بیکار باشند و یا جذب جشنواره و جاهایی شوند که از اهداف ما در بسیج دور است. به هر حال یکی از وظایف ما در جشنواره بسیج، در کنار آموزش، پرورش هم است، یعنی ما باید آنها را پرورش دهیم برای سازمانی و آنها را حفظ کنیم برای اهدافی که ما دنبال میکنیم، اهدافی که سازمان بسیج دنبال میکند در پرورش هنرمندان، نیروها و کادرسازی.
لذا اینها دچار کندی میشود به هر حال همانطور که آقای مسافر فرمودند الان جنگ، جنگ رسانهای است دیگر الان جنگ پشت سنگرها و خاکریزها نیست، در واقع فضاهای مجازی، فیلمها اتفاقاتی که الان در دنیای رسانه دارد اتفاق میافتد، اتفاق خیلی خطرناک چون آنجا شما نمیفهمید دشمنتان کیست، در جنگ فیزیکی سنگر مشخص است، جبهه مشخص است و الان جوانان ما و نسل جوان ما در خطرات پنهانی قرار گرفتند که آنها را دارد تهدید میکند و همین موبایل، همینطور که کار راه میاندازد اگر برنامهریزی روی آن نداشته باشیم همین میتواند به واسطه کانالها و فضاهای مجازی فضای تخریب را به وجود بیاورد کما اینکه به وجود آورده، هم تغییرات فکری در جوانان نوجوانان ما دارد ایجاد میکند و هم جوانان و نوجوانان ما از دست کانونهای خانوادههای ما در میرود.
تسنیم: حضرت آقا میگویند ذکر بعد از نماز فعالیت در فضای مجازی است یعنی در این حد است.
مسافر آستانه: این است که اگر ما در سازمان برنامهریزی کنیم، سازمان بسیج به شکل کل و در سازمان بسیج هنرمندان که این جشنواره تمهیداتی داشته باشد که هر ساله برگزار شود، خیلی میتواند مثمر ثمرتر برگزار شود.
تسنیم: نگاه دیگری که به بسیج میشود این است که احساس میشود تئاتر بسیج، بسیجیهایی که در عرصه تئاتر ورود کردند، همچون دوره دفاع مقدس که میرفتند در خط مقدم اجرای تئاتر میکردند، الان هم در خط مقدم با بچههای مدافع حرم باشند یعنی در سوریه باشند، در عراق باشند، این انگار مغفول است انگار در شهرهای خودمان هم به اجبارست دیگر چه برسد به اینکه گامش را فراتر از آن چیزی بگذارد که وظیفهاش است، شاید وظیفه من نباشد؛ ولی وظیفه هنرمندی که به عنوان بسیج دارد فعالیت بکند با آن لباس خاکیاش این است که برود حتی در سوریه و عراق خط مقدم بایستد شاید به بچههای رزمنده روحیه بدهد.
از نقش تأثیرگذار فرهنگ و هنر عقب ماندهایم
مسافر آستانه: با اجازه من دنبال بهانه بودم که کدام قسمت حرفهایم این مطلب را بگویم که در بالا هم اشاره کردم. ما بعد از انقلاب بنا به دلایل متعددی این همه فشارها و هجمههای داخلی و هجمههای بیرونی و جنگ را تحمل کردیم و در راس همۀ این فعالیتها و همه اینها باعث شده که کلاً تمام مسئولین نظام به آن رخدادهای مهم کشور توجه بکنند که واقعاً از هر جهت مملکت ما را تهدید میکرد. این امر باعث شده است که از نقش تأثیرگذار فرهنگ و هنر عقب بمانیم. نه در مجلس ما، نه در دولتهای متعدد ما متاسفانه اینقدر برای ما مشکل ایجاد کردند و هنوز دارند میکنند که طبیعتاً هر کسی هر مسئولیتی دارد به فکر این است که چگونه با این مسئله بزرگ و مهیبی که در مقابل دارد، مواجه شود و به سلامت از آن عبور کند. همین امر باعث شده که فرهنگ و هنر همیشه در اولویتهای بعدی باقی بماند، غافل از اینکه نقش بسیار تأثیرگذاری میتواند به عنوان پیشگیری از بسیاری از مصیبتهایی که میتواند در آیند رخ بدهد به فرهنگ و هنر توجه شود. هرگز این نقش فرهنگ و هنر در برنامهریزی دولتهای مختلف به آن توجه نشده است.
به دلیل همان نگاه کم اهمیت و مغفول ماندن نقش فرهنگ و هنر، بودجه فرهنگ و هنر همیشه کم گرفته شده
به همین دلیل اگر شما نگاه بکنید الان چون مواجه با تصویب بودجه در مجلس هستیم شاید الان وقتش باشد که اگر یک مقداری جریانسازی رسانهها به عنوان یک رسالت از خودشان انجام بدهند. چقدر خوب است که متعهدانه با نگاه کارشناسی، به این بپردازد که مقایسۀ نقش تاثیرگذار پیشگیرانۀ فرهنگ و هنر از بسیاری از آسیبهای اجتماعی که در آینده میتواند، البته همین الان هم است و دارد خانوادهها را تهدید میکند به فروپاشی خانوادهها و از دست رفتن استعدادهای بسیار بسیار خلاق نسل جوان، بالاخره جوانان این مملکت هستند و پیشگیری از این آسیبها چه نقش حیاتیای هنر میتواند داشته باشد، بپردازند، طبیعتاً میتوانند در تصویب بودجه فرهنگ و هنر یک تغییری ایجاد بکنند. از همان آغاز به دلیل همان نگاه کم اهمیت و مغفول ماندن نقش فرهنگ و هنر، بودجه فرهنگ و هنر همیشه کم گرفته شده یعنی چانه کوچکی گرفته شده است.
زارعی: مخصوصاً تئاتر، تئاتر همیشه همراه بود در انقلاب، یعنی در زمان جنگ، گروههای بسیجی و جوانان بسیجی بودند که میرفتند در جبههها جنگ و نمایش اجرا میکردند، در پشت صحنه جنگ اجرا میکردند. همین جریان اخیری که پیش آمده، مدافعین حرم، شما نگاه کنید چقدر تئاتر تولید شده است. در جشنواره خمسه یک باکسی باز شده به نام شهدای مدافع حرم و چقدر نمایش خیابانی، نمایش صحنهای، یا جریان شهدای غواص چه موجی بعد از این اتفاق تئاتر به وجود آورد، چه در عرصۀ تئاتر صحنهای و چه کارهای ساخته شد و اجرا شد. میخواهم بگویم به تئاتر در بحث برنامه و بودجه اجحاف شده است.هیچ وقت نسبت به شاخههای دیگر هنر این اتفاق نیفتاده است، همیشه به جایی رسیده است که الان دولت دست خودش را به نوعی از سر تئاتر برداشته، درست است کمک میکند.
دولت دست خودش را به نوعی از سر تئاتر برداشته
قبلاً ما شورای ساخت داشتیم کمک میکردند، اتفاقات خوبی میافتاد، متولی تولید بود، متولی درجه یک تولید بود و الان این در دنیا هم هنوز وجود دارد، حالا کشورهای توسعهیافته که تئاتر برای آنهاست. هنوز دولت دارد کمک میکند و ما اینجا عاجزانه خواهش میکنیم از دولت به عنوان یک تئاتری، به عنوان کسانی که دلمان برای تئاتر این مملکت میسوزد از تئاتر حمایت بیشتری بکند. به دلیل اینکه تئاتر نقشش را از ابتدای انقلاب، از قبل انقلاب ایفا کرده است. حتی گروههایی بودند که از قبل انقلاب کارهایی میکردند که ساواک دنبال آن گروهها بودند. قصد داشتند آنها را زندانی کنند به خاطر فعالیتهای نمایشی و کارهایی که در کوران انقلاب داشتند. بعد از انقلاب هم همینطور. در زمان جنگ و بعد از جنگ، یعنی هر وقت انقلاب، نظام، کشور دچار یک بحران سیاسی شد یعنی وارد یک برههای از زمان و تاریخ و مسائل فرهنگی شد، تئاتر صف اول مقدم بوده، در صف اول جبهه مقدم در دفاع از فرهنگ و آرمانهای انقلاب و نظام بوده و حق این تئاتر نیست که ما اینطوری به تئاتر بپردازیم. محجور به آن نگاه کنیم، مظلومانه به آن نگاه کنیم، آنقدر تئاتر تأثیرگذار که حضرت آقا میفرمایند تئاتر فراتر از منبر است، خود حضرت آقا نسبت به تئاتر علاقه خاصی دارد. تأکید میکند که باید تئاتر در جمهوری اسلامی رنگ و بوی بیشتری داشته باشد و نقش بیشتری را ایفا بکند و کمک کند که نقش واقعی اتفاق بیفتد. تئاتر مردمی اتفاق بیفتد و این متأسفانه سال به سال کمرنگتر میشود.
تسنیم: در صحبتها اشاره شد به مجلس و دولت، به نظرم اگر از این تریبون از دولت درخواست شود حرف شما را گوش نمیدهد هیچ، چون ما خودمان با دولت دچار چالش هستیم، دوم موضوع مجلس، مجلس زمانی که دوستان علاقهمند به ورود بودند، از دستاویز فرهنگ استفاده کردند، یعنی فرهنگ دستاویزی شده برای آنها برای رأی آوردن. در این دنیای سرعتزده مدیر به فکر این عملکرد فرهنگی و عملکرد نگاه مخاطب نیست، دنبال آن گزارش عملکرد است، ما نمیتوانیم این فضا را تغییر بدهیم، باید رک باشیم ما خیلی کوچکتر از این هستیم که بتوانیم این فضای حاکم بر جامعه را تغییر بدهیم، جامعه منظور ایران نیست، جهان سرعتزدۀ امروز است و اگر بخواهیم خودمان را با این قضیه تطابق بدهیم باید شرایط را طوری تغییر بدهیم که به مخاطب سرعتزدۀ امروزی و آن مدیر گزارشزدۀ چه دولتی، چه عرصههای دیگر توجیه شوند که باید روی این قضیه سرمایهگذاری بکنند.
مسافر آستانه: در همین جهان سرعتزده، ما اگر برنامه داشته باشیم کما اینکه در خیلی از جاهای دنیا با برنامه عمل میکنند و از همین سرعت و از همین فضا به نفع اهداف موردنظر استفاده میکنند؛ چون سیاستهایش از پیش تبیینشده است، چون استراتژی دارند، چون میدانند در یک فضای تهدید چگونه باید آن فضا را به فرصت تبدیل بکنند. در یک فضای ضعف چه بکنند با همین سرعت، در همین فضا و در همین مشغولیتهایی که برای همه نسلها فراهم آمده، ضعف کجاست، کجای این ضعف باید به قوت تبدیل شود؟ مشکل مدیران ما که درست اشاره کردید که گزارشدهنده است، گزارش همه چیز آنهاست که بگویند ما چه کردیم، همه گزارش عملکرد میدهند صرفنظر از اینکه این عملکرد چه تأثیری میتواند داشته باشد؟ چقدر ممکن است موجب تخریب شده باشد؟ یعنی تحلیل عملکرد وجود ندارد و صرف گزارش عملکرد، آن هم گزارش آماری، هر چه تعداد بیشتر باشد لابد مدیر موفقتری است.
ما استراتژی از پیش تعریفشده در فعالیت فرهنگی و به ویژه در تئاتر نداریم، در سینما هم نداریم
چون ما استراتژی از پیش تعریفشده در فعالیت فرهنگی و به ویژه در تئاتر نداریم، در سینما هم نداریم، در موسیقی هم نداریم برای همین گاهی اوقات بسیاری از فرصتها خودش، خودش را تبدیل به تهدید میکند، بسیاری از نقاط قوت، در عملکرد تبدیل به ضعف میشود برای اینکه ما صرف برگزاری یک جریان، صرف تولید یک اثر، صرف برگزاری یک جشنواره و همان نگاه گزارشی داشتن بسنده کردیم و یک پیوندی بین هنر اگر استراتژی داشته باشیم، هنر به ویژه تئاتر، یک امر خلاقانه است اصلا بزرگان میگویند محل تولد اندیشه است، یعنی اندیشههای نو به نو، زایش آنها در تئاتر اتفاق میافتد، در همه دنیا اینگونه است، در تئاتر است که این زایش هنر شکل میگیرد، آن وقت در سایر هنرها ممکن است نشر و نما پیدا بکند ولی زایش تفکر جدید، تولید اندیشه در تئاتر اتفاق میافتد، اما بهرهبرداری از این چگونه باید باشد؟ تولید فقط کافی نیست، این بهرهبرداری نیاز دارد، چون تئاتر به همین دلیل است با یک مجموعه محدود سروکار دارد که بتواند اندیشمندانهتر عمل بکند، نمیخواهد تاثیرگذاری فراگیر مانند تلویزیون و سینما را دنبال کند، اما بهرهبرداری از این تفکر نیاز به استراتژی دارد و بعد تهدید اینها و اینکه این تاثیرگذار بوده یا نبوده نیاز به یک نگاه جامعه-شناسانه دارد، ما اساساً هیچ پیوندی بین علوم بینرشتهای در ایران شاهد نیستیم، یعنی شما اصلاً جامعهشناسی را با هنر منقطع میبینید، فلسفه را با هنر اصلاً شما همراه نمیبینید، یعنی اندیشمندان و فلاسفه ما هیچ ربطی به فعالیت هنری ندارند در حالی که در تمام دنیا همه بین تئاتر و فلسفه از دیرباز تاکنون یک پیوست ناگسستنی وجود دارد، اینجا تئاتری کار خودش را میکند، هیچ فهم فلسفی ندارد، فیلسوف کار خودش را میکند هیچ فهم تئاتری ندارد.
در مجلسی که کسی حاضر نیست عضو کمیسیون فرهنگی شود، زمان انتخاب و حضور در مجلس از پُز فرهنگ و هنر بهره میبرد
این گسست به همین دلیل که شما اشاره کردید ما تأثیرگذار نیستیم اگر بخواهیم ریشهای به مشکلات بپردازیم و واقعاً از اندیشمندان کمک بگیریم، باید تأثیرگذار باشیم. مگر میشود رسانه تأثیرگذار نباشد؟ درست است که دولتها و مدیران در همه عرصهها سعی میکنند زیر بار مسئولیتهای بزرگتر نروند و به همان دوره خودشان با خوشنامی علیالاظاهر سرشان را بالا بگیرند که ما کارمان را انجام دادیم. در حالی که واقعیت این است که کارشان را انجام ندادند در هیچ دورهای کارشان را انجام ندادند؛ چون در همین مجلسی که شما هم اشاره کردید، در همین مجلسی که کسی حاضر نیست عضو کمیسیون فرهنگی باشد. در حالی که زمان انتخاب و حضور در مجلس از پُز فرهنگ و هنر بهره میبرد. این یک جریان میخواهد نه اینکه برویم یک انتقادی بکنیم از یک شخصی، اگر هم ما گاهی انتقاد از یک شخصی را شاهد هستیم برای تخریب افراد خاص است اصلاً برای من افراد مهم نیستند. ما اگر نقدی داریم به جریان عملکرد داریم و اصلاً آدمها مهم نیستند، جریان چپ و راست هم موردنظر من نیستند؛ چون فرقی از نظر من در فرهنگ نکردند، هیچ کدام از آنها، همه آنها یک رقابت دارند، اتفاقاً بدی آن این است که جریانها و مدیران چپ و راست در همین نگاه گزارشی با هم رقابت دارند، یعنی هر دو به سمت انحراف از اصل مسئولیت خودشان با هم رقابت دارند نه در سمت انجام یک رسالت و مسئولیتی که حالا دو روزه نصیبشان شده است، در این زمینه رقابت ندارند در زمینهای که در فراق از این مسئولیت باید چه گزارشهایی بتوانند دوره خودشان را سپری کنند با هم رقابت دارند.
تئاتر را نمیشود به حال خودش رها کرد؛ اما تئاتر به حال خودش رهاست
مشکل اصلی جای دیگری است، هیچ فهمی از مسائل فرهنگی و نقش تأثیرگذار فرهنگ وجود ندارد، به آن دامن زده نشده و این معیار اصلاً نیست، برای مردم ما هم معیار نیست. در انتخابات خودشان نگاه بکنید، اگر حضور نمایندگان مجلس را به این شکل میبینیم باید یک نگاهی به خودمان بکنیم که این انتخابات را ما به عنوان ملت انجام دادیم، یعنی ما یک فرهنگ را دامن نزدیم. در جامعه که خروجیاش در مجلس و در دولت شاهدیم، ما باید توقع داشته باشیم. الان این اتفاقات رخ داده، این همه مصیبتهای فرهنگی. الان تئاتر را نمیشود به حال خودش رها کرد؛ اما تئاتر به حال خودش رهاست، ولی هیچ کس مطالبه ندارد، یعنی مردم هیچ وقت ندیدید که از نمایندگان خودشان مطالبات فرهنگی داشته باشند.
زارعی: چون با مردم کار نکردیم.
کار فرهنگی در جامعه به عنوان یک تفکر، در اولویت قرار نگرفته است
مسافر آستانه: چون کار فرهنگی در جامعه به عنوان یک تفکر، در اولویت قرار نگرفته است و همیشه تحتالاشعاع، البته اقتصاد را نمیشود منکر شد؛ اما میشود بین اقتصاد و فرهنگ یک پیوند ایجاد کرد. من نمیگویم اقتصاد مهم نیست، فرهنگ مهم است. اینطور که به جایی نمیرسیم، نه اقتصاد خیلی هم مهم است و همه چیز زندگی به اقتصاد بستگی دارد به شرطی که با فرهنگ پیوند ایجاد شود. یعنی این پیوند چون وجود ندارد. ما اینها را از هم تفکیک میکنیم. میگوییم فرهنگ را ولش کنید، به سینما و هنر چه کاری دارم؟ من نان ندارم بخورم نه این نان باید با این فرهنگ پیوند داشته باشد، برای همین است ما چون اقتصاد را مجزا کردیم از تفکر فرهنگی، آن وقت از هر راهی نیاز اقتصادیمان را رفع بکنیم، توجیه داریم.
زارعی: همه چیز را مجزا کردیم فقط اقتصاد تنها نیست.
مسافر آستانه: میخواهم بگویم در اقتصاد عامل انحراف ماست، یکی از مسائل آسیبهای اجتماعی ما امروز نگاه بکنیم. درآمدهای نمیگویم حرام ولی نامعقول، شبهناک است؛ چون آن درآمد شبهناک برای رفع مشکل اقتصادیاش است، برای تامین زندگیاش و یا برای آیندهاش است. به هر حال چون آن را از فرهنگ جدا کردیم و فقط به اقتصاد فکر میکنیم، چه مدیران، چه مسئولین و چه مردم، چه رئیسجمهور و چه کارگر فرقی نمیکند، وقتی این نگاه را میکنیم، به همین دلیل این درآمد از راهی، توجیح دارد، چون فرهنگ به آن پیوند ندارد وگرنه چگونگی رفع نیاز اقتصادی را تفکر فرهنگی برای ما مشخص میکند، این تفکر فرهنگی هم ریشه در اعتقاد دارد، هم ریشه در تعلق دارد.
زارعی: بیشتر ریشه در اعتقاد دارد چون ما کشور شیعی و مسلمان هستیم.
مسافر آستانه: ما با وجود اینکه یک کشور مسلمان و متدین و دارای اعتقادات دینی هستیم، این را کنار میگذاریم و میگوییم من الان باید مشکل بیماری خانوادهام را حل بکنم، بدهی دارم، قسط دارم از هر راهی شد آن کار را میکنم، این پیوند بین این اعتقادات و اقتصاد، رفع مشکل اقتصادی از چه راهی را؟ چگونه؟ با چه کیفیتی؟ فرهنگ به ما میگوید.
تسنیم: مخاطب متاسفانه علاوه بر سرعتزده، سطحینگر شده است. علاقه به همه اطلاعات دارد ولی هیچ وقت علاقه به عمق ندارد، در این فضا من مجبور تیترم را عوض کنم، تیترم را بزنم شخصی که برای اولین بار مثلا به هیتلر گفتههای هیتلر، خیلی سطحی است ولی در قالب همین سطحی-زدگی که آن معنایی که مثلا پشت نازیسم پنهان است به او القاء بکنم، حالا این وظیفه من است در اینجا در چنین فضایی، تئاتر بسیج در این فضا چگونه میخواهد کارش را ترسیم بکند که هم بتواند مدیران را توجیح بکند و هم مخاطب را جذب بکند و هم گروههای فرهنگی بسیج بسیار در شهرستانها منفعل هستند، در تهران، پایگاههای بسیج، تئاتر بسیج منفعل هستند، در این فضا چه میشود کرد؟
زارعی: شاید یکی از دلایلش که الان بحث فرهنگ و هنر در بسیج، در سازمان بسیج داریم هزینه میکنیم، هزینههای زیادی هم میکنیم؛ اما به نتیجه نمیرسیم. این کار اصولی و تخصصی انجام نمیشود مثلاً کورش زارعی سازمان بسیج، کارمند بسیج است، کارمند سپاه است، در واقع هیچ سبقۀ فرهنگی هم ندارد، هیچ سبقۀ هنری هم ندارد او را رئیس سازمان بسیج استان منصوب میکنیم. از آن طرف دوستان میگویند ما باید از کار خود ما اینجا بگذاریم که رابط بین ما و هنرمندان باشند؛ ولی اگر آن مدیری که آنجا گذاشتم به عنوان، به هر حال من در این چند سال دارم کار میکنم ارتباط داریم، به استانها سفر میکنیم. ما باید زیرساختهایمان را درست کنیم، یعنی از همان کسی که میخواهیم به عنوان مسئولِ فرهنگی بسیج قرار بدهیم. کسی که مسئول هنری بسیج قرار بدهیم، کسی که میخواهیم مسئول سازمان بسیج هنرمندان قرار بدهیم، اگر روی آن آدمها کار بکنیم، تربیت بکنیم، یا آدمهایی را که میخواهیم آنجا قرار بدهیم، علاقهمند باشند، کار کرده باشند، ما مؤثرتر میتوانیم در جامعه فرهنگی و هنری نقشمان را ایفا کنیم. اما اگر ما آدمهای ما متخصص نباشند، آدمهای هنری و فرهنگی نباشند و صرفاً در کار باشند و رابطی بین سازمان و هنرمند باشند در نتیجه همین اتفاق میافتد. مانند این میماند حالا بعضیها مخالف باشند که مثلاً آقای مسافر متخصص تئاتر است، مسئول تئاتر یک جایی بشود، بعضی جاها درست همین است، بعضی جاها میگویند نه نیازی نیست، مدیر باشد کفایت میکند، من میگویم مدیر باشد کفایت نمیکند. اتفاقاً آقای مسافر میتواند رئیس انجمن بسیج باشد؛ چون کار و تحصیلاتش است، درد هنرمند را میفهمد، مشکلات و معضلات را میفهمد، آموزش کجا مشکل دارد، تولید کجا مشکل دارد؟ هزینهها را باید کجا مدیریت بکند؟ چه کاری باید هزینه بشود؟ ایشان متخصص این کار است، پس ایشان بهتر میتواند مدیریت بکند تا من کورش زارعی که هیچ سررشتهای از تئاتر ندارم، میآیم رئیس انجمن تئاتر بسیج مثلا هنرمندان باشم.
اینقدر فرهنگ بیاهمیت است که دمدستیترین آدمها را و به دردنخورترین آدمها را میگذاریم متولی فرهنگ و هنر این مملکت
تخصصی نگاه کردن، نگاه نکردن یکی از آفتهایی است که در فرهنگ و هنر اتفاق میافتد. مثلاً وزیر فرهنگ و ارشاد هیچ سنخیتی با فرهنگ و هنر ندارد. ایشان مثلاً بیشتر سیاسی و دیپلمات است تا فرهنگی، وقتی شما سرمنشاء فرهنگ را یک دیپلمات قرار میدهید، یک آدم سیاسی میگذارید، یک آدمی که اصلا با فرهنگ بیگانه است و اصلا فرهنگ برای او مهم نیست، میگذارید حالا میخواهید با فرهنگ و هنر این مملکت چه بکنید؟! بعد همین است که اتفاقاتی میافتد، مسئول سینمایی ما یک آدمی میشود اینطوری، مسئول تجسمی ما آنطوری میشود، مسئول ادبیات ما آنطوری میشود، مطبوعات ما فلان میشود؛ هیچ چیزی سر جایش نیست، بزرگترین مشکلی که در فرهنگ اینقدر ما به فرهنگ دمدستی نگاه میکنیم، اینقدر فرهنگ بیاهمیت است که دمدستیترین آدمها را و به دردنخورترین آدمها را میگذاریم متولی فرهنگ و هنر این مملکت.
من میگویم ما اگر بخواهیم، حالا درست است آقای مسافر گفت مسئله اقتصا مهم است؛ ولی همانطور که ایشان فرمودند ریشه همه مشکلات ما در فرهنگ است. اگر ما در فرهنگ درست در جامعه کار بکنیم، مصرف اقتصادمان و این لقمه شبهناک را درنیاوریم، در آن پیدا میشود، اینکه آن سبک زندگی که حضرت آقا سالهای بر آن تأکید میکنند، اگر ما روی فرهنگ درست کار بکنیم، آن سبک زندگی درست میشود، الان خانوادهها کجا با هم مینشینند صحبت کنند؟ یک سفری ما رفتیم یک کرسی بود همه رفتند زیر کرسی چقدر خوش گذشت گفتیم همین کرسی که در خانوادهها تشکیل میشد و همه مینشستند 2، 3 ساعت زیرش، باعث شده بود دو ساعت خانوادهها دور هم جمع شوند و با هم گپ بزنند و گفتگو بکنند، گفتگو در خانواده-ها نیست، ریشه گفتگو نابود شده است، به قول شما آنقدر همه سرشان داخل موبایل و فضای مجازی است که دیگر پدر با پسر، دختر با مادر حرف نمیزنند، گفتگو نمیکنند، جلسه نمیگذارند در خانه با هم بنشینند گفتگو کنند.
اگر بسیج میخواهد در عرصه هنر فرقی نمیکند سینما، تئاتر، هنرهای دیگر، موفق شود باید ریشهای به این ماجرا فکر کند، باید تخصصی به این ماجرا نگاه کند، باید درست هزینه بکند، ما بعضی از جاها هزینههایمان درست نیست و این درست هزینه نکردنها بعضی مواقع در مسیری میرویم که این مسیر به نتیجه نمیرسد؛ لذا بسیج یک ارگانی است که از بدو انقلاب تشکیل شد، مردم همهکاره بودند در بسیج، ما اگر بخواهیم در فرهنگ و هنر بسیجی موفق شویم، بتوانیم کارکردش را پیدا بکنیم در جامعه، باید بیاییم دوباره از آن پتانسیل مردمی استفاده بکنیم، بیاییم در واقع مردم را مشارکت بدهیم، مردم را دخالت بدهیم، همینطور که حضرت آقا گفت الان در مسائل سیاسی این فرهنگ جا افتاده است، مردم نقش خودشان را ایفا میکنند، چون سپردیم از ابتدای انقلاب، مقوله مسائل سیاسی و حضور سیاسی مردم در صحنههای مختلف را واگذار کردیم به مردم، هر چه این انقلاب رفته است جلوتر، حضور و مشارکت سیاسی مردم بیشتر شده است، وقتی مردم حس کنند اینجا باید ورود کنند و از انقلاب دفاع بکند و حضور پیدا بکنند و حماسهای را به وجود بیاورند. جشن 22 بهمن، مردم در راهپیمایی 22 بهمن چگونه پای مسالهشان میمانند، مدافعین حرم، مردم حضور پیدا میکنند.
ما باید در عرصه فرهنگ و هنر باید همین کار را بکنیم، اگر میخواهیم موفق بشویم باید مردم را مشارکت بدهیم، باید مردم را دخالت بدهیم، باید برای مردم کار کنیم و فرهنگ و هنر تا مردمی نشده و تا روی مردم زوم نکنیم و به دست آنها نسپاریم، آنها را وارد گود و میدان نکنیم، همین محلفی خواهد ماند، ما باید فرهنگ و هنر را از محفلی بودن دربیاوریم و بسیج میتواند این کار را بکند.
ادامه دارد...
===============================
مصاحبه از احسان زیورعالم
انتهای پیام/