چه کسی شایسته ریاست جمهوری است؟
یک تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی به بررسی شاخصه مدیر و مدبر بودن کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری پرداخته است.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، این خبرگزاری در سلسله یادداشتهای به قلم علی شعبانی کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی به شرایط افرادی که در عرصه انتخابات ریاستجمهوری حضور پیدا کردهاند می پردازد که در قسمت سوم این سلسله یادداشتها به شرایط مدیر و مدبر بودن رئیسجمهور پرداخته شده است که این یادداشت به شرح زیر است:
دریچه
حدود بیست روز دیگر ملت بزرگ و انقلابی ایران حماسه دیگری خلق کرده و سکان مسئولیت اجرایی کشور را به کاندیدای مورد نظر خود خواهند داد . هر کدام از ما با هر سلیقه و گرایش و دیدگاهی نسبت به رأی که به صندوق انتخابات میاندازیم، مانند سایر اعمال خود در پیشگاه الهی مسئول بوده و اگر کسی را بدون داشتن شرایط انتخاب کنیم و برای نظام هزینههایی ایجاد نماید در محضر حضرت حق و در قبال شهیدان و خانواده معظم آنها و در محضر همه کسانی که در طول تاریخ برای تحقق نظام اسلامی تلاش کردند، باید پاسخگو باشیم. باید بدانیم که انتخاب رئیس جمهور نه تنها سرنوشت نظام اسلامی را در چهار سال آینده تعیین میکند، بلکه تأثیر سیاستها و اقدامات آن میتواند سالیان بیشتری دامنگیر نظام باشد.
یاد آوری قسمت اول و دوم:
در دو یادداشت قبلی با عنوان "چه کسی شایسته ریاست جمهوری است به شأن و جایگاه و اختیارات ریاست جمهور در نظام جمهوری اسلامی پرداخته و با اثبات اهمیت این مسئولیت خطیر بر ضرورت توجه به شرایط ریاست جمهوری و آنچه در قانون اساسی در این باره آمده، پرداختیم و اشاره کردیم که بر اساس اصل 115 و 121 قانون اساسی کسی می تواند رئیس جمهوری شود که 18 شرط را داشته باشد
+خبرمرتبط: چه کسی شایسته ریاستجمهوری است؟
در ادامه یادداشت مزبور به توصیف یکی از شرایط هجده گانه (یعنی عنصر تقوا) به عنوان اصلیترین شرط پرداختیم چرا که قرآن نیز تعهد را مقدم بر تخصص و توانمندی
بیان نموده و در آیات مختلف تزکیه را مقدم شمرده است و گفتیم که رئیس جمهور بر اساس اصل 115 قانون اساسی باید فردی باشد که ویژگیهای متقین (در قرآن 12 مورد و در نهج البلاغه 40 ویژگی ) را داشته باشد و در یاد داشت دوم به شرط مذهبی بودن رئیس جمهور و ابعاد و مستندات آن اشاراتی داشتیم .
اما در این یادداشت به تشریح یکی دیگر از شرایط مهم رئیس جمهور (مدیر و مدبر بودن) که در قانون اساسی بر آن تصریح شده می پردازیم :
مدیر و مدبر بودن
در قانون اساسی تصریح شده فردی که داوطلب ریاست جمهوری است باید " مدیر و مدبّر"باشد . البته بدیهی است که اقتضای پذیرش هر نوع مسئولیتی در هر نظام حکومتی داشتن مدیریت و تدبیر در امور است اما برای منصب رئیس جمهوری این موضوع فراتر از اداره یک سازمان و یا وزارتخانه و ... است و سابقه مدیریت در یک دستگاه اجرایی اثبات کننده توانمندی فرد برای اداره یک کشور پهناور با جمعیتی بالغ بر80میلیون نفر که از این حیث در بین حدود 200 کشور در رتبه هجدم جهان (بالاتر از فرانسه و ایتالیا و کانادا و انگلیس و اسپانیا) قرار دارد، نیست. فردی که میخواهد بر دومین کشور پهناور خاورمیانه و هجدهمین کشور پهناور جهان مدیریت نماید و فردی که میخواهد مدیریت اجرایی بر بیست و ششمین کشور جهان از تظر تولید ناخالص داخلی را عهده دار گردد ، قطعاً قابل قیاس با اداره یک مدیر سازمان و ... نیست و تبختر یک داوطلب به تحصیل در فلان دانشگاه (در مناظره 96/2/8) و یا خرامیدن به اینکه من حقوقدان هستم! فضلی برای اثبات توانمندی مدیریتی نیست چنانچه معاون او در جلسهای اذعان میکند که کار دولت را او مدیریت می کند (اگر چه بعداً این خبر را تکذیب کرد) و عملکرد آقای حقوقدان در این چند سال نیز این ادعای معاونش را ثابت کرد.
توانمندیهای مدیریتی یکی از موضوعاتی است که در فرمایشات مقام معظم رهبری در مورد شرایط رئیس جمهور به دفعات مورد تأکید قرار گرفته است . معظم له در تاریخ 1391/10/19 فرمودند: آن کسانی که وارد میدان میشوند ، باید کسانی باشند که در خود توانایی کشیدن این بار را بیابند. ویا در تاریخ 92/2/7 فرمودند: آن کسانی که داوطلب شده اند، اشتباه نکنند؛ بدانند مدیریت اجرایی کشور یعنی چه؟ نه در ارزیابی نیازی که کشور به یک قدرت اجرایی دارد، اشتباه کنند و نه در ارزیابی خودشان اشتباه کنند. امام خامنهای در شانزدهم اردیبهشت ماه سال 92 نیز صفات رئیس جمهور را شامل کاری بودن، مردمی، مقاوم، ارزشی، با تدبیر و ...بر میشمرند .
البته بدیهی است که مرجع تشخیص این توانمندی در ابتدا خودِ داوطلبان هستند (اِنَّ الْاِنْسانَ عَلی نَفْسِهِ بَصیرَ ةٌ) آنگاه این شورای محترم نگهبان است که بر اساس بند نهم از اصل 110 قانون اساسی، وجود این شرط را در داوطلب احراز نماید و طبعاً، در اینجا نمیتوان اصل را بر برائت گذاشت و اعلام نمود چون فلانی مدیر فلان وزارتخانه و یا نهاد بوده، پس توانایی مدیریت بر کشور را نیز دارا میباشد .
امیرالمؤمنین علی علیه السلام در خطبه 173 نهج البلاغه یک از ویژگیهای زمامدار اسلامی را توامندی او بر مشمرند و میفرمایند : «سزاوارترین اشخاص برای خلافت کسی است که در تحقق حکومت نیرومندتر و آگاهی از فرمان خدا داناتر باشد»
توانمندی مدیریتی از جمله شرایطی است که قرآن کریم نیز بر وجود آن در زمامدار تأکید دارد . در سوره بقره آیه 124 در پاسخ به کسانی که به انتخاب طالوت به عنوان فرمانروا ابهام داشتند دو صفت را دلیل این انتخاب بیان میفرماید :علم و توانایی (وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ). قرآن مجید در داستان مرتبط با حضرت موسی (ع) و دختران شعیب نیز دو دلیل را به نقل از دختر شعیب برای استخدام حضرت موسی (علی نبینا و آله و علیه اسلام) مطرح میفرمایند که قوی بودن و امانتداری است.
مدیر واقعی از نظر قرآن
مروری بر آیات قران مشخص مینماید که مدیر واقعی کسی است که حدّاقل دارای این صفات و ویژگیها باشد :
1- حسن خلق : تشریح سرنوشت قوم لوط ، هود ، صالح و ... در قران و نهایتا ً اتصاف پیامبر خاتم ص به خلق عظیم (سوره مبارکه قلم آیه :4 وَإِنَّکَ لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظیمٍ و تو اخلاق عظیم و برجستهای داری!) جایگاه ویژهای به اخلاق در مدیریت میدهد. اما این سؤال مطرح است که آیا کسی که مخالفان خود را عقب مانده ، بیسواد ، بیشناسنامه ، یک مشت لات ، هوچیباز، کاسب تحریم، کودک صفت، حسود، بزدل، نابینا و محتاج عینک، جیببر، انقلابیهای نفهم، عصر حجری، منفیباف، نفهم، خرابکار، متوهم ، ترسو و ... میداند و آنها را به جهنم حواله میدهد، متصف به اخلاق مدیریتی است ؟ (تمامی اسناد این اظهارات موجود است) آیا فردی که در مناظره روز جمعه، به سبقه بسیجی و حضور سایر داوطلبان در دفاع مقدس به عنوان یک ضد ارزش و تحت عنوان نظامیگری میتازند، اخلاق مدار است؟ آیا فردی که در مناظره به جای دفاع از اظهارات و وعده هایش، نامزد دیگر را متهم به دوغگویی و گناه میکند، به اخلاق پایبندی دارد؟
2- امین بودن : قرآن کریم میفرماید پادشاه مصر وقتی با حضرت یوسف (ع) ملاقات و گفتوگو کرد، او را برای واگذاری مسئولیت به دو دلیل شایسته دانست : "امین و مورد اعتماد بودن" و "منزلت والا" (اِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنا مَکینٌ اَمینٌ- سوره یوسف آیه 54) . حال باید بررسی نمود که کدامیک از این 6 نفر در صفت امانتداری شایستهتر بودهاند. مثلاً با امانت گرانبهایی مانند توانمندی صلح آمیز هستهای که ثمره مجاهدتهای جوانان دانشمند و با اخلاص ایران و حاصل شهادت امثال شهید محمدی، شهریاری ، احمدی روشن و ... بود، چگونه عمل کردند ؟ با امانت ریاستجمهوری و فرصت چهارسالهای که ملت نجیب ایران به آنها داد تا شرایط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی آنها را بهبود بخشند، چگونه رفتار کردند و آیا این امانت را به شایستگی به سکاندار بعدی میسپارند؟ سوزاندن فرصت چهار ساله کشور به امید آنکه کدخدا گوشه چشمی به آنها کند و نکرد ، خیانت در امانت نیست؟
هوشیار باشیم تا فرصت سوزی تکرار نشود.
هوالعالم
ادامه دارد....
انتهای پیام/