این «زلزله ها» بیدارمان می کند؟!


زلزله ای که دیروز مشهد و چند شهر و تعداد زیادی از روستا های خصوصا نزدیک به «سفیدسنگ» فریمان را به شدت لرزاند نه اولین و نه آخرین زلزله ای است که در خراسان رضوی و کشور ما اتفاق افتاده است.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم،  زلزله ای که دیروز مشهد و چند شهر و تعداد زیادی از روستا های خصوصا نزدیک به «سفیدسنگ» فریمان را به شدت لرزاند نه اولین و نه آخرین زلزله ای است که در خراسان رضوی و کشور ما اتفاق افتاده، طبق برخی گزارش ها و آمار اعلام شده تنها طی 10 سال اخیر 127 مورد زلزله بالای 3.5 ریشتر در خراسان رضوی رخ داده است.

مسئله آن گاه قابل توجه تر می شود که بدانیم گزارش های علمی پژوهشی از وجود 21 گسل در خراسان رضوی و همچنین قرار داشتن 65 درصد از خراسان رضوی روی خط زلزله حکایت دارد.
در کنار هم گذاشتن این واقعیت ها و این که بیشترین خطر در هنگام وقوع زلزله متوجه ساختمان و بنا های غیرمستحکم و بافت های فرسوده است، آیا مردم و خصوصا مسئولان را «بیدار» می کند که در صورت وقوع زلزله های قوی تر با وجود هزاران هکتار بافت فرسوده در جای جای ایران از پایتخت گرفته تا نقاط مرزی چه فاجعه ای در کمین کشور است؟
زلزله 6 ریشتری روز گذشته که در عمق 10 کیلومتری زمین به وقوع پیوست و ساعت 10:39 لرزه ای شدید به جان بخش هایی از خراسان رضوی انداخت و 27 پس لرزه 3 تا 4.3 ریشتری نیز به دنبال داشت - تعدادی از کارشناسان احتمال وقوع پس لرزه هایی به بزرگی حتی 5 ریشتر را هم داده اند- (البته تا هنگام نوشتن این یادداشت) آیا ما به ویژه مسئولان را بیدار خواهد کرد که در صورت وقوع زلزله های قوی تر چه بلایی بر سر مردم ساکن در 5000 هکتار بافت فرسوده خراسان رضوی خواهد آمد؟
گرچه طبق خبر های اعلام شده (تا لحظه تنظیم یادداشت ) در جریان زلزله اخیر تنها 2 نفر از هموطنانمان جان خود را از دست داده اند و هنوز خبری از تلفات احتمالی در روستا های تخریب شده در دسترس نیست، اما تخریب 80 تا 100 درصدی 12 روستا در اطراف مشهد، تخریب روستا هایی در اطراف فریمان، تخریب 30 تا 50 درصدی 315 واحد مسکونی در تربت جام، تخریب 40 تا 100 درصدی 4 روستای سرخس (براساس اعلام مسئولان) و... زنگ خطری جدی برای بیدارباش است که خطر زلزله به هیچ عنوان شوخی بردار و غفلت پذیر نیست!
پس هم باید آماده بود و هم باید «بیدار» شد!
آری بالاخره باید بیدار شد، نمی توان واقعیت روی کمربند زلزله قرار داشتن کشورمان را نادیده بگیریم و خود را به خواب بزنیم، نمی توان و نباید زلزله طبس، بوئین زهرا، رودبار و منجیل و بم و... را که موجب جان باختن چندین هزار انسان شد و هزاران میلیارد خسارت بر جای گذاشت، فراموش کرد. باید استاندارد های ساختمان سازی، نو سازی اصولی بافت های فرسوده، مستحکم و مقاوم سازی در مقابل زلزله جزو اصلی ترین اولویت های کشور ما باشد باید این مهم که با جان مردم سروکار دارد هم توسط مردم و هم توسط مهندسان و سازندگان و مجریان و ناظران و همه مسئولان جدی گرفته شود. همچنین باید این واقعیت علمی را پذیرفت که حرکت و فعالیت گسل ها امری طبیعی و محتوم است و این ما هستیم که باید خود را در برابر حوادث وجریانات طبیعی تجهیز کنیم و با بهره گیری از دانش روز و تجربیات موفق دیگران قدم هایی اساسی برای حفاظت از جان خود و سرمایه های ملی کشورمان برداریم.
اما بیدار باشی از جنس دیگر
اما آیا این زلزله ها و پس لرزه های آن ها و دیگر اتفاقات و حوادث طبیعی که در هنگام وقوع، آنچنان لرزه بر وجود انسان می اندازد و ترس را عمیقا بر جسم و روح و روان غالب می کند، باعث می شود باور کنیم و به این نکته بیندیشیم که روی دیگر سکه این زلزله ها و لرزه های زمینی می تواند نشانه ای برای «بیدار باش» در آن هنگامه غیرقابل تصور و تصویر آن صیحه آسمانی و زلزله ای باشد؛ هنگامی که به فرموده خداوند سبحان در سوره مبار که القارعه و تکون الجبال کالعهن المنفوش...
و کوه ها همچون پنبه حلاجی شده می شوند، آیا نیت ها، گفتار، رفتار و کردارمان به گونه ای است که برای گذر از آن قیامت کبری و حضور در محضر و محکمه عدل الهی توشه ای شایسته و در خور داشته باشیم؟ آیا بیدار می شویم، آیا این زلزله ها بیدارمان می کند؟

انتهای پیام/