روایتی برادرانه از شهید تازهتفحصشده: هیچگاه انتظار باعث گلایه پدر و مادر نشد/پدرم شهادتِ ندیده را عیناً نقل کرد
برادر شهید محققی میگوید: خیلیها آمدند و به پدر گفتند: "چرا اجازه دادی پسرت با این سن کم به جبهه برود؟" ولی ایشان با اعتقاداتش محکم جواب میداد و میگفت: "من با این کار وظیفه شرعی خودم را انجام میدهم و پشیمان نیستم".
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، «شهید محمد سعید محققی» فرزند مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد محققی از علمای مطرح رفسنجان، در سال 1346 در رفسنجان به دنیا آمد. او در دوران تحصیل ابتدایی بههمراه خانواده به تهران هجرت کرد و در این شهر به ادامه تحصیل پرداخت. محمد سعید محققی در عملیات والفجر یک و در فروردین ماه 1362 در منطقه فکه، به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید محمد سعید محققی طی عملیات تفحص اخیر توسط کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در قبرستان الحطین عراق کشف شده و بعد از گذشت 33 سال از شهادتش به زادگاهش بازگشت. هویت این پیکر مطهر از طریق آزمایش DNA شناسایی شد.
روز گذشته دیدار خانوادگی با پیکر مطهر شهید محققی در معراج شهدای مرکز برپا شده و همه برای آخرین وداع گرد پیکر جمع شده بودند و زیر لب درددلهای خود را از سالهای دوری او زمزمه میکردند.
حالا یک برادر معاون اطلاعات راهبردی سپاه پاسداران است و برادر دیگر پزشک جراح و عضو هیئت علمی گروه جراحی در بیمارستان امام خمینی(ره)، هر دو جنگدیده و خاک جبهه خورده و درد جانبازی کشیدهاند. اما برادر 16ساله گوی سبقت را از برادران بزرگ خود ربوده و حالا شهادت و 33 سال گمنامی سهم محمد سعید شده است که بهخواست خدا پیکرش بعد از گذشت سه دهه از شهادت به میان اعضای خانواده بازگشته است.
برادرم یک طلبه 16ساله بود که شهید شد/پدرم بدون مقاومت اجازه داد به جبهه برود
سردار محمد حسن محققی برادر شهید تازه تفحص شده، محمد سعید محققی معاون اطلاعات راهبردی سپاه است، او جانباز و از فرماندهان لشگر27 حضرت رسولالله(ص) است و در گفتگو با خبرنگار فرهنگی تسنیم از جبهه رفتن برادرش چنین میگوید: برادرم یک طلبه 16ساله بود که شهید شد. پدر ما روحانی بود و از علمای تهران. موقعی که برادرم میخواست به جبهه برود، خیلیها میگفتند بچه است و خانوادهاش نمیگذارند که برود. اما پدر ما گفت "من یک عمر خودم به مردم گفتهام امام حسین بچه چندسالهاش را در کربلا با خود برد و در این زمینه روضهها خواندهام حالا که نوبت خودم شده است نمیتوانم اجازه ندهم."، به همین دلیل بدون مقاومت اجازه داد که برادرم به جبهه برود.
برادرم خیلی محجوب، معتقد و اهل تعبد بود/ گفت "با فرماندهام صحبت کن من را در نیروی رزمی بگذارد"
او با اشاره به خصوصیات اخلاقی شهید ادامه میدهد: برادرم خیلی محجوب، معتقد و اهل تعبد بود، با اینکه سن کمی داشت اما نماز شب میخواند و نسبت به اقامه نماز جماعت مقید بود. خوشاخلاق و بسیار ساده و دوست داشتنی بود. اهل شوخی و خنده بود. اصلاً بچه عبوسی نبود و بین دوستانش به شادبودن و بانشاط بودن معروف بود.
او میگوید: بار اول که آموزشی رفت برای اعزام به جبهه من او را دیدم. یک بار در مناطقی که به نام دهکده حضرت رسول(ص) معروف بود و بچههای لشکر حضرت رسول(ص) در آنجا بودند، رفتم. یکی از دوستانم بهنام مهدی پیرانیان هم آنجا بود، برادرم خیلی با خجالت به من گفت: "من را بهخاطر سن کم در تدارکات گردان گذاشتهاند."، گفت: "با فرماندهام صحبت کن من را در نیروی رزمی بگذارد." با فرماندهاش صحبت کردم و او را کمکتیربار گذاشتند و بعدها در عملیات شهید شد.
ماجرای شهادتی که پدر ندیده عیناً نقل کرد
سردار محققی با اشاره به یقین پدر نسبت به شهادت محمد سعید میگوید: پدر ما از اوتاد زمان بود، خیلی از مسائل را میدید و درک میکرد. وقتی خبر شهادت برادرم را دادند، اجازه نداد برایش مراسم بگیرند، گفت: "تا کسی که مستقیم شهادت او را دیده نیامده و موضوع را برای من توضیح ندهد، برای شهادتش مراسم نمیگیرم". ما خیلی از بچههای عملیات را دیدیم و با آنها حرف زدیم اما هیچ کدام مستقیم شهادت برادر را ندیده بودند. تا اینکه یکی از مجروحان عملیات را دیدم. او نحوه شهادت را دیده بود و برایمان تعریف کرد.
او ادامه میدهد: ما برگشتیم تا موضوع را به پدرمان بگوییم اما قبل از اینکه من کلمهای از ماجرا بگویم پدر نحوه شهادت محمد سعید را عیناً همانطور که همرزمش گفته بود نقل کرد. در عالم خواب دقیقاً نحوه شهادت را دیده بود و آن را عیناً نقل کرد. معتقد بود اگر همان موقع برویم منطقه، میتواند نقطه شهادت برادر را نشان دهد، اینگونه شد که رضایت داد تا برای برادرمان مراسم گرفتیم.
پدر بعد از شهادت برادر ترغیب کرد ما در جبهه باشیم/خیلیها به پدر گفتند: "چرا اجازه دادی پسر کمسن و سالت به جبهه برود؟"
برادر شهید تازه تفحص شده فکه، محمد سعید محققی از مقاومت پدر در غم دوری و انتظار او چنین میگوید: همان موقع خیلیها آمدند و به پدر گفتند: "چرا اجازه دادی پسرت با این سن کم به جبهه برود؟" ولی ایشان با اعتقاداتش محکم جواب میداد و میگفت: "من با این کار وظیفه شرعی خودم را انجام میدهم و پشیمان نیستم." بعد از آن هم ما را ترغیب میکرد که در جبهه حضور داشته باشیم و بقیه پسران ایشان هم از همان زمان در جبهه حضور پیدا کردند.
هیچگاه انتظار دیدار باعث گلایه پدر و مادر نشد/یادبود برادرم محل گرفتن حاجات فامیل بود
سردار محققی معتقد است هیچگاه انتظار دیدار باعث گلایه پدر و مادر شهید محققی نبوده است. او میگوید: تا دو سالی که بعد از این جریان پدر در قید حیات بود و بعد از آن هم مادر که هر دو مرتب منتظر بودند که خبری از پیکر برادرم بیاید، پیگیر وضعیت فکه بودند که چطور میشود پیکرهای شهدا را از آن منطقه بازگردانند، که البته این انتظار برای پدر و مادر طبیعی بود ولی در همین حد بود و این قضیه باعث ایجاد گلایه در آنها نمیشد و تأثیری در اعتقاداتشان نداشت.
سردار محققی به اثرگذاری زندگی و شهادت شهدا در زندگی اطرافیان اشاره میکند و میگوید: شهادت برادر من زمانی هم که پیکرش نیامده بود میان خانواده تأثیر معنوی زیادی داشت. بین جوانان فامیل که جنگ و انقلاب و امام(ره) را ندیده بودند بهعنوان یک الگو مطرح بود و الآن هم قطعاً این تأثیرگذاری شهید میان خانواده ادامه خواهد داشت. شهید محققی یادبودی داشت که همان یادبودش برای فامیل محل گرفتن حاجات بود. همه هر هفته مرتب به یادبودش سر میزدند و مشکلاتشان را برای شهید بیان میکردند، و اینکه گفته میشود "شهیدان زندهاند" واقعاً در این مباحث دیده شده است چون انسان اثر این شهدا را در زندگی میبیند، اثری که در سایر اموات وجود ندارد و خاص شهداست.
تشییع شهدای دفاع مقدس در جامعه یک اثر معنوی دارد و یک اثر ظاهری/آثار حضور شهدا را در حل معضلات میبینیم
سردار محققی از اثرگذاری مراسم تشییع پیکر مطهر شهدای گمنام در سراسر کشور و تشییع شهدایی که در تفحص کشف میشوند میگوید و ادامه میدهد: این نوع مراسمات یک اثر معنوی دارد و یک اثر ظاهری. اثر معنوی آنست که آوردن شهدا و حضور آنان در فضای جامعه در روح و روان همه خصوصاً جوانان اثرگذار است. تا به حال در جامعه خودمان این موضوع ملموس بوده که هرگاه در جامعه معضلی پیش میآید با تشییع شهدا معضلات کمرنگ شده و آثار حضور شهدا را در حل مشکلات میبینیم.
حداقل اثر بازگشت این شهدا آنست که جوانان را به فکر فرو میبرد
او میگوید: از لحاظ ظاهری هم بالاخره وقتی شهید میآورند خود به خود جوانانی که آن دوران را ندیدهاند فضای جبهه را متصور میشوند، حداقل به فکر فرو میروند و شرایطی فراهم میشود که از خود بپرسند "چرا این اتفاقات افتاده است و این شهدا در جنگ به شهادت رسیدهاند؟"، همین که میبینیم بعد از گذشت سی و چند سال همچنان مردم با اشتیاق به استقبال شهدا میآیند و آنان را تشییع میکنند نشان دهنده اینست که این موضوعات اثر خود را در جامعه میگذارد.
برادر شهید تازه تفحص شده محمد سعید محققی ادامه میدهد: جامعه ما کاملاً این موضوعات را درک میکند و برای جوانان ما اثرگذار است. در یکی تأثیر آنی میگذارد و در یکی تأثیر بلندمدت دارد و نشاط جامعه ما بهطور کلی به حضور شهدا در صحنه جامعه بستگی دارد که هرچقدر بتوانیم این حضور مردمی را عمق دهیم شناخت مردم هم در مورد فرهنگ شهادت بیشتر میشود و هرچقدر به فلسفه آن بیشتر پی ببرند در جامعه تأثیرات بیشتری میگذارند.
انتهای پیام/*