مروری بر منظومه‌ نغمه‌ حسینی، به بهانه‌ سالروز درگذشت «مهدی الهی قمشه‌ای»

مهدی الهی قمشه‌ای، فرزند ابوالحسن، عالم، مترجم و شاعر با تخلص «الهی»، در سال ۱۳۱۹ ه.ق (به نقلی ۱۳۲۰ ه.ق) در قمشه شهرضا به دنیا آمد. منظومه‌ نغمه‌ حسینی در قالب مثنوی و بر وزن مخزن‌الاسرار نظامی گنجوی در شرح امام حسین(ع) سروده است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، مهدی الهی قمشه‌ای، فرزند ابوالحسن، عالم، مترجم و شاعر با تخلص «الهی»، در سال 1393 ه.ق (به نقلی 1320 ه.ق) در قمشه شهرضا به دنیا آمد. علوم مقدماتی را در زادگاهش آموخت و برای فرا گرفتن فقه، اصول، منطق و کلام به اصفهان رفت. برای تکمیل فلسفه و حکمت به خراسان رو کرد و سپس راهی تهران شد. تدریس در مدرسه‌ عالی سپه‌سالار، دانشکده‌ ادبیات و دانشکده معقول و منقول از نتایج سکونت در تهران بود.

غیر از ترجمه قرآن کریم، صحیفه‌ سجادیه و مفاتیح الجنان، تألیفات دیگری نیز دارد: 1. حکمت الهی 2. شرح رساله حکیم فارابی 3. رساله در سیر و سلوک 4. حاشیه بر مبدأ و معاد 5. رساله در مراتب ادراک 6. رساله در مراتب عشق.

«کلیات دیوان حکیم الهی قمشه‌ای» با فصل‌هایی از قبیل نغمه‌ عشاق، نغمه‌ حسینی و نغمه‌ الهی منتشر شده است. قصیده‌ قرآنیه در مدح حضرت علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام با ذکر نام تمام سُوَر قرآن، خواندنی و شنیدنی است.

او که عاقبت در 12 ربیع‌الثانی 1393 ه.ق (25 اردیبهشت 1352  ه.ش) در حالی که هنوز قلم در دست داشت، دست از حیات کشید، با انتقال پیکرش از تهران به قم، در وادی السلام (اتاق شماره 19) به خاک سپرده شد.

دو تن از فرزندان او نیز از طبع شعر برخوردارند؛ حسین الهی قمشه‌ای و مهدیه الهی قمشه‌ای «آتش».

منظومه‌ نغمه‌ حسینی در قالب مثنوی و بر وزن مخزن‌الاسرار نظامی گنجوی (مفتعلن مفتعلن فاعلات) در شرح شهادت امام حسین (ع) سروده شده‌ است.

سبب تألیف این منظومه شفا گرفتن فرزندش از یک بیماری بوده است:

عهد نمودم که گر‌ این طفل ناز

باز رهد زین مرض جان‌گداز

قصه‌ سلطان شهیدانِ دین

نظم کنم نغز چو در ثمین

منظومه‌ نغمه‌ حسینی با نام خدا و توحید و تحمید آغاز می‌شود:

نام خدا زیور جان‌هاستی

شاهد و معشوق جهان‌هاستی

پرتو ‌این نام بر آفاق زد

آتش غم بر دل عشاق زد

 

بعد از‌ تحمیدیه، نامی از حضرت رسول اکرم (ص) و حضرت امیرمؤمنان و حضرت انسیه الحورا و حضرت امام مجتبی علیهم صلوات الله می‌برد و کم‌کم وارد ماجرای حضرت امام حسین (ع) می‌شود:

سوم شعبان به سوم یا چهار

از سنه‌ هجرت آن شهریار

سید عشاق و سپه‌دارِ دین

خیمه زد از عرشِ برین بر زمین

جلوتر چنین می‌گوید:

حادثه‌ کرب و بلای وصال

سوخت ز سیمرغِ خرد، پر و بال

قصه‌ سلطان شهیدان، حسین

قلب جهان ساخته پُر شور و شین

قصه‌ او مخزن اسرارِ هوست

بشنوی ار هست تو را مهرِ دوست

شب عاشورا را چنین ترسیم می‌کند:

ای فلک! امشب، شب عاشور ماست

شور مکن گر به دلت شور ماست

شب نه که معراج‌گه مصطفی

لیله‌ اسرای سپاه وفا

شب نه که آرایش صبح الست

ساقیِ محفل ز می عشق، مست

نام امام سجاد (ع) و حضرت زینب کبری (س) از واقعه‌ عاشورا هم جداشدنی نیست. در ادامه دارد:

دخت علی زینب والا گهر

گوهر گنجینه‌ علم پدر

فخر زنان، قبله‌ مردان عشق

هم‌قدم شاه شهیدان عشق

از دل پُر درد، سخن ساز کرد

بلبلی از هجرِ گل آواز کرد

سر ز کجاوه به در آورد و گفت:

ای دل و جانْتان به غم و درد جفت...

 

شاعر در ابیات پایانی رضایت خود را از توفیق در سرایش ‌این منظومه بیان می‌کند و عشق را انگیزه اصلی خود در سرایش آن می‌داند:

شکر که شد لطف خدا یار من

ریخت گهر، کِلکِ شکر بار من

عشق، سراینده‌ ‌این دفتر است

بر کفش‌ این خامه‌ پرگهر است

طی مقامات عراق و دمشق

شرح شد آیات و مقامات عشق

آیت‌‌الله حسن زاده می‌فرمایند: «یکی از شاخصه‌های روشن و پر رنگ در حیات مرحوم محی الدین مهدی الهی قمشه‌ای طبع روان و اشعاری است که از عمق وجود عارف و دردمند این دانشمند سرچشمه می‌گرفته است. طبعش بسیار لطیف بود. نازکی اشعارش، خود برهان ناطق و شاهدی صادق است.
 بنده کسی از معاصرین را نمی‌شناسم که آن همه مضامین رفیع حکمت و معانی منیع عرفان را به این سبک روان به رشته نظم کشیده باشد.».(هزار و یک کلمه ج2 ص89)
 خود مرحوم الهی درباره طبع شعر و هنر شاعری خود می‌گوید:

ای  شیخ مزن   طعنه  به  اشعار  الهی              ذوقی طلب از جذبه اشعار الهی
هرنکته‌که ‌در نظم‌الهی است حدیثی است           از دفتر معشوق و ز انوار الهی         (هزار و یک کلمه ج2 ص899)

آیت‌الله جوادی آملی که یکی دیگر از شاگردان مرحوم الهی بوده است، درس ایشان را این‌گونه وصف می‌کند: «مرحوم آقای الهی  قمشه‌ای، ذوق لطیفی داشت و الهیات را از نمط چهارم تا پایان نمط دهم شرح اشارات تدریس می‌کرد. درس مرحوم آقای الهی قمشه‌ای با روح‌تر و پرورنده‌ تر بود. مرحوم آقای الهی در نمط نهم و دهم سعی کردند از آنچه لازمه پرورش روح است، دریغ نکنند. در آن زمان از مدرسه مروی تا خیابان خراسان و منزل آقای الهی به ناچار پیاده راه می‌پیمودیم و از چهار راه سیروس که آن وقت‌ها سه راه بود، از مسیر محله عودلاجان پیاده می‌رفتیم. علت تدریس در منزل، این بود که آن مرحوم روزها در دانشگاه تدریس داشتند.

آیت‌الله جوادی در ادامه می‌نویسند: «البته طبق روال ایشان هنگام اذان مغرب با ایشان نماز مغرب را با جماعت برگزار می‌کردیم و پس از نماز مغرب و پیش از نماز عشا درس اشارات به عنوان تعقیبات نماز فرا می‌گرفتیم؛ چون مباحث آن، گاهی مباحث اعتقادی و الهی و مربوط به شناخت نفس و مانند این‌ها و گاهی نیز مربوط به مفهوم و معنای زهد، عبادت و معرفت و مانند اینها بود که همه این مباحث و مسائل از جهتی جزء مسائل دینی است و شایسته است به عنوان تعقیبات نماز تعلیم گرفته شود. پس از پایان پذیرفتن درس اشارات و تنبیهات، به ویژه بخش عرفان آن، نوبت به درس اسفار رسید. تفسیر قرآن نیز درس دیگری بود که از محضر مرحوم الهی قمشه‌ای فرا گرفتیم؛ شب‌های جمعه را به درس تفسیر اختصاص دادند که عده‌ای از اهل معرفت در محضر ایشان گرد می‌آمدند و ما نیز توفیق حضور در این جلسه را داشتیم». (مهر استاد ـ ص 69)

انتهای پیام/