هدف ترامپ در منطقه چیست؟

یک کارشناس مسائل خاورمیانه معتقد است، آمریکا قاضی خوبی برای اوضاع منطقه نیست، غرب دچار اشتباهات زیادی شده و مشکلات موجود اکثرا ریشه سیاسی داشته و راه نظامی نمی تواند پاسخ آنها باشد.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، دولت جدید "دونالد ترامپ" قصد دارد به چه اهدافی در خاورمیانه دست یابد؟ آیا می توان برای رسیدن به راه حل مسالمت آمیز مشکلات منطقه از روشهای نظامی استفاده کرد؟ آیا تروریستهای افراط گرا، واقعا به اسلام مرتبط هستند؟ فرق تروریستها با مبارزین در راه آزادی چیست؟

همه اینها سئوالاتی که "جان آلترمن" مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز تحقیقات راهبردی و بین المللی واشنگتن و یکی از کارشناسان مرکز «والدای» در مصاحبه با سایت خبری-اینترنتی «لنتا.رو» روسیه به آنها پاسخ داده است.

آلترمن در مورد اهداف ترامپ در خاورمیانه گفت: «به نظر من دولت جدید آمریکا هنوز اولویت خود در خاورمیانه را مشخص نکرده است. اگر هدف ترامپ در منطقه مبارزه با تروریسم باشد، اوضاع به یک جهت پیش خواهد رفت، ولی اگر هدفش مقابله با ایران باشد، شرایط کاملا متفاوت است. در مبارزه با تروریسم، اگر شما این مسئله را اعلام کنید، حتی در صورت حملات موفقیت آمیز، شما شکست خورده هستید، برای اینکه وقتی شما با افراطگرایان می جنگید، نباید از آن با صدای بلند صحبت کنید. ولی اگر هدف ایران باشد، اوضاع بسیار پیچیده خواهد بود.»

وی در مورد هدف کلی آمریکا در منطقه توضیح داد: «آمریکایی ها هیچگاه درصدد بوجود آودرن ایده آلترین شرایط در خاورمیانه نبودند. بطور کلی دیدگاهها در جهان عرب بسیار متفاوت است. بسیاری واقعا بر این عقیده هستند که واشنگتن ابتدا «بهار عربی» را برای براندازی رژیمهای سیاسی تحریک کرده و سپس شروع به انتخاب موارد مورد علاقه خود نموده است. در واقع در آمریکا بر این عقیده هستند که برای مثال اگر «اخوان المسلمین» در انتخابات مصر به پیروزی رسیده و قدرت را در دست گرفت، بگذارید آنها را در عمل امتحان کنیم. ولی واقعیت رخ داده در منطقه چیز دیگری است. اصل حکومت کردن درست یا اشتباه در کشورهای عربی چندان معیار بیمه شدن استمرار حاکمیت آنها نیست و مسائل پیچیده تر از این است. این مسئله حتی در خود آمریکا نیز رخ داده است: بسیاری مایل نبودند که ترامپ به ریاست جمهوری برسد، ولی زمانی  که او در انتخابات به پیروزی رسید، کمتر کسی بطور جدی نسبت به این تردید دارد که آیا او واقعا قانونی به اینجا رسیده است. به عقیده من این مشکل به باور مردم آمریکا نسبت به سیستم سیاسی حاکم بر کشورشان باز می گردد.»

واشنگتن قاضی خوبی برای مسائل خاورمیانه نیست

به گفته وی، اگر آمریکا بخواهد تغییر اساسی و تحمیلی در خاورمیانه ایجاد کند، نتیجه جز وخامت اوضاع بیشتر و افزایش هرج و مرج نخواهد بود و لیبی مثال بارز این مسئله است. در حقیقت آمریکا نباید تصمیم گیرنده باشد. واشنگتن نمی تواند قاضی خوبی برای درست عمل کردن یا بدی حکومتها در خاورمیانه باشد. به نظر من، تنها کمکی که می توان به کشورهای منطقه نمود، برگزاری انتخاباتی دموکراتیک، آزاد و شفاف است تا مردم خود برای آینده کشورهایشان تصمیم گیرنده باشند.»

آلترمن در مورد تحمیل دموکراسی غربی در خاورمیانه یادآور شد: «من هرگز با این نظریه موافق نبودم، برای اینکه اکنون هم رژیمهای استبدادی زیادی در جهان عرب وجود دارد. هر دیکتاتوری دو راه در پیش دارد: تلاش برای ایجاد رضایت بین مردم کشورش و یا صرف هزینه های گزاف برای سرکوب خواسته های آنها. البته در واقع هیچیک از این دو راه عادی و جواب اصلی مشکلات نیستند. ضمن اینکه این یک واقعیت است که غرب نتوانسته به دوره رژیمهای مستبد در منطقه پایان دهد و این گویای روش اشتباه آنها در برخورد با مسائل خاورمیانه است.»

اسلام ارتباطی با تروریسم در خاورمیانه ندارد

این کارشناس در مورد ارتباط تروریسم با اسلام، دیدگاه خود را چنین بیان کرد: «مسئله اینجاست که اسلام شاخه های زیادی دارد، دقیقا مانند مسیحیت. اعتقادات هر یک از آنها با دیگری می تواند کاملا متفاوت باشد. بنابراین شما نمی توانید رفتار یک شاخه از اسلام را به کل جهان اسلام مرتبط کنید. برخی گروههای اسلامی، کاملا دارای افکاری افراطی بوده و واقعا با اسلام مرسوم و متعارف متفاوت هستند. در برخی مناطق جنوب شرق آسیا نیز عده ای از بودایی ها دست به اقدامات خشن زده و خونهای زیادی ریخته اند. این در حالی است که نه بودیسم، نه اسلام و نه مسیحیت، پیروان خود را به خونریزی و کشتار دعوت نکرده اند. ولی همیشه افرادی پیدا می شوند که از دین در جهت خواسته های خود سوء استفاده می کنند. بنابراین نه آمریکا، نه روسیه و هیچکس دیگر نمی تواند بگوید که برای مبارزه با تروریسم باید با مسلمانان مقابله کرد. مشکل در اینجا نه اسلام، بلکه افراطگرایی است و این مشکل در سوریه، لیبی و مصر کاملا ثابت شده است. به عقیده من جهان اسلام خود ابزار مقابله با تروریسم را دارد، اگر اراده لازم را پیدا کند.»

جان آلترمن در مورد اشتباه آمریکا در عدم تفکیک بین گروههای افراطی و مخالفان مسلح میانه رو در سوریه توضیح داد: «مشکل چنین تفکیکی این است که جدا سازی مردم از یکدیگر بر اساس طرز تفکر آنها بسیار دشوار است. آنها ممکن است عقیده خود را عوض کنند، ولی شما متوجه نشوید. ولی بطور کلی مبارزینی هستند که برای خانواده های خود، برای رسیدن به عدالت اجتماعی مبارزه می کنند. در مجموع تفاوت قائل شدن بین آنها، بخصوص از خارج و آشنا نبودن با شرایط حاکم، بسیار دشوار است. در هر صورت هر دو این افراد ممکن است برای رسیدن به اهداف خود دست به خونریزی بزنند. شاید بهترین راه برای تفکیک آنها نگاه کردن به هدف آنهاست.»

ابزار نظامی برای حل مناقشات جواب نمی دهد

وی در مورد لزوم دخالت خارجی در ایجاد ثبات در خاورمیانه یادآور شد: «به عقیده برخی کارشناسان، نباید در روند اوضاع منطقه ای که در خارج از سرحدات کشور شماست، اصلا نفوذ کرد. این مسئله یکی از ادعاهای دولت باراک اوباما بود که البته نتوانست آن را عملی کند. تجربه نشان داده است که استفاده از ابزاری مانند هواپیماهای بدون خلبان و عملیات ویژه هم کمکی به حل و فصل مناقشات منطقه ای نخواهد کرد. اکثر خشونتهای کنونی در منطقه به دلایل سیاسی رخ داده اند، بنابراین حل آنها از خارج ممکن نیست و استفاده از ابزار نظامی هم برای حل و فصل این مناقشات راه درستی نخواهد بود، بلکه برای حل آنها باید از طرق سیاسی استفاده نمود. هرچند مسلما راه حل نظامی، آسان تر به نظر می رسد و راه حل سیاسی ممکن است بسیار طولانی و خسته کننده باشد. در عین حال شما می توانید هر روز و برای سالها هم بجنگید، ولی به هدف سیاسی خود نرسید. البته جنگها در برخی مواقع لازم هستند تا شرایط لازم برای حل و فصل سیاسی مشکلات فراهم شوند.»

انتهای پیام/