رمزگشایی از دستخط شهید همت/ دفاع مقدس برای آقایانی که در گود نبودند قدیمی شده است
«کمالالدین شاهرخ» عکاس و خبرنگار دفاع مقدس در مورد دستخطی که شهید همت به او داده است؛ میگوید: برایم جای سؤال بود که با وجود شناخت شهید همت نسبت به من برای چه نوشته بود: «در راه خدا از هیچ کوششی مضایقه نکنید خصوصاً جهاد فیسبیلالله»!
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا؛ «کمالالدین شاهرخ» عکاس دفاع مقدس است. در سال 60 پس از اینکه وارد سپاه پاسداران شد به عنوان خبرنگار عکاس در جبههها و رویدادهای جاری آن سالها حاضر شد. او در این حضورها بیش از 20 هزار فریم نگاتیو و اسلاید عکاسی کرده است. آثار کمالالدین شاهرخ در کتابهای متعدد به چاپ رسیده و در دهها نمایشگاه و مسابقه داخلی و خارجی اثر خود را ارائه کرده است. این عکاس با سابقه در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا از تجربههای خود در زمان جنگ و درگیری میگوید. لحظات حساسی که عقل و عشق با هم گلاویز میشوند. او از انتخابهای خود در این لحظات میگوید. بخشی از این مصاحبه تفصیلی را در شماره گذشته خواندید. کمالالدین شاهرخ در بخش دیگری از مصاحبه به تبیین نیاز امروز به وجود انجمن دفاع مقدس و مشکلات پیشروی این انجمن میپردازد.
تسنیم:هدف تشکیل انجمن عکاسان دفاع مقدس چه بود؟ روزی که شما برای دفاع مقدس و جنگ عکاسی کردید، اولاً ذهنیتی داشتید که چرا این کار را میکنید؟ یعنی دوستانی که این کار را میکردند و بالاخص شما ذهنیتی داشتید که چرا این کار را میکردید؟ و ممکن است چنین روزی برسد اگر عکسها نباشد صحبت کلامی آدمها بیسند بشود؟، شاید صد سال و 200 سال آینده کسی نباشد که بخواهد از جنگ تعریف کند و خاطرهای بگوید! حتی برای امروز نیازی به حضور این انجمن هست؟
زمانی که وارد حوزۀ عکاسی دفاع مقدس شدیم اصلاً فکر نمیکردیم روزی بخواهیم راجع به این عکسها صحبت کنیم. این حس را داشتیم که ما میتوانیم در این حوزه بهتر کار کنیم نسبت به کسانی که اسلحه دستشان گرفتند. البته بعضی اوقات نیز به آنها غبطه میخوردیم میگفتیم اینها در عملیات هستند، در شب عملیات هستند اما ما نیستیم. چون آن زمان امکانات دیجیتال نبود ما باید نور را میداشتیم که بتوانیم عکاسی کنیم، مگر اینکه دوربین را کنار میگذاشتیم؛ کنار آنها در شب عملیات، میرفتیم تا پای قرار، عملیات که تمام میشد هوا روشن میشد بعد شروع میکردیم به عکاسی کردن، پس این تصور برای ما وجود نداشت که یک روزی بنشینیم و راجع به این عکسها صحبت کنیم فقط به خاطر اینکه حس میکردیم امروزه یا در دوران دفاع مقدس ما بتوانیم در بخش عکاسی تاثیرگذار باشیم یعنی حداقل کاری که میتوانیم انجام دهیم.
عشقمان هم این بود یعنی هم میخواستیم جبهه باشیم و هم کارِ مورد علاقهمان را انجام بدهیم در جبهه و جنگ و عملیات، یک پای ما تهران بودیم یک پایمان جبهه بود، یک مقدار که جلوتر آمدیم دوست داشتیم عکسهای ما دیده شود ولی خیلی از عکاسانی که آن دوره عکاسی کردند عکسهایشان دیده نشد، خیلی از عکسهای ما هم دیده نشد، چند تا از فریمها را میآورند ستاد تبلیغات جنگ، در نشریهشان بعد انتخاب میکردند تعدادی از عکسها را و همه عکسها نبود و تازه عکسهای عکاسانی بود که بیشتر از تهران اعزام میشدند خیلی از عکاسان شهرستانی ما اصلاً گمنام ماندند و امروزه آثار آنها کشف، دیده و استفاده میشود، پس بخشی از دغدغه ما این بود که ما بتوانیم وظیفهای را انجام بدهیم، دوست داشتیم این کار را بکنیم و از طرفی شرایط ارتباط جمعی و این فضای انتقال اطلاعاتی که ما امروز داریم را نداشتیم. الان من عکس میگیرم سریع عکسهایم را میرسانم و سریع از آنها استفاده میشود ولی آن زمان اینطور نبود.
زمان صدور قطعنامه، ارزش عکسها مشخص شد/ ذهنیت در عملیات مرصاد به وجود آمد
ما خیلی دوست داشتیم این صحنهها ثبت شود و بماند، یعنی بعدها حس کردیم چه کار خوب و مهمی داریم انجام میدهیم که مثلاً اگر عملیات رمضان عکاسی نمیکردیم چه اتفاقی میافتاد یا بیتالمقدس اگر نبودیم، خرمشهر عکاسی نمیکردیم چه اتفاقی میافتاد؟ در آن سمت هم میدیدیم چرا کم عکاسی کردیم؟ بعد به این میرسیم که ما اصلاً مواد اولیه عکاسی نداشتیم، 10، 15حلقه فیلم میگذاشتیم در ساک دوربینمان میرفتیم و همه هم نگران بودیم این فیلمها تمام نشود. از طرفی نمیدانستیم چه اتفاقی میافتد! یا این عکسی که گرفتیم خوب اِکسپوز شده یا نشده؟ کادرش بد است یا خوب است؟ بعضاً با دو سه دوربین عکاسی میکردیم اما باز این نگرانی را هم داشتیم. بعدها که بررسی کردیم دیدیم این عکسها میتواند یک حافظۀ تاریخی باشد.این بررسی و دقت در زمان جنگ وجود نداشت و ما گرماگرم جنگ بودیم. وقتی به پایان جنگ نزدیک شدیم و عملیات مرصاد و بعد هم قطعنامه، تازه متوجه شدیم که ای دل غافل؛ این هم تمام شد حالا چه داریم؟! سریع رجوع کردیم به کارهایی که عکاسی کردیم.
زمانی این تصاویر ارزش پیدا میکند که قدیمی شوند یعنی از زمان حال بیرون بیاید؛ در زمان حال اینها ارزشی ندارد فقط ارزش خبری دارد ولی ماندگاری و انتقال مفاهیمش بعداً بیشتر خواهد شد به همین خاطر بعد از جنگ ما یک مقدار به خودمان آمدیم که با عکسها چه باید کنیم؟ بچهها این عکسها را دستهبندی و آماده کردند. البته آنقدر حجم کار زیاد بود که برخی از این کارهایمان فراموش شد، یعنی در آرشیو ماند و هیچ دستی به آن نزدیم. شاید باورتان نشود تا چند وقت گذشته من برخی از عکسهایم را نگاه میکردم میدیدم اِ اینجا هم عکس گرفتم، اینجا هم بودم و اینجا هم فیلم داریم و آن زمان، متوجه شدم چقدر از جنگ میگذرد.
تکلیف ما امروز چیست؟ ببینید بچههایی که آمدند عکاسی کردند یا کار فرهنگی در زمان دفاع مقدس کردند، امروزه وظیفهشان را دنبال میکنند یعنی اسلحه را زمین نگذاشتند.
ماجرای دست خط شهید همت
من در مقطعی از جنگ کنار حاج همت بودم در دورهای که با ایشان بود یک دستخط از ایشان گرفتم که گفت:«در راه خدا از هیچ کوششی مضایقه نکنید خصوصاً جهاد فیسبیلالله» من حس کردم این جهاد برای بچههایی است که اسلحه دستشان است چرا این را برای من نوشته است؟ حاج همت که من را میشناخت و میدانست همیشه دوربین به دست دارم، تقریباً 7، 8 ماه هم کنار او بودم و عکاسی میکردم میتوانست بگوید در راه خدا از کوشش فرهنگی دریغ نفرمایید، امروزه وقتی یک مقدار تجزیه و تحلیل میکنم میبینم آن جهاد، همان جهاد فرهنگی است یعنی ما نمیتوانیم فقط بگوییم جهاد نظامی داریم. امروز وقتی حضرت آقا بحث شبیخون فرهنگی را مطرح میکند، واقعاً بخشی از سربازان ما در این جهاد فرهنگی باید خدمت کنند، سرداران و فرماندهان ما کسانی بودند که این تصاویر را منتقل کردند و امروز مجموعههایی نظیر انجمن عکاسان دفاع مقدس را مدیریت میکنند. اگر ما واقعاً چنین مجموعهای نداشتیم و چنین دلسوزیای بچهها نداشتند؛ جمع نمیشدند و این مواد اولیه عکاسی را جمع نمیکردند .
فعالیت انجمن حتی میهمانان خارجی را متحیر میکند!
در این صورت آیا ما میتوانستیم بگوییم مجموعۀ فاخری از تاریخ دفاع مقدسمان داریم؟ این را من نمیگویم این را کسانی میگویند که از خارج آمدند و این گنجینه را دیدند و برای آنها خیلی جالب بود که مگر میشود در یک فضایی مانند ایران چنین گنجینهای با یک چنین استانداردی نگهداری شود؟!
ما که وظیفهمان را انجام دادیم نه اینکه تمام نشده است یعنی این وظیفه ادامه دارد و در حوزههای دیگر داریم کارمان را دنبال میکنیم اما واقعاً کسانی که مسئولیت دارند و در راس کار هستند چه کاری کردند تا فرهنگ دفاع مقدس را منتقل کنند!؟ بچههای خودمان همفکری کردند و شروع کردند به چاپ این تصاویر در قالب کتاب ولی باز خیلی از این تصاویر روی زمین مانده و هیچ اتفاقی برای آنها نیفتاده است؟ چرا خانم کاظمزاده که آن عکسهای به یادماندنی را از خرمشهر گرفت امروز در جریان زندگی دارد کار روزمرگی خودش را انجام میدهد و اگر به مجموعه انجمن اعتماد نمیکرد و این عکسها را نمیآورد هیچ وقت ما نمیدیدیم چه اتفاقی آن زمان در خرمشهر رخ داده است! بخشی از تاریخ خرمشهر را خانم کاظمزاده عکاسی کرده است؛ پس ما باید این اعتماد را به وجود بیاوریم و مسئولین ما باید این حمایت انجام دهند و کارها زمین نماند.
همانطور که حضرت آقا هم گفتند، کار در حوزۀ دفاع مقدس الی ماشاءالله وجود دارد فقط باید مسئولین ما همتی کنند و مناسبتی به دفاع مقدس و جنگ نگاه نکنند.
اگر ما بخواهیم با نسل جوان امروز که واقعاً تشنۀ معارف هستند، کار کنیم؛ میبینیم چقدر مشتاق هستند! کاری هم نداریم که اینها چطور تربیت شدند! بالاخره در این نظام اینها رشد کردند و رسیدند به جایی که دوست دارند از افرادی مانند ما که در آن دوران بودیم و در آن دوران انقلاب و دفاع مقدس بودیم و بعد از آن بودیم بشنوند که چه اتفاقی افتاده است، اگر شما در قالب تصویر بتوانید انتقال مفاهیم را صورت بدهید خیلی تاثیرگذارتر است. کسی دیگر حوصله برای جوانهای امروز ما وجود ندارد که بخواهند کتاب بخوانند، ضمن اینکه با عکس بهتر ارتباط برقرار میکنند. شما ببینید که این چند فیلمی که درباره دفاع مقدس اجرا شد چقدر تاثیر خودش را توانست بگذارد!
تسنیم: موضوع عدم توجه به فعالیتهای انجمن که به خواسته مشترک افراد انجمن از مسئولین تبدیل شده است را کمی توضیح دهید! فکر میکنید چه اتفاقی باعث شده که حمایت شکل نگیرد و اینکه آیا در حق خود انجمن اساساً اجحاف شده است؟
من مواردی را میگویم ولی خیلی مطمئن نیستم نکاتی که میگویم منتشر شود!جریانات سیاسی ما در نظام خیلی زیاد است و این جریانات باعث میشود خیلی از مواردی که اتفاق میافتد سریع به حاشیه برود. دفاع مقدس برای یک عده از آقایان که خیلی در گود نبودند امری قدیمی شده است. 25، 30 سال از آن گذشته است و از نظر آنها دیگر ضرورتی ندارد ما خیلی به دفاع مقدس بپردازیم ولی وقتی جریان مدافعان حرم پیش میآید میبینند نه انگار یک اتفاقاتی افتاده که به اینجا منجر شده است، همینطوری افراد مدافعان حرم نشدند! یک سبقۀ قبلی و یک اطلاعات قبلی است، به همین خاطر حس من این است که متولیان ما درک خوبی ندارند یعنی سر جای خودشان نیستند.
تسنیم:چرا ما امروزه یک مقدار بیتفاوت شدیم نسبت به اتفاقاتی که در سوریه رخ میدهد؟
انتشار یا سندسازی؛ مسئله این است!
بالاخره یک زمانی اتفاقات سوریه تمام میشود، میگوییم چه داریم؟ چه ثبت کردیم؟ چه عکسی گرفتیم؟ میبینیم اصلاً به عکاسی اجازه ندادیم برود آنجا عکاسی بکند، چرا اجازه ندادیم؟! چون فرد متولی که باید تصمیم بگیرد آن شخصی که برود آنجا عکاسی کند این فکر را نداشته که او برود این ماموریت را انجام بدهد در چارچوب سیاستهایی که وجود دارد، عکسش را بگیرد و اگر نمیخواهد این عکس منتشر شود حداقل بماند برای روزی که امکان نشر این تصاویر وجود دارد! چند نفر از عکاسان ما رفتند آنجا عکاسی کردند؟ کسانی که در دفاع مقدس تجربه داشتند و میتوانستند بروند و میشد به اینها اعتماد کرد، وقتی عکاسی امتحانش را در دفاع مقدس پس داده است، دیگر فردی نیست که بخواهد نظامش را به 4 فریم عکس بفروشد، اما اعتماد نکردند به خاطر اینکه اتفاقی افتاد و عکس و فیلمی یک جا، درز پیدا کرد، بعد از آن جلوی همه را گرفتند. ما برای این قضیه راهحل عنوان کردیم ولی متاسفانه گوش شنوایی نبود و جلوی اطلاعات تصویری را هیچ وقت نمیتوان گرفت. میروند با موبایل عکاسی میکنند اما آن عکسی که باید گرفته شود؛ گرفته نمیشود.
این بیتفاوتیها متاسفانه برای کسانی که در دفاع مقدس بودند، در انقلاب بودند امروزه به وجود آمده است. جبهه مقابل خیلی خوب کار کرده است. بعضاً یک فرد خارجی به نگاه خودش آمده از انقلاب عکاسی کرده است و قبل از انقلاب هم به او گفته بودند، چنین تغییری در حکومت اتفاق میافتد برو آنجا عکاسی کن! که او آمد با امام همراه شد و بعد هم آمد در انقلاب عکاسی کرد و منجر به این شد که این کتابش هم به همت انجمن چاپ شدولی ما برای عکاسان انقلاب و دفاع مقدس چه کردیم؟....
برای عکاسان بعد از دفاع مقدس چه کردیم؟ کاری انجام ندادیم، امروز عکاسان جنگ ما دیگر بیتفاوت شدند و به هیچ عنوان در این حوزه انرژی نمیگذارند. صفر تا صد کارشان را به انجمن واگذار کردهاند. حالا این انجمن چه زمانی بتواند از عهدۀ این کارها بربیاید، خدا میداند! چون حجم کار بسیار بالاست و تعداد عکسها و فیلمهایی که به دستشان رسیده است بسیار بالاست؛ میخواهند اینها همه را اسکن کنند، یکی یکی روتوش کنند و آماده کنند. زمان زیادی نیاز است باید نیرو تزریق شود و هم بودجه به آنها تزریق شود و هم امکانات برای آنها مهیا شود که اینها بتوانند تولید کنند، وظیفه ماست که حمایت کنیم ولی متاسفانه مسئولین و متولیان ما این دغدغه را امروز ندارند.
تسنیم: فکر میکنید اگر مسئولین و دستگاهی بخواهد حامی انجمن شود؛ وظیفۀ کدام دستگاه است که حمایت کند؟
ما چند متولی فرهنگی در این مملکت داریم، سازمان تبلیغات، وزارت ارشاد، حوزه هنری، سازمان بسیج هنرمندان و غیره و هر کسی در حد خودش میتواند کمک کند ولی تا امروز که صحبت میکنیم هیچ یک اقدامی نکردهاند. هر کسی مجموعۀ خودش را مدیریت میکند، این مجموعه باید به افراد دیگر خدمت کند ولی اتفاق نمیافتد. مامتولیان فرهنگی زیاد داریم ولی این درک به وجود نیامده است که نیاز به حفظ عکسهای دفاع مقدس وجوود دارد! هرقدر هم حضرت آقا میگوید که حوزه دفاع مقدس، گوش بدهکاری وجود ندارد.
سالی یکی دو کتاب در این حوزه بیرون میآید و آن هم الحمدالله خیلی گل میکند. گل کردن کتابها به خاطر این است که آنقدر سوژههای ناب وجود دارد که وقتی چاپ میشود و عرضه میشود این جذابیت را به وجود میآورد. ولی متاسفانه ما از این حوزه خوب نتوانستیم استفاده کنیم و بهره ببریم و کارمان را خوب انجام بدهیم.
انتهای پیام/