ژست هنری روشنفکرنماها؛ آفت تئاتر انقلاب


متأسفانه در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بغیر از مواردی استثنا، جریان تولیدات نمایشی تبدیل به جریانی یک‌طرفه شده و کمتر هنرمند تئاتر را می‌توان سراغ گرفت که دغدغه توجه به خواست و نیاز مخاطب را داشته و درصدد رفع آن در قالب تولیدات خود برآید.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، تئاتر را شاید بتوان مردمی‌ترین هنر که در ارتباط مستقیم با توده مردم است نامید؛ هنری که در این ارتباط بی‌واسطه بازتاب‌دهنده همه امور جاری و مناسبات بشری است که شاید در هنگام وقوع توجه عمیقی به مختصات و ساختار و ماهیت آن نشود و هنرمند تئاتر با پرداختی مجدد به آن از مناظر گوناگون، مخاطب خود را به غور و تفکر بیشتر در پدیده اجتماعی مطرح شده و یا هر آنچه که در عرصه عمل ابنای بشر به آن مرتکب شده‌اند فرامی‌خواند.

با ذکر این ویژگی یعنی روشنگری و اثر بیداری‌بخشی تئاتر، به‌حق می‌توان این هنر را از جمله یکی از مصادیق روشن و اصلی هنر انقلاب به عنوان پدیده‌ای که روشنگری و بیداری در ذات و باطن آن مستور است، قلمداد کرد. با وجود این قابلیت که در تئاتر وجود دارد اما پیرامون این مسئله که تا چه اندازه توانسته‌ایم از این ظرفیت در انتقال صحیح و مؤثر مفاهیم ارزشی و انقلابی به‌ویژه انقلاب اسلامی ایران در طول این نزدیک به چهار دهه استفاده کنیم، نکته‌ای است که نیاز به تأمل و درنگ بیشتری دارد و لذا در این راستا با کوروش زارعی، هنرمند بازیگر و کارگردان تئاتر و مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری گفت‌و‌گویی ترتیب داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

ـ نخستین نکته‌ای که در زمینه تئاتر با موضوع انقلاب و ارزش‌ها و ویژگی‌های آن باید مورد توجه قرار داد، چیست؟

مهم‌ترین رکن تئاتر انقلاب، مردم و مخاطبان آن هستند و لذا اینکه تا چه اندازه و با استفاده از چه زبان و شیوه مؤثری بتوانیم مفاهیم و پیام‌های مورد نظر خود را به مردم منتقل کنیم اصلی است که نباید در زمینه تولید تئاتر با موضوع و مضامین انقلابی آن را فراموش کنیم.

متأسفانه در طی سالیان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بغیر از مواردی معدود و استثنا، هنرمندان تئاتر از نهادی به نام مردم و مخاطب تئاتر به عنوان رکن اصلی اثر نمایشی که اصلاً و اساساً تئاتر با هر شیوه اجرایی و هر موضوع و محتوایی برای استفاده آنها تولید می‌شود غالباً غافل بوده‌اند و این مسئله موجب شده است که با کمال تأسف در کشور ما میان تئاتر به عنوان مردمی‌ترین هنر که در همه جای دنیا و در میان کشورهای صاحب تئاتر به عنوان یک اصل در تعالی و شکوفایی اجتماعی محسوب می‌شود با مردم فاصله و شکاف عمیقی ایجاد شود.

طی این سال‌ها با نگرشی غالباً یک‌طرفه از سوی هنرمندان تئاتر مبادرت به تولید آثار انبوهی در زمینه هنرهای نمایشی کردیم در حالی‌که غالب آنها به دلیل بیانی ثقیل و یا بیگانه‌ای که برای خود برگزیده بودند نتوانستند ارتباط مؤثری با توده مردم به عنوان جامعه هدف خود برقرار کنند و لذا سالن‌های نمایشی معمولاً محل تردد افرادی خاص که با قراردادهای تئاتری آشنا هستند و یا تئاتر پیشه و کسب و کار آنهاست شده است.

در این سال‌ها که داعیه پرداختن به تئاتر انقلابی و کارآمد و سازنده را داشته و داریم حتی سرمایه‌گذاری هدفمند و مؤثر در زمینه تئاتر کمدی به عنوان گونه‌ای از هنرهای نمایشی که مورد استقبال آحاد مردم است نیز نداشته‌ایم و نتیجه اینکه سطح این‌گونه تئاتری آنچنان تنزل پیدا کرده و سخیف شده است که باور و تلقی مردم جامعه از تئاتر کمدی چیزی مترادف با تئاتر آزاد و اصطلاحاً لاله‌زاری است که قطعاً نمی‌تواند مورد استفاده همه اقشار جامعه به دلیل حرکات نمایشی و به کار بردن الفاظی مغایر با عفت عمومی  که در آنها رایج است قرار گیرد در حالی‌که در بسیاری از کشورهای صاحب تئاتر، تئاتر کمدی یکی از گونه‌های نمایشی فاخر و قابل تأمل است که نجبا و اقشار بلندپایه از نقطه نظر مرتبه اجتماعی و فرهنگی اغلب مخاطبان آن هستند.

به هر ترتیب نتیجه این فضای فرهنگی حاکم در عرصه هنرهای نمایشی این می‌شود که با وجود افزایش سرانه فضاهای نمایشی به برکت حمایت از ایجاد تئاتر خصوصی اما همچنان سالن‌های تئاتر بغیر از ایام خاصی از سال آن گونه که باید و شاید مملو از تماشاگر نمی‌شوند؛ چرا که در مورد تئاتر جدی و درام، معمولاً مخاطبان رویداد تئاتری را چیزی جدا و بیگانه از خود می‌دانند و در مورد تئاتر کمدی نیز غالباً به دلیل کنش، رفتار و گفتار اشخاص چنین نمایش‌هایی که جنبه‌های بدآموزی و بی‌فرهنگی دارد؛ لذا به غیر از طیف خاصی، باقی افراد جامعه اوقاتی از زندگی خود را صرف تماشای چنین آثاری نمی‌کنند.

ـ تعریفی که از تئاتر انقلاب می‌توان ارائه کرد از نقطه نظر شما چیست؟

ابتدا باید به این نکته مهم توجه کرد که تئاتر هنری انسانی است پس هر آنچه که در آن مطرح می‌شود از آنجا که به مسائل و موضوعات انسانی می‌پردازد؛ لذا هنری است که ذاتاً بیانی ارزشی و مقدس را برای خود اختیار کرده است. از جمله مسائل دیگری که می‌توان آن را به عنوان ویژگی تئاتر برشمرد تعهدی است که این هنر در قبال تعالی و رسیدن به اهداف متعالی در زندگی ابنای بشر دارد که البته این امر در ذات و متن یک اثر تئاتری مستتر است و به‌شرط مواجهه مخاطب با یک اثر تئاتری به قدر و میزان درک و فهم خود می‌تواند از آن بهره‌مند شود اما در مورد تئاتر انقلاب باید به یک ویژگی منحصر بفرد دیگر نیز اشاره کرد و آن تعهدی است که در شخصیت فردی و هنری هنرمند تئاتر در مقام کارگردان و یا هر یک از عوامل اجرایی هنر نمایش وجود دارد که برخلاف جریانی که در تئاتر وارداتی غرب وجود دارد که یک نمایشگر را رها و آزاد در بیان، رفتار و کردار در طرح موضوعات گوناگون که شاید به مصلحت مخاطب نباشد می‌کند و در این زمینه تعهد هنرمند را قید و بندی دست و پاگیر به شمار آورده که خلاقیت و نوآوری را از هنرمند تئاتر می‌گیرد اما هنر تئاتر انقلاب و هنرمند آن خود را نسبت به تعالی و وصال مخاطب به پیشرفت و اهداف ارزشی دغدغه‌مند و مسئول دانسته و لذا در این زمینه از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کند.

هنرمند تئاتر انقلاب به بیان مصادیق و مفاهیم ارزشی و انسانی حساسیت زیادی قائل است و از هر کوششی در طرح هنرمندانه و خلاقانه این مفاهیم و مصادیق با اقتضائات و قراردادهای نمایشی فروگذار نمی‌کند.

ـ مهم‌ترین آفت در زمینه هنر انقلاب و تئاتر انقلابی را در چه می‌دانید؟

ضربه اصلی بر پیکره هنر انقلاب و به‌ویژه تئاتر انقلابی را ژست‌های برخی هنرمندان روشنفکرنما وارد می‌کنند؛ همان‌هایی که بدون در نظر گرفتن مقتضیات زمان و شرایط تولید و نیازها و ملزومات که در عرصه فرهنگی و هنری هر جامعه‌ای وجود دارد، انگ شعاری بودن، پرداخت سطحی و یا سفارشی را به هنر و تئاتر انقلاب می‌زنند؛ هنر و تئاتر انقلاب ابزاری است برای بیان یک ایدئولوژی و جهان‌بینی که در شرایط فعلی هم بر نظام حاکم جاری است و همه قاطبه مردم ایران به آن قائل هستند مضافاً بر اینکه هر سفارش و پرداختی شعاری نیز در عرصه هنر مطرود نیست، امری که در امریکا و هالیوود به عنوان سینمای مورد الگوی جهان و یا در عرصه برادوی به عنوان عرصه تئاتر حرفه‌ای امریکا که داعیه آزادی بیان و عقیده را دارد نیز اتفاق می‌افتد اما همان چیزی که قبلاً به آن اشاره شد؛ یعنی ژست‌های هنری عده‌ای روشنفکرنما کالای هنری غربی را با همین سبک و سیاق با «به به» و «چه چه» پذیرا هستند اما معادل آن را که در عرصه هنر ایران روی می‌دهد را پس می‌زنند. 

منبع:ایکنا

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه سایر رسانه‌ها