آقاى رئیسجمهور، آینه شکستن خطاست!
اما اىکاش دولتمردان ما به این مهم عنایت داشته باشند که تلخى زبان و قلم منتقدان آینهای است که نباید آن را شکست، بلکه باید خود را در آن دید و سنجید!
به گزارش خبرگزاری تسنیم، در راستای مناقشات چند ماه گذشته دولت با فعالان محیط زیست و نمایندگان مجلس استان خوزستان بر سر بحرانهای زیستمحیطی در این استان و بهویژه ادعای معصومه ابتکار مبنی بر احیای تالاب هورالعظیم، این روزها منتقدان سازمان حفاظت محیط زیست بیش از هر زمان دیگری به سیاسیکاری متهم میشوند، رویکردی که واکنشهای اعتراضآمیز فعالان محیط زیست این استان را بههمراه دارد.
روز گذشته، مسعود کنعانی، فعال محیط زیست استان خوزستان، طی یادداشتی با عنوان «جناب آقاى رئیسجمهور، آینه شکستن خطاست!» رویکرد ماههای گذشته دولت را نسبت به انتقادات فعالان محیط زیست مورد انتقاد قرار داد.
متن یادداشت این فعال محیط زیست بهقرار ذیل است.
شاید بعد از نزدیک به سه دهه، یعنى تقریباً پس از پایان جنگ تحمیلى دوباره نقل محافل شده و رویدادهایش این روزها عنوان اول رسانههاى مختلف سمعی بصرى و جراید را به خود اختصاص داده است. بحران بىسابقه ناشى از واکنش قابل پیشبینى طبیعت در مقابل دستکاریهاى بهعمل آمده که از چندین سال پیش، علائم آن بروز کرده و بهتدریج در حال گسترش و خطرزایى افزونتر بوده است، اخیراً با شوکى زیستمحیطى و ایجاد اختلال کامل در زندگى مردم استان مهم و حساسى چون خوزستان، گویا بهمثابه زنگ خطرى باعث بیدارى بسیارى از مدیران و مسئولان از خوابى سنگین و طولانى شده است!
در این میان آنچه مشاهده مىشود پایین بودن آستانه تحمل و نقدپذیرى مسئولان امر و تلاش نامفهوم آنها براى فرافکنى و فرار از مسئولیتها است، همان مسئولانى که در ماههاى اول آغاز فعالیت خود، کنشگران و منتقدان را با این توجیه که هنوز در ابتداى کار هستند و از گذشتگان ویرانهای سهمالارث آنان شده است، به عجول بودن و کمحوصلگى متهم مىساختند و در میانه راه با تسلط یافتن بر امور نیز ناقدان و پرسشگران را با چوب سیاهنمایى به سکوتى ناگزیر و ناگریز امر مىفرمودند، اینک در پایان راه و پس از بروز و وقوع همان فجایع ناگوارى که در طول این سالها به استمرار و با شیوههاى مختلفى به آنان گوشزد شده است، متأسفانه باز هم آسانترین راه حل را خلاصى یافتن از همین منتقد و مطالبهگر بیچاره دانسته و با علم کردن شمشیر انتخابات، بهانه سال آخر همتایان پیشین خود را تکرار کرده و بهجاى پاسخگویى شفاف در خصوص عملکردها، منتقدان را به جانبدارى از رقیب و یا قصد تخریب و امثالهم متهم مىسازند.
در این که نمىتوان همه منتقدان و مطالبهگران را داراى دغدغههاى منزه و سازنده قلمداد کرد شکى نیست اما بهرهگیرى از این حربه براى تهدید و کنار زدن آنها و عدم قبول مسئولیت نیز هرگز چاره کار نخواهد بود!
این ادعاى مسئولان دولتى و حتى برخى چهرهها و جریانهاى هوادار آنها ممکن است در مواردى نیز مصداقهای خود را بیابد اما هماکنون بهویژه در استان خوزستان چنین مصادیقی، بسیار محدود و اندک است و غالب منتقدان دولت، البته در حوزه محیط زیست با آگاهی کامل از نقش دولتهای مختلف و نسبتهای آن در وقوع فجایع زیستمحیطی استان و با علم به وظایف و تکلیف ذاتی و قانونی سازمانهای دولتی و همچنین مشاهده سیر رویکردها، عملکردها و میزان التزام این سازمانها به قانون طبیعت، قانون اساسی و قوانین جاری کشور، اقدام به نقد دولت میکنند، بنابراین، این انتقادات، برآیند و پژواک نارضایتی مردم از اوضاع و احوال زیستبوم خوزستان و غالباً بدون خط و ربطهای گروهی و جناحی و برخاسته از روح تعهد و احساس مسئولیت شهروندى هستند.
ذکر این نکات، صرفاً در جهت دفاع از مطالبات زیستمحیطی بهحق مردم خوزستان و کنشگران این عرصه و همچنین تأکید مجدد و مضاعف بر مدیریت بسیار ضعیف و ناکارآمد دولت محترم در موضوعات مرتبط با محیط زیست بوده و البته که تفاوت علل و ماهیت مقصران اصلى وقوع این بحران زیستمحیطی، هرگز نمیتواند توجیه و دلیلى منطقی و اقناعی برای عدم اتخاذ تدابیر مقتضی و لازم در جهت مدیریت صحیح این فاجعه ناگوار و اجرای راهکارهایى شایسته، فورى و در شأن مردم بزرگوار و صبور خوزستان قلمداد شود.
حق انتقاد و پرسشگری قاعدتاً برای همه محفوظ بوده اما شایسته است کنشگران سیاسی و انتخاباتى در خصوص اطلاق عناوین و همچنین نیتخوانی از منتقدان دولت، سیاه و سفید نگریستن به فعالان زیستمحیطی را کنار گذاشته و در استفاده از انگ و برچسب برای منتقدان، با تأمل و تأنی بیشتر و رعایت عدل و انصاف عمل کنند. باید پذیرفت که نقد و پرسشگری سازنده یکى از بهترین و صادقانهترین روشهای مساعدت و همکاری با دولتمردان است که اگر این مقوله مهم نزد دولتمردان محترم، از شأن و منزلتی برخوردار بود بدون شک امروز دچار چنین وضعیتی نبودیم. نمایان شدن عمق ضعف و آسیبپذیرى برخى از شرکتها و مؤسسات دولتى در بحران اخیر ریزگردها این خلأ را بیشتر آشکار ساخت که بهویژه در استان موزاییکی خوزستان نیاز است تا فضای نقد و مطالبهگری سالم و پوینده گسترش یافته و تقویت شود.
بدیهی است اگر رسانه و منتقد، امنیت اظهار وجود و فعالیت مستقل و پاک را داشته باشند، بدون تردید در آیندهای نهچندان دور شاهد تحول و بهبود فرایندهای مدیریتی و ایجاد تحرکی ملحوظ در همه ابعاد توسعه خواهیم بود. اما اىکاش دولتمردان ما به این مهم عنایت داشته باشند که تلخى زبان و قلم منتقدان، آینهای است که نباید آن را شکست، بلکه باید خود را در آن دید و سنجید!
انتهای پیام/*