افقهای جدید در اجلاس سه جانبه ایران، روسیه و سوریه در مسکو
نشست سه جانبه مسکو به عنوان اجلاسی که نقش کلیدی در تعیین چشم انداز گامهای بعدی و غبارزدایی از فضای روانی جهانی و پیشبرد راهحلهای مسالمتآمیز را دارد افقهای جدیدی خواهد گشود.
به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، پرونده سوریه از 4 آوریل به بعد با تکانه سنگینی روبرو شده است، این تکانه از آثار و پیامدهایی برخوردار است که خبر از نقطه عطفی، از سلسله اهداف و رویکردهای متنوع درعرصه بینالمللی و منطقهای که در حال شکل گیری است، میدهد.
برای شناخت صحیحتر این تکانه و چگونگی شکل گیری عناصر اصلی تشکیل دهنده و اهداف واقعی آن و آنچه من آن را کارکرد اصلی پمپاژ روانی این تکانه مینامم، در اینجا توجهتان را به چگونگی شکل گیری ناگهانی و به نکات مهم کارکردهای آن، جلب میکنم:
این تکانه بعد از اینکه روسیه، ایران و دولت سوریه با خلق دستاوردهای جدید بعد از رخدادهای حلب، موازنه را در سطح چشمگیری نه تنها در سوریه بلکه از خلال آثار آن در سطح موقعیت بینالمللی، جایگاه روسیه را به موقعیت برتر و ممتازی نائل کرده است، طراحی و مدیریت شد.
مدیریت اصلی این تکانه جدید را در سطح محتوایی انگلیسیها و باصدور فرمان ترامپ به شعیرات که با سلسله سفرهای خانم ترزامی به واشنگتن و عربستان (یکبار بازاریابی و دیگری دریافت حق العمل کاری) را به عهده داشته است و شرکای دیگر هرکدام در این میان نقش تامینی در تبلور منابع مالی، رسانهای و روانی، این طراحی سیاسی و اجرای منسجمتر و هماهنگ در روی صحنه آن، شامل عربستان سعودی در قالب سفر پر سخاوت محمد سلمان به واشنگتن و دیدار پر تشریفات و پرمایه او با ترامپ، همچنین فعالیت فشرده اسرائیل با به کارگیری لابی موثر خود، به اضافه ترکیه با رویکردهای فرصت طلبانه و بهرهگیری از ظرفیتهای میدانی و متصل به عوامل اجرایی معارضین را میتوان از جمله عوامل کمک کننده برای شکلگیری این تکانه با امواج روانی جدید و شکننده برشمرد.
بلافاصله در 4 آوریل وقتی سوت عملیات تکانه جدید نواخته شد و به یکباره همه متحدین قبلی در پرونده سوریه بدون توجه به آثار حقوقی ماهیت سناریوی ساختگی این تکانه که جرقه آن به اسم حمله شیمیایی دولت سوریه به خان شیخون زده شد و اتحادیه اروپا و جی 7 را یک صدا پشت این اقدام خلق الساعه سازماندهی کرده و بوقهای رسانهای و روانی آنها یکصدا تغییر آهنگ دادند و همه پیکانهای زهرآگین خود را به سمت بشار، روسیه و متحدین آنها در منطقه با یک ضرب آهنگ مشترک هدفگیری کردند.
از جمله نکات شگفت انگیز این روند دو روز قبل از این تکانه بود که خانم هیلی و آقای تیلرسون در یک اظهارات شفاف با تاکید بر اینکه در پرونده سوریه موضوع بشار اسد دیگر در دستور کار نیست را با صراحت تمام بیان کرد، ولیکن بلافاصله بعد از سناریوی حمله شیمیایی به خانشیخون لحن و لهجه آمریکاییها در یک منحنی کاملاً معکوس با تمرکز برخلق موج روانی جدیدی و با طرح موضوع برکناری بشار و تعابیر زننده (همچون حیوان نامیدن) برای وی خط و نشان کشیدند. در واقع، زمینهسازی برای تغییر معادله موازنه جاری در سوریه به نفع محور آمریکا و غرب و متحدین عرب خود را با حمله ناگهانی 59 موشک کروز به پایگاه الشعیرات استارت زدند.
روسها که برای دستاوردهای خود در پرونده سوریه با هزینه پردازیهای بسیار زیادی در تمامی عرصههای نظامی، انسانی، مالی و راهبردی داشتهاند، به هیچ وجه حاضر نیستند دستاوردهای مسکو و متحدین مسلط بر صحنه و ریشه دار خود را به سادگی از دست بدهند و خیلی بعید است با یک چنین تکانه تصنعی و امواج روانی و سیاسی عقب نشینی کنند.
روسها با شکل گیری نشست سه جانبه وزرای خارجه در مسکو بلافاصله بعد از سفر تیلرسون، جواب معقولی به شانتاژهای آمریکاییها و متحدین غربی و عربی آنها داده و میدهند و در واقع با برگزاری نشست سه جانبه کشور درصدد برگرداندن شرایط به ما قبل 4 آوریل، مدار اصلی و دستاوردهای سیاسی پروسه آستانه و ژنو هستند و حاضرند دو گام همزمان را بر پرونده سوریه بیافزایند:
گام اول افزودن پیوست اضافی به پروسههای آستانه و ژنو را که فرایند گروه حقیقتیاب بیطرف در چارچوب خلع سلاح موادشیمیایی در لاهه با آغاز جدی تحقیقات حقیقتیاب برای کشف حقایق حمله شیمیایی خان شیخون بوده است.
گام دوم تفاهم روسها و آمریکاییها برای شروع مرحله جدیدی از گشودن گفتوگوهای موضوعی در پروندههای مختلف بین مسکو و واشنگتن است.
بنابراین نشست سه جانبه روسیه، ایران و سوریه در مسکو به عنوان اجلاسی که نقش کلیدی در تعیین چشم انداز گامهای بعدی و غبارزدایی از فضای روانی جهانی و تحکیم گامهای منسجم در حفظ پایداری در دفاع از حاکمیت ملی و چگونگی مقابله با مانع تراشیهای کنشگران منطقهای و گروههای وابسته تکفیری و تروریستی، همچنین ایجاد سازوکارهای مناسب برای تقویت پروسه سیاسی به منظور پیشبرد راهحلهای مسالمت آمیز را در دستور کارخواهند داشت، افقهای جدیدی را خواهد گشود.
از جمله گامهای دیگری که در این مرحله ضرورت فوقالعادهای دارد، اتخاذ راهبردی فعال در خصوص ضرورت تسریع در انجام اقدامات کمیته حقیقتیاب بیطرف در عرصه سیاسی و رسانهای بوده که دقیقاً میتواند شفافسازی بیشتری را در پرونده سوریه متبلور سازد، در واقع پیچ جدید و یا مشت افسانهسازی حمله شیمیایی خان شیخون را باز کند و جریان بیاعتبارسازی، حمله ناگهانی ناشی از تصمیم ترامپ و مخاطرهآمیزی که اگر رها شود، رویه و عادت بدی را درعرصه بینالملل تحت عنوان آن -آنچه را که ترامپ به صورت غیرقابل پیش بینی و ناگهانی خوشش آمده، آنهم بهگونهای که این امور را با القائات عاطفی کوشنر و ایوانکا و تاثیرات کارشناساسانه تیم خاورمیانهشناس مک مستروماتیس و پمپئو به ترامپ روان پریش القاء سازند- و خارج از اجماع و روندهای حقوقی بینالمللی (بدتر از دوره بوش پسر که حداقل از یک رویکرد اجماع و ائتلاف سازی برخورداربوده) را پیگذاری میکند.
قطعاً اگر این رویکرد ساختگی با توبیخ و سرزنش فراگیر مواجه نشود، آن هم با بهرهگیری از روشنگری گسترده مجامع بینالمللی و تلاش در هر تریبون رسانهای و اصرار بر دریافت نتایج کمیته حقیقت یاب بیطرف، همچنین با حضور همه کنشگران فعال بینالمللی و منطقهای توام نشود، رویه بسیار خطرناکی را ترامپ خود شیفته تثبیت خواهد کرد و زمینهساز اقدامات هرزهگرایانه و انفرادی ترامپ را برای هر نوع گستاخی بیشتر را فراهم میسازد، لذا توصیه میشود در چارچوب یک اقدام مشترک با سازماندهی هسته فعالی از کشورهای روسیه، چین، هند، آفریقای جنوبی، الجزایر و برزیل، با بهرهگیری از ظرفیت تمامی سازمانها و اتحادهای بینالمللی، موضوع کمیته حقیقتیاب بیطرف و به طور مجدانهای پیگیری شود.
موضعگیریهای سرسختانه مقامات روس با تیلرسون در سفر به مسکو در قبال بیاعتنایی به موج روانی علیه شخص بشار، ائتلاف و متحدین روسیه در منطقه نشانگر آن است که مسکو از ناحیه دستاوردهای روسیه و متحدین نباید آسیبپذیر شود و باید با آرامش روحی و تعمق دوراندیشانهای عمل کنند، چراکه هرگونه تضعیف این برگه توان چانهزنی روسها را در اوراق بحران اوکراین، رفع تحریمها و در بسیاری از موضوعات جهانی به شدت تضعیف خواهد ساخت.
بررسی این مورد که ترامپ نباید احساس کند که باب حملات ناگهانی، غافلگیرانه و سریع او به سوریه بهایی ناچیز داشته و یا به راحتی میشود از کنار اینگونه رخدادها گذشت، میبایست به دقت در ائتلاف روسیه، ایران، بشار اسد و حزب الله مورد مطالعه ذره بینی قرار گیرد و پیامهای موثر متقابل آن بررسی شود.
یادداشت: اکبر قاسمی، سفیر سابق ایران در اوکراین و مصر
انتهای پیام/