تعزیه به کلکسیون مظاهر نوستالژیک تمدنهای فراموش شده باستانی خواهد پیوست
شهید مرتضی آوینی معتقد است عرصه تعزیه صرفاً با نگاهی توریستی موجب میشود این هنر به کلکسیون مظاهر نوستالژیک تمدنهای فراموش شده باستانی بپیوندد.
به گزاش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، در آستانه شهادت سید اهل قلم، همواره فرصتی پیدا میشود تا نگاه و رویکرد آن هنرمند نویسنده در جنبههای مختلف هنری و فرهنگی بازخوانی شود. شاید یکی از مغفولترین بخشهای این نوشتارها و اندیشهها تئاتر بوده و هست. از همین رو در جستاری سعی بر آن شده است نگاهی به اندیشههای آوینی نسبت به تئاتر داشته باشیم تا بر معدود اندیشمندان حوزه فرهنگ و هنر کشور درنگی کنیم.
سیدمرتضی آوینی:
پیشینه تئاتر بومی ما به تعزیه، سوگ سیاوش، نقّالی و پردهخوانی، نمایشهای روحوضی و خیمهشببازی محدود میشود. تئاتر ما در رویکرد به این سوابق ملی باید از تکرار در قالبهای تجربه شده گذشته پرهیز کند و جایگاه خاصّ خویش را در فرهنگ امروز و تاریخ فردا بیابد. منظر نگاه ما به تئاتر بومی نیز باید تغییر کند. ما خود را هنوز از نگاه توریستها و مستشرقین مینگریم و اگر چنین باشد، تعزیه و یا نمایش روحوضی نیز در پیله اسنوبیسم و روشنفکرنمایی خفه خواهند شد. حضور تعزیه و یا سیاهبازی در جشنوارههای تئاتر اروپا از چنین منظری انجام میگیرد و از این منظر، تعزیه که بازآفرینی تمثیلی تراژدی کربلاست، به کلکسیون مظاهر نوستالژیک تمدنهای فراموش شده باستانی خواهد پیوست و یا همچون هنرهای دستی و روستایی، به کالایی که جز به مذاق اشراف و مستشرقین و توریستها خوش نمیآید تبدیل خواهد شد.
هنر امروز منفصل از مردم است و هر جا مخاطب هنر مردم باشند هنر از اسنوبیسم دور خواهد شد و راهی برای خروج از لابیرنت روشنفکرنمایی خواهد یافت. هنر نمایش اگر ریشه در خاک فرهنگ و ادب این مرز و بوم بدواند، عرصههای دیگری نیز برای ادامه حیات خواهد یافت، چنانکه در سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی چنین شد و گروههای نمایشی خودپروردهای از میان مردمان پاییندست سر برآورد؛ اما این نهالهای نازک مورد بیمهری باغبان واقع شدند و از تشنگی خشکیدند. تئاتر امروز ایران مصداق شجرهای است که ریشه در عمق خاک ندارد و به طوفانی نه چندان شدید فرو خواهد افتاد... دوران جلوهفروشی طاووس پیر غرب گذشته و آن شیفتگی جنونآمیز که ما را از تأمل و تفکر در خودمان بازمیداشت فرو نشسته است. عهد بشر با خدا تجدید گشته است و اگر تئاتر از مقتضیات این تجدید عهد تاریخی غفلت کند، سر از بستر این بیماری برنخواهد داشت و خواهد مرد و «اَمّا یَنفَعُ النّاسَ فَیَمکثُ فِی الاَرض.»
انتهای پیام/