همه آمارهای دولت «روحانی» اینگونه محاسبه میشود؟/ آقای ایوبی! ۴ درصد از چقدر؟
حساب و کتاب برخی کارگزاران دولت روحانی واقعاً حیرتانگیز است و جا دارد صاحبنظران را نگران کند که اگر باقی حساب و کتابها و عدد و رقمهای دولت آقای روحانی هم به همینگونه باشد، چه بلایی ممکن است بر سر کشور بیاید.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- عبدالله عبداللهی: پس از طرح موضوعی تحت عنوان «ظلم و جفای 4 درصد از جمعیت کشور در حق 96 درصد مابقی» توسط محمدباقر قالیباف، بحث و گفتوگوهای تقریباً قابل توجهی درباره آن شروع شده است. محمدباقر قالیباف معتقد است که 4 درصد از جمعیت کشور به واسطه "رانتخواری" و "ویژهخواری" و با روشهایی همچون «دلالی» و «زد و بند»، «زالوصفتانه» حقوق مابقی ملت را میخورند و میبرند. قالیباف معتقد است که سیستمی و رویکردی که در دولت حجتالاسلام روحانی به کار گرفته شده بیش از هرچیز در خدمت همین 4درصدیهاست و اگر هم منافعی در جایی تولید میشود سهم عمده و قریب به اتفاق آن نصیب همین 4 درصدیها میشود.
صرفنظر از هرگونه قضاوت ارزشی درباره آن، این طرح موضوع توسط قالیباف تا حد قابل توجهی در جامعه جا افتاده و دولت و کاندیداهای اصلی و پوششی آن را تحت فشار قرار داده است. این جمله اصطلاحاً از آن تعابیری است که توانسته است موج مثبت به نفع قالیباف و موج منفی علیه رقیب او بسازد. کما اینکه عباس آخوندی وزیر راه، مسکن و شهرسازی دولت حجتالاسلام روحانی هم امروز گفته است که "قالیباف رقبای منتقدش را «آچمز» کرد".
طبیعتاً با توجه به موثر افتادن طرح این مسئله توسط قالیباف، کارگزاران دولت حجتالاسلام روحانی سعی کردهاند آن را به نوعی خنثی کنند. هرچند نفس تلاش برای خنثی کردن این شعار به نوعی پذیرش تاثیرگذاری بالای آن در جامعه توسط حامیان آقای روحانی است اما به هر حال، یک راه تجربه شده در این مواقع، چسباندن فرد گوینده به همان درصدی است که او در مذمت او سخن گفته است. این روش را مصطفی تاجزاده با توئیت "آقای قالیباف شما خودتان جزو 4 درصدید یا 96 درصد" آزمود، اما اعلام آمادگی قالیباف در مناظره روز دوم برای اعلام لیست اموال و داراییهای تمام کاندیداها و وزرایشان و مدیرانشان به «مردم» تلاشهای مشابه اقدام مصطفی تاجزاده را متوقف کرد. بویژه آنکه پیشبینی میشود حجتالاسلام روحانی هیچگاه حاضر نخواهد شد اموال خود و وزرای چند صدمیلیاردیاش را به مردم اعلام کند. حسامالدین آشنا هم امروز تلویحاً اعلام اموال کاندیداها به مردم را نپذیرفته و گفته که بهتر است فعلاً همه اموال را به «قوه قضائیه» بدهند. بارها گفته شده است که دو تن از وزرای حجتالاسلام روحانی طی 4 سال گذشته هم میزان دارایی خود را به قوه قضائیه اعلام نکردهاند.
یک روش دیگر برای زیر سوال بردن چنین رویکردهایی آن است که چنان دایرهی مشمولان امر تقبیح شده را افزایش دهیم که بزرگی این مجموعه هر فردی و بویژه یک کاندیدای انتخابات که نیازمند رای است را از سرشاخ شدن با آنها برحذر کند. این رویه را یکی از کارگزاران سابق وزارت ارشاد حجتالاسلام روحانی به کار گرفته است. حجتالله ایوبی رئیس سابق سازمان سینمایی و معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت آقای روحانی در توئیتی نوشته است: 4" درصد زالو صفت یعنی 3 میلیون و 200 هزار خانواده؛ با احتساب 2 فرزند میشود نزدیک به 13 میلیون ایرانی زالو صفت! مایه شرم است این توهین به ملت ایران"
این حساب و کتاب برخی کارگزاران دولت حجتالاسلام روحانی واقعاً حیرتانگیز است و جا دارد صاحبنظران را نگران کند که اگر باقی حساب و کتابها و عدد و رقمهای دولت آقای روحانی هم به همینگونه باشد، چه بلایی ممکن است بر سر کشور بیاید. مثلا فرض شود رشد 7 درصدی که آقای روحانی اخیراً اعلام کرده است را نیز برخی مدیران او به همین شیوه محاسبه کرده و به اطلاع ایشان رسانده باشند!
در این ضرب و تقسیم و درصدگیری، آقای ایوبی ابتدا 4 درصد هشتاد میلیون جمعیت ایران را محاسبه کرده و به عدد صحیح 3 میلیون و 200 هزار نفر رسیده است. تا اینجای کار مشکلی نیست اما آقای ایوبی از اینجا به بعد به هر کدام از این 3 میلیون و 200 هزار نفر، دو فرزند هم اعطا کرده! اینجای کار واقعاً حیرت هر ریاضیخوانی را هم برمیانگیزاند. یعنی شما اول میتوانی کل هشتاد میلیون(یعنی جمع همهی آن سرپرستخانوادهها و اهل منزلشان) را 4درصد بگیری و بشود 3 میلیون و 200 هزار نفر، و در ادامه باز هم به هرکدام از آن 3 میلیون و 200 هزار نفر دو بچه هم عنایت کنی! و حتی یک بار هم از خود نپرسی که این دو کودکی که من به اینها میدهم آیا جزو همان هشتاد میلیونی که در ابتدا از آنها درصد گرفتهام نبودهاند؟
آقای ایوبی سوابق جالبی در برخی امور دارد، او در دولت احمدینژاد و در ماجرای مخالفت دولت وقت با جابجایی ساعتها در فروردین و شهریور، به عنوان حامی طرح دولت احمدینژاد با امیررضا خادم(مخالف مخالفت دولت) مناظره کرد. در آن مناظره هم یکی از مصائب آقای خادم این بود که به آقای ایوبی بقبولاند که این جابجایی ساعت نقش مهمی میتواند در کنترل هزینهها داشته باشد.
انتهای پیام/