معرفی تفاسیر عرفانی از فعالیتهای مفید آیتالله معرفت بود
در نشست «تداعی معانی در قرآن کریم از منظر آیتالله معرفت» از جمله فعالیتهای علمی مفید علامه معرفت را معرفی تفاسیر عرفانی اهل معرفت و تأویلات قرآنی آنها دانستند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا نشست «تداعی معانی در قرآن کریم از منظر آیتالله معرفت» به همت مؤسسه التمهید وپژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و با همکاری دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و با حضور حجج اسلام حسن رمضانی، استادیار عرفان و فلسفه، محمدعلی رضایی اصفهانی، استادیار تفسیر و علوم قرآن و علی مدبّر، استادیار تفسیر و فقه طی روزهای گذشته در پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن قم برگزار شد.
برخی محورهای مهم مطرحشده از سوی اعضای این نشست از قرار ذیل بود:
1ـ هرچه ظرفیت و قابلیت مخاطبان قرآن بیشتر باشد زمینه بهرهگیری آنان از قرآن کریم بیشتر خواهد بود.
2ـ این، اوج قرآن است که گستردگی قابلیت بهرهگیران از آن به کشف حقایق و دقایق بیشتری از قرآن میانجامد.
3ـ از فعالیتهای علمی مفید علامه معرفت معرفی تفاسیر عرفانی اهل معرفت و تأویلات قرآنی آنهاست.
4ـ اگر مرحوم معرفت به همان میزان که در فقه و اصول و رجال و درایه تخصص داشتند در معارف عرفانی ورود و تسلط داشتند، قطعاً ارزیابی دقیقتری از تفاسیر عرفانی ارائه میکرد.
5ـ در آثار مرحوم معرفت درباره ارزیابی تفاسیر عرفانی تطور و تحول فراوانی رخ داده است به گونهای که ایشان در کتاب «التفسیر و المفسرون» تفاسیر عرفانی را تفسیر به رأی معرفی میکند اما در کتاب «التفسیر الاثری الجامع» کوشیدهاند تا توجیهی برای این تفاسیر بیابند و بر همین اساس نظریه «تداعی معانی» را مطرح کرده است.
6ـ باید گفت همان گونه که علامه معرفت در پایان به این نتیجه رسیده است تفاسیر اهل معرفت هیچ گاه از قبیل تفسیر به رأی مذموم نیست. آنان از لایه عبارات قرآن عبور کرده و از اشارات و لطایف آن گذشته، به حقایق آن رسیدهاند و هیچگاه از قرآن استفاده ابزاری نکردهاند، در حالی که اساس تفسیر به رأی بر استفاده ابزاری از قرآن است.
7ـ مرحوم علامه معرفت تفاسیر عرفانی را با نظریه تداعی معانی توجیه کرده است، بدین معنا که آنان با تهذیب نفس و دستیبابی به نورانیت و صفای باطن به جایگاهی رسیدهاند که با دیدن آیات قرآن و مواجهه با آنها این معانی عرفانی در قلبشان تداعی میشود و جایگاه تابش این اشراقات قرار میگیرند.
8ـ چنانچه مراد مرحوم معرفت از تداعی معانی این باشد که عارفان با مواجهه با یک مفهوم قرآنی مفهومی عرفانی به ذهن آنان میرسد، نمیتوان پذیرفت. اما چنانچه مراد این باشد که اهل معرفت با ریاضت و تهذیب باطن جایگاه اشراقات ربّانی شده و در مواجهه با قرآن آن اشراقات برایشان حاصل میشود، پذیرفتنی است.
9ـ آنچه را مرحوم معرفت به عنوان تفسیر باطن قرآن معرفی کردهاند در واقع همان جری و تطبیق است.
10ـ باید پذیرفت که نظریه تداعی معانی هنوز پختگی لازم را ندارد و نیازمند مفهومشناسی، ارائه مبانی و روشها و ضوابط است و نتایج آن نیز باید بیان شوند، آسیبها و نقایص و نواقص آن نیز باید بررسی شوند. چنان که درباره نظریه بطن این کارها صورت گرفت و به کمال رسید.
11ـ راز مخالفت آیتالله معرفت در آغاز با تفاسیر عرفانی نیز این بود که وی بر اساس ضوابط تفسیر به ارزیابی تأویلات عرفانی عارفان پرداخت که کشف و شهود عرفانی را از منابع تفسیر قرآن نمیدانند.
12ـ ما باید یا همان نظریه تداعی معانی را کامل کنیم و به پختگی لازم برسانیم یا به سراغ دیگر راهکارها برویم مانند این که در برابر تأویلات آنان سکوت کنیم و علمش را به اهلش واگذار کنیم.
انتهایپیام/