آرزوی «محیط زیستی» بودن دولت


دو سال پیش که رئیس‌جمهور در نیویورک، در کنار پاپ در نشست سران توسعه پایدار در مجمع عمومی سازمان ملل متحد حضور یافت، خشونت علیه انسان و طبیعت را دو مشکل اصلی غرب آسیا معرفی کرد.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، دو سال پیش که رئیس‌جمهور در نیویورک، در کنار پاپ در نشست سران توسعه پایدار در مجمع عمومی سازمان ملل متحد حضور یافت، خشونت علیه انسان و طبیعت را دو مشکل اصلی غرب آسیا معرفی کرد.

 

اعلام این مواضع رسمی توسط رئیس یک دولت از تریبون سازمان ملل، که اعمال تحریم‌ها علیه اعضا را عامل گسترش فقر و گسترش فقر را باعث تشدید فشار بر زیست بوم طبیعی و تخریب سرزمین را موجب ناپایداری‌های محیطی و این ناپایداری‌ها را زمینه بروز تنش، خشونت، مهاجرت و در نهایت سست شدن بنیان‌های صلح جهانی، یعنی آرمان سازمان ملل متحد برشمرد، مسئولیت‌هایی را نیز متوجه گوینده خواهد کرد.

منصفانه نیست که انتظار داشته باشیم در ساختارهای بین‌المللی، یک دولت یا کشور به صورت واحد بتواند نظرات خود را تحمیل و نقش‌آفرینی کند، ولی پس از آن‌که جمهوری اسلامی ایران در کنار 200 کشور دیگر قرار می‌گیرد و منشورنامه‌ای را پذیرفته که در قالب 17بند قرار است تا سال 2030 میلادی مسیر توسعه دنیا را دگرگون سازد، شرایط متفاوت می‌شود.

از طرفی در پاسخ این پرسش که مفاد آن منشور تا چه میزان با منافع ملی ما همخوانی دارد، توسط کارشناسان مختلف بحث و تبادل نظر شده، اما از ابتدایی‌ترین نکات مثبت این اجماع جهانی، پذیرش فهرست موضوعاتی است که اغلب آنها جزو دغدغه‌های توسعه ملی ایران نیز محسوب می‌شود.

اکنون که نزدیک به چهار سال از استقرار دولت گذشته، میزان اهتمام دولت به اجرای همان «اهداف توسعه پایدار» شایان توجه است. اگرچه رئیس دولت در چند سخنرانی، ایجاد هرگونه مانع بر سر راه رفع مشکلات محیط زیستی را به ضرر جامعه دانسته، ولی متاسفانه این همگرایی در میان اعضای دولت و نیز سایر نهادهای اجرایی دیده نمی‌شود.

تردیدی نیست که توجه به اقتصاد کم‌کربن، همکاری با بخش خصوصی برای مقابله با اثرات تغییرات اقلیمی، کاهش شدت انرژی، کاهش یارانه‌های انرژی، کاهش انتشار آلاینده‌های مهم اتمسفر، ارتقای کارایی انرژی، بهبود کیفیت سوخت‌های مصرفی، افزایش سهم منابع انرژی‌های تجدیدپذیر، کنترل گرد و غبار، حمایت از فناوری‌های سازگار با محیط‌زیست و در یک کلام، حرکت به سوی حکمرانی مطلوب محیط زیستی در سپهر مدیریت کلان کشور مشاهده می‌شود، ولی نقطه عطف و مرکز پایش این عملیات مهم و حیاتی، به غایت ضعیف و زمینگیر است. با صراحتی گزنده باید گفت ساختار نحیف سازمان متولی محیط زیست کشور با بودجه‌ای که بیشتر به یک شوخی شبیه است، نه فقط توشه و توان مدیریت این مرکز فرماندهی را ندارد که حتی برای حفظ علایم حیاتی خود نیز با چالش‌های جدی روبه‌رو بوده و هست. البته معتقدم برخورد ابزاری و شعارگونه برخی از اهالی بهارستان چه در دوران تبلیغات انتخاباتی و چه در ایام تکیه بر صندلی مجلس شورای اسلامی نه‌تنها در بروز این وخامت بی تأثیر نبوده بلکه زمینه‌های تشدید آن را نیز فراهم کرده است.

در غیاب یک موج هوشمندانه، علمی و صادقانه برای تحقق سیاست‌های ابلاغی رهبر معظم انقلاب توسط همه نهادهای کشور، آرزوی داشتن یک دولت «محیط زیستی»، آرمانی دوست‌داشتنی، اما اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد.

کارشناس محیط زیست

انتهای پیام/