تنش در شبه‌جزیره کره و سناریو‌های پیش روی بازیگران


برنامه‌های بلندمدت آمریکا برای منطقه شرق آسیا باید با حل چند موضوع در این منطقه تحقق بپذیرد. به عبارتی دیگر چند چالش عمده بر سر راه حضور موثر واشنگتن در شرق آسیا و اقیانوس آرام وجود دارد که باید برای آن چاره‌اندیشی مناسب شود.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، برنامه‌های بلندمدت آمریکا برای منطقه شرق آسیا باید با حل چند موضوع در این منطقه تحقق بپذیرد. به عبارتی دیگر چند چالش عمده بر سر راه حضور موثر واشنگتن در شرق آسیا و اقیانوس آرام وجود دارد که باید برای آن چاره‌اندیشی مناسب شود.

علت عمده توجه پررنگ آمریکا به شرق آسیا به این دلیل است که تحلیلی در فضای سیاسی واشنگتن بویژه دولت آن مطرح شده مبنی بر این‌که منافع سرشار این کشور در خاورمیانه روبه افول نهاده و هزینه‌های آمریکا در این منطقه با منافع کسب شده هم‌ترازی نخواهد داشت و منطقه شرق آسیا و اقیانوس آرام از لحاظ تامین منافع ملی آمریکا در اولویت قرار گرفته است. همان‌طور که پیشتر اشاره شد دو چالش عمده در این منطقه پیش روی واشنگتن قرار دارد. اول، کشور چین است. در رابطه با نحوه برخورد با این کشور قدرتمند اقتصادی، دو نظر در سیاست خارجی آمریکا مطرح بوده است که هیچ‌یک از آنها تاکنون نتواسته‌اند به‌عنوان یک سیاست برتر استقرار یافته و تداوم پیدا کند. 1ـ این نظریه معتقد است که آمریکا با چین در شرق آسیا باید به‌عنوان یک شریک وارد عمل و پکن هم از مزایای حضور واشنگتن بهره‌مند شود. طرفداران این نظریه بیشتر از حزب جمهوریخواه هستند. 2ـ نظریه دیگر که بیشتر در میان دموکرات‌ها هواخواه دارد، معتقد است که چین یک رقیب راهبردی آمریکا در منطقه شرق آسیا مطرح است.

جمهوریخواهان از دوران ریاست جمهوری ریچارد نیکسون با چین رابطه را آغاز کردند. اما آقای ترامپ البته مقداری با دیدگاه جمهوریخواهان در زمینه ارتباط با چین اختلاف دارد. دومین چالش آمریکا در منطقه، موضوع کره‌شمالی است. اگر ترامپ قادر باشد با استفاده از چین مساله کره‌شمالی را به‌طور مسالمت‌آمیز حل کند،‌ برگشتی به نظر سنتی جمهوریخواهان محسوب می‌شود. اخیرا رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرده است که اگر چین در رابطه با حل موضوع کره‌شمالی با ما همکاری کند، ما حاضر هستیم از اختلاف تراز تجاری میان دو کشور چشم‌پوشی کرده و امتیازاتی را برای پکن در نظر بگیریم. از سوی دیگر چین هم برای پیشبرد اهداف راهبردی خود بخصوص در زمینه رابطه با آمریکا از اهرم کره‌شمالی استفاده می‌کند و این موضوعی است که سوءظن مقامات واشنگتن را برانگیخته است.در این موقعیت، متغیر دیگری هم وجود دارد به نام کره‌شمالی که از سابقه تنش دو یا سه دهه‌ای با آمریکا برخوردار است که علی‌رغم مذاکرات متعدد از جمله گفت‌وگوهای طولانی شش جانبه اما تاکنون موفقیتی حاصل نشده است. این در حالی است که کره‌شمالی پیشتر هم سابقه رویارویی داشته و درگیری‌های مختصر نظامی بین دو کره را شاهد بودیم که سریعا با حضور چین و روسیه متوقف شد. اما اکنون شاهد اوضاع پر تنش و خطرناک هستیم که البته استرالیا و ژاپن از یک سو و چین و روسیه از سوی دیگر تمام تلاش خود را برای جلوگیری از شروع جنگی خانمان‌سوز به‌کار می‌گیرند و در عین حال تلاش دارند تا کره‌شمالی را متقاعد کنند که از رفتارهای تحریک‌آمیز خودداری کند. البته در این میان کره‌شمالی هم تمام سختی‌ها را پذیرفته و خواسته‌هایی دارد از جمله این‌که آمریکا و کشورهای هم‌پیمان او، حضور نظامی خود را در منطقه کاهش داده و حقوق کره‌شمالی را به رسمیت بشناسند. در پایان باید متذکر شد که چین به‌عنوان متغیری موثر و با نفوذ تمام تلاش خود را برای حل مساله مصروف می‌دارد. سیاست این کشور در مرحله اول بر این نقطه تمرکز یافته که تنش ایجاد شده را با گفت‌وگو‌های سیاسی حل و فصل کند. در مرحله دوم با شکست مذاکرات و شروع جنگ سعی کند که این جنگ شروع‌یافته خیلی سریع پایان یابد و در مرحله سوم اگر آمریکا تمایل داشته باشد به منافع چین ضربه بنیادین وارد و از خط قرمز‌های پکن از جمله در موضوع تایوان عبور کند، چین به نفع کره‌شمالی به تقابل با واشنگتن می‌پردازد که در این میان روسیه هم به‌عنوان کشوری صاحب نفوذ در این رابطه اقدام به کنش خواهد کرد.

سفیر سابق ایران در چین

انتهای پیام/