هشدار درباره توافقنامه پاریس/نباید چشم‌بسته توافقی را که هیچ سودی به حال کشور ندارد امضا کنیم

هشدار درباره توافقنامه پاریس/نباید چشم بسته توافقی را که هیچ سودی به حال کشور ندارد امضا کنیم

استاد اقلیم‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس می‌گوید: کشور ما باید تمام سعی و تلاشش را به‌کار ببندد که از صنایع پاک و سبز برخوردار شود، اما این دلیل نمی‌شود که خود را درگیر توافقنامه‌ای بکنیم که سود و ضرر آن برای ما مشخص نیست.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، موافقت‌نامه تغییر اقلیم پاریس در سال 2015 در بیست و یکمین دوره از مجمع کنوانسیون تغییر اقلیم سازمان ملل متحد در پاریس طرح‌ریزی شد. عده‌ای از کارشناسان معتقدند پیوستن ایران به این پیمان بین‌المللی مانع از تحقق سیاست‌های کلان کشور خواهد شد، در عین حال، موافقان این موافقت‌نامه و مسئولان سازمان محیط زیست بر این باورند که با پیوستن به این موافقت‌نامه می‌توان سیاست‌های کلان نظام در حوزه اصلاح الگوی مصرف را اجرایی کرد.

بررسی متن موافقت‌نامه نیز نشان می‌دهد که کشور متعهد به رها کردن منابع نفت و گاز خود خواهد بود. در بند 1 ماده 4 موافقت‌نامه پاریس آمده است: «به‌منظور نیل به هدف درجه حرارت درازمدت مندرج در ماده 2 (تلاش برای ممانعت از افزایش 2درجه‌ای دمای زمین)، هدف اعضا عبارت است از رسیدن به اوج جهانی توسعه انتشار کم گازهای گلخانه‌ای در اسرع وقت». به‌عبارت دیگر کشورهای عضو باید هرچه زودتر مسیر توسعه صنایع مرتبط با نفت و گاز را تغییر دهند تا روند رو به رشد انتشار جهانی دی‌اکسید کربن در پالایشگاه‌ها، پتروشیمی‌ها و نیروگاه‌ها کاهش یابد. همچنین در بند 19 ماده 4 به‌صورت شفاف‌تری از کشورها خواسته شده است تا راهبردهای بلندمدتی در این زمینه تدوین نمایند: «تمام اعضا باید تلاش نمایند راهبردهای بلندمدت توسعه انتشار کم گازهای گلخانه‌ای را... تدوین و اعلام کنند».

لذا به اجرا رساندن این تعهد بین‌المللی به‌معنی کاهش روند مصرف سوخت‌هایی چون نفت و گاز است که به‌عنوان مزیت اقتصادی کشور شناخته می‌شوند، به‌علاوه حتی اگر کشور در دوره‌ای با افزایش بهره‌وری انرژی، انتشار دی‌اکسید کربن خود را کاهش دهد، با توجه به الزام بلندمدت بند 19 ماده 4، در سال‌های بعد، گریزی از رها کردن منابع نفت و گاز خود نخواهد داشت؛ زیرا طبق این بند باید سیاست‌های اقتصادی و صنعتی خود را بر پایه منابع موجود در کشور قرار ندهد، این به‌معنای از دست دادن فرصت استفاده از این منابع در مسیر پیشرفت و توسعه برای همیشه ارزیابی می‌شود، از این رو پذیرش موافقت‌نامه پاریس مانع از رشد اقتصادی کشور و دستیابی به توسعه مطلوب و تحقق سیاست‌های کلان کشور ارزیابی می‌شود.

با «یوسف قویدل» استاد اقلیم‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس و کارشناس باسابقه اقلیم‌شناسی به گفت‌وگو نشسته‌ایم تا موضوع این توافقنامه را واکاوی کنیم. مشروح این گفت‌وگو در ادامه آمده است.

تسنیم: معنای اقلیم چیست؟ و تغییر اقلیم به چه پدیده‌ای اشاره دارد؟

قویدل: قبل از تعریف اقلیم بایستی ابتدا هوا را تعریف کنیم. هوا به حالت های موقت و زودگذر جوّی اطلاق می شود. با این وصف به حالت های بلند مدت و تکرار پذیر جوّی نیز اقلیم یا آب و هوا می گویند. اقلیم یا آب و هوا معادل کلمه Climate در نظر گرفته می شوند که از این میان اقلیم کلمه و معادلی عربی و مصطلح در فارسی بوده و آب و هوا معادل فارسی است. بر خلاف تصور یک عده غیر متخصص و ناشی، اقلیم با آب و هوا فرق ندارد، بلکه تفاوت بین هوا و آب و هوا است. به بیان ریاضی هوا حالت های دیفرانسیلی جوّ و اقلیم یا آب و هوا وضعیت های انتگرالی جوّ است. با این وصف در علوم جوّی مطالعه اقلیم با اقلیم شناسی و مطالعه هوا با هواشناسی است. این خط کش که تفاوت هواشناسی با آب و هواشناسی را ممکن ساخته بسیار مهم و کاربردی است.

تغییر اقلیم Climate Change به معنی خاص آن که مورد نظر دانش اقلیم شناسی است، عبارت است از تغییر وضعیت اقلیم یک منطقه به نحوی که اقلیم آن منطقه یا ایستگاه، در طبقه بندی اقلیمی مثل طبقه بندی کوپن، دچار جای گشت یا تغییر شود. مثلاً اگر بر اثر گرمایش جهانی، عناصر اقلیمی یک منطقه یا ایستگاه به نحوی تغییر کنند که از طبقه مثلاً نیمه مرطوب به طبقه نیمه خشک تبدیل شود، آن منطقه یا ایستگاه دچار تغییر اقلیم شده است. هر چه جابجایی طبقه ای بیشتر باشد، تغییر اقلیم شدیدتر است. مثلاً در مثالی، تغییر اقلیم یک ایستگاه از نیمه مرطوب به نیمه خشک تدریجی بوده اما اگر اقلیم از طبقه نیمه مرطوب به طبقه خشک تغییر کند، تغییر شدید است. در اینجا لازم است توضیح داده شود که تغییر در عناصر اقلیمی یک منطقه یا یک ایستگاه مثل تغییر در بارش، دما و امثالهم تغییر در عناصر اقلیمی محسوب می شود که ممکن است حتی به تغییر طبقه اقلیمی منجر شود و در این صورت تغییر اقلیم حادث شده است؛ لیکن اگر تغییرات زمانی و مکانی عناصر اقلیمی موجب تغییر در طبقه اقلیمی منطقه یا ایستگاه نشود، نمی توان به آن عنوان تغییر اقلیم داد. با توضیحات ارایه شده، پر واضح است که مساله تغییر اقلیم یک مساله فوق تخصصی است و فقط در حیطه اقلیم شناسی قابل مطالعه است. متاسفانه به واسطه اهمیت بسیار اثرات گرمایش جهانی و زمینه های مطالعاتی فراوان آن، متخصصین بعضی رشته های علمی من‌جمله عمران، کشاورزی و حتی فیزیک و هواشناسی پا را از تخصص خود فراتر نهاده و بدون تخصص کافی وارد مطالعات مربوط به تغییر اقلیم شده اند.

تسنیم: بعضاً در اظهار نظرها دیده شده، تغیر اقلیم را به گرمایش جهانی مرتبط می دانند، لطفا بفرمائید گرمایش جهانی چیست؟ ارتباط میان گرمایش جهانی و تغییر اقلیم را چگونه ارزیابی می کنید؟ به عبارت دیگر آیا گرمایش جهانی باعث تغییر اقلیم می شود؟

قویدل: به خاطر وجود گازهایی که به گازهای گلخانه ای معروف هستند، انرژی الکترومغناطیسی رسیده از خورشید به جوّ زمین پس از بازتاب از زمین به صورت موج بلند بازگشته و در تله گازهای گلخانه ای می افتند و از جو خارج نمی شوند. این فرآیند دقیقاً شبیه عملکرد، گلخانه ها بوده و به این خاطر گرمایش گلخانه ای هم نامیده شده است. مهمترین و معروف ترین گازهای گلخانه ای که نقش بسیار زیادی در گرم شدن سیاره زمین دارد، دی اکسید کربن و بخار آب هستند. تولید بسیار زیاد گازهای گلخانه ای باعث شده که اقلیم کره زمین به سمت گرم شدن بیشتر حرکت کند. با وجود تحولاتی که در دما و بارش زمین از نظر زمانی و مکانی به وجود آمده است، نمی توان گفت که گرمایش جهانی در حال حاضر منجر به تغییر اقلیم با تعریف پیش گفته شده است؛ لیکن تداوم گرمایش مذکور قطعاً می تواند منجر به تغییر اقلیم مناطقی از کره زمین خصوصا در عرضهای بالا و میانی شود. به طور کلی در خصوص واقعیت داشتن وقوع تغییر آب و هوا و شدت و ضعف آن در جهان مباحث گوناگونی وجود دارد، خیلی از دانشمندان آب و هواشناسی معتقد به وجود تغییر آب و هوا و برخی دیگر اعتقادی به وقوع تغییر آب و هوا ندارند؛ اما در خصوص گرمایش جهانی هیچ نظر مخالفی وجود ندارد و همه دانشمندان به اتفاق آن را پذیرفته اند.

تسنیم: آیا در کره زمین، پدیده تغییر اقلیم در حال وقوع است؟

قویدل: با توجه به تعبیراتی که در تعریف اقلیم و تغییر اقلیم عنوان شد، خیلی بعید است که منطقه یا ایستگاهی در دنیا پیدا کرد که دچار جای گشت یا تغییر در طبقه اقلیمی شده باشد، اما بعید نیست که با این آهنگ گرمایش جهانی و تغییرات زمانی و مکانی عناصر اقلیمی در آینده تغییر اقلیم به وقوع بپیوندد. در خصوص تداوم گرمایش جهانی و تغییر اقلیم، علمای اقلیم شناسی متفق القول نیستند و افتراق نظرات بسیار شدید است. برخی کشفیّات جدیدی که در زمینه های فیزیک و ژئوفیزیک گرمایش جهانی انجام شده زمینه ارایه نظریات جدیدی در خصوص گرمایش جهانی شده و گاهی تردید­هایی را نیز پیرامون خود گرمایش و تغییر اقلیم و اثرات آنها، برانگیخته است. برخی از کشفیّات منجر به تقویت پیش بینی اثرات گرمایش جهانی بر امواج گرما و سرما شده و بعضی دیگر وضعیّت کاملاً معکوسی را برای آینده تصویر می کنند. عمده موارد مطروحه در این خصوص را می توان در شواهد و نظریاتی که معتقد به افزایش بیش از پیش دمای کره زمین هستند و شواهد و نظریاتی که معتقد به سرمایش زمین در سال های بعدی هستند، خلاصه نمود.

* شواهد و نظریاتی که معتقد به افزایش دما و گرمایش بیشتر زمین در آینده هستند

در این بخش یک شاهد و یک نظریه بیشتر قابل تأمل هستند که اگر این شاهد و نظریه را قبول کنیم بایستی منتظر آینده ای با امواج گرمایی بیشتر، طولانی تر، وسیع تر و شدید تر باشیم. یک شاهد بر این که جهان آینده جهانی به مراتب گرم تر از گذشته و حال خواهد بود. کشفیّات جدیدی هستند که نشان می دهند گازهای گلخانه ای جدیدی وجود دارند و در جو در حال فزونی یافتن هستند که به مراتب از گازهای مسئول گرمایش فعلی در گرمایش زمین در آینده مؤثرتر خواهند بود. در مدل سازی گرمایش جهانی و مدل های پیش بینی آب و هوای آینده، از سناریوهای انتشار و غلظت گازهای گلخانه ای خصوصاً دی اکسید کربن جو که فرضاً بیشترین اثر را در گرمایش و تغییر آب و هوا دارد، استفاده می شود. اخیراً هونگ و همکاران (2013) موفق به شناسایی گاز گلخانه‌ای جدیدی به نام «پرفلورو تری بوتیل آمین» با علامت اختصاری PFTBA، شده‌اند که 7 هزار برابر قوی‌تر از دی‌اکسیدکربن در گرم کردن زمین مؤثر است. گاز مزبور از اواسط قرن بیست و یکم در صنایع برق و الکترونیک مورد استفاده قرار گرفته است. تا به امروز گاز گلخانه‌ای یاد شده دارای بالاترین بازده تابشی از هر نوع مولکول شناسایی شده در جو است. در یک بازه زمانی 100 ساله گاز گلخانه‌ای پرفلورو تری بوتیل آمین می تواند 7 هزار و 100 برابر قوی‌تر از دی‌اکسیدکربن در گرم کردن زمین عمل کند. غلظت گاز پرفلورو تری بوتیل آمین در جو در مقایسه با غلظت دی‌اکسید‌کربن که 400 واحد در میلیون است، پایین‌تر بوده و حدود 0.18 ppb (واحد در تریلیون) است. به نظر می رسد در صورتی که میزان این گاز گلخانه‌ای در جوّ افزایش پیدا کند، تأثیر بسیار زیادی بر تغییرات اقلیمی خواهد داشت؛ لیکن میزان کنونی آن خیلی نگران‌کننده نیست. محققان پیش‌بینی می‌کنند که گاز گلخانه‌ای پرفلوروتری بوتیل آمین به مدت 500 سال در جوّ باقی بماند و بر خلاف دی‌اکسیدکربن که توسط جنگل و اقیانوس جذب شده، توسط هیچ عامل طبیعی جذب نشود .

کشف گاز گلخانه ای پرفلورو تری بوتیل آمین این سوال را مطرح کرده است که از کجا معلوم که گازهای مشابه دیگری هم در جوّ وجود داشته باشند که هنوز شناخته نشده و در سناریوها و مدل های پیش بینی لحاظ نشده باشند؟

تسنیم: آیا گرمایش جهانی با فرض کاهش و یا حتی توقف انتشار گازهای گلخانه ای ادامه می یابد؟

قویدل: بله، بعضی از شیمی دانان متخصص در شیمی جوّ معتقدند که اگر روزی بشر بتواند تولید گازهای گلخانه‌ای را متوقف کند، مشکل گرمایش جهان حل خواهد شد. جمع کثیری از دانشمندان معتقدند، اگرچه احتمال دارد زمین نسبت به دوران پیش از صنعتی‌ شدن گرم‌تر شود، اما دمای آن افزایش نخواهد یافت. با این حال این عقیده بسیار قوی، توسط توماس فرولیچر متخصص آب و هواشناسی فیزیکی به چالش کشیده شده است. وی معتقد است که به احتمال زیاد، حتی پس از توقف انتشار گازهای گلخانه‌ای دی‌اکسیدکربن، اتمسفر زمین هم‌چنان تا صدها سال به روند گرم شدن خود ادامه دهد. علاوه بر این ممکن است، دمای هوا در مراحل بعدی در سطح بسیار بالاتری به ثبات برسد. به اعتقاد او، در بلند مدت افزایش دمای هوا می‌تواند 25 درصد بیش از تصور امروزی باشد. نتایج مطالعات فرولیچر در دانشگاه پرینستون نشان داده که احتمالاً کربن بسیار کم‌تری نسبت به تصورات قبلی برای رسیدن به دمای جهانی که دانشمندان آن را ناسالم و خطرناک می‌دانند، کافی باشد. در این ارتباط محقّقان زمینی را شبیه‌سازی کردند که هزار و 800 میلیارد تن کربن به اتمسفر آن وارد کرده و سپس به ‌طور ناگهانی کل این انتشار دی‌اکسید کربن را متوقف کردند. دانشمندان به ‌طور معمول این سناریو را مطرح می‌کنند که توقف دی‌اکسیدکربن موجب توقف افزایش دما می‌شود. اما بررسی‌های آن‌ها نشان داده که طی یک هزاره پس از این توقف در شبیه سازی، 40 درصد دی اکسیدکربن طی 20 سال خودش به ‌طور تدریجی توسط اقیانوس‌ها و جرم زمین جذب شده و 80 درصد نیز پس از یک هزار سال از جوّ خارج شده است. فرولیچر بیان می کند که ما توان اقیانوس‌ها را در جذب مؤثر گرما از جوّ دست بالا گرفته‌ایم و فکر می‌کنیم اگر انتشار دی اکسید کربن در جوّ به صفر برسد، احتمالاً دمای زمین 0.37 درجه سانتی گراد افزایش خواهد یافت. مطالعات جدید نشان داده که دلیل این امر می تواند این باشد که اقیانوس‌ها به نقطه اشباعی می‌رسند که دیگر نمی‌توانند گرمای بیش‌تری را به خود جذب کنند. از سوی دیگر مقدار عددی که انسان باید انتشار دی‌اکسیدکربن را برای پیشگیری از رسیدن به سطح خطرناک افزایش دمای دو درجه سلسیوس در نظر بگیرد، دست کم گرفته شده است.

اتفاق نظر محققان بر این است که وقتی که یک ‌هزار میلیارد تن دی‌اکسیدکربن به جوّ تزریق شود، دمای سیاره به ‌طور میانگین دو درجه سانتی گراد افزایش می‌یابد و همین امر موجب می‌شود محیط زیست به ‌طرز غیر قابل جبرانی آسیب ببیند.

تسنیم: درحال حاضر فعالیت های انسان چقدر دی اکسید کربن وارد جو می کند؟

قویدل: در حال حاضر فعالیت های انسان 500 میلیارد تن دی اکسید کربن به جوّ وارد کرده است. با این حال فرولیچر مدعی است که سطح خطرناک افزایش دو درجه سانتی گراد به دمای زمین به زودی فرا می‌رسد و این دما فقط با 750 میلیارد تن دی اکسید کربن آزاد شده به جوّ حاصل خواهد شد. با این که قاعدتاً باید پس از توقف انتشار دی اکسید کربن روند سرمایش آغاز ‌شود، اما فرولیچر معتقد است که پس از یک قرن سرمایش، در 400 سال بعدی که اقیانوس‌ها میزان گرمای کم و کم‌تری جذب می‌کنند، دمای زمین 37/0 درجه سانتی گراد گرم خواهد ‌شد.

اگرچه افزایش دمای زمین به نظر کم می‌آید، اما گرما اندک زمان بسیار طولانی تری بر روی زمین حفظ می‌شود. زمین از زمان پیش از دوره صنعتی‌ شدن فقط 85/0 درجه سانتی گراد گرم تر شده است.

* شواهد و نظریاتی که معتقد به کاهش دما و سرمایش زمین در آینده هستند

از بین نظریات مطروحه در این بخش یک نظریه بیش از سایر نظریات توجه دانشمندان آب و هواشناسی را به خود جذب کرده است. نظریه مذکور ماهیّتی کیهانی و نجومی دارد و بر اساس پیش بینی اثرات فعالیت های فعلی خورشید و زمین شناسی گذشته کره زمین استوار است. این نظریه را می توان نظریه یخبندان کوچک زمین در 15 سال آینده نام گذاری کرد. اگر جهان آینده طبق این نظریه متحوّل شود، بایستی اقلیمی با فراوانی وقوع بیشتر امواج سرمایی و دماهای فرین پایین، امواج ابر سرد، امواج سرمایی وسیع تر و بلند مدت تر بر زمین مستولی شود. ذیلاً به اجمال این نظریه مورد واکاوی قرار داده می شود.

تسنیم: یعنی احتمال وقوع عصر یخبندان کوچک و سرمایش شدید زمین در آینده وجود دارد؟

قویدل: بعضی از آب و هواشناسان متخصص در آب و هواشناسی دیرینه و اخترشناسان انجمن سلطنتی انگلیس با در دست داشتن اطلاعاتی مهم و دقیق که تا کنون از فعالیت‌های خورشیدی به‌ دست آورده اند، اعلام کرده اند که زمین تنها در عرض 15 سال آینده وارد عصر یخبندان کوچک می‌شود. والنتینا زارکووا از دانشگاه نورتومبریا در انگلیس یافته‌های مطالعه خود در این زمینه را در یک نشست ملی اختر شناسی و نجوم ارایه کرد. او به همراه تیم تحقیقاتی اش با اعلام این‌که آن‌‌ها اکنون بیش‌‌‌تر از گذشته چرخه‌های فعالیت خورشیدی را درک می‌کنند، پیش‌بینی کرده اند که فعالیت طبیعی خورشید تا حدود سال 2030 تا 60 درصد کاهش خواهد یافت که این موضوع باعث بروز عصر یخبندان کوچک در کره زمین شده و برای یک دهه نیز استمرار خواهد یافت. آخرین باری که زمین دچار چنین آرامشی در فعالیّت‌های خورشیدی شد، 300 سال پیش بود که از سال 1645 تا 1715 ادامه داشته است. از دوره زمانی یاد شده در آب و هواشناسی دیرینه تحت عنوان کمینه مائوندر یاد می شود. در کمینه مائوندر (از سال 1645 تا 1715) فعالیت خورشیدی به حداقل میزان خود رسید. در این دوره در انگلیس و بسیاری از بخش‌های قاره اروپا زمستان‌های بسیار سرد و طولانی مستولی شد؛ به طوری که از آن به عنوان عصر یخبندان کوچک نیز یاد می‌شود. بر اساس نظریه عصر یخبندان کوچک، فعالیّت خورشیدی برای یک دوره 300 ساله افزایش می‌یابد و در 100 سال بعد از آن، این فعالیّت رو به کاهش می‌رود. بر مبنای شواهدی که این نظریه ارایه داده است، حداکثر فعالیّت خورشیدی در 1985 رخ داده و جهان هم اکنون در در فاز نزول به سمت موقعیّت مشابه کمینه مائوندر قرار داشته و تا 2030 به آن مرحله خواهد رسید.

دانشمندان آب و هواشناسی طرفدار نظریه یخبندان کوچک معتقدند، امواج مغناطیسی در داخل خورشید که میان نیم کره شمالی و جنوبی در نوسان است، منجر به ایجاد شرایط مختلف خورشیدی در یک دوره 10 تا 12 ساله می‌شود. دانشمندان معتقدند که اکنون بر اساس این اطلاعات بهتر می‌توانند فعالیت‌های خورشیدی را پیش‌بینی کنند. زارکووا در توضیح بیش‌‌‌تر این موضوع گفته که ما با ترکیب امواج مغناطیسی با هم و مقایسه آن‌‌ها با اطلاعات واقعی در چرخه فعلی خورشیدی متوجه شدیم که پیش‌بینی ارایه شده با 97 درصد دقت همراه است. با این حال دانشمندان اذعان می‌کنند که اگر این عصر یخبندان کوچک به وقوع نپیوندد، زمستان‌های بسیار سردی خواهیم داشت و سرمای هوا آن ‌قدر زیاد خواهد بود که سبب یخ زدن رودخانه‌هایی مانند رودخانه تایمز لندن خواهد شد. این گزارش در حالی منتشر شده است که روند گرم شدن کره زمین ناشی از گازهای گلخانه‌ای سبب نگرانی بسیاری از دانشمندان و سازمان‌های بین‌المللی ذی ‌ربط شده است.

نظریه وقوع عصر یخبندان کوچک و سرمایش شدید زمین با نظریه گایا مطابق دارد که توسط جیمز لاولاک ارایه شده است. بر اساس نظریه گایا سامانه اقلیمی، سیستمی خود تنظیم یا هموستاز بوده و دارای این قابلیت است که پس از وارد شدن برخی تغییرات نامناسب و مضر به حال سامانه اقلیمی با قابلیت خودتنظیمی­‌اش، تغییرات نامناسب را پس زده و دوباره به حالت متعادل اولیه‌­اش بر گردد. لاولاک برای تمثیل حالت خودتنظیمی سامانه اقلیمی جهان از کارتونی به نام جهان گل های مینایی که نشان دهنده وضعیت تبادل دمایی بین خورشید و سطح زمین بر اساس گل های مینای سیاه و سفید است، استفاده کرده است.

در مورد اعتبار نظریه گایا مباحث بسیاری درگرفته و نظریه مذکور طرفداران و مخالفان بسیار جدی و متعصبی دارد. اما از دیدگاه علمی و خصوصاً از منظر آب و هواشناسی تغییرات سامانه اقلیمی، نظریه مذکور دارای یک سری ایرادات اساسی است که مهم ترین آن عدم تعریف زمان پاسخ گایا یا مادر زمین به تغییرات است. به عبارت بهتر معلوم نیست چه مدت زمانی و تا چه حدی سامانه اقلیمی باید متحمل تغییرات نامناسبی چون ورود گازهای گلخانه ای بشود تا زمان پاسخ فرا برسد. زمان پاسخ در اینجا به مدت زمانی اطلاق می شود که یک سیستم خودتنظیم، با واکنش مناسب، تغییرات نامناسب را خنثی کرده یا از بین می برد و دوباره به حالت اولیه برمی گردد.

تسنیم: بعضی از جغرافی دانان معتقدند که نظریه گایا در دهه 70 میلادی توسط کشورهای پیشرفته تولید کننده گازهای گلخانه ای، برای توجیه و شانه خالی کردن از مسئولیّت تغییرات اقلیمی ابداع شده و در واقع فرضیه و نظریه ای استعماری است.

قویدل: له، این اعتقاد وجود دارد. بر مبنای استعماری بودن نظریه گایا، کشورهای پیشرفته دنیا که عاملین اصلی تولید گازهای گلخانه ای هستند، استنباط کرده اند که ورود گازهای گلخانه ای به جوّ و گرمایش جهانی و تغییر اقلیم اگر به حد بحرانی برسد، گایا یا مادر زمین آن را پس زده و با فعال شدن ویژگی خودتنظیمی، خود را به حالت مطلوب اولیّه باز خواهد گردانید. بر این اساس ورود گازهای گلخانه ای به جوّ تا زمانی که گایا پاسخی به آن نداده باشد، اشکالی ندارد و حتی اگر وضعیّت انتشار گازها و افزایش غلظت گازهای گلخانه ای جوّ، از مرز بحرانی عبور کند، هم مشکلی وجود نخواهد داشت؛ چون در چنین موقعیتی گایا با خاصیّت خودتنظیمی اش، اثرات نامطلوب گازهای گلخانه ای را خنثی و سامانه اقلیمی را مثل گذشته مطلوب خواهد کرد. مشکل مهمّ این داستان زمان پاسخ گایا هست. مخالفین این فرضیه می گویند، چقدر مکان های مختلف جغرافیایی بایستی متحمل مخاطرات جوّی بشوند و ضرر و زیان های مختلف ناشی از مخاطرات جوّی را متحمل شوند که گایا تشخیص بدهد، زمان پاسخ و پس زدن تغییرات نامطلوب و بازگشتن به حالت مطلوب و ایده آل فرا رسیده است؟

پیشینه علمی واضع نظریه گایا، جیمز لاولاک هم مزید بر علّت شده که مخالفان نظریه گایا بر آن استناد کرده و بگویند که واضع نظریه چون در شیمی تخصص دارد و روی مواد منفجره و تخریب کار کرده و مسایلی از این دست، قطعاً دیدگاه علمی و خصوصاً زیست محیطی در خصوص سامانه اقلیمی نداشته و علاوه بر مخالفت با نظریه گایا، آن را محصول نگرش استعماری برای توجیه پی آمدهای ناشی از گرمایش جهانی و تغییر اقلیم بدانند.

افزایش دمای زمین با فرض توقف تولید گازهای گلخانه ای و کشف گازهای گلخانه ای جدید که در بخش اول مطرح شد از مستندات مخالفین نظریه گایا محسوب می شود. مخالفانی از کشورهای توسعه نیافته یا کمتر توسعه یافته در مخالفت با گایا از منظر گرمایش جهانی، ابراز می کنند که تمام اطلاعات ما از گازهای گلخانه ای و مقادیر انتشار و غلظت آنها در جوّ، عمدتاً توسط کشورهای تولید کننده آن گازها تأمین می شود؛  از کجا معلوم که کشورهای مذکور که سابقه استعماری سیاهی دارند، در خصوص نوع و میزان گازهای گلخانه ای حقیقت را تمام و کمال گفته باشند؟ کشف گازهای گلخانه ای جدید در کشوری غیر از کشورهای تولید کننده اصلی گازهای گلخانه ای نیز تشکیک و بدگمانی در خصوص کشورهای عمده تولید کننده گازهای گلخانه ای و نظریه گایا را بیش از پیش تشدید کرده است.

آن چه که مسلم است این است که اثر گازهای گلخانه ای بر سامانه اقلیمی، خصوصاً وقوع گرمایش جهانی و بروز مخاطرات جوّی، نقد بوده و همه ساله تلفات جانی و مالی فراوانی در اقصی نقاط جهان از خود برجای می گذارد؛ اما امید به این که گایا یا مادر زمین در زمان مناسب با ویژگی خودتنظیمی اش، گرمایش جهانی را متوقف و مانع وقوع مخاطرات جوّی خواهد شد، نسیه است و زمان پاسخ گایا در هاله ای از ابهام قرار دارد.

* مطالعه و تصمیم سازی در خصوص اقلیم و تغییر اقلیم در ایران در اختیار افراد غیر متخصص قرار دارد

تسنیم: آیا اقلیم ایران در حال تغییر است؟ آیا تغییر اقلیم جهانی یا گرمایش جهانی بر تغییر اقلیم ایران موثر است؟

قویدل: اقلیم ایران تغییر نکرده است امّا عناصر اقلیمی مناطق مختلفی از ایران در حال تجربه دگرگونی هایی هستند که عمدتا این دگرگونی ها نوسانات دوره ای یا چرخه ای هستند. هر چند روندهای معنی داری از نوسانات عناصر مختلفی چون دما و بارش مشاهده شده است، لیکن این روندها و تغییرات فصلی و چرخه ای در حدی نیستند که موجب جایگشت و تغییر مکان یک ایستگاه یا منطقه ایران در طبقه بندی اقلمی خود شوند. البته بایستی متذکر شویم که تداوم گرمایش جهانی ممکن است نهایتا به تغییر اقلیم مناطق مختلفی از ایران در آینده منجر شود. با توجه به این که اقلیم حالت سیستمی و سیال دارد و مرزی مانند مرزهای سیاسی و طبیعی برایش متصور نیست، هر گونه گرمایش و حتی سرمایش می تواند با شدت و ضعف هایی بر کل مناطق جهان منجمله ایران تاثیر بگذارد.

یک نکته مهم و تأثر برانگیزی که در خصوص مطالعات اقلیمی در ایران وجود دارد این است که مطالعه و تصمیم سازی در خصوص اقلیم و تغییر اقلیم در ایران در اختیار افراد غیر متخصص قرار دارد که این امر بر ابهام موجود در برخورد و مبارزه با اثرات گرمایش جهانی افزوده و متخصصین اقلیم شناسی را به عنوان بانیان امر دلسرد کرده است. برای مثال مدیر طرح ملی تغییر آب و هوا فردی است که تخصص اقلیم شناسی ندارد و در مصاحبه اخیرش یک ربع در مورد تفاوت اقلیم و آب و هوا صحبت کرده است و نمی داند که اقلیم همان آب و هوا است و تفاوتی با هم ندارند. نگاهی به پرسنل دفتر طرح ملی تغییر آب و هوا در سازمان محیط زیست نشان می دهد که حتی یک نفر، تاکید می شود حتی یک نفر اقلیم شناس در بین افرادی که 31 پست اجرایی دفتر مذکور را اشغال کرده اند، وجود ندارد و این فاجعه بسیار بزرگی است. چرا در حالی که در دانشگاه های کشور ما متخصصین متبحر اقلیم شناسی با گرایش دکتری تغییر اقلیم پرورش می یابند، یک نفر هم به دفتر مذکور جذب نشده است؟ چرا دبیر کنفرانس تغییر اقلیم که فردی از رشته های مهندسی غیرمرتبط یا کم ارتباط با تغییر اقلیم است در کمال ناباوری اعلام می کند که به منظور پیشرفت در مبارزه با تغییر اقلیم باید در ایران گرایش ارشد و دکتری تغییر اقلیم ایجاد شود؟ و خبر ندارد که 5 سال پیش این گرایش ایجاد شده اما مورد توجه قرار داده نشده است؟

چگونه از تغییر اقلیم در ایران صحبت شود در حالی که تنها سازمان های مسئول مثل محیط زیست و هواشناسی تحت سیطره سیاست بازان از استخدام و بکارگیری متخصصین اقلیم شناسی سرباز زده و عنان امور در دست غیرمتخصصین قرار گرفته است؟

چرا در پست های فوق تخصصی مربوط به تغییر اقلیم از افراد ناآگاه و غیر متخصص استفاده شده است؟ و هزاران سوال بی جواب دیگر که باید مسئولین به آنها جواب دهند تا بعدً بتوان در مورد تغییر اقلیم در ایران صحبت کرد.

تسنیم: ادعای موافقان توافقنامه پاریس را در کاهش تغییر اقلیم زمین و جلوگیری از بحران های محیط زیستی چگونه ارزیابی می کنید؟ به عبارت دیگر آیا با کاهش انتشار گازهای گلخانه ای انسان ساخت می توان جلوی تغییر اقلیم جهانی را گرفت؟

قویدل: این سوال چند وجه دارد. نخست باید متذکر شویم که کشورهای عمده تولید کننده گازهای گلخانه ای چه کشورهایی هستند؟ تمام کشورهای عضور گروه 20 یا 20 کشور صنعتی جهان عمده ترین تولید کنندگان گازهای گلخانه ای هستند. در صدر این کشورها آمریکا، چین، انگلیس، فرانسه و روسیه قرار دارند. این کشورها همان کشورهای عضو دایم شورای امنیت سازمان ملل هستند که دارای حق ناحق وتو هستند. یعنی اگر دنیا یک سودی را بخواهد و هر یک از این 5 کشور آن را نخواهد، با حق وتو و وتو کردن، آن سود به کام کل دنیا تلخ می شود و یا بر عکس این 5 کشور بخواهند شری را بر کل دنیا تحمیل کنند، بقیه ممالک کاره ای نیستند. این مساله به سهولت در قضیه گرمایش جهانی و تغییر اقلیم منعکس شده است. جالب است بدانیم که کل اطلاعات ما از گرمایش جهانی و تغییر احتمالی اقلیم برگرفته از کشورهای مذکور است. بطور مثال مغزه های یخی عمدتا توسط روس ها و گازهای گلخانه ای توسط آمریکائیها سنجش و اندازه گیری شده و به صورت اطلاعات خام و پردازش شده در اختیار سایر محققین دنیا قرار داده شده اند. ما هیچ اطلاع خاص و منحصر به فردی که خودمان از گازهای گلخانه ای به دست آورده باشیم نداریم و در تمام زمینه های اطلاعاتی و آماری مربوط به گرمایش جهانی متکی به کشورهای مذکور هستیم.

حال سوال اینجا است که آیا کشورهای مذکور با عنوان نمودن گرمایش جهانی و تغییر اقلیم و انتساب آن به گازهایی گلخانه ای به خودشان ضرر می زنند؟ آیا در صورت صحت این فرض که گازهای گلخانه ای ناشی از صنایع کهنه و قدیمی موجب گرمایش جهانی شده اند، کشورهای مذکور در برابر کاهش گازهای گلخانه ای در ممالک مختلف دنیا منجمله ایران حاضرند تکنولوژی روز و دارای استاندارد های زیست محیطی نو را به دنیا عرضه کنند یا فقط از این مساله برای فشار بر دنیای عقب مانده استفاده ابزاری می کنند؟ چرا در حالی که نقش تعداد نخ سیگارهای استعمال شده در گرمایش جهانی محاسبه شده به رخدادهای بسیار مؤثرتر مثل انفجارات اتمی که فقط توسط معدودی از کشورها خصوصاً 5 عضو دایم شورای امنیت سازمان ملل، انجام می گیرد هیچ اشاره ای نمی شود؟

وجه دوم این است که بخش عمده انباشت گازهای گلخانه ای توسط ممالک صنعتی از عصر صنعتی شدن به تدریج وارد جو شده و گرمایش جهانی را موجب شده است و کشورهایی که تازه راه صنعتی شدن را پیش گرفته اند، سهم ناچیزی از گرمایش را سبب شده اند. حال چرا باید در کاهش گازهای گلخانه ای سهم همه یکسان باشد؟ از کجا معلوم که کشورهای قدرتمند از طریق معاهدات بین المللی در صدد کاستن از میزان رشد اقتصادی و صنعتی کشورهای دیگر خصوصاً کشورهای متخاصم نباشند؟

وجه سوم آن است که در حالی که تمام ابزار سنجش و اندازه گیری گازهای گلخانه ای تولید شده در اختیار معدود کشورهای قدر قدرت است، میزان پایبندی کشورها نسبت به توافق ها را چگونه می توان سنجید و راستی آزمایی کرد؟ و آیا می توان مطمئن بود که مثل قضیه هسته ای برای کشورهایی مثل ایران، مشکل تراشی نشود؟

وجه چهارم آن است که هرچند گازهای گلخانه ای به عنوان پسخورند مثبت با گرمتر کردن زمین موجب عدم تعادل سیستم اقلیمی زمین شده و در صورت استمرار در آینده اقلیم کره زمین را ممکن است تغییر دهند، اما پسخورندهای طبیعی منفی مثل فوران های آتشفشانی و طوفان های گرد و خاک و هواویزها هم عکس گازهای گلخانه ای عمل کرده و موجبات سرد شدن جو زمین را فراهم می آورند یا حداقل از روند سریع گرم شدن زمین جلوگیری می کنند. سوال اینجاست که چرا به نقش پسخورندهای منفی آن مثل پسخورندهای مثبت اهمیت داده نمی شود؟ و آیا این عدم توجه تعمدی و با نیات خاصی است یا سهوی است؟

* ادعای موافقان توافقنامه پاریس عملی و عاقلانه نیست

با توجه به موارد مطروحه چهارگانه می توان چنین استدلال کرد که اگر قرار است با عدم انتشار گازهای گلخانه ای مانع گرمایش یا تغییر اقلیم زمین شویم، عدالت حکم می کند که ابتدا کشورهای صنعتی به شدت میزان تولید گازهای گلخانه ای خود را کاهش دهند و اگر این کاهش تاثیر چشمگیری بر توقف گرمایش گلخانه ای جهان داشت و امیدی برای کنترل گرمایش و اطمینان برای عدم تغییر اقلیم کره زمین ایجاد کرد، آن موقع کشورهای جهان به تدریج راه کشورهای صنعتی را به شرط انتقال تکنولوژی و صنایع سبز بپیمایند. بر این اساس ادعای موافقان توافقنامه پاریس در کاهش تغییر اقلیم زمین و جلوگیری از بحران های محیط زیستی قبل از آزمون یاد شده امکانپذیر نبوده و عملی و عاقلانه هم نیست. در خوشبینانه ترین حالت ممکن است با کاهش تولید گازهای گلخانه ای -که احتمالاً به بهای تعطیلی بسیاری از کارخانجات قدیم و با تکنولوژی پایین و تحمل فقر و بیکاری زیاد در کشورهای غیر پیشرفته به دست خواهد آمد، از شدت و تداوم فعلی گرمایش جهانی کاسته شود، اما گرمایش با وضعیت دنیای فعلی توقف ناپذیر خواهد بود. در نتیجه در حال حاضر نمی توان عنوان نمود که گرمایش جهانی منجر به تغییر اقلیم خواهد شد یا نه.

در زمینه پیوستن به توافق پاریس باید بسیار دقیق و تیزبینانه عمل کرد و نباید بیخود و بی جهت توافق نامه ای را که هیچ سودی به حال کشور ندارد را چشم بسته امضا نمود. کشور ما باید تمام سعی و تلاش اش را بکار ببندد  که از صنایع پاک و سبز برخوردار شود و آلودگی ها و گازهای گلخانه ای خود را به حداقل برساند، اما این دلیل نمی شود که خود را درگیر توافق نامه ای بکنیم که سود و ضرر آن برای ما مشخص نیست. زمانی میتوان به امضای توافقاتی مثل پاریس فکر کرد که این توافق با تضمین انتقال دانش و تکنولوژی روز دنیا که صد در صد پاک و زیست محیطی باشد، همراه شود.

تسنیم: آیا گزاره «ریشه تغییر اقلیم در انتشار گازهای گلخانه ای انسان ساخت است» مورد اجماع دانشمندان و متخصصان تغییر اقلیم است و مبنای متقنی از نظر علمی برای آن وجود دارد؟  

قویدل: اساساً در حال حاضر بحث اصلی گرمایش جهانی است که در صورت تداوم و تشدید شاید منجر به تغییر اقلیم از نوع تغییر در طبقه بندی اقلیمی شود. بر این اساس بله می توان گفت که حجم وسیع گازهای گلخانه ای تولیدی از صنایع بشر در کل زمین می تواند و این پتانسیل را دارد که اقلیم را تغییر دهد. از طرف دیگر اطلاعات ما از اقلیم نهایتا مربوط به 200 سال اخیر است و ما از نظر زمانی نمی دانیم که الان در کجای کار قرار داریم. برای این که بتوانیم یک سری زمانی مثل اغلب عناصر اقلیمی را بر اساس داده های مشاهداتی تاریخی پیش بینی کنیم نیازمندیم که داده های کل ادوار تاریخی را داشته باشیم تا بتوانین پیش بینی دقیقی از رفتار زمانی پدیده داشته باشیم. حال تصور کنید که کره زمینی را که 4.8 میلیارد سال پیش تشکیل شده و دارای جو شده، با داده های 200 سال اخیر مورد پیش بینی قرار دهیم. اشکال این کار در این است که چون ما آمار تمامی ادوار گذشته را نداریم نمی دانیم که آیا این گرمایش خصیصه زمانی تکرار پذیر اقلیم سیاره زمین است یا خیر. ممکن است این گرمایش و حتی خیلی شدیدتر از این گرمایش جزو عادات و خصیصه های تکرار پذیر اقلیم زمین بوده باشد و بعد از آن دوره سرمایش یا تعادل آغاز شود. در بخش های قبلی عنوان شد که بر اساس شواهد علمی متقن و قابل اعتنا، هم اکنون ما به سمت دوره بین یخچالی پیش می رویم و ممکن است در سال های آینده اقلیم زمین بجای گرمتر شدن، سردتر شود. زمستان های سرد و برفی دو سال اخیر نیز چنین نظریه هایی را تقویت می کنند. با توجه به مطالب گفته شده هم در خصوص خود تغییر اقلیم و هم علل آن اقلیم شناسان متفق القول نیستند و نظریات مطروحه موافق و مخالف در این زمینه زیاد است.

*عمل به توافق پاریس هیچ تاثیری بر کاهش آلودگی هوای تهران نخواهد گذاشت

تسنیم: آیا گازهای گلخانه ای، گازهایی آلاینده و مخرب هستند؟ آیا اجرای توافق پاریس در بهبود آلودگی هوای تهران و دیگر کلان شهرها موثر خواهد بود؟

قویدل: جو ترکیبی از گازهای مختلف است که هرگونه دخل و تصرف در ترکیب آن از طریق افزایش یا کاهش میزان ترکیبات جو، آلودگی محسوب می شود. علت آلودگی ورود آلاینده ها به جوّ است که بخش مهمی از این آلاینده ها گازهای گلخانه ای هستند. عمده اثرات گازهای گلخانه ای گرمایش کره زمین است که این گرمایش موجب بالا رفتن دما و تبخیر آبها است. تبخیر بیشتر آبها موجب افزایش ابرناکی و به تبع از آن افزایش بارش می شود. مساله اصلی و مشکل ساز اینجا است که سیستم های اقتصادی و اجتماعی خود را با وضعیت بلند مدت جو که همان اقلیم است، سازگار کرده اند و به هرگونه کاهش بارش یا افزایش دما، گاه شدیداً عکس العمل نشان می دهند. گرمایش جهانی باعث شده که دمای کره زمین افزایش یافته و الگوی زمانی و مکانی بارش دچار تغییر شود. به طور خلاصه تغییر مذکور اشکالش در این است که بارش را از خشکی ها به سمت دریاها و اقیانوس ها جابجا کرده و عملا انتفاع از بارش ها را کم کرده یا از بین برده است. در کل اثر گازهای گلخانه ای زمانی مخرب می شود که موجب وقوع مخاطرات جوی افراطی مثل سیل، خشکسالی، انواع طوفان ها، امواج سرمایی و گرمایی و نظایر آنها شوند. البته گرمایش ناشی از گازهای گلخانه ای در نواحی قطبی موجب افزایش سطح زمین های کشاورزی خارج شده از زیر برف و یخ هم شده و برای مناطق مذکور انتفاع ایجاد کرده است، لیکن ضررهایش بیشتر از نفع هایش بوده است.

در خصوص هوای تهران لازم است یادآوری شود که دیگر بحث آلودگی هوای تهران مطرح نیست. آلودگی هوا حالتی است که جو یک منطقه یا همین تهران خودمان در پاره از مواقع سال به طور موقت تحت تاثیر آلاینده ها قرار می گیرد. در سال های اخیر خصوصاً دو سال گذشته علاوه بر تهران و استان تهران، معمولاً استان های اطراف تهران مثل البرز، قزوین و استان های دیگر به طور همزمان و برای روزهای متوالی تحت تاثیر غلظت بیش از اندازه و چندین برابر حد مجاز آلاینده های مختلف مثل ذرات معلق یا مونواکسید کربن، آلودگی های وسیع و شدیدی را تجربه کرده اند که به این نوع آلودگی بخاطر وسعت فضایی و استمرار زمانی آن مناسب است واژه آلودگی آب و هوا و نه آلودگی هوا اطلاق شود. در اینجا تفاوت آلودگی هوا با آلودگی آب و هوا همانند تفاوت هوا و اقلیم است. به عبارت ساده تر آلودگی هوا به وضعیت آلودگی جوی آنی و زودگذر اطلاق می شود در صورتی که آلودگی آب و هوا به آلودگی وسیع و مستمر و تکرار شونده جو گفته می شود. آلودگی هوای تهران بر اثر آلاینده های محلی متحرک و کارخانجات انجام می گیرد نه گازهای گلخانه ای و بنابراین عمل به توافق پاریس هیچ تاثیری بر کاهش آلودگی هوای تهران نخواهد گذاشت.

انتهای پیام/

دهۀ «رکود، عبرت، تجربه»
پربیننده‌ترین اخبار اقتصادی
اخبار روز اقتصادی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
خودرو سازی ایلیا
بانک ایران زمین
گوشتیران
triboon