«در تئاتر، انسان، انسانها را حس میکند»
روز گذشته، دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای بخشی از سخنان رهبری در سال ۹۴ را به مناسبت روز ملی هنرهای نمایشی منتشر کرده است که حاوی نکات قابلتأملی است، نکاتی که همواره از نگاه مدیران بالادستی فرهنگی مغفول مانده است.
باشگاه خبرنگاران پویا– احسان زیورعالم
نخست؛ روز گذشته، پایگاه خبری دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای، KHAMENEI.IR به مناسبت روز ملی هنرهای نمایشی که برای نخستین سال در آغاز ششمین سال دهه نود آن را جشن گرفتند، بخشی از سخنان مقام معظم رهبری پیرامون تئاتر و اهمیت آن منتشر کرد. انتشار این مطلب از چند منظر نیازمند توجه است؛ اما پیش از باز کردن مطلب بهتر است نگاهی به بریده سخنان منتشر شده داشته باشیم:
«تئاتر یعنی بازیگری جلوی چشم بیننده در صحنه؛ برخلاف سینما که فقط روی پرده شما یک چیزی را میبینید، اینجا در تئاتر، انسان، انسانها را حس میکند، حرفشان را از زبان خودشان میشنود. در این میتواند خیلی چیزهای سازندهای باشد. در همین حسینیه سالها پیش، یک تئاتری اجرا کردند برای ما، مربوط به حضرت ایوب پیغمبر. بعد که تمام شد، من به آن کارگردان گفتم که من داستان ایوب را در قرآن، صدها بار تا حالا خواندهام؛ امّا این فهمی را که امشب از ماجرای ایوب از تئاتر تو فهمیدم، این فهم را پیدا نکرده بودم.
20/4/94»
دوم؛ بیایید از انتهای پیام آغاز کنیم، جایی که تاریخ سخنرانی آمده است. صحبتها تقریباً متعلق به دو سال پیش است و نه متعلق به دوران ریاستجمهوری رهبری که در آن دوران سخنانی در باب تئاتر و مخصوصاً نمایشهای خیابانی داشتهاند و اصولاً آن صحبتها سرلوحه و دیباچه کاتالوگها و بروشورهای جشنواره مختلف میشوند. پس این بار با مطلبی نو و تازه روبهرو هستیم که حاوی پیامهای متعددی است.
نکته مهم در همان ابتدای عبارات عیان است و آن هم مقایسه میان سینما و تئاتر است. گفتههای رهبری حکایت از برتری و تفوق تئاتر من باب هنر بودن و البته کارا بودن نسبت به سینماست. رهبری تئاتر را کارآمدتر از سینما میداند و برایش دلیلی میآورد که سالیان سال است جامعه تئاتری به واسطه همان هضم در صنعت سینما نشده است و آن هم جادوی زنده بودن این هنر است.
«اینجا در تئاتر، انسان، انسانها را حس میکند.» این جمله میتواند مصداق باشد بر آنکه چرا تئاتر نسبت به دیگر هنرها متفاوت است و این تفاوت را رهبری با واژه انسان برجسته کردهاند. در اینجا خبری از خطای دید یا غیاب خالق اثر نیست. همه چیز در کف اخلاص در مواجهه با مخاطب است. شاید بد نباشد موقعیت سخنرانی سخنوری چون رهبر انقلاب را نیز به مثابه تئاتر در نظر گیریم. تئاتری که مکانش یک حسینیه است و اجرایش با بلاغت و فصاحت مردی است که رودررو با انسانها، حسهای آنان را پویا میسازد و در نهایت موجبات سازندگی را پدید میآورد. این را به یاد داشته باشیم که در یونانی که تئاتر در جایگاه تئاتربودگیش شناخته شد، سخنوری نیز یک هنر – در واقع یک تخنه – به شمار میرفت. از همین روست که ارسطویشان هم بوطیقا (Poetic) مینویسد و هم ریطوریقا (Rhetoric).
سوم؛برخی از مخالفتهای رهبری با هنر تئاتر میگویند و اینکه آنچه مانع از رشد و توجه به تئاتر شده است از ناحیه ایشان میدانند. این پیام نشان میدهد که چنین نیست و گزافهای بیش نیست. اگر گفتههای پیشین ایشان را در کنار این جملات قرار دهیم درخواهیم یافت تئاتر در کلام رهبری همواره محترم شمرده شده است. مهمتر آنکه وی در بیانات خویش خاطرنشان کردهاند که در حسینیه به تماشای نمایشی با موضوع داستان زندگانی حضرت ایوب (ع) نشستهاند که به زعم ایشان به مراتب تأثیرگذارتر از خوانش داستان در خلال واژگان بوده است. پس تئاتر و تئاتر دیدن از ناحیه ایشان دور نیست. مهمتر آنکه رویکرد ایشان در راستای برنامههایی چون تئاتر در مسجد بوده است که میتواند خود چراغ سبزی برای توسعه تئاتر در فضاهای عمومی همچون مساجد و تکایا باشد. اگرچه در گذشتهای نه چندان دور تئاتر در قالب تعزیه و شبیهخوانی بخشی از برنامه مذهبی و عمومی بوده است.
چهارم؛ایوب آقاخانی، نویسنده، کارگردان و بازیگر شناخته شده تئاتر همانند دیگر هنرمندان تئاتری در نوشتاری به مناسبت روز ملی هنرهای نمایشی مطلبی را در سایت آینه نیوز منتشر کرده است که مطالبات هنرمندان از منظر او می تواند با گفتار رهبری وجنات یابد. وی مینویسد: «گرههای کور نورسیده و ناخواسته! در آغاز سال 1396 روز جهانی هنر ارزشمند تئاتر را در حالی پاس میداریم که یکبار دیگر، یک نفر دیگر با شهرتی زیاد، نگاه ابتدایی و کودکانه و اولیه و پیشاتئاتر به این هنر عمیق و پیچیده داشته و ما باید پیغام این بانوی بزرگوار را، مدام به عنوان پیغام سال 2017 دستبهدست بچرخانیم! ایزابل هوپر هم مثل بسیاری از مدیران فرهنگی کشور ما که هنگام سخنرانیهایشان لو میروند که چقدر نسبت به مقولهای که تصدی آن را پذیرفتهاند، کماطلاع و ساده اندیشند، بدیهیاتی را در قالب پیام روز جهانی تئاتر سرهم کرده و به خورد جهانیان داده است!»
این گفته اشاره به پیام جهانی ایزابل هوپر دارد. شباهت گفتار هوپر با مدیران بالادستی فرهنگی کشور موجب میشود آقاخانی چنین واکنش نشان دهد. مدیران در مواجهه با مقوله تئاتر همگی یک حرف میزند، اینکه تئاتر انسانساز و جریانساز و فلان و بهمان. پیامهایش مغلق و مطنطن است، همانند همین واژگان. بسیار کلی و بیشتر شبیه به تملق است. در آن بویی از خوشبینی نیست. حتی راهکاری برای توسعه و بهبود تئاتر دیده نمیشود. برخلاف آنان در گفتار رهبری مهمترین چیز سادگی است. ایشان تجربه شخصی خود در مواجهه با تئاتر را توصیف کردهاند و درگیر ادبیات متکلف نشدهاند، همانطور که تئاتر تفاوتش با شعر در وجوه مرسل آن است.
آقاخانی در ادامه میافزاید «ما خوشحالیم که تئاتر ما هنوز نسبت به سینمای ما سرزندهتر است؛ اما خوشحال نیستیم که وزارات امان تئاتر را بریده! هنوز درگیر بودجهایم. هنوز درگیر رسمیت بخشیدن به این حرفهایم و چقدر ناموفق! هنوز درگیر این هستیم که فلان وزارتخانه و بهمان سازمان اجازه خواهند داد ما بالاخره یک دبیر شایسته و بایسته در حد تئاتر این کشور برای جشنوارهی فجرش داشته باشیم! یا چون همیشه به دلیل مصلحتها در حد متوسطها راضی شویم و پایینتر! آیا وزیر ارشاد با معاونش خواهد ساخت که مدیرکل نمایشش پابرجا بماند یا باز با یکخانه تکانی برمیگردیم به سر خط جدید و سطر جدید!»
حرفهای آقاخانی بخش مهمی از دغدغههای جامعه تئاتری است، همان جامعهای که محصولشان از منظر رهبری اصالتی بشری و البته کارآمد دارد. هنوز به انتخابات نرسیده تن تئاتریها به لرزش درمیآید که با تغییر در بدنه دولت قرار است چه کسی بر مسند مدیریت تئاترش بنشیند. پس از سالها حضور غیرتئاتریها در دفتر مرکز هنرهای نمایشی، این روزها که ثبات و البته تلاش برای توسعه در کنار کمترین تفرق میان هنرمندان به این جامعه روی خوش نشان داده است، یک جابهجایی، یک اختلاف میان کسانی که هیچ دخلی به این حوزه ندارند و البته پیامهای سختهضم منتشر میکنند، همه چیز را به هم میریزند و مناسبات را نابود میکنند.
در کنار این مسئله این نکته قابل توجه است که حرفه تئاتریها نه در قاموس وزارت کار به عنوان متولی امور اشتغال جایی دارد و نه در ادبیات شورای انقلاب فرهنگی در مقام خدایگان فرهنگ این سرزمین. همان هنری که رهبری چنین از آن سخن میگوید در نگاه ناشران پیام ارزشی در حد یک شغل هم ندارد. صرفاً پیام دادنشان هم تفننی یا از سر رفع تکلیف است. به یاد داشته باشیم رهبری هیچ پیامی منتشر نکردهاند؛ بلکه حرفهایش در یک جلسه آن هم در تیرماه 94 که از قضا در ایام روزهداری بوده است و تئاتر چندان در آن روزها گرمای تموز ندارد، زده شده است. بازنشر آن هم به واسطه رویدادی تئاتری بوده است.
شاید شنیدن نگرانیهای هنرمندان تئاتر همچون «حضور گروههای بازاری و تجار»، «تماشاخانههای خصوصی زیر راه پلهای» و «رشد تئاتر» در کنار گفتار مقام معظم رهبری برای برخی مهم جلوه کند. شاید این بار لازم است مدیران بالادستی فرهنگی کمی این چند واژه کوتاه را به دقت مطالعه کنند. وقتی از آنان نخواهد گرفت. نتیجهاش شاید آن باشد که دیگر نتوانند بهانه بگیرند و به گزاف کمکاری خود را به گردن ناحیه دیگری اندازند، دیگری که برای تئاتر ارزشی چنین قائل شده است.
انتهای پیام/