نقش ولایت، کنترل حرکت جامعه به سمت مردمسالاری حقیقی است
پناهیان با بیان اینکه امر ولایت امری است که با داوری خود در زمین دموکراسی و با نظارت عالی خود با ابزاری مثل شورای نگهبان اجازه بسیاری از فریبکاریها و زورگوییها را نمیدهد، افزود: این مسأله، تفاوت بین دموکراسی و مردمسالاری است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا حجتالاسلام پناهیان در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه امروز تهران با بیان اینکه درباره محاسن و معایب دموکراسی حرفهای زیادی در طول تاریخ توسط اندیشمندان بیان شده است و تجریبات تلخ و شرینی هم از دموکراسی در جوامع مختلف بشری وجود دارد، افزود: در طول تاریخ بیشتر به معایب دموکراسی پرداخته شده است. اندیمشندانی از افلاطون تا دکارت و دیگران به صورت صریح به معایب دموکراسی اشاره میکنند و حتی آن را راه حلی برای مواجهه با دیکتاتوری نمیدانند.
مردمسالاری دینی معایب دموکراسی را مهار کرده است
وی با بیان اینکه علامه طباطبایی درباره دموکراسی مطالبی دارند که شنیدنی است، تصریح کرد: علامه در تفسیر المیزان دموکراسی را بسیار بدتر از دیکتاتوری میداند. بیتردید محاسنی هم برای دموکراسی میتوان برشمرد، منتها قبل از اینکه به معایب و محاسن دموکراسی بپردازیم و اوضاعی که جامعه خودمان دچار آن است را مورد بررسی قرار دهیم، این توضیح را بگویم که ما اکنون در جامعهای هستیم که نظام آن را میتوان مردمسالاری دینی نام نهاد. مردمسالاری دینی بسیاری از معایبی که دموکراسی برای مردم جهان داشته است را کنترل کرده است. مثلاً علامه در بیان یکی از معایب دموکراسی میگوید: در دموکراسی در نهایت منجر به این میشود که نظامهای دموکراتیک بر کشورها و ملتهای مظلوم زورگویی کنند، زیرا مبنای دموکراسی چیزی جز منافع مادی نیست و اگر اینها منافع مادیشان اقتضا کند، کشورهای مظلوم و ضعیف را تحت ستم قرار میدهند و غارت و جنایت میکنند.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: علامه طباطبایی کمتر از صد سال گذشته این نظریه را بیان کرد، اما در طول این یک قرن گذشته صدق کلام علامه را میبینیم. خب این یکی از معایب مردمسالاری است، اما مردمسالاری دینی که در ایران حاکم است، به گونهای است که به هیچ وجه ظلمی به هیچ یک از کشورهای مظلوم حتی به یک روستا از روستاهای محروم کشورهای همسایه نکرده است. در حالی که قدرت نظام ما در منطقه یک قدرت بینظیر است، اما چون مردمسالاری دینی حاکم است، عیب دموکراسی گرفته شده است. بنابراین نقد دموکراسی به منزله نقد مردمسالاری دینی نیست. بین نظام ما که برخوردار از مردمسالاری دینی هستیم با دموکراسی به معنای غربی کلمه تفاوت وجود دارد و ما با ساختارهای قانونی که داریم و توسط قید اسلامی که در مفهوم مردمسالاری وجود دارد، موجب شده است خیلی از ضررهای دموکراسی گرفته شود. در عین حال خوب است که ما درباره دموکراسی نکاتی را از اندیشمندان غربی بشنویم تا متوجه شویم در غرب چگونه با موضوع دموکراسی برخورد کردهاند.
پناهیان افزود: به عنوان نمونه افلاطون درباره یکی از ایرادهای دموکراسیِ مستقیم میگوید دموکراسی، سرنوشت جامعه را بازیچه هوس توده مردم میکند و توده مردم به عقیده افلاطون در امور سیاسی از داوری درستی برخودار نیستند، زیرا در زمینههای مهم زندگی اجتماعی مثل سیاست خارجه و اقتصاد تجربهای ندارند. اغلب به انگیزه و عواطف و تعصبات خود داوری میکنند، هرچند مردم در این داوریها نیت درستی هم داشته باشند، اما به درستی نمیتوانند اندیشه کنند. این حرف را افلاطون در زمانهای مطرح میکند که اداره جامعه بشری به این اندازه کنونی پیچیده نبود.
وی با بیان اینکه آمار زیادی از نقد دموکراسی در بیان اندیشمندان غربی وجود دارد، افزود: مثلاً کانت میگوید دموکراسی، بدترین نوع دیکتاتوری است. اصلاً حسابش را از دیکتاتوری جدا نمیکنند که بخواهیم بگوییم دموکراسی بهتر است یا دیکاتوری. یا اشپلینگر از فیلسوفان آلمانی میگوید حقیقت این است که با تعمیم حق رأی به عموم افراد، انتخابات معنای اولیه خود را از دست داده است، زیرا مردم گرفتار چنگال قدرتهای جدید یعنی رهبران احزاب خواهند بود و این رهبران اراده خود را با به کارگیری همه دستگاههای تبلیغاتی و تلقینات بر مردم تحمیل میکنند. اینها نمونههایی است از نقدهایی که به دموکراسی وارد میکنند.
پناهیان با اشاره به اینکه دموکراسی به دنبال این است که مردم را حاکم بر سرنوشت خودشان کند، ادامه داد: اما واقعاً چگونه میشود مردم را بر سرنوشت خود حاکم کرد؟ این یک سؤال بسیار بزرگ و پاسخ داده نشده است. تجربه بشری برای ما چگونه بیان میکند. کشورهایی مثل آمریکا و انگلیس و فرانسه خودشان را داعیهدار دموکراسی میدانند. البته دموکراسی هر کدام با یکدیگر متفاوت است، اما در عین حال از انواع و اقسام دموکراسیهای مستقیم یا پارلمانی برخودارند. برخی از دموکراسیها به صورت لیبرال هستند یعنی آزادی را مدنظر قرار میدهند. بعضیها قانون را بیشتر مدنظر قرار میدهند. تفاوتهایشان فراوان است که متأسفانه برخی اندیشمندانمان در داخل کشور بسیار عوامانه چشم خودشان را میبندند و برخی از کلمه دموکراسی به عنوان یک مفهوم برجسته دفاع میکنند. اما وقتی میگویند دموکراسی و از آنها میپرسیم به کدام دموکراسی معتقد هستید، پاسخی نمیدهند. اگر دموکراسی واقعاً بخواهد نقد شود، ابتدا باید به انواع و اقسامش تقسیم شود اما در این فرصت کوتاه مجال طرح چنین موضوعی نیست.
تفاوتهای دیکتاتوری و دموکراسی
وی با اشاره به برخی تفاوتهای نظام دموکراسی و نظام دیکتاتوری گفت: در دیکتاتوری شما میدانید با چه کسی طرفید و ظالم روی پرده است و میدانید چه کسی و چه مقدار ظلم میکند، اما در دموکراسی ظالمان پشت پرده میروند و شما نمیدانید چه کسی ظلم و نفوذ میکند. نمیدانید چه کسی در پشت پرده افکار عمومی را منحرف میکند و وادار به رأی دادن به شخص خاصی میکند. همچنین بسیاری از مظالم، پشت پرده صورت میگیرد که شما نمیدانید یقه چه کسی را باید بگیرید. جنبش والاستریت به این دلیل شکست خورد که نمیدانستند باید یقه چه کسی را بگیرند. بیتردید اگر جوامع غربی از دیکتاتوری آشکار برخوردار بودند، تاکنون آن دیکتاتوریها ساقط میشدند. اما اکنون دچار دیکتاتوری پنهان هستند. بزرگترن دلیل بنده بر این حرف این است که حداقل صد سال از تجربه دموکراسی در غرب میگذرد و در طول این مدت مدام صهیونیستها حاکم بودند. چرا مردم به هر کسی رأی میدهند اما هیچ کدام از آنها علیه صهیونیست نمیشوند؟ چرا در غرب مردم به هر کسی رأی میدهند، باز هم بازی به نفع کارترهای بزرگ قرار میگیرد؟ خب اینها نتایج دموکراسی است.
غربیها با دیکتاتوریِ با دوام مواجهند
پناهیان با بیان انیکه باتیمور میگوید دموکراسی چیزی جز پادشاهی مدرن نیست، افزود: این نوع اندیشمندان میگویند شما مردم را در جریان رأی دادن فریب میدهید. آنها را به پای صندوقهای رأی میکشانید و آخر سر قدرتها و باندهای تبهکاری پشت پرده عوامفریبی میکنند و آرای مردم را به سمت خودشان میکشانند. حالا این وضعیت در کشورهایی که در آنها دموکراسی حزبی برقرار است، به صورت سازمانمند انجام میشود. یعنی دو حزب هستند و مردم هر دفعه از ترس فلان حزب به حزب دیگری رأی میدهد و باز همان حزب برگزیده بعد از شعارهای انتخاباتی کمابیش راه حزب قبلی را ادامه میدهد. این وضعیت در کشورهای دموکراتیک غربی وجود دارد و راه خلاصی از آن ندارند. دموکراسی در غرب نه تنها دیکتاتوری پنهان است بلکه یک دیکتاتوری با دوام است.
وی با بیان اینکه یکی از محاسن دموکراسی این است که مردم بتوانند هشیارانه احساس مسؤولیت بکنند و فریب رسانهها و باندهای قدرت را نخورند، افزود: مردم آن قدر در دموکراسی از احزاب و فریبها و رسانههای آنها ضربه میخورند تا اینکه به خودشان بیایند. در این صورت میتوانند حسابشدهتر رأی دهند و نگذارند دموکراسی توسط قدرتها هدایت شود. این حُسن بزرگ دموکراسی است که موجب رشد مردم میشود.
مردمسالاری دینی امکان رشد مردم در جامعه دموکراتیک را فراهم میکند
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه در مردمسالاریِ دینی جلوی بسیار از فریبکاریها گرفته میشود، اظهار کرد: حُسن دموکراسی، رشد مردم است و بدی آن، فریب آنهاست. منتها باید بدانیم ساختارهای حاکمیتی آیا اجازه رشد مردم را میدهند یا خیر؟ اگر اینطور باشد که ساختارهای حکومتی در یک جامعه دموکراتیک اجازه رشد به مردم دهند، آن وقت است که محاسن دموکراسی بر معایب آن غلبه پیدا میکند. ما معتقدیم مردمسالاری دینی امکان رشد مردم در یک جامعه دموکراتیک را فراهم میکند.
وجه برتری مردمسالاری بر دموکراسی در تقید به امر ولایت است
پناهیان با بیان اینکه ما فکر میکنیم امر ولایت امری است که ما با داوری خود در زمین دموکراسی و با نظارت عالی خود با ابزاری مثل شورای نگهبان اجازه بسیاری از فریبکاریها و زورگوییها را نمیدهد، افزود: این مسأله، تفاوت بین دموکراسی و مردمسالاری است و حُسنی است که در دموکراسیِ کشورهای غربی به سادگی پیدا نمیشود و ما سالهاست که آن را تجربه میکنیم. مردم در یک جامعه دموکراتیک ممکن است اشتباه کنند، اما باید راه جبران اشتباه خودشان را باز ببینند و از یک اشتباه به اشتباه دیگری نیفتند. تا حد زیادی قوانین و ساختارهای جامعه ما به این سمت حرکت کردند. مثلاً اجازه استفاده از ثروت و پول در تبلیغات زیاد داده نمیشود. البته در تمام تبلیغات از پول استفاده میشود و هنوز متأسفانه در کشور ما معلوم نیست این پولها از کجا میآید با اینکه قانون هم در این زمینه وجود دارد، اما قوانین به هیچ وجه اجرا نمیشوند و مردم سرشان بیکلاه میماند و نمیدانند به این کاندیدا چه کسانی کمک میکنند؟
وی با اشاره به اینکه نکته دیگر این است فصلالخطابی وجود دارد که اگر کسانی که در بازی دموکراسی صحنهگردان هستند و در عرصه سیاسی بازیگر هستند اگر خطایی بکنند و بخواهند حرفی را بر خلاف قانون تحمیل کنند، یک قدرت بزرگی وجود دارد که جلوی آنها را بتواند بگیرد، افزود: مثل آنچه در فتنه 88 رخ داد که به اعتقاد تمام ناظران بینالمللی رهبری حکیمانه جمهوری اسلامی جلوی ایجاد این سنت را که انتخابات به واسطه یک اعتراض موهوم باطل شود را گرفتند وگرنه همین رئیس جمهور کنونی ما هم انتخاب نمیشد. مرور زمان بر تمام اندیشمندان و دلسوزان ثابت کرد که نقش ولایت در کنترل حرکت جامعه به سمت یک مردمسالاری دینی، نقش بینظیر و اساسی است.
پناهیان با بیان ایکه برخی ساختارها در جامعه ما محاسن دموکراسی را افزایش داده است و به همین دلیل معایب دموکراسی را نداریم، افزود: به طور مثال در جوامع دموکراتیک غربی هر زمان رأی میدهند، عناصر صهیونیستها از صندوق رأی خارج میشود در حالی که واقعاً در بین مردم ضدیت فراوانی نسبت به صهیونیستها وجود دارد اما مردم هیچ وقت نمیتوانند ضدیت با صهیونیستها را پای صندوقهای رأی به اثبات برسانند. خب این فریب و این زرگویی و دیکتاتوری آشکار است و در دموکراسی غربی راهی برای جلوگیری از آن نیست.
آسیبهای دموکراسی را در جامعه کمتر کنیم
وی با اشاره به اینکه در جامعه ما به واسطه قوانینی که وجود دارد و به واسطه هشیاری مردم، هیچ وقت قدرتهای سلطه در جهان نمیتوانند بیایند و حرف اول را در دموکراسی به ما بزنند، تصریح کرد: آنها انقلابهای رنگین را پیشبینی کردهاند که اگر جامعهای با رأیگیری سالم خودش تبعیت از قدرتها نکرد، با چهار تا انقلاب و جنبش رنگی این تبعیت در آن جامعه صورت بگیرد. آن قدر به صورت مدنی هرج و مرج ایجاد میکنند تا اینکه دموکراسی از قوانین خودش کوتاه بیاید و تسلیم شود. خب این وضعیت هم البته در جامعه ما کنترلشده است. تنها چیزی که باقی میماند این است که اشتباهات خودمان و آسیبهای دموکراسی را در جامعه کمتر کنیم. قوانین تا حدی میتوانند جلوی آسیبهای دموکراسی را بگیرند، از آن به بعد بر عهده مردم است. مردم اگر فریب تبلیغات را بخورند، به صورت طبیعی آسیبهای دموکراسی بیشتر خواهد شد.
روزنامهنگار حزبی اشاعهگر زشتی در جامعه است
پناهیان با هشدار نسبت به اینکه یکی از منکراتی که در جامعه ما زیاد شده است و باید بر سر این منکر فریاد زد، وضع مطبوعات است، افزود: مطبوعات حزبی و جناحی در جامعه ما به شدت زشتی در جامعه را پراکنده میکنند و گناهشان از بیحجابیها و ... خیلی بیشتر است. وقتی یک روزنامهای به تحریف و تحریک افکار عمومی میپردازد، کدام دادگاه جلوی آنها را میگیرد و چه کسانی آنها را از این عمل نهی میکند؟ متأسفانه روزنامهها در جامعه ما برای انجام این منکرات آزادند یعنی به نفع جناح خودشان در بیان خوبیها مبالغه کنند و غیرمنصفانه انتقادات را پنهان و علیه جناح و اشخاص مقابل جناح خودشان هر بدی را بیان کنند. امروزه اینگونه روزنامهنگاریها را حرفهای مینامند.
مردم نباید جناحی شوند، باید واقعبینانه انتخاب کنند
وی با اشاره به اینکه روزنامهنگاران ما باید از این منکر و آلودگی اخلاقی شدید خودشان را مبرا کنند، گفت: این عین خباثت است که یک روزنامهای محسنات جناح مقابل را بیان نکند. قوانین جمهوری اسلامی هم متأسفانه جلوی این حد از خباثتها را نمیتوانند بگیرد مگر اینکه آن شخص یک اشکال فاحش آشکار داشته باشد. مردم نباید فریب این روشها را بخورند. مردم نباید جناحی شوند بلکه باید واقعبینانه قضاوت کنند. سیاستمداران ما هم تا حد نامطلوبی از ادب و اخلاق سیاسی برخوردا نیستند. این باعث تأسف است که جامعه ما در انتخاباتی مثل ریاست جمهوری در مناظرات تصمیمگیری کند که به چه کسی رأی دهد. مناظره چه حقیقتی را بیان میکند جز قدرت مناظره کردن؟ کسی که تیکهاندازیاش بیشتر باشد میگویند او را قبول کنیم. داور مناسبی در زمین مناظره نیست که بحث را پایان دهد و بگوید بداخلاقی کردید. در نهایت کار به قضاوتهای غیر صحیح کشیده میشود.
عدهای با مظلومنمایی رأی مردم را به خود جذب میکنند
پناهیان با اشاره به اینکه نه مطبوعات و نه مسئولان را نمیتوان به این سرعت و سهولت به راه راست هدایت کرد و گفت اخلاق را رعایت کنید تا به دموکراسی حقیقی صدمه نخورد، افزود: پس تنها میشود از مردم تقاضا کرد که آنها هشیار باشند و بر اساس بررسیهای خیلی دقیق و آگاهی و هشیاری تصمیم بگیرند و رأی دهند. الان بعضیها با بازی مظلومنمایی میتوانند رأیآوری کنند همچنان که بعضیها با بازی افشاگری میتوانند رأیآوری کنند؛ هر دو غلط است. اما بسیاری از اوقات انتخابات ما دستخوش این بازیها و این مدلهای جنگ روانی بوده است. باید هر کسی برنامه و سابقه بهتری دارد، رأی بیاورد. اینکه یک دفعه برخی از کاندیداها از یک طرف برخی از اسامی هنرمندان محبوب و ورزشکاران محبوب را وسط بکشند، عوامفریبی است و اگر در جامعه ما رسم شود، آسیبهای دموکراسی بیشتر خواهد شد. انتخابات باید بر اساس شایستگیها باشد، لذا جمهوری اسلامی با قوانینش تا حدی از آسیبهای دموکراسی پیشگیری کرده است؛ اینجاست که مردمسالاری دینی تحقق مییابد، اما به صورت کامل انجام نمیشود. شاید قانونی هم وجود نداشته باشد. مگر قانونی وجود داشت که از تخریب امیرالمؤمنین(ع) جلوگیری کند؟ قانون این است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا؛ اى کسانى که ایمان آورده اید از خدا پروا دارید و سخنى استوار گویید» اما خب این قانون را تک تک افراد رعایت نمیکنند و بسیاری از خواص اجرا نمیکنند.
صدا و سیما جلوی حرّافی نامزدها را بگیرد
وی با بیان اینکه بنده به صدا و سیما پیشنهاد میکنم به مباحث اخلاقی در عرصه دموکراسی بیشتر بپردازند، افزود: صدا و سیما با سکوت خودشان نگذارند منکر تبدیل به معروف شود. با سکوت خود نگذارند حتی معروف تبدیل به منکر شود. اینگونه نیست که عرصه سیاست را آدم به حرّافها بسپارد. صدا و سیما میتواند جلوی حرّافی را بگیرد.
انتهای پیام/