شرق پرسروصدا، غرب سوت و کور


جلوگاه شرق یا همان پانورامای کشورهای آسیایی و اسلامی را می‌توان یکی از بخش‌های هیجان‌انگیز جشنواره ۳۵ فجر دانست، جایی برای کشف کردن شرقی که به قول اداورد سعید، غربی‌ها اختراعش کردند.

باشگاه خبرنگاران پویا - احسان زیورعالم

تجربه دیدن فیلم‌های از شرق آسیا، فرصت مغتنمی است در جشنواره جهانی فجر. اصولاً تلویزیون به عنوان جریان عمده و رسمی اکران فیلم‌های غیرایرانی تمرکزش بر فیلم‌های اروپایی - عمدتاً از انگلستان، فرانسه و آلمان - یا محصولات هالیوودی است. به ندرت شانس و اقبال رسانه ملی معطوف به  سینمای شرق می‌شود؛ مگر آنکه تور واحد برون‌مرزی اثری از سینمای هنگ‌کنگ را شکار کند که القصه در گیرودار همان فرمول‌های هالیوودی است.

از این رو «جلوگاه شرق» محفلی برای تماشای کارنامه یک ساله سینمای شرق آسیا، جایی که قرابت‌های فرهنگیش به مراتب بیشتر از جامعه غرب اروپا یا آمریکای شمالی است. البته باید گفت علاوه بر بخش «جلوگاه شرق» آثار شرقی در بخش‌های دیگر جشنواره از جمله «سایه‌های وحشت» نیز اکران‌هایی داشتند. با این همه جشنواره فجر محلی برای مطالعه جریان یک ساله (2016) شرق آسیا در حوزه سینماست. آثاری چون «تور» از کیم کی دوک به عنوان شناخته شده‌ترین شخصیت حاضر در جشنواره می‌تواند نقطه روشنی در جدول باشد. حضور جمع کثیری از آثار کره‌ای این فرصت را به وجود آورده است مخاطب بتواند در یک سیر مطالعاتی به ژانرشناسی سینمای کنونی کره دست یابد.

با این حال اگر سینمای کره با تنوع فوق العاده‌اش از سینمای تاریخی تا وحشت میهمان جشنواره ایرانی است، درباره کشوری چون ژاپن و هند چنین رویکردی وجود ندارد. برای مثال از سینمای هند فیلم «پیهو» با حضور شخص کارگردان در جشنواره اکران شد. شخص کارگردان با ادعای تأثیرپذیریش از فیلمسازان ایرانی به ویژه مجید مجیدی، اثری را به مخاطب عرضه کرد که به هیچ عنوان به انگاره‌های مخاطب ایرانی از سینمای هند قرابتی نداشت. در نتیجه مخاطب با نوع تازه‌ای از جریان سینمایی در هند آشنا می‌شود؛ ولی این شناخت ناقص می‌ماند. مانع آن است که گونه‌های دیگری برای تحلیل سینمای ضدبالیوودی وجود ندارد. المان‌ها و تکثر آرای هنرمند هندی را عرضه نمی‌کند. با اینکه «پیهو» فیلم قابل‌ستایشی است؛ اما ملاکی برای قیاس از جنس هم‌میهنانش ندارد.

درباره سینمای ژاپن نیز این مسئله صادق است. Shomin-geki ،Gendai-geki ،Jidaigeki،‌ Samurai cinema و Gokudō تنها بخشی از سینمای ژانری ژاپن به حساب می‌آیند. چیزی همانند سینمای آمریکا که به شدت درگیر ژانر و حضور گونه‌های مختلف سینمایی در بستر برنامه‌های یک‌ساله سینمای خود است. با این حال جای گونه‌های متعدد سینمای ژاپن در این جشنواره خالی است. این در حالی است که سینمای ژاپن همواره بخشی از علاقه فیلمسازان و فیلم‌دوستان ایرانی بوده است. سینمای هر دو کشور تعاملاتی داشته و شاید حضور عباس کیارستمی در ژاپن و تولید «مثل یک عشق» نمونه برتر این مبادله فرهنگی است.

اما از سوی دیگر باید گفت تنوع کشور در این بخش بسیار خارق العاده است. حضور کشورهای آسیای مرکزی یا مغولستان - که دنیای ناشناخته‌ای برای اهالی ایران به حساب می‌آید - اتفاق مبارکی است. شاید چنین رویه‌ای بتواند فرصتی را فراهم کند تا جشنواره فجر به نقطه عطف آثار آسیایی بدل شود. در فضایی که رقابت میان کشورهای آسیایی در معرفی جشنواره‌های خود شدید است، تقویت این بخش کمک شایانی به تفوق ایران و تسلطش بر سینمای آسیا و در نهایت بازار خواهد گذشت. از این گذشته ایران موقعیت خوبی در جذب آثار آفریقایی نیز دارد، قاره‌ کماکان ناشناخته‌ای که نقش کمرنگی در جشنواره فجر داشته است. این منهای احاطه ایران بر سینمای هنری عرب و ترکیه و قفقاز است.

جلوگاه شرق می‌تواند بدل به محفل تنوع و تکثر نگاه آسیایی باشد. در حالی که در غرب تقابل دوتایی دین و بی‌دین - و این اواخر با مسلمانان و علیه مسلمانان - وجود دارد که همگی در پرتو مسیحیت تجلی پیدا می‌کند، آسیا مجموعه ادیانی است که هر یک در پرتو خود فضای مختص به خود را خلق می‌کند. شاید فیلم ژاپنی/آلمانی «دوری از فوکوشیما» نمونه بسیار خوبی از این تقابل و تفاوت باشد که در ایام جشنواره چندین بار اکران شد و از آثار دیده شده جشنواره 35 به حساب می‌آید.

اگر ادوارد سعید در کتاب شرق‌شناسی گفته است غربی‌ها شرق را کشف نکردند؛ بلکه اختراع کردند، جلوگاه شرق محل خوبی برای اثبات این مدعاست. مدعایی که بارها در فیلم‌های مشترک شرق و غرب بدان اعتراف می‌شود.

انتهای پیام/