وطن امسال؛ تولید ـ اشتغال
سال ۹۶ که با پیام مقام معظم رهبری پس از اقتصاد مقاومتی به عنوان سالی برای توجه بیشتر به تولید و اشتغال نام گرفت بیشک نسبت به سالهای پیش و شاید پس از خود به عنوان یک نقطه عطف محسوب میشود.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، سال 96 که با پیام مقام معظم رهبری پس از اقتصاد مقاومتی به عنوان سالی برای توجه بیشتر به تولید و اشتغال نام گرفت بیشک نسبت به سالهای پیش و شاید پس از خود به عنوان یک نقطه عطف محسوب میشود. سال 96 علاوه بر اینکه سال مهمی از حیث انتخابات و دست به دست شدن دولت میتواند باشد، سال آغاز برنامه ششم نیز هست و این برای دولتی که با سر باز زدن از نگارش برنامه ششم نشان داد سخت تن به برنامه میدهد اهمیت مساله را دوچندان میکند.
من بنا دارم در این یادداشت همچون روال سال گذشته ویراستی از وقایعی را که پیش رو داریم تقدیم و با ارزیابی آینده، سرخطهای مهم تاثیرگذار در تولید و اشتغال را نقطهگذاری کنم.
سال 96 به طور اجمالی چنین سالی خواهد بود: رشد اقتصادی ایران که سال 95 به لطف افزایش در تولید نفت مثبت شد با توجه به رسیدن به سقف تولید و عدم امکان افزایش بیشتر حجم تولید نفت، کاهش خواهد یافت.
2 ماه اول این سال که به طور طبیعی پیش از انتخابات مهم ریاستجمهوری سال 96 قرار دارد به سبب افزایش در هزینههای دولت کمی حالت انبساطی خواهد داشت که این انبساط در تاریخ 29 اردیبهشت به نقطه اپتیمم خود خواهد رسید و روند آن پس از این تاریخ نزولی خواهد شد.
از آنجا که در 3 سال گذشته صنایع کشور، دوران بشدت رکودی را تجربه کردهاند و طبق آمار – بدون تغییر سال پایه - رشد بخش غیرنفتی در سال 95 نیز به سختی به یک درصد نرسید، رگرسیون خطی روند رکود و بیکاری در سال آتی، بیکاری بیشتری را برای سال 96 به ما نشان میدهد که اجتناب از وقوع پیشبینیهای رگرسیونی اقتصاد در حوزه رکود و بیکاری بیش از هر چیز نیازمند توجه ویژه به فرمان رهبر حکیم انقلاب برای تغییر مسیر محتمل در حوزه تولید و اشتغال کشور است. در حقیقت با توجه به آمارها و اوضاع پیش روی صنایع، «تولید و اشتغال»، بهترین و ضروریترین سخن ممکن در سال جاری بود و تا همینجا جای شکر بسیار دارد که اگر مسؤولان اجرایی کشور میل پذیرفتن حاق واقع را نداشته باشند، رهبر عزیزی داریم که عمق مشکل آحاد ملت را میفهمد و به عنوان عالیترین جایگاه نظام، در بیان آن و ابلاغ حل آن به مسؤولان مربوط با کسی رودربایستی ندارد.
ارز و نوسانات ارزی مهمترین موضوع اقتصاد ایران در سال 96 خواهد بود. بر خلاف ادعاهای 2 سال گذشته مبنی بر یکسانسازی نرخ ارز طی 8 ماه و 10 ماه، یکسانسازی نرخ ارز در سال 96 تقریبا منتفی است و تلاش دولت برای حفظ نرخ ارز در ارقام کمتر از 4000 تومان فقط در نیمه دوم سال پیش حدود 20 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی کشور را از بین برد. نرخ ارز تا انتخابات به کمک تزریق دلارهای نفتی حفظ خواهد شد اما باید دانست که روال فعلی نه تنها کمکی به تولید داخل نمیکند بلکه آسیب ناشی از انفجار احتمالی قیمت آن در سال 96 را شدیدتر و بزرگتر خواهد کرد. قیمت فعلی ارز برای ماهیت اقتصاد ایران در سال 96 کاذب است و زمان فرا رسیدن وقوع این انفجار بسیار متاثر از نتایج انتخابات خواهد بود.
تورم در سال 96 دورقمی خواهد شد که شواهد این افزایش نرخ تورم، در آمارهای نقطه به نقطه پایان سال 95 پدیدار شد. نفت در سال 96 بسیار بعید است که روند کاهشی خاصی را در قیمت خود تجربه کند و البته نباید انتظار جهشهای آنچنانی در قیمت را نیز از آن داشت. احتمالا بازار نفت باثباتترین بعد از اقتصاد ایران باشد.
در مقابل اما بازار مسکن ایران در سال 96 بستگی بسیار به سرنوشت انتخابات دارد. حقیقت این است که با تفکر فعلی حاکم در راس وزارت راهوشهرسازی، رونق بازار مسکن ممکن نیست. علت بسیار ساده و روشنی هم دارد؛ بخش عمدهای از پسانداز مردم و تسهیلات بانکی کشور در بخش مسکن، به دلیل نیمهکاره ماندن مسکنمهر اکنون قفل شده است و سیالیت سرمایههای حوزه مسکن را به کلی از بین برده و منجمد کرده است. از این رو بدون تغییر سیاست حاکم در حوزه مسکن، انتظار تغییر در شرایط رکود مسکن به کمک عوامل برونزا همچون اعطای تسهیلات، رشد درآمد ملی و امثال اینها تقریبا بیهوده است.
آنچه تا اینجا اشاره شده پیشبینیهای کوتاهمدت در بازه سال جاری بود که با هدف ترسیم شرایط آتی «با فرض استمرار سیاستهای فعلی» تقدیم شد. در مقابل اما ظرفیتهای خفته بسیاری در اقتصاد ایران وجود دارد که اگر حتی برای دولتمردان خودمان هم پنهان مانده باشد، از چشم مراکز بینالمللی مطالعاتی دنیا دیگر پنهان نمانده است. تحقیقات جدید این مراکز نیز به صراحت پذیرفته است اقتصاد ایران، بسیار فراتر از یک فروشنده نفت و گاز است.
اقتصاد ایران میتواند کمترین وابستگی به نفت را در مقایسه با دیگر کشورهای تولیدکننده نفت جهان داشته باشد چنانکه سال 2014 که ایران همچنان در اوج تحریمهای جهانی به سر میبرد، سهم درآمد نفتی ایران با 23 درصد در کل بودجه کشور از سهم درآمدهای مالیاتی نیز کمتر بود. اقتصاد ایران ظرفیت تنوعپذیری بسیار بالایی دارد. تجارت خردهفروشی در کنار املاک و مستغلات و خدمات حرفهای سهم بسیار مهمی در تولید ملی را میتوانند به خود اختصاص دهند. با آن همه مشکلاتی که دشمنان خارجی بر سر اقتصاد ایران تحمیل کردهاند هنوز 20 شرکت ایرانی فروش بالای 5 میلیارد دلار دارند که فقط 6 مورد از آنها در حوزه نفت و گاز هستند.
بخش خودروی ایران با همه تنبلیها و وابستگیهایش هنوز بزرگترین بخش خودروساز خاورمیانه است که از رقیب خود در ترکیه 60 درصد بزرگتر است. توان مهندسی بومی فرزندان نخبه ایران در حوزه صنایع خودرویی و موتوری ظرفیت تامین کل بازار خاورمیانه را دارد.
فرهنگ کارآفرینی به گواهی تحقیقات کشورهای خارجی روی مردم ایران، هنوز زنده و مولد است.
آنچه در این سالها مانع ظهور و بروز این ظرفیتهای چشمگیر در ایران شده است و بهرغم وجود چنین ظرفیتهای عظیمی نرخ بیکاری را طی 3 سال از 11 درصد به 13 درصد رسانده است بیش از هر چیز «ناکارآمدی حوزه مدیریت کلان» و «عدم توجه به حقایق اقتصاد مقاومتی» است.
کشور ایران به گواهی آمارهای جهانی به اندازه ایالات متحده سالانه جوان تحصیلکرده در حوزههای فنی و کاربردی پرورش میدهد اما طبق آمار مرکز پژوهشهای مجلس در سال 95 اقتصاد ایران 34/3 میلیون نفر بیکار داشته است که این رقم با اضافه شدن 5/2 میلیون نفری که اشتغال ناقص دارند موجب شد کشور ما سال 95 را با 5 میلیون و 840 هزار نفر جمعیت جویای کار به پایان ببرد.
میهن اسلامی ما ایران، به لطف برخورداری از ظرفیتهای گردشگری بسیار، آب و هوای چهارفصل جهت تولید اغلب محصولات کشاورزی، قشر تحصیلکرده متنوع در اغلب رشتههای دانشگاهی، جمعیت جوان و آماده کار، زیرساختهای گسترده بیاستفاده مانده، معادن متنوعی که میتوانند بستر فرآوری و ارزش افزودهسازی را فراهم کنند، برندهای خوشنام داخلی که با همه مشکلات همچنان سهم عمدهای از مصرف داخل را در اختیار دارند، ظرفیتهای پزشکی و داروسازی عظیم در بیوتکنولوژی، برخورداری از جغرافیای سیاسی عالی برای تبدیل شدن به کانون ترانزیت منطقه و دیگر مواردی از این دست، قابلیت شایانی برای «حل درونزا»ی مشکلات اقتصادی خود دارد که در گام اول نیاز به تفکری انقلابی دارد که به جوانانش اعتماد کند و بهجای دل سپردن به بیگانگان، مسیر رشد خود را با تکیه بر توان داخلی و بهرهگیری از همه ظرفیتهای نیروهای انقلابی ترسیم کند. کافی است پیلههایی که به دور خود تنیدهایم را بشکافیم و از فرصت بهار برای نو شدن بهره بگیریم. نو شدن بیشک و تنها از دست جوانان میهن بر میآید و لاغیر. یادمان نرود جوهره انقلاب ما، «تمایل به تغییر و تحول» بوده و هست؛ این عنصر ماهیتا از ویژگیهای جوان است. چرخه علم و فناوری که امروز از مهمترین ابزارهای جهش ایران اسلامی است زنجیرهای است که از فکر و اندیشه جوانان ما به حرکت در میآید، چرا که مادر همه چالشهای پیش روی انقلاب اسلامی، چالش بیعزمی و بیهمتی است. مواجهه با این چالشها، نوآوری میخواهد و نوآوری از ذهن جوان پویای ایرانی برمیخیزد. تحقق شعار امسال و مقابله درونزا و مبتنی بر توان داخلی کشور با پیشبینیهای نهچندان مطلوبی که در آغاز این نوشتار عرض شد، سخت است اما پیچیده نیست! عزم ملی میخواهد و نشاط جوانی! بیاید آغاز کنیم!
انتهای پیام/