آمریکای ترامپ و همگرایی با لندن و تل آویو
مثلث واشنگتن، لندن و تل آویو با اضلاع داخلی ترکیه، عربستان و شورای همکاری خلیجفارس هندسهای تشکیل میدهند که آمریکا به عنوان قاعده این هندسه محسوب میشود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، سفرهای منطقهای نخستوزیر انگلیس از جمله حضور ترزا می در نشست شورای همکاری خلیجفارس و دیدار وی از آنکارا نشان از تحولات جدید در منطقه بحرانزده غرب آسیا دارد. به نظر میرسد انگلیس از لاک خود سر برآورده است و گویا قصد دارد حضور جدی خود را در منطقه خلیجفارس همانند پیش از دهه 70 احیا کند.
اگر معتقد به چنین برنامهای از سوی انگلیس باشیم، نخستین سؤالی که به ذهن هر ناظر بیرونی میرسد، عبارت است از اینکه چرا لندن برای گسترش نفوذ مستقیم خود در منطقه تلاش میکند؟ دومین سؤال در این زمینه به نوع تعامل انگلیس با آمریکا در منطقه میپردازد.
سؤالات دیگری نیز در این باره وجود دارد که برخی از آنها از این قرار است؛ انگلیس چه هدفی از نفوذ در شورای همکاری خلیجفارس دارد؟ ترکیه چه جایگاهی در پازل حضور انگلیس در منطقه دارد که ترزا می بلافاصله بعد از دیدار با ترامپ به آنکارا سفر میکند؟ لندن چه برنامهای برای ارتباط با ایران دارد؟ آیا انگلیس اهداف ضد ایرانی نیز در این ماجرا دنبال میکند؟
همه پرسشهای مطرح شده و سؤالات دیگری که در این باره وجود دارد، حکایت از نوعی ابهام در نحوه حضور و برنامهریزی انگلیس در منطقه دارد. به نظر میرسد که ترزا می در ارتباط گسترده با واشنگتن به دنبال پروژهای واحد در منطقه است.
بحران سوریه یکی از مهمترین دلایل شکست برنامههای ایالاتمتحده آمریکا در منطقه به حساب میآید؛ چراکه مطمئناً فضای کنونی در سوریه مورد رضایت واشنگتن نیست. عدم تأثیرگذاری مستقیم آمریکا در نشست «آستانه» یکی از امارههای این شکست محسوب میشود. بر این اساس به نظر میرسد واشنگتن برای تغییر وضعیت کنونی آمادگی انجام اقداماتی دارد. در این راستا یکی از اقدامات مهم آمریکا با همراهی لندن دنبال میشود.
ترزا می پس از دیدار با ترامپ به آنکارا سفر کرد تا یکی از اضلاع نشست «آستانه» را با خود همراه سازد. همکاری آنکارا با مسکو به هیچوجه با رضایت آمریکاییها همراه نیست؛ لذا فاصله انداختن میان آنکارا و مسکو و جدا شدن یکی از اضلاع مثلث آستانه از برنامههای واشنگتن میتواند باشد.
همانطور که در سفر می به ترکیه عنوان شد، این سفر به مسائل امنیتی و نظامی مربوط بود و قراردادهایی در ارتباط با انتقال تکنولوژی و سرمایه گذاری در بخش نظامی منعقد شد. این موضوع حامل پیام مهمی است. یکی از کمترین تأثیرات سفر ترزا می به ترکیه میتواند تغییر نوع نگاه آنکارا نسبت به دولت جدید واشنگتن و غربیها باشد. در حقیقت آمریکاییها به دنبال سطح دوم این ماجرا هستند. واشنگتن تلاش میکند که تغییری در نوع نگاه آنکارا نسبت به مسکو ایجاد شود. با این حال ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که ممکن است مناسبات واشنگتن و مسکو در میان مدت شاهد تحولات گستردهای باشد.
به نظر میرسد پایان مراحل برگزیت و جدا شدن انگلیس از اتحادیه اروپا با همراهی جدی واشنگتن همراه خواهد بود. دونالد ترامپ از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا ابراز خرسندی کرده است؛ لذا انگلیس و آمریکا میتوانند بلوکی برای پیشبرد منافع خود تشکیل دهند. بر این اساس گرچه لندن نمیتواند به حضور مستقل خود در منطقه همچون پیش از دهه 70 اندیشه کند؛ اما همراهی آن با واشنگتن دور از ذهن نیست.
از آنجایی که ترامپ بعضی از ساختارهای موجود در نظام بینالملل را زیر سؤال برده است، تداوم این موضع میتواند به ایجاد ساختار جدیدی ختم شود. لندن و واشنگتن در این بین از شرکای استراتژیکی محسوب میشوند که میتوانند اضلاع دیگری بر ساختار هندسی خود اضافه کنند.
رژیم صهیونیستی نیز از ظرفیت لازم برای همراهی با دو ضلع مذکور برخوردار است. حال اگر بازیگران دیگری به این مجموعه نپیوندند، مثلث واشنگتن، لندن و تلآویو میتواند اضلاع درونی جدیدی را بپذیرد. ترکیه، عربستان و شورای همکاری خلیجفارس از گزینههای جدی در این باره محسوب میشوند. بر این اساس آنکارا، ریاض و شورای همکاری خلیجفارس نه در سطح سه ضلع اصلی، بلکه در سطح اضلاع داخلی ایفای نقش میکنند.
دیدارهای هفتههای اخیر در بین بازیگران مذکور میتواند برای ترسیم این ساختار هندسی باشد که احتمال افزوده شدن اضلاع داخلی دیگر نیز دور از ذهن نیست. البته اضلاع اصلی این مجموعه نیز میتواند با تحولات آتی شاهد تغییراتی باشد؛ اما عدم حضور هر یک از سه ضلع واشنگتن، لندن و تلآویو چندان متصور نیست. آمریکا در این هندسه به عنوان ضلع واسط محسوب میشود. در حقیقت این ساختار شبیه مثلث متساوی الساقین است که لندن و تلآویو دو ساق نسبتاً مساوی آن هستند و واشنگتن ضلع متصل آنها است.
یادداشت: رامین ولیزاده میدانی
انتهای پیام/