سراب یک‌شبه پولدار شدن و دام شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای برای جوانان بروجرد


جوانان شهرستان بروجرد برای فرار از تبعات بیکاری و در آرزوی به دست آوردن شغلی مناسب با درآمدی بالا جذب شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای می‌شوند تا از این طریق بتوانند درآمدی بی‌زحمت برای خود کسب کنند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از بروجرد، با گسترش بیکاری فزاینده در میان جوانان این شهرستان شرکت‌های هرمی این بار با نام و قالبی جدیدتر از گذشته و در لفافه‌ای معنادار دست به کارشده‌اند تا جوانان را با کاری پرسود و درآمد و مشغله‌ای اندک سرکار بگذارند و آن‌ها را با بلندپروازی در دام رؤیاهای چرب و شیرینی گرفتار کنند که تنها قصدشان ترویج همان شرکت‌های هرمی معروف این بار با نام "بازاریابی شبکه‌ای" در ایران است.

فعالیت های زیرزمینی بازاریابی شبکه‌ای

یکی دو سالی است که بروز و ظهور این شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای به صورت زیرزمینی بدون دفتر کار و یا مکانی مشخص عمدتاً در محافل جوانان، کافی‌شاپ‌ها و رستوران‌ها فعالیتی زیر پوست شهر انجام می‌دهد و با عضوگیری تلاش می‌کنند وجه قانونی به خود بگیرند حال‌آنکه به فرض داشتن بستری شرعی و قانونی که خود محل تردید و اشکال است و دراین‌باره از دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی استفتاء شده که این شرکت‌ها همان شرکت‌های هرمی هستند و فعالیت در آن‌ها شرعی نیست(لینک خبر در ادامه ذکر می‌شود)، توسط همان فعالان شرکت‌های هرمی با همان سلایق و علائق گلدکوئستی اداره می‌شود.

اما این شرکت‌ها در ابتدا به بهانه فروش چند کالای معمولی در لیست فروش خود همچون انواع لوازم آرایشی بهداشتی با برندهای خاص و ناشناخته خارجی و یا بعضاً داخلی که مشابه آن‌ها در بازار داخلی یافت نمی‌شود که فرصت قیمت‌گذاری را برای شرکت بازاریاب مهیا می‌کند و یا چای و روغن با قیمت‌های غیرواقعی مشتریان خود را به فروش این اجناس که یک سود ناچیز از این محل کسب می‌کنند، ترغیب و تشویق می‌کنند تا به آنجا که برای بازاریابان کلاس‌های آموزشی فروش و آشنایی مختص چگونگی فروش محصولات خود را دایر می‌کنند و در این زمینه با توزیع کتب آموزشی با برند همان شرکت خاص که حاوی توضیحاتی از شرکت‌های خارجی مشابه است تلاش می‌کنند اقدام به عضوگیری نمایند.

پس‌ازاین مرحله لیدرها که در قاعده هرم‌ها قرار دارند شرط پیوستن اعضای جدید به شبکه و بهره‌مندی از طرح درآمدزایی را خرید اولیه عضو جدید به این مجموعه اعلام می‌کنند و فعالان و لیدرهای بازاریابی شبکه‌ای اعضای جدید را تشویق و غالباً اجبار می‌کنند که برای باقی ماندن در شبکه هرماه باید خرید کالا داشته باشند حتی در صورتی که نیاز به کالا نداشته باشند.

انتقال تمرکز از خرید کالا به عضوگیری

پس‌ازآنکه فرد وارد این شبکه می‌شود و دوره‌های آموزشی مختلف را می‌گذراند و به‌نوعی بلندپروازی وی را تحریک می‌کنند شرط استمرار و تمرکز این شرکت از خرید کالا به سمت جذب عضو و افزودن زیرمجموعه‌ها می‌رود و به‌نوعی درآمدی کاذب از جذب هر زیرمجموعه به لیدرها تعلق می‌گیرد به نحوی که پس از گذشت مدت کوتاهی از جذب چندین زیرمجموعه لیدرها عملاً کار خرید و فروش کالا را رها می‌کنند و سود حاصل از افزوده شدن زیرمجموعه‌ها به شکل مبالغی کلان به‌حساب بانکی آن‌ها واریز می‌شود بنابراین هرچه زیرمجموعه‌ها بیشتر باشند و خرید بیشتری در این مجموعه توسط زیرمجموعه‌های کوچک صورت پذیرد سود حاصل از زیرمجموعه‌ها برای لیدرها بیشتر خواهد شد و به‌نوعی رؤیای یک‌شبه پولدار شدن را برای برخی افراد بلندپرواز رقم می‌زند و در نوک قاعده این هرم نیز زیرمجموعه‌ها برای کسب سود به‌ناچار در فروش اقلامی تلاش می‌کنند که عملاً مشتری خاصی در بازار ندارد.

به عنوان فردی که علاقه‌مند به حضور و فعالیت در این شرکت‌ها است با معرفی یکی از دوستان به محفل یکی از این شرکت‌ها می‌روم تا در گپ و گفتی با یکی از لیدرهای این شرکت در بروجرد با نحوه فعالیت آن‌ها آشنا شوم. محل قرار یکی از کافی‌شاپ‌های بروجرد در یک روز جمعه تعطیل است. وارد که می‌شوم جز خود افراد بسیاری را در کافی‌شاپ می‌بینم که ظاهراً همگی منتظر آغاز این جلسه غیررسمی هستند لیدر و همراهان آن‌ها که افرادی جوان و حول‌وحوش 25 تا 30 ساله هستند وارد می‌شوند و در ابتدا پس از معرفی خود تاریخچه‌ای عریض و طویل از فعالیت این شرکت‌ها در خارج از کشور و نحوه شکل‌گیری آن‌ها به جمع می‌دهند.

حساب‌هایی که "بی‌حساب" پر می شود!

لیدر جوان بروجردی به گفته خود حدود دو سالی است که در این شرکت فعالیت داشته و آن گونه که پیداست و خود اظهار می‌کند بسیار خوشحال از یافتن این شغل و فعالیت در این مجموعه است(!!!) چراکه با کمترین زحمتی البته به نقل از خود وی ماهانه مبالغ خوبی بابت فعالیتش در این شرکت به حسابش واریز می‌شود اما وقتی یکی از حاضران جلسه در رابطه با میزان این پول‌های بادآورده می‌پرسد جواب را به نحوی می‌پیچاند و از پاسخ دادن طفره می‌رود که این دیگر بستگی به میزان هوش و ذکاوت و پشتکار شما دارد خلاصه لو نمی‌دهد که ماهانه چه مبالغی به حسابش از این طریق واریز می‌شود.

به عنوان سؤال نحوه فعالیت شرعی این شرکت‌ها را از وی جویا می‌شوم و بدون درنگ برگه‌ای را از لای برگه‌های پوشه‌ای که همراه خود دارد بیرون می‌کشد که حاوی نظر برخی مراجع تقلید در رابطه با فعالیت مجاز شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای است به او می‌گویم تا اینجا که این شبکه‌ها اقدام به فروش و توزیع کالا کنند فعالیت آن‌ها مجاز است اما آنجا که بدون هیچ تلاشی هرماه از محل عضویت افراد جدید پولی به‌حساب آن‌ها واریز می‌شود این حکم غیرشرعی و همان شرکت‌های گلدکوئیستی را دارد که ناسازگار با مجوز سازمان صنعت و معدن می‌شود.

بی‌درنگ برای توجیه من کپی اسناد و مدارکی را رو می‌کند که هر کدام برای منظوری خاص اخذشده و البته در صحت آن کاغذها نیز برای خود من شک و شبهه وجود دارد.

یکی دیگر از لیدرها با زرنگی خاص تا موجه می‌شود من از جواب‌ها قانع نشده‌ام وضع و اوضاع مالی خود را توصیف کرده و می‌گوید: فعالیت در این شرکت در ابتدا نیازمند کار سخت و بسیار است اما پس از مدتی با جذب عضو می‌توانی به سود بسیاری دست ‌یابی و با حمایت از زیرمجموعه‌های خود سود را بیشتر کنید.

همین جا که می‌رسد نقطه در کلامش می‌گذارم و می‌گویم همین دیگر اینکه فعالیت در این شرکت‌ها از توزیع کالا و بازاریابی به سمت جذب عضو می‌رود می‌شود همان فعالیت شرکت‌های هرمی سابق البته با پوششی جدید.

آقای لیدر جوان همچنان بدون وقفه جملاتی را که از قبل افراد دیگری برای او دیکته کرده‌اند کنار هم می‌گذارد تا مرا قانع کند که این شرکت‌ها بازاریابی است نه هرمی!!!

حالا علاوه بر قانع نشدن من عده دیگری از جمع نیز از ترس از دست دادن اندک سرمایه خود جلسه را ترک کرده و کافی‌شاپ را به جوانانی می‌سپارند که هنوز هم حاضر به پذیرفتن اشتباه رؤیای یک‌شبه پولدار شدن نیستند.

جلسه را ترک می‌کنم و در بین راه نوجوانی 16- 17 ساله صدایم می‌کند تا از من بپرسد از کجا می‌دانم فعالیت این شرکت‌ها غیرقانونی است توضیحاتی برای او می‌دهم اما متوجه می‌شوم که او زیاد از این  سازوکار شرکت‌های هرمی چیزی نمی‌داند که متوجه شود این شرکت‌ها همان هرمی‌های سابق هستند. از او می‌خواهم نحوه جذب و فعالیتش در این گروه را برایم توضیح دهد می‌گوید: دو ماه پیش به اصرار یکی از دوستانم برای کسب درآمد جذب این گروه شده‌ام.

وی که پدرش از کارگران شهرداری بروجرد است ‌که حالا آوازه 6-7 ماه بی حقوقی‌شان کشور را پرکرده انگیزه‌اش برای جذب در این شرکت‌ها را کمک به معیشت خانواده‌اش عنوان کرده و می‌افزاید: از پدر به اصرار زیاد مبلغ 500 هزار تومان قرض گرفتم و به او قول دادم تا یک ماه نشده دو برابر آن پول را به او بازگردانم اما نه‌تنها نتوانستم این کار را کنم بلکه تمامی اجناسی که از این شرکت خریداری کرده‌ام به دلیل قیمت بالای آن‌ها روی دستم مانده و نمی‌دانم با آن‌ها چه کارکنم و لیدرها هم برخلاف اینکه می‌گویند از اعضای زیرمجموعه خود حمایت می‌کنند اما فقط یکسری آموزش‌های غیر کاربردی برای فروش این اجناس به ما می‌دهند درحالی‌که این اجناس آن‌قدر گران و بی‌کیفیت است که کسی حاضر به خرید آن‌ها نیست مثلاً چه کسی حاضر است یک شامپو را به قیمت 12 هزار تومان از من بخرد تا من حداقل هزار تومان سر آن سود کنم؟!

حرف‌هایش منطقی است اما جوان است و جویای نام و به آرزوی یافتن شغلی مناسب و کمک به پدر خود در این سراب گرفتارشده که حالا نه راه پیش دارد و نه پس. اجناسی هم که خریداری کرده روی دستش مانده و نمی‌داند با آن‌ها چه کند. آدرس مغازه‌ای را به من می‌دهد و می‌گوید این مغازه اجناس این شرکت‌ها را می‌فروشد و موفق است. کنجکاو می‌شوم تا به سرعت به این  مغازه رفته و دلیل موفقیت این فرد را جویا شوم.

در بدو ورود خود را فردی معرفی می‌کنم که علاقه‌مند به جذب در این شرکت است و از او می‌پرسم تمامی اجناسش را از همین شرکت خریده؟ می‌گوید: حقیقتش را بخواهید نه اجناس این شرکت را در گوشه سمت راست گذاشته‌ام اما به دلیل قیمت بالا مشتری خاصی ندارد بقیه اجناس مغازه‌ام را خودم خریداری کرده‌ام. از او دلیل موفقیتش را برای حضور در این شرکت‌ها می پرشم و اینکه با وجود عدم فروش اجناس این شرکت چطور توانسته پولی به جیب بزند؟ صادقانه می‌گوید: اگر عضوگیری در این شرکت‌ها نبود حتی یک ریال هم بابت فروش این کالاها نصیبم نمی‌شد خانواده ما به دلیل جمعیت زیادی که دارد همه فامیل را به عنوان زیرمجموعه خود جذب کرده‌اند و این‌گونه توانسته‌ام درآمدی از حق عضویت آن‌ها به صورت ماهانه از این شرکت دریافت کنم و همه فامیل هم برای اینکه کالاهای خریداری‌شده از این شرکت را به فروش برسانند آن را به مغازه من می‌آورند اما خب خریداری ندارد.

به سراغ علیرضا دلیری فرمانده نیروی انتظامی بروجرد می‌روم تا از وی نحوه فعالیت این شرکت‌ها در شهرستان بروجرد را جویا شوم. وی می‌گوید: پیشگیری از وقوع جرم با دادستانی است و در صورت وقوع بزه نظیر کلاه‌برداری یا هر موضوعی در فضای مجازی و یا حقیقی مرجع رسیدگی به آن دادستانی است و این مرجع نیز با بررسی جوانب موضوع آن را به پلیس و بخش‌های مختلف ارجاع می‌دهد و پیگیری صورت می‌پذیرد.

وی می‌افزاید: در خصوص بحث کیفیت کالای عرضه‌شده توسط این شرکت‌ها چندتایی شکایت داشته‌ایم اما این قدر گسترده نبوده جون تاکنون مبالغ هنگفتی در سطح شهر جمع نشده است و مردم نیز ترجیح نمی‌دهند برای شکایت از بی‌کیفیتی یک کالا زحمت شکایت کردن در مجامع قضایی را به خود قبول کنند.

فضاهای مجازی بستر فعالیت بازاریابی شبکه‌ای

فرمانده انتظامی بروجرد با تأکید بر لزوم مشخص شدن فعالیت قانونی و یا غیرقانونی این شرکت‌ها بیان می‌کند: فضای فعالیت در این شرکت‌ها قانونی نیست که افراد مشخص باشند و غالباً نیز در فضاهای مجازی اقدام به جذب نیرو و فعالیت می‌کنند که فعالیت آن‌ها در فضای مجازی توسط پلیس فتا به‌طور کامل رصد می‌شود.

وی تأکید می‌کند: اما در مجموع همواره در انجام کار قضایی دادستان مدعی‌العموم است آن هم در مسائل حاد همچون شبکه‌های گسترده گلدکوئیستی که در برخی شهرهای کشور مدعی‌العموم بدون شکایت حتی یک نفر ورود می‌کند و مانع وقوع بحران می‌شود، خود دادستان هم در این موضوع می‌تواند در مواقع حاد آن ورود پیدا کند.

دلیری دلیل افزایش فعالیت این شرکت‌ها در شهرستان بروجرد را فراگیری گسترده استفاده از شبکه‌های مجازی و ضریب نفوذ بالا و تبلیغات فراوان در این شبکه‌ها دانسته و عنوان می‌کند: فعالیت مردم بروجرد در فضای مجازی بسیار زیاد است اما در کنار این فعالیت هوشمندانه یکسری از افراد هم به دنبال کاسبی از این طریق هستند.

همه فعالیت‌های این شرکت‌ها گلدکوئیستی است!

وی به صراحت می‌گوید: همه فعالیت‌های این شرکت‌ها گلدکوئیستی است اما تا شاکی به مرجع قضایی مراجعه نکند و این موضوع حاد نشده و به بحران تبدیل نشود و یا نارضایتی عمومی در سطح شهر به وجود نیاید دستگاه قضایی نمی‌تواند ورود پیدا کند.

مشخص می‌شود که خوشبختانه مردم هنوز هم از ماهیت این شرکت‌ها در بروجرد متضرر نشده‌اند تا برای عرض شکایت به دستگاه‌های امنیتی و قضایی مراجعه کنند البته این شبهه نیز وجود دارد که بسیاری از شهروندان ترجیح نمی‌دهند خود را درگیر اقدامات قضایی و رفت‌وآمد در راهروهای دادسراها و دادگستری‌ها کنند.

قصد ما از پرداختن به این موضوع تنها اطلاع‌رسانی به شهروندان بروجردی نسبت به تشکیک در نحوه فعالیت این شرکت‌ها بود چراکه این موج به راه افتاده در کشور و به‌تبع آن شهرستان بروجرد زنگ خطری فرار وی جوانان، خانواده‌ها و مسئولان است که لیدرهای این شرکت‌ها بااستعداد بالایی که در توجیه فعالیت آن دارند می‌کوشند خانواده‌ها را با این توجیه که جوان شما از دام اعتیاد و بیکاری رها می‌شود و به شغلی پرسود دست پیدا می‌کند در اجازه دادن به جوانان خود برای ورود به این شرکت‌ها تشویق می‌کنند و از آن‌ها می‌خواهند خود نیز برای زیرمجموعه شدن در این شرکت‌ها اقدام کنند حال‌آنکه آینده بازاریابی شبکه‌ای در ایران با رویه‌ای مشابه به سرنوشت شرکت‌های هرمی ختم خواهد شد و یک موج فراگیر اتفاق می‌افتد و درنهایت اشباع خواهد شد چنانکه در حال حاضر این شرکت‌ها به سمت اشباع شدن پیش می‌روند.

امید است مسئولان شهرستان بروجرد با دقت نظر بیشتری نسبت به فعالیت‌های نامحسوس این شرکت‌ها در این شهرستان و ضرر اقتصادی که بعدها متوجه زیرمجموعه‌ها می‌شود مانع فعالیت این شرکت‌ها شده و جوانان را با دیدی واقعی‌تر نسبت به ابن پدیده‌های نوظهور آشنا کنند.

گزارش از الهام شاهدپور

انتهای پیام/