علیمردانی: «آباجان» فیلم دفاع مقدسی نیست/ غلّو باعث فرار مخاطب از فیلمهای دفاع مقدسی شده است
کارگردان فیلم «آباجان» گفت:تعریف درست و دقیقی از ژانر دفاع مقدس ندارم. به نظرم فیلم آباجان یک فیلم اجتماعی است که در کنار آن جنگ هم به عنوان یک واقعیت انکارناپذیر در حال وقوع است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، فیلم سینمایی«آباجان» جدیدترین ساخته هاتف علیمردانی در آخرین روزهای سال 95 اکران نوروز خود را قطعی کرد تا بلافاصله پس از «هفتماهگی» نام این کارگردان با فیلم دیگری بر سر در سینماهای کشور نقش ببنند. علیمردانی که پیش از این فیلمهایی چون «هفتماهگی» و «کوچه بینام» را ساخته است دانش آموخته رشته نقاشی است و حدوداً از سال 87 پای در عرصه کارگردانی نهاده است.
«آباجان» چند هفتهای است که در سینماهای کشور اکران میشود، به همین خاطر با عوامل آن به گفتوگو نشستیم، در این جلسه هاتف علیمردانی(کارگردان و تهیهکننده فیلم )، محمدرضا غفاری(بازیگر) و امیر ادیبپور(تدوینگر) حضور داشتند. چندی پیش قسمت اول این گفتوگو منتشر شد که میتوانید آن را در(اینجا)مشاهده کنید. در ادامه شاهد بخش دوم این گفتوگو خواهید بود:
*******
تسنیم: بحث را اینگونه ادامه بدهیم که به نظر شما به عنوان کارگردان، آیا فیلم آباجان را یک فیلم دفاع مقدسی است؟
علیمردانی: نه به هیچ عنوان من فیلم آباجان را فیلم دفاع مقدسی نمیدانم. تعریف درست و دقیقی از ژانر دفاع مقدس ندارم. به نظرم فیلم آباجان یک فیلم اجتماعی است که در کنار آن جنگ هم به عنوان یک واقعیت انکارناپذیر در حال وقوع است. اگر تعریف دفاع مقدس فیلمی است که در آن خط مقدم جبهه و زد و خورد اتفاق میافتند،این فیلم دفاع مقدسی نیست.
تسنیم:ژانر دفاع مقدس فقط نشان دادن توپ و تفنگ نیست؛ یک فیلم میتواند هیچکدام از اینها را نداشته باشد، ولی موضوع آن، یک موضوع دفاع مقدسی باشد.
علیمردانی: مثلاً فیلم مزرعه پدری رسول ملاقلی پور ژانر دفاع مقدس است؟
تسنیم:مثلاً در فیلم آژانس شیشهای، ما تنها یک تفنگی ژه 3 میبینیم که تنها یک تیر شلیک میکند اما با این حال فیلم کاملاً دفاع مقدسی است. شخصیتها، آدمها، دیالوگها و موضوعات کلا روند فیلم، حرفهایی که موافق روند دفاع مقدس یا مخالفتها یا نقدهایی که در فضای بسته میشود، کاملاً فیلم دفاع مقدسی است و مخاطب هم این را میفهمد. کارشناس و منتقد و خود کارگردان هم به این سبک و سیاق میسازد، با این فضایی که من تعریف کردم آیا این فیلم آباجان را دفاع مقدسی میدانید یا نه؟
مردانی: واقعاً نمیدانم، به قطعیت نمیتوانم بگویم. وقتی فیلمنامه آباجان را مینوشتم، سعی کردم یک واقعه از سال 60 را که خودم نیز شاهد آن بوم را روایت کنم.
تسنیم:یک مقدار فضای این فیلم شما با فیلم قبلیتان (کوچه بینام) شبیه همدیگر است، نظر خودتان در این باره چیست؟
علیمردانی: این موضوع کمی تعمدی بود، چرا که من فضای فیلم «کوچه بینام» را دوست داشتم.
تسنیم:دلیل خاصی از تکرار فضا و بازیگران کوچه بینام در فیلم آباجان دارید؟
علیمردانی: یک دلمشغولیهایی وجود دارد، مثلا استفاده از محمدرضا و خانم ذاکری در هر دو پروژه (کوچه بینام و آباجان) باعث تکرار شدن یک اِلمان میشد؛ نمیدانم شاید یک مقداری شخصی است. به نظرم وقتی یک فضایی دوباره تکرار میشود تاثیر دو چندان دارد.
تسنیم: علاقهمند به تزریق مولفهای جدید در فیلمهایتان نیستید؟
علیمردانی: به نظرم فیلمم مولفه جدید دارد، من از 20 سال قبل فیلم میسازم و همیشه در فیلمهایم یک اتفاق جدید را رقم زده است.
تسنیم:شما گفته بودید که آباجان یک فیلم بیطرف است، این بیطرفی راجع به چیست؟
علیمردانی: بیطرف نسبت به همه جریانها، به نظرم جنگ را نمیشود به نفع یک جریان یا گروه خاص مصادره کرد. جنگ برای همه مردم ایران است، افتخار آن نیز برای همه مردم ایران است.
تسنیم: چه گروه خاصی جنگ را به نفع خود مصادره کرده است؟
علیمردانی: منظورم این است که ما شهدای ارامنه هم داشتهایم. جنگ یک گستره بزرگ فرهنگی است، همه افراد کشورمان رفتند و جنگیند. ما در طول سالیانی که از جنگ و دفاع مقدس میگذرد فقط به یک شکل جنگ را به تصویر کشیدهایم، در صورتی که جنگ ابعاد دیگری نیز داشته است. مردم کشورمان هرکدام به نحوی با جنگ درگیر بودند، مانند همان قلک کوچکی که آباجان زیر چادرش میگیرد و به مسجد میبرد برای کمک به جبهههای جنگ. من مستندی دیدم که یک نفر تخم مرغی که در خانه داشت را برای کمک به جبههها آورده بود.
تسنیم:چرا این نکاتی که میگوید در فیلم شما ظهور و بروز پیدا نکرده است؟ آن مستندی که شما درباره آن سخن به میان آوردهاید را دیدهام و حتی با افرادی که در آن مستند حضور داشتهاند نیز گفتوگو کردهام؛ اما به نظرم شما روش خاصی در نمایش دهه 60 در فیلم شما وجود دارد. شاید برخی از افرادی که در زمان طاغوت کارهای خارج از شرع و عرف هم انجام میدادند و حتی به عنوان داش مشتی در جامعه معروف بودند، اینها بعد از انقلاب اسلامی متحول شدند و به بدنه مردم پیوستند. حتی برخی از آنها در طول جنگ تحمیلی از آب و خاک میهن دفاع کردند. منظور ما این نیست که هرکس به جنگ رفت و در دفاع مقدس شرکت داشت از ابتدای کودکی مقدس بوده است.با این استدلال ارزش انقلاب را که «مس» وجودی افراد را به «طلا» تبدیل کرد، زیر سوال بردهایم. در فیلم شما شخصیت آباجان که یک مادر شهید است؛ اما یک آدم مثبت در کنار او وجود ندارد. یکی از دامادی شخصیت اول فیلم با اینکه معلم است اما در عین حال تریاکی است. داماد دیگر آنها کفتر باز است، دختر خانواده مشکل دارد و ... . خب مخاطب چطور میتواند این خانواده را یک خانواده شهید طلقی کند، با این همه نکته منفی؟
علیمردانی: نظر شما را درباره بلاتکلیفی در دهه 60 را قبول ندارم، چرا که هر کدام از افراد فیلم آباجان یک نوع زاویه دید دارند. ما خودمان هم به هیچ عنوان یک آدم صد در صد مثبتی نیستیم. ممکن است شما ظاهر مثبت من را ببنید، اما من باطن منفیای داشته باشم.
تسنیم:به نظر شما میشود همه اضداد را در یک قاب گنجاند؟
علیمردانی: در داستانها نمیشود؛ اما در واقعیتها گنجانده میشود. مسئله اصلی من در این فیلم خود شخصیت آباجان است.
تسنیم:شما برای مخاطبی فیلم میسازید که در حال حاضر زندگی میکند.
علیمردانی: ما واقعیت را میگوییم، پس باید واقعیت را تحریف کنیم.
تسنیم:ما داستانی را روایت میکنیم که در آن یک مادر که نامش آباجان است و مادر شهید است؛ اما پای تمام اطرافیانش میلنگد.
علیمردانی: همه ما در زندگیهایم یک پایمان میلنگد، در واقعیت اینطور نیست که یک نفر صد در صد مشکلی نداشته باشد، وقتی واقعیت یک انسان را به تصویر میکشید هم خوبی دارد و هم بدی، ما انسانها پر از از این قوتها و ضعفها هستیم.
تسنیم:البته منظور ما این نیست که فیلم آباجان فیلم سیاهی است.
علیمردانی: اتفاقاً حرفی که شما میگویید حرف خوبی است و باعث میشود به یک واقعیت برسیم. به هر حال شما نگاه فنی دارید و در مورد آثار دفاع مقدس کار کردهاید.ما هم در این مورد خاص اتفاقاً میخواهم بحث کنم که به همین دلیل است ما پایان آباجان چه حرف و چه پیامی دارد؟ ما اگر بترسیم از حرف زدن مدام خودمان را سانسور کنیم و مدام شخصیتها را خوب و خوش نشان بدهیم و در پایان به آن هدف نمیرسیم.
تسنیم: آن وقت مانند سریالهای تلویزیونی میشود که همیشه پایان خوب دارند، من اصلاً مخالف این موضوع هستم.
علیمردانی: ولی آن تصویری که از آباجان میماند در ذهن بیننده، یک فیلمی میسازد با شیطنت، با سیاهنمایی، یعنی وقتی شما میروید بیرون بعد از پایان فیلم، هزار فکر و خیال میکنید، من میگویم هارمونی فیلم مهم است.
تسنیم:شما تصور میکنید که صحبت این گونه است که همه فیلمها بد است؟
علیمردانی: اتفاقاً بحث خوبی است، صحبت من این است که ما برای رسیدن به یک هارمونی باید هر 10 سازی که باید نواخته شود را به صورت تک به تک گوش کرده باشیم.در فیلم هم این گونه است، بر اساس شخصیت تک تک آدمها نمیشود کلیت یک فیلم را تعریف کرد.
تسنیم:در فیلم شما همه منفی هستند، شخصیت مثبتی نمانده است.
علیمردانی: نکته مثبت هم دارند، شما چرا زوایای مثبت آدمها را نمیبینید؟
تسنیم:مثلا آن آدم کفترباز نکته مثبتش چیست؟
علیمردانی:حمیدآذرنگ را گذاشتید کنار و به سراغ سعید آقاخانی که نقش آدم کفتر بازی است رفتهاید. شخصیت منفی سعید چیست؟
تسنیم:یک آدم کفتربازی است.
علیمردانی:کفتربازی که جرم نیست.
تسنیم: شاید کفتر بازی جرم نباشد، ولی از مجموع رفتارهایی که سعید میتوان این گونه برداشت کرد.
علیمردانی:در قشر پایین که دکتر و مهندس نداریم! سعید دست پدرش را میگیرد و کمکش میکند، این نکات مثبت را ببنید. نه دزد، نه قاچاق فروش و نه کلاه بردار است.
تسنیم:من بیشتر انتقادم به فیلم شما در مورد اینکه چرا این آدمها همه یک طوری میلنگند؟
علیمردانی:در فیلم کوچه بینام و هفت ماهگی هم همه میلنگند.
تسنیم:من در این قسمت در جبهه شما هستم و از شما دفاع میکنم و میگویم ایکاش یک مقدار مثبتتر این شخصتها را میساختید.
علیمردانی:مثبتتر از شخصیت آباجان هم وجود دارد؟
تسنیم:من با آباجان کاری ندارم با کسانی کار دارم که اطراف او هستند. الان اگر پسر آباجان به جای عراق در پاریس اسیر بود و اصلا ربطی به جنگ و دهه 60 نداشت، این مادر که یک مادر ایثارگر است، چه تفاوتی با یک مادر که منتظر آزادی فرزندش است، دارد.
علیمردانی: تفاوت بسیاری دارد، این مادر باور دارد که فرزندش زنده است.
تسنیم: این باور را همه مادرها دارند، این یک حس مادری است. اگر این داستان را از دهه 60 بیرون بیاور و در یک تاریخ دیگر قرار دهیم هیچ اتفاقی نمیافتد.
علیمردانی: یکی از ایرادات فیلمسازی در دفاع مقدس همین دور شدن از فضای واقعیای است و این غلّوها باعث فراری دادن مخاطب میشود. این یک حس مادری نیست، حس مادری همان است که بچهات رفته آنجا و تو قلک را میبری برای کمک به جبهه. بچه تو رفته است آنجا و باور داری بچه تو زنده است و این باور از اعتقادی میآید که برای مادری که بچهاش را در یالغوزآباد گم کرده است امکان ندارد چنین اعتقاد و باوری وجود داشته باشد، وقتی میرسد سر قبر بچه آن مادر شهید شده است، دارد درباره جنگ صحبت میکند و میگوید بچهام را ندیدم و رفت، میگوید خوش به سعادتت حداقل میدانی چه شده، تکلیفش روشن است، او با آن مادر صحبت میکند، با همان حالت خندهاش میگوید خدا بچههای من را نگه میدارد، این همان مادری است که از او این قهرمانان جنگی بیرون میآیند، از این مادر بچه یالغوز بیرون نمیآید، بنابراین این اعتقاد مادر است به آن. مادربزرگ من خیلی جالب بود، میگفتیم حضرت ابوالفضل شروع به گریه میکرد، پدرم میگفت بگذار باقیاش را هم بگوییم. یعنی اعتقاد اینقدر قوی بود.
آباجان واقعاً یک شخصیت شهودی است و من واقعاً با این آدم زندگی کردهام. لحظههای آخر زندگیاش چنان با باور میگفت خدایا من را آزاد کن، یعنی باور صددرصد داشت که از اینجا وصل میشود به بچههایش و شوهرش که مرده است، این باور در این مادر است که باعث ساخت فیلم من شده است، یعنی یک مادری که در کش و قوس جنگ، آنقدر سفت و محکم ایستاده، اطرافش آدم خوب و بد است، زندگی مانند همه جریان دارد، یعنی نمیتوانید آن خانه را از جامعه زنجان جدا کنید، همه مردم آن شکلی بود، یکی کفتربازی بود و دیگری فلان، همه داشتیم زندگی میکردیم، آدم پدرسوخته هم کنار ما بود، عاشق و معشوق هم بود، دختر و پسر برای هم نامه هم مینوشتند، همه اینها بود، اعلامیه هم بود. اما مادر به عنوان یک واقعیت، به عنوان کسی که آنجا ایستاده بود که بچهاش برگردد و آنقدر اعتقادش محکم بود که بچهاش برگشت انکارناپذیر است و در آخرش برای اینکه بعد از پایان فیلم وقتی از سینما بیرون میآیید، باید ببینید چه حسی به شما دست میدهد، آن حرف آخر مهم است، یعنی همه سازها با هم نواختن یک هارمونی و آن پایانی که به دل شما نشسته است، چه حالی به شما دست میدهد؟ غیر از غیرت و شجاعت مادر ایرانی چیزی از آن فیلم در ذهن شما میماند؟ اگر غیر از این بماند یعنی من اشتباه رفتم، یعنی من اشتباه نوشتم، یعنی حس پایانی که عظمت و بزرگی یک مادر ایرانی است، پس اینها درست چیده شده است.
تسنیم: نقدش هم این بود که بسیاری از شخصیتها متعهد به فضای رئالیستی بودند گاهی اگر از نگاه مخاطب هم به آن نگاه کنید چون برای شما مهم است، گاهی مخاطب دوست دارد یک شعلههای امیدی هم ببیند.
علیمردانی: من نمیگویم فیلم من بدون ایراد است، من این نکات را برای فیلم بعدیام درنظر میگیرم البته من با اکبر نبوی و مازیار میری برای همین شخصیتها که مثلاً منفی هستند خیلی با هم فکر کردیم حتی مثلا معتاد بودن شخصیت حمید.
من با خلوص نیت فیلم آباجان را ساختم. این نکته مهمی است که یک فیلمساز با خلوص نیست دست به تولید یک فیلم بزند.
تسنیم:شما دو تا فیلم متوالی را با آقای لشکریقوچانی کار کردید، چه شد که در فیلم سوم خودتان با وی همکاری نکردید؟
علیمردانی: لشکریقوچانی آنقدر حاشیهاش زیاد شده است که نمیخواهم در موردش حرف بزنم.
تسنیم:آقای لشکری قوچانی گفته بود ما میخواهیم یک سه گانه بسازیم که دومیاش هفت ماهگی است.
علیمردانی: آدم زردی شده من راجع به او حرف نمیزنم و کارهای او را نمیپسندم.
انتهای پیام/