به بهانه سی و پنجمین جشنواره تئاتر: ما و تئاتر
رسانه ملی ما چقدر با مقوله تئاتر همسایگی و آشنایی دیرینه دارد؟ آیا در کنداکتور سیمای ما، چیزی به نام تئاتر تلویزیونی وجود دارد؟
باشگاه خبرنگاران پویا - دکترمحمدمهدی بهداروند، عضوشورای مرکزی ارزشیابی و نظارت
این روز ها سر تیتر بسیاری از خبرها، تئاتر و نمایشهای تماشاخانههاست. از قدیم الایام تئاتر در مسیر تطور ماهیت خود در طول سالها و قرنها، بسیاری از مؤلفهها و عناصرش را در هر دو حوزه ساختار و محتوا دستخوش تغییر دیده است. تفاوت آشکار میان تئاتر کلاسیک و تئاتری که امروزه سالهاست مرزهای مدرنیته را هم درنوردیده و از سر گذرانده است، ضرورت ناگزیر تغییر نگرش نسبت به سبک و محتوای نمایشی را به وضوح ثابت میکند؛ اما حتی تحلیل کلی و ارزیابی شتابزده تاریخ تئاتر نیز میتواند به درستی تطور ماهیت هنرهای نمایشی براساس نگرشها و شرایط زمانه را به ما یادآور شود.
«تئاتر هنر دورانهاست. تئاتر زبان ارتباط میان انسانها و نسلهاست و بر همین اساس همواره مؤلفهها ساختارش را براساس تغییرات محتوایش به روز کرده و با معاصرسازی دغدغههای تولید خودش را در انطباق با دنیای هم عصرش قرار داده است.» واقعیت این است که اگر اینگونه نبود، این هنر دیرپا هیچگاه نمیتوانست نگرشها و سلایق زمانههای متفاوت را برتابد و بدین ترتیب از همان آغاز محکوم به زوال میبود.
اما تئاتر در مسیر حرکت به سوی روزگاران معاصر، و پس از ریشه گرفتن از دین و مذهب، در رابطه با موضوع دین چگونه عمل کرده است؟ هنری که مبدا شکلگیری و تولد آن وابسته به نیازها و باورهای دینی بشر است، حالا چگونه از پس ادای دین به این روح بزرگ درون - معنایی برآمده است.
تمام این حرفها زده شد تا بگویم رسانه ملی ما چقدر با مقوله تئاتر همسایگی و آشنایی دیرینه دارد؟ آیا در کنداکتور سیمای ما، چیزی به نام تئاتر تلویزیونی وجود دارد؟ البته دیدن نمایشهای تئاتر از پرده سیما را نمیگویم.
شاید این جشنواره 35 بهانهای بود برای کارکرد مشترک تئاتر و رسانه ملی. شاید این سال، بهانهای بود برای ارتقای جایگاه تئاتر در قاب جادویی. خوب میدانیم که تئاتر بر خلاف سریالها و فیلم های تلویزیونی گروههای مختلفی را ندارد که بیننده را جذب خود کند؛ زیرا تئاتر از نقطهای شروع میشود و به نقطهای دیگر میرسد. تئاتر بر خلاف سریالها، زنده و مستقیم میان مردم است و اجرا میشود. ساده و بیریا. تئاتر در جایی اجرا میشود که مخاطب و بیننده حضور محسوس دارد و پرسوناژها آنجا زندگیشان را به نمایش میگذارند.
این هنر اجتماعی، بی شک و بیگزافهگویی، اجتماعیترین نوع هنر به شمار میرود. تئاتر بیان همدردی با جامعه است. تئاتر بیان درد مشترک آحاد جامعه است. تئاتر ارتباط صمیمی مردم با هم است. تئاتر همنوایی فرهنگ مطالبات اجتماعی مردم است.
امسال هم همچون سالهای گذشته، باز شاهد برگزاری جشنواره 35 تئاتر فجر انقلاب اسلامی بودیم. تمام دست اندرکاران این خطه تمام قد و با ارادت و خلوص کامل پای کار بودند. از مدیر کل هنر های نمایشی، دکتر مهدی شفیعی که دغدغه و استرسهایش را شاهد بودم تا آرامش و محبت و صمیمیت استاد عزیزم دکتر سعید اسدی، دبیر محترم جشنواره، تا کارشناسان دوستداشتنی و تا آنان که در پشتصحنه و دوربین با حرارت کار میکردند و نامی از آنان برده نشد.
تمام تلاش برای به تصویر کشیدن زحمات هنرمندانی بود که از سراسر ایران بزرگ به پایتخت آمده بودند تا سهمشان را در پای چشمهای نافذ مردمشان به نمایش بگذارند. امسال کارهای خوبی ارائه شد؛ ولی جاهای خالی زیادی وجود داشت که از آنها عبور میکنم. حضور صمیمانه ارادتمندان هنر تئاتر در تئاتر وحدت بیانگر حس هنردوستی در عرصه تئاتر بود که ثمرات بیشماری بر جای گذاشت.
تقدیر از فرهیختگان هنر تئاتر که ضرورتی فراموش شده بود را به فال نیک میگیرم و می توان قضای ناکردهها قبلیمان را به جای آورد. تکریم استادعلی رفیعی، شروع یک راه طولانی در ارج نهادن به سرمایههای این مرز و بوم است. افتخار هر کشور و جامعه به نخبگان، نامآوران و هنرمندانی است که امروزه در جای جای این سرزمین در غربت نفس میکشند و ادعایی ندارند.
تمام این حرفها را نوشتم تا دست مریزادی به اهالی هنر گفته باشم. گرچه میدانم هنر در این کشور و جامعه مثل رودخانهای مواج در جریان و حرکت است و باید بابت این نعمت خدادادی خدایمان را شاکر باشیم.
انتهای پیام/