سقف پرواز جشنواره ای به نام شعر فجر

سوت پایان یازدهمین جشنواره شعر فجر تا ساعاتی دیگر نواخته می شود، اما آنچه باقی می ماند اثرات مثبت و منفی است که این جشنواره بر کالبد شعر معاصر بر جای می گذارد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا،‌ یازدهمین جشنواره شعر فجر عصر امروز چهارشنبه 18 اسفند ماه در تالار نور مشهد به کار خود پایان می‌دهد،‌ شاید به جرأت بتوان گفت،  این دوره جشنواره ساکت‌ترین دوره جشنواره شعر فجر بود، هم از این جهت که چندان سر و صدایی در رسانه‌ها به پا نکرد و هم از این جهت که شاعران کمتر حال و هوای جشنواره را حس کردند.

طعم واقعی‌تر بخش بین الملل جشنواره شعر فجر

اما یازدهمین جشنواره شعر فجر یک نکته حائز اهمیت داشت و آن انتخاب افغانستان به عنوان کشور حاضر در بخش جنبی جشنواره بود،‌ اتفاقی که با انتخاب محمدکاظم کاظمی شاعر مهاجر افغانستان در ایران به عنوان دبیر علمی رنگ کامل‌تری به خود گرفت.

افغانستان

حضور افغانستان در بخش جنبی و داوری آثار شاعران افغانستان موجب شد تا جشنواره شعر فجر که پس از سال‌ها مسکوت نگاه داشتن بخش بین‌الملل با برگزاری محافل خارجی در برخی کشورهای همسایه تلاش ناموفقی در نزدیک شدن به بعد بین‌الملل داشت،‌ این بار طعمی واقعی‌تر در بخش بین‌الملل را تجربه کند. ورود افغانستان به دایره جشنواره شعر فجر علاوه بر این به نظر می‌رسد‌، در تغییر چهره مهاجران افغانستان در ایران موثر باشد. جریانی که چند سالی است آغاز شده و تلاش دارد تا چهره فرهنگی مردم افغانستان را که در نقاب چهره کارگری آن‌ها پنهان مانده است‌، بیشتر نمایان کند. در نزدیک شدن بیشتر شاعران دو کشور نیز تأثیرگذار است، اگر شاعران مهاجر به واسطه حضور در ایران با شاعران ایرانی و فضای شعر ایران نزدیکی یافته اند،  شاعران داخل افغانستان هنوز آنچنان که باید و شاید نتوانسته‌اند این آشنایی را پیدا کنند،  به عبارت دیگر هنوز شاعران داخل ایران و شاعران داخل افغانستان در جبر مرزهای جغرافیایی گرفتار مانده و نتوانسته اند یک کل واحد را تشکیل دهند.

اما، در میان مهاجران افغانستان به ایران شاعران در میان سایر هنرمندان هم بیشترین فراوانی را دارند و هم بیشترین نزدیکی با اهالی فرهنگ ایران را برقرار کرده‌اند،‌ دلیل این امر نیز همزبانی بین دو ملت است. زبان فارسی پیوند محکمی‌ میان شاعران ایران و شاعران مهاجر افغانستان داشته است. جشنواره شعر فجر در این میان آن دسته از شاعران داخل افغانستان را که به هر دلیل تاکنون ارتباطی با همسایگان غربی خود برقرار نکرده‌اند را به داخل مرزهای ایران دعوت کرده است و این راه بزرگی است که جشنواره انتخاب کرده است.

اما کفه دیگر ترازوی جشنواره شعر فجر کاستی‌های آن است. اگر بخواهیم از همین بخش جنبی افغانستان آغاز کنیم،  شاید بزرگترین نقیصه این باشد که چرا در کنار محافل داخلی که به باور شاعران چندان موثر نیز نبوده هیچ محفل شعری در افغانستان برپا نشد، البته در دوره‌های گذشته جشنواره چنین اتفاقی رخ داده و در دوره کنونی نیز با حضور شاعران مهاجر در تهران محفلی برگزار شد،  اما ضرورت برپایی محفل یا شب شعری در داخل افغانستان که بتواند شاعران فارسی زبان افغانستان را گرد شمع جشنواره جمع کند، انکار ناپذیر است. هم چنین حضور شاعران مهاجر ساکن ایران با عنوان شاعران غیر ایرانی در جشنواره اندکی تأمل برانگیز است. چرا که این دسته از شاعران به دلیل آشنایی چندین ساله با ایران و ایرانی تقریبا ایرانی محسوب شده و بهتر بود به واقع از چهره های جدید خارج از مرزهای ایران دعوت می شد.

نکته دیگر در دعوت از افغانستان این است که اگر اینگونه اقدامات تنها محدود به یک دوره جشنواره شود،  چندان تأثیرگذار نخواهد بود، دایره زبان فارسی تنها محدود به ایران و افغانستان نبوده و علاوه بر تاجیکستان به عنوان سومین کشور فارسی زبان،  بخش‌هایی از هند، پاکستان و فارسی زبانان سراسر دنیا را نیز شامل می شود،  توجه به این امر می تواند چراغ بخش بین الملل جشنواره شعر فجر را به واقع روشن کند.

بیگی: در کنار افغانستان میتوانستیم شعر تاجیکستان و پاکستان را نیز بررسی کنیم

پرویز بیگی حبیب آبادی،  شاعر در این زمینه می گوید:  بخش ویژه افغانستان اقدامی پسندیده است. ما شاعران بسیار ارزشمندی در افغانستان داریم که توجه فراوانی به آنها می‌شود و در شعر حضوری جدی دارند و از آنجا که افغانستان همسایه ماست و زبان آنها هم مانند ما فارسی است، برگزاری بخش ویژه افغانستان اتفاق خوبی است که رقم خورده. اما باید حواسمان به این نکته جمع باشد که اگر هر سال تنها به یک کشور بپردازیم، از غافله عقب می‌افتیم؛ چون حداقل 15 کشور هستند که می‌توان زبان و شعر فارسی در آنها جستجو کرد. به نظرم در کنار افغانستان می‌توانستیم شعر شاعران تاجیکستان و پاکستان را هم مورد بررسی و داوری قرار دهیم.

اکرامی فر: بین المللی شدن این نیست که شاعرانی از کشورهای دیگر دعوت کنیم تا شعر بخوانند

محمود اکرامی‌فر که خود دبیر سومین دوره جشنواره شعر فجر بوده است نیز نسبت به بعد بین‌المللی جشنواره انتقاداتی دارد،‌ وی می‌گوید: بحث بین‌المللی شدن جشنواره شعر فجر از همان ابتدا و در دوره دوم برگزاری آن مطرح بود. وقتی هم از بین‌المللی شدن بحث به میان می‌آید، هدف این نیست که شاعرانی از نقاط مختلف دنیا را دعوت کنیم تا در محافل جشنواره شعر بخوانند. در حقیقت بین‌المللی برگزار شدن آن مطرح است. انتخاب یک شاعر از کشور دیگر و با ملیتی غیر از ایران هم یکی از اقدامات در خصوص بین‌المللی شدن جشنواره است، چون معنای درست بین‌المللی شدن در جشنواره‌ها این است که مدیریت جشنواره هم بین‌المللی باشد.

مدیریت جشنواره بین‌المللی باید بین‌المللی باشد

هم‌چنین افزوده شدن بخش ویژه افغانستان به این دوره جشنواره را چندان مرتبط با بین‌المللی شدن جشنواره ندانست و افزود:‌ برگزاری این بخش را در بین‌المللی شدن جشنواره خیلی دخیل نمی‌دانم. به هر حال شاید سال آینده بخش ویژه تاجیکستان یا هند راه‌اندازی شود. وقتی صحبت از بین‌المللی بودن جشنواره‌ای به میان می‌آید، یعنی اینکه از صفر تا صد جشنواره و از مدیریت و شعرخوانی تا افتتاحیه و اختتامیه، به صورت بین‌المللی برگزار شود. من این را مهم‌تر از برگزاری بخشی به نام افغانستان می‌دانم و معتقدم که مدیریت جشنواره بین‌المللی باید بین‌المللی باشد.

ارزیابی کتاب ها به جای اشعار

یکی دیگر از انتقاداتی که به جشنوار مطرح است، مربوط به تغییری است که در جشنواره شعر فجر که از دوره نهم رخ داد،‌ این انتقادات هنوز پس از سه دوره برگزاری از سوی شاعران مطرح می شود. ارزیابی کتاب‌های شعر به جای اشعار شاعران تغییری بود که در دوره دبیری  اسماعیل امینی رخ داد. اعضای شورای سیاست‌گذاری دوره نهم برای این تغییر دلایلی داشتند،  اسماعیلی امینی در چرایی این تصمیم می‌گوید: اول اینکه  مشخص نبود آیا اثر فرستاده شده متعلق به شاعر است یا آن را از جای دیگری وام گرفته است و دوم اینکه زمان سرودن شعر نیز مشخص نمی‌شد، بنابراین بهتر دیده شد تا کتاب شعر که شناسنامه شاعر است بررسی شود.

بیگی: جشنواره اگر محدود به کتاب ها شود از رسالتش دور می شود

با وجود این اظهار نظر شاعران منتقد نیز دلایل خاص خود را دارند،  برای نمونه بیگی حبیب‌آبادی یکی از شاعران مخالف این طرح می‌گوید: جشنواره شعر می‌تواند با گام‌های محکم و استوار راه خود را ادامه دهد؛ اما اگر بخواهد محدود شود به کتاب‌هایی که در این حوزه چاپ می‌شوند، بدیهی است که اهداف بلندمدتی که برایش درنظر گرفته شده، محقق نخواهد شد.

 شاعرانی که کتاب چاپ نکره اند از گردونه جشنواره خارج می شوند

وی ادامه می‌دهد:‌ یادمان هم باشد که ما جایزه کتاب سال را داریم که بخشی از این کار جشنواره در آن جایزه انجام می‌شود. از سوی دیگر ما شاعران مطرح و تأثیرگذاری داریم که تاکنون کتابی چاپ نکرده‌اند و به همین دلیل از گردونه جشنواره خارج می‌شوند.

محافل شعری

محافل جشنواره شعر فجر که در دوره فعلی به محافل داخلی محدود شد،‌ نیز از دیگر بخش‌های جشنواره است، برخی از شاعران محافل را مثبت ارزیابی کرده و آن را موجب دیدار شاعران جوان و پیشکسوت و ... می‌دانند و برخی دیگر نیز آن را نقطه ضعف اصلی جشنواره عنوان می‌کنند.

شکارسری: شعر فجر در محافلش خلاصه شده است

حمیدرضا شکارسری شاعر در این زمینه می‌گوید:  من معتقدم که جشنواره شعر فجر در محافلش خلاصه شده است،‌ در حالیکه انتظاری که از جشنواره شعر فجر می‌رود،‌ این است که شعر ایران را در طی روزهای برگزاری تکان داده و کارکردی مانند جشنواره فیلم فجر،‌ موسیقی فجر و ... داشته باشد،‌ محافل این جشنواره‌ها در واقع چیزی جز نمایش فیلم یا پخش موسیقی است،‌ این جشنواره‌‌ها  به موسیقی و فیلم کشور جهت می‌دهند،‌ اما جشنواره شعر فجر در محافل که در حقیقت یک شب شعر عادی است و مشابه آن ده‌ها و صدها شب شعر در کشور برگزار می‌شود خلاصه می‌شود.

جشنواره شعر فجر برند‌سازی در حوزه شعر نکرد/ جدایی شعر از کتاب سال زیان بود

وی با بیان این مطلب که متأسفانه جشنواره شعر فجر برند‌سازی در حوزه شعر نکرده است،‌ به ارزیابی کتاب‌های شعر به جای اشعار شاعران انتقاد کرد و گفت: این اتفاق بخش کتاب‌های شعر را از جایزه کتاب سال که یک حرکت برند‌ساز بود،‌ جدا کرد. در واقع شعر از تنها جایزه برند‌ساز جدا شد و به مسابقه شعری که ده‌ها بار در این کشور در سال و ماه برگزار می‌شود‌، واگذار شد. در حقیقت ما شعر را از موهبتی که داشت جدا کردیم.

شکارسری به نامزدهای انتخاب شده در این دوره نیز اشاره کرده و می افزاید: انتخاب ها هم که به نظر بنده علی رغم احترامی که برای دوستان و داوران قائل هستم مشخص است برای راضی کردن همه طرف های درگیر شعر معاصر است، دو نفر از شعر دگراندیش به تعبیری و سه نفر از این سمت انتخاب شده اند که نشان می دهد انتخاب های مشخص و جهت داری است.

وی ادامه می دهد: علی رغم اینکه معترفم به قوت آثاری که انتخاب شده و صحه می گذارم بر کار داوران،  اما ما چون انتخاب کتاب سال شعر را واگذار کرده ایم به جشنواره ای که خواه ناخواه جهت گیری سیاسی پیدا کرده است. برخی سال ها شاهد این هستیم که یکی از کاندیداها از همان زمان نامزد شدن در جشنواره اعلام برائت می کند،  وقتی از همان ابتدا می دانیم که برخی چهره ها نمی خواهند در جشنواره حضور داشته باشد، چرا باید آن ها را نامزد کنیم. این چندگانگی ها جشنواره را عملاً از اعتبار و وزانت انداخته است.

بنیاد ادبیات داستانی سقف پرواز جشنواره را محدود کرده است

شکارسری تصریح می کند: موضوع دیگر به اثرگذاری جشنواره میان شاعران مربوط است،  در وضعیت فعلی جشنواره شعر فجر هیچ انعکاسی در حوزه شعر کشور ندارد، در یکی از دوره های جشنواره شعر فجر من از اعضای اتاق فکر بودم و تصمیم گرفته شد که ما تمام جریان های شعری را درگیر جشنواره کنیم، مسائلی که پیش آمد و عکس العمل ها موجب شد از دور بعد در واقع جشنواره  از سر وظیفه برگزار شود، این سخنان من نافی این نیست که جشنواره خوب برگزار نمی شود، دوستان ما در بنیاد ادبایت داستانی برای برپایی جشنواره زحمت می کشند، اما خود را به یک سقف پروازی محدود کرده اند،  خوب می پرند امنا در همان محدوده تعیین شده. در حالیکه سقف جشنواره شعر فجر باید هم چون سایر جشنواره های فجر خیلی بالاتر باشد، بنابراین علی زغم زحمت های قابل ستایش دوستان اما متاسفانه جشنواره از آن حالت جشنواره تبدیل شده به برگزاری چند محفل و اعتبار آن کاسته شد.

از همان سال های ابتدایی برگزاری جشنواره شعر فجر همواره دغدغه و آمال و آرزوی شاعران رسیدن جشنواره به حد و اندازه سایر جشنواره های فجر در کشور بود،  اما همواره این نکته مطرح می شد که جشنواره شعر فجر کودک نوپایی است که راه بسیاری تا رسیدن به مقصود دارد،  اکنون که جشنواره دور یازدهم خود را سپری می کند، طبیعتا دیگر دوره آزمون و خطا سرآمده است،  واسپاری امور اجرایی جشنواره به بنیاد شعر و ادبیات داستانی نیز از همین رو بوده است که جشنواره هر سال با اتفاقات و تغییرات جدیدی روبرو نشود و به یک ثبات نسبی برسد،  با وجود اینکه می توان گفت،  جشنواره خوشبختانه به یک ثبات نسبی دست یافته است،  اما حداقل در میان شاعران اثرگذار شعر معاصر جشنواره ای خنثی است. تماس خبرنگار تسنیم برای گفت ئگئ با برخی از شاعران معاصر بر این امر صحه گذاشت،  چرا که عمده آن ها از جشنواره چندان خبری نداشته و تمایل به گفت وگو درباره آن نداشتند.

به هر روی سوت پایان جشنواره یازدهم نیز با همه موفقیت ها و کاستی ها تا ساعاتی دیگر نواخته می شود اما آنچه باقی می ماند اثراتی است که این دوره بر جریان شعری کشور می گذارد.

انتهای پیام/