ظل‌السلطان؛ تخریب‌گر قجری/جهانگردی که به چشم خود تخریب جهان‌نما را دید


حوالی چهارباغ چیزی بین کش و قوس سنت و مدرنیته، خیابانی که در هر فصلی که در آن قدم بزنید افسونت می‌کند، تاریخ به هر عابری سلام می‌کند؛ کاه‌گل‌ها و پله‌های باقی مانده‌ای که سال‌ها در زیر خاک مدفون بود رخ نشان می‌دهد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، حوالی چهارباغ چیزی بین کش و قوس سنت و مدرنیته، خیابانی که در هر فصلی که در آن قدم بزنید افسونت می‌کند، تاریخ به هر عابری سلام می‌کند؛ کاه‌گل‌ها و پله‌های باقی مانده‌ای که سال‌ها در زیر خاک مدفون بود رخ نشان می‌دهد.

اینجا درست مقابل ارگ جهان‌نما به تاریخ احترام گذاشته شد و با نگهداری بنای باقی مانده‌ کاخ جهان‌نمای مدفون در دل خاک نخستین سایت موزه ایران رخی نشان داد.

بقایای اندکی از کاخ باشکوه جهان نما باقی مانده است؛ انگار ته مانده، ریشه و تارهای تاریخ در لابلای سنگ و خاک، سر به آسمان هم نمی‌‌تواند ببرد، قامتی که سال‌های پیش سر به زمین فرو برده بود حالا سر از خاک برآورده و به عابران سلامی دوباره می‌کند.

بنایی که در حفاری مترو کشف شد و حالا با همکاری میراث فرهنگی و شهرداری تبدیل به سایت موزه شد و توانست عنوان نخستین سایت موزه کشور را از آن خود کند.

مشاور علی شهردار با اشاره به رویکردهای شهرداری اصفهان در این زمینه گفت: پس از فصل نخست عملیات کاوش باستان‌شناسی، بنا به نظر پژوهشکده باستان‌شناسی کشور مبنی بر احتمال وجود پایه‌های کاخ جهان‌نمای تخریب‌شده توسط ظل‌السلطان در خارج از محدوده ایستگاه امام حسین(ع)، به منظور حفظ و احیای میراث فرهنگی مقرر شد محدوده باستان‌شناسی گسترش یابد.

وی ادامه داد: با درخواست میراث فرهنگی، اگرچه پایه‌های کاخ جهان‌نما در خارج از ایستگاه مترو قرار داشتند اما با این حال، هزینه حفظ و احیای آن به عنوان یک سایت‌موزه شهری توسط شهرداری پرداخت شد.

همچنین مدیرکل میراث‌فرهنگی گردشگری و صنایع دستی اصفهان  در این باره به تسنیم گفت:  این پروژه با زنده‌سازی طبق نقشه‌ها، تصاویر و مستندات بازسازی می‌شود و ارزش تاریخی خود را همچنان حفظ می‌کند.

وی افزود: بناهای تاریخی برای ما ارزشمند هستند و برای حفظ و نگهداری آن ها به عنوان یک میراث ماندگار تمامی تلاش خود را می‌کنیم.

ظل‌السلطان، تخریب‌گر قجری

عمارت جهان‌نما که روزگاری توسط حاکمی بی‌هنر و مخرب با خاک یکسان شد روزگاری شکوه و جلال و جبروت خودش را داشته ‌منتها به دستور این حاکم محکوم به مرگ شد و تمام هستی‌اش همین پایه‌های باقی مانده در دل خاک است. اگر چه ظل‌السلطان قجری حاکم ظالم اصفهان تنها این کاخ شکوهمند را تخریب نکرد و سایر عمارت‌های دیگر را نیز در زمین مدفون ساخت تا به گمان خود بلکه درس عبرتی برای دیگران باشد!

روایت تخریب کاخ باشکوه جهان‌نما در تمامی کتاب‌ها و سفرنامه‌ها به ثبت رسیده است، کاخی که  در زمان «شاه عباس صفوی» ساخته شد و از بالای آن چهارباغ تا کوه صفه به راحتی دیده می‌شد، چون با این وسعت دید داشته آن را «جهان‌نما» نامیدند.

 کاخ «جهان‌نما» که به فاصله‌ یک دوره‌ی تاریخی از صفویه تا قاجار ساخته و مورد استفاده بود اما «ظل السلطان» قاجاری با این ادعا که برخی افراد از آن برج، کاخ «هشت‌بهشت» مکان اسکان خواهرش «بانو عظما» را دید می‌زدند، تخریبش کرد.

ظل السلطان در تاریخ از 2 جهت شناخته شد یکی به دلیل ظلم‌های فراوانی که می کرد و دیگری تخریب بناها و آثار تاریخی دوران صفوی بود در واقع وی در عصر زمامداری ناصرالدین شاه یکی از ظالم ترین حاکمان عصر قاجار بود که برخی بازماندن او از تخت سلطنت را دلیل آن همه خشم و جنون می‌دانند.

جهانگردی که به چشم خود تخریب جهان نما را دید

علیرضا جعفری زند کارشناس میراث فرهنگی در مورد روایت‌های نقل شده مورد این باستان‌شناس با اشاره به توضیحات سفرنامه‌ی «دیولافوا» درباره‌ی کاخ جهان‌نما در اصفهان گفت:‌ این جهانگرد که در فاصله‌ی سال‌های 1881 تا 1884 میلادی در ایران بود، در سفرنامه‌ خود درباره این کاخ آورده است: آن یک عمارت تفریحی و خارج از دولت‌خانه‌ صفوی قرار داشته است. همچنین در مسیر مستقیم عمارت، نخست چهارباغ سپس «جهان‌نما» و بعد از آن سی‌وسه پل و در نهایت چهارباغ بالای کنونی تا باغ هزار جریب بود که انتهای آن به بن‌بست ختم می‌شد.

این کارشناس بیان کرد:‌ براساس سفرنامه‌ی «دیولافوا» از سال 1884 میلادی به بعد، تخریب کاخ‌های اصفهان یکی پس از دیگری به وسیله «ظل‌السلطان» آغاز شدند و باغ دولت خانه که پشت عمارت عالی قاپو در میدان نقش‌جهان قرار داشت نیز یکی از آن کاخ‌ها بود. او نوشته است که در آن زمان به چشم خود تخریب تدریجی کاخ جهان‌نما را دیدم.

همچنین جهانگرد دیگری که چهارباغ زمان شاه عباس را دیده بود و در دوران ظل السلطان نیز این خیابان را می‌بیند گزارش می‌دهد که: دیگر از جلال و جبروت خیابان  چهارباغ که با خیابان‌های پاریس رقابت می‌کرد اثری نیست و چنارهای چند صد ساله را بریده‌اند و به‌جای آن خیار و گرمک کاشته‌اند. سردر باغ‌های چهارباغ را تخریب کرده‌اند و سنگ‌های کناره جدول‌های جوی آب روان را برده‌اند.

در واقع سال 1317-1318 اوج دیوانگی این شاهزاده قاجار بود چنان که عمارت بی‌نظیر کاخ آیینه خانه و هفت دست و عمارت نمکدان را که دقیقا روبروی پل جویی بود و تا کارخانه وطن سابق ادامه داشت و محل استقبال رسمی از مهمانان خارجی بود را با خاک یکسان کرد.

از تخریب‌گری ظل‌السلطان ظالم و سایت موزه‌ای که از آن تخریب باقی مانده که بگذریم؛ اما از بعضی سرگذشت‌ها نمی توان درس گرفت حتی به یاد آوردنشان هم بغض تاریخی به همراه دارد شاید به آن‌ها به جای سرگذشت باید گفت " درگذشت" درگذشتی که برود و باز نیاید......

گزارش از نگین فروغی

انتهای پیام/