مخاطب شناسی، عامل تعیین کننده جذب مخاطب در تلویزیون
حیات رسانهای مانند تلویزیون بیگمان نسبت مستقیمی به کمیت مخاطبانش دارد. مجموعههای تلویزیونی که برای این مدیوم ساخته میشوند هر چقدر هم که از نظر کیفی قوی باشند اگر در جذب مخاطب بی اثر باشند یک پروژه شکست خورده محسوب میشوند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، سال 95 را میتوان سالی پر تولید و نمایش برای سازمان صدا و سیما به حساب آورد. در این سال، سریالها و تله فیلمهای بسیاری به سفارش این سازمان تولید شد که اکثراً در شش شبکه به نمایش درآمدند. گذشته از سختیهایی که تولید یک سریال یا مجموعه تلویزیونی دارد، برای یک فیلم تلویزیونی استقبال مخاطب بدون شک مهمترین دستاورد است. اما در دست پیدا کردن به این دستاورد چه فاکتورهای موثر هستند؟
1- مخاطب شناسی: شناختن سلیقه مخاطب برای یک مجموعه تلویزیونی مهمترین مسئله است. تلویزیون، سینما نیست که یک کارگردان بخواهد در آن فیلم شخصی بسازد. مخاطبین تلویزیون درست است که برای تماشای فیلم، به صورت مستقیم پولی پرداخت نمیکنند ( غیر مستقیم و از طریق بیت المال میپردازند) ولی همچنان مهمترین عامل برای موفقیت یک فیلم یا سریال به حساب میآیند. این فاکتور آنچنان مهم است که در آمریکا و یا اروپا، اگر سریالی نتواند پس از چند قسمت نظر مخاطبان را جلب کند، تولیدش متوقف میشود. اما در ایران مخاطبان تلویزیون چه کسانی هستند؟
نمیتوان به این سوال پاسخ قطعی داد. مسائل فرهنگی، اقتصادی، سنی و حتی جنسیت افراد در این مسئله دخیل هستند. مسئله فرهنگی مهمترین عامل جذب مخاطب برای تلویزیون است. مخاطبی که در جستجوی تماشای برنامهای است که به محیط زندگیش شبیه بوده و هنجارهای اجتماعی اطرافش در آن رعایت شده باشد، اولین انتخابش یک شبکه داخلی است. طیف دیگر این مخاطبین کسانی هستند که ذائقه تصویریشان تغییر نکرده است. یعنی یا شبکههای خارجی را که دیدهاند مورد پسندشان نبوده یا اصلاً دسترسی به شبکههای خارجی ندارند (به عبارت بهتر از ماهواره استفاده نمیکنند.). مخاطبین دیگر تلویزیون را کسانی تشکیل میدهند که انتخاب دیگری به غیر از تلویزیون ندارند. این افراد با کسانی که به شبکههای خارجی دسترسی ندارند متفاوت هستند، چرا که ممکن است برخی به خاطر مسائل عرفی و دینی ابزار دریافت شبکه های ماهواره ای تهیه نکنند، ولی برخی به دلیل معذوریت مالی توان تهیه ماهواره و دستگاههایی از این دست را ندارند که تنها گزینهشان تلویزیون خواهد بود.
با این نوع نگاه شاید بی حساب نباشد که بگوییم مخاطبان اصلی تلویزیون ایران (به صورت خاص فیلمها و سریالهای صدا و سیما) را طبقه متوسط رو به پایین و اقشار ضعیف جامعه تشکیل میدهند. بنابراین فیلمهایی که به زندگی این اقشار نزدیک تر باشند در نگاه اول میتوانند مخاطبان بیشتری جذب کنند. درستی این نگاه را میتوان از فیلمهایی که در سال 95 تولید شدند و در یاد مردم ماندهاند اثبات کرد. فیلمهای سیروس مقدم از جمله این آثار هستند. این کارگردان با سالها تجربه تلویزیونی، مخاطب خود را به درستی شناسایی کرده و قهرمانانش را همواره از اقشار متوسط رو به پایین و ضعیف جامعه انتخاب میکند. در فیلمهای او اقشار ضعیف افرادی هستند که با وجود همه مشکلات اقتصادیشان و خواسته هایی که دارند و برایش تلاش میکنند، دستشان را به پول کثیف یا مال حرام آلوده نمیکنند. مشهورترین این نوع سریالها چندگانه سریال پاییتخت است. سریالی که در فضایی آشنا، مردمی آشنا و صمیمی را به تصویر میکشد.
2-کیفیت ساخت: مسئله دوم در پر مخاطب شدن فیلم یا سریالهای تلویزیونی کیفیت ساخت آن است. سریالی که داستان قوی، عوامل حرفهای و البته معتقد به اثر داشته باشد، سریالی که برای پلان به پلان آن وقت گذاشته شده باشد و به جزئیات دقت شده باشد لاجرم فیلم خوبی از آب در خواهد آمد. کیفیت ساخت آنقدر اثر گذار است که حتی ممکن است مخاطبی که با محتوای فیلم موافق نباشد (یا حتی مخالف باشد) را با خود همراه کند. کیفیت ساخت یکی از چالش برانگیزترین مسائل شبکههای داخلی تلویزیون است. بینندهای که امروز حق انتخاب زیادی در مقابل خود میبیند، هیچ تعهدی به تماشای یک فیلم یا سریال بیکیفیت در خود احساس نمیکند و ترجیح میدهد اوقات فراغت خود را با محصولات با کیفیتتر و از شبکه های خارجی دریافت کند. پر واضح است که کیفیت خود شاخصههای بسیاری دارد، از کارگردانی تا بازیگری و از داستان و فیلمنامه تا صحنه پردازی. در این میان شاید بتوان میزان استقبال مخاطبان غیر ایرانی را از یک سریال ایرانی تا حدود زیادی مبین کیفیت آن دانست. سریالی مانند مختارنامه که هم در داخل و هم در خارج از کشور مورد اقبال قرار گرفت را بدون شک میتوان یکی از با کیفیت ترین تولیدات صدا و سیما دانست. مخاطبین این سریال که تولیدش 5 سال به طول انجامید، به تماشای فیلمی مینشستند که تکرار شنیده هایشان نبود، بلکه تصویری دراماتیزه شده از واقعیتی بود که پس 1300 سال زنده میشد.
3-ژانر: دیگر مسئله چالش برانگیز در تلویزیون موضوع ژانر است. سهولت ساخت مجموعههای اجتماعی نسبت به ژانرهای دیگر نظیر اکشن، ترسناک و رازگونه و ... فیلمسازان داخلی را علاقهمند به ساخت فیلمها و سریالهای اجتماعی کرده است. از طرف دیگر نقش هزینه را نیز نباید نادیده گرفت. مسئلهای که جسارت تهیه کننده را برای ساخت ژانرهای متفاوت تر به حداقل رسانده است.
4-زمان پخش: زمان پخش شاید در ظاهر چندان مهم به نظر نرسد ولی عامل تعیین کنندهای در جذب مخاطب رسانه ای مثل تلویزیون به حساب میآید. روز و ساعت پخش میتواند طیف مخاطبان یک برنامه را کاملاً تغییر دهد. کونداکتور نادرست برای یک مجموعه، نه تنها باعث ریزش مخاطب تلویزیون میشود، بلکه شاید باعث شود آن مجموعه با توجه به قضاوتهایی مخاطبین اشتباهیاش ، هرگز موفقیتی به دست نیاورد.
در قسمت بعدی به معرفی 10 سریال برتر سازمان صدا و سیما از نظر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا میپردازیم که در سال 95 به نمایش درآمده اند و در آنها سعی شده 4 فاکتور بالا رعایت شود.
انتهای پیام/