بخاطر وسوسه بازیگری، چادرم را کنار نمی‌گذارم

مژده لواسانی در همان کودکی و نوجوانی، اجرای رادیویی را به صورت حرفه‌ای پیگیری کرد و کم کم وارد تلویزیون شد و بعد از دو بازی کوتاه در دو سریال پلاک ۱۴ و خبرنگار، اجرا در تلویزیون را هم انجام داد.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، متولد آبان 1368 است و سه ساله بود که با برنامه سلام کوچولو، طعم شیرین رادیو را چشید. مژده لواسانی در همان کودکی و نوجوانی، اجرای رادیویی را به صورت حرفه‌ای پیگیری کرد و کم کم وارد تلویزیون شد و بعد از دو بازی کوتاه در دو سریال پلاک 14 و خبرنگار، اجرا در تلویزیون را هم انجام داد...

متولد آبان 1368 است و سه ساله بود که با برنامه سلام کوچولو، طعم شیرین رادیو را چشید. مژده لواسانی در همان کودکی و نوجوانی، اجرای رادیویی را به صورت حرفه‌ای پیگیری کرد و کم کم وارد تلویزیون شد و بعد از دو بازی کوتاه در دو سریال پلاک 14 و خبرنگار، اجرا در تلویزیون را هم انجام داد. او علاوه بر اجرا، چندین برنامه رادیویی را نوشته و کارگردانی و تهیه کنندگی کرده و نیز چند نمایشنامه مذهبی را هم نگاشته است. لواسانی 27 ساله که سابقه اجرا در برنامه‌های تلویزیونی به خانه برمی‌گردیم، کافه سوال، رو‌به‌راه، عصر خانواده و... را دارد، در نظر سنجی برنامه سه ستاره شبکه سه به عنوان بهترین مجری زن سال 95 از نگاه مردم، انتخاب شد. او تنها مجری خانم در برنامه‌های سال تحویل تلویزیون بود که از شبکه اول، وی‍ژه برنامه تحویل سال را اجرا کرد و چند شبی هم مجری برنامه بوی عیدی شبکه اول بود. با او درباره حس و حالش از این انتخاب گفت‌و‌گو کرده‌ایم. از او خواسته ایم برای‌مان از مسیری که آمده و می‌خواهد برود، بگوید.

شما در نظرسنجی بهترین مجری زن تلویزیون در برنامه سه ستاره، بهترین مجری سال 95 شدید. از این که مخاطبان، شما را که جوانی 27 ساله‌اید از میان مجریان کارکشته‌ای که شاید به اندازه سن شما، سابقه داشته باشند، انتخاب کرده‌اند، چه حسی دارید؟

همان شبی که به برنامه سه ستاره رفتم و بین نامزدها بودم گفتم، همین که به عنوان نماینده نسل جوان در این فهرست حضور دارم احساس خوشحالی می‌کنم. گفتم، احساس غرور می‌کنم که کنار مجریان باتجربه و قدیمی ایستاده‌ام، اما اینکه مردم، من را انتخاب کردند، خیلی حس خوب و خوشایندی است. واقعا، هیچ جایزه و انتخابی با انتخاب مردم برابری نمی‌کند.

فکر می‌کنید این انتخاب، چه پیامی برای خود شما و برنامه سازان تلویزیونی دارد؟
حقیقت‌اش همان شب هم گفتم که این انتخاب مردم، رای اعتماد آنها به جوان‌ترهاست. خیلی از جوانان دهه 60 و 70 و 80، گاهی من را نماینده خود و نسل‌شان در تلویزیون می‌دانند؛ نسلی که شاید اشتباهات، لغزش و لرزش‌هایی داشته باشد، اما می‌شود به آنها اعتماد کرد و انگیزه داد. مهم‌ترین ویژگی و پیام این انتخاب، رای به همین جوان‌گرایی است.

حضور مستمر روی آنتن، مهم‌ترین مساله مجریان زن در تلویزیون ماست. خیلی از مجریان خانم، بعد از مدت کوتاهی اجرا، ناگهان از دور خارج می‌شوند، اما شما توانسته اید سال‌های قابل توجهی در شبکه‌های اصلی، برنامه‌های زنده‌ای را روی آنتن ببرید. رمز این استمرار در چیست؟
چون کارم را از بچگی از رادیو شروع کردم، بنابراین قدم به قدم جلو آمدم. دقیقا می‌دانم که می‌خواهم تا سال بعد چه کار کنم. این تربیت رادیویی باعث شده که هر برنامه‌ای را باری به هر جهت اجرا نکنم. قدم به قدم آمدم، تجربه کردم و خیلی محتاط بودم. وقتی در برنامه «به خانه برمی‌گردیم» اجرا داشتم و وارد حیطه اجتماعی شدم، پیشنهاد اجرا در برنامه‌های مختلف خانواده مطرح شد، اما خیلی گزینشی انتخاب کردم و سراغ اجرای«کافه سوال» رفتم. وقتی هم کافه سوال تمام شد تا آغاز «رو به راه»، حدود یک سال هیچ برنامه‌ای را جز چند ویژه برنامه خاص اجرا نکردم آن هم با وجود پیشنهاد‌های زیادی که وجود داشت.

رمز استمرار علاوه بر این نکته، انجام ندادن هر کاری است. با همه احترام به دوستان همکارم، بعضی دوستان همه ژانرها را اجرا می‌کنند و برای همین مخاطب برای آنها هویتی قائل نیست و زود کنار می‌روند. این که بدانید کجا، چطور و چه زمانی اجرا و صبوری کنید و هر برنامه‌ای را نروید، مهم است. «روبه راه» آبان پارسال تمام شد و تا الان یک ویژه برنامه یلدا، اربعین و تحویل سال را اجرا کردم. در هر حال صبوری کردن را یاد گرفتم تا به موقع روی آنتن باشم. البته گاهی انتخاب‌های اشتباه هم ممکن است در این مسیر داشته باشم و منکر این اشتباهات نمی‌شوم.

مجریان زن در تلویزیون ما با وجود محدودیت‌ها و مشکلات، حضور پررنگی دارند، اما هنوز اجرای اصلی خیلی از برنامه‌های مهم و محوری را به آنها واگذار نمی‌کنند. چرا؟

نمی‌شود گفت محدودیت؛ چون برخی از مسائل، براساس باورهای ارزشمند ماست که باعث شده زنان ما اجراهای متفاوتی از اجراهای زنان در تلویزیون‌های دیگر داشته باشند. با این همه متاسفانه با وجود توانایی‌های مجریان زن، اجرای خیلی از برنامه‌ها به آنها داده نمی‌شود. بخشی از این ماجرا شاید به مردم برمی‌گردد؛ چون با مجریان مردی که ستاره شده‌اند بیشتر ارتباط برقرار می‌کنند. بنابراین بیشتر از نگاه مسئولان، به انتخاب مردم برمی‌گردد که مجریان ستاره مرد را قبول کرده‌اند.

برخی مجریان تلاش می‌کنند تا بعضا با خود نمایی، نمایش اطلاعات عمومی و... فضای برنامه را تسخیر و مهمان را مرعوب خودشان کنند. به نظر شما یک مجری، چقدر می‌تواند در یک برنامه و آن هم برنامه زنده، میدان‌داری کند و خود را نشان بدهد؟

آنچه که یک مجری هست؛ یعنی دانش و سواد او از همان یک دقیقه اول و نخستین جمله‌ای که می‌گوید، ‌آشکار می‌شود. این موضوع حتی از چشم‌های یک مجری و دایره واژگان او نیز کاملا مشهود است. مخاطب، خیلی مرعوب ادا و اطوار نمی‌شود. زمانی که مهمان دورهمی بودم، فرق آقای مدیری با بقیه مجریان را فهمیدم. او با تکریم مهمان، گفت‌و‌گو را پیش می‌برد. او قهرمان است و این بزرگی را با کوچک کردن مهمان به دست نمی‌آورد. برای قهرمانی نیاز نیست که بقیه را بکوبیم.

شما، تنها مجری خانم در میان برنامه‌های تحویل سال 96 بودید؛ آن هم برنامه تحویل سال در شبکه اول که نقش مهم و تریبون رسمی تلویزیون به شمار می‌رود. چه حسی داشتید که به عنوان تنها مجری زن و در روز زن، مجری این برنامه شدید؟

اولین تجربه برنامه زنده تلویزیونی سال تحویلم بود. قبلا در رادیو این فضا را تجربه کرده بودم. مدت‌ها بود که در شبکه اول از 14 سالگی که کبوتر دات کام را اجرا کردم، برنامه نداشتم. این بازگشت، حس خیلی خوبی بود.گمانم اتفاق خوبی در اجرا بود و امیدوارم فتح بابی باشد برای اجراها و همکاری‌های بعدی.

برنامه‌های عصرگاهی و صبحگاهی رادیو ایران و رادیو جوان شنیدنی است، اما پیشنهادم همیشه رادیو پیام است؛ چون بسته شعر و خبر و موسیقی دارد. برای آنهایی هم که زیاد داخل ماشین هستند، رادیو آوا گزینه خوبی است؛ چون ترکیب موسیقی سنتی، پاپ و محلی دارد.

شما معمولا موقع سال تحویل در مشهد هستید. چه حسی داشتید که امسال نتوانستید در مشهد و در کنار خانواده، سال را تحویل کنید؟

هر سال، جز سالی که کربلا بودم، موقع تحویل سال مشهد بودم و برای همین، امسال هم موقع تحویل سال، دلم پیش حرم بود، اما قبل تحویل سال، رفتم و سالم را به امام رضا سپردم و آرزو کردم که تحویل سالی که با مردم هستم، خوب باشد که البته خوب بود.

در برنامه بوی عیدی، تعداد زیادی مهمان از بازیگران گرفته تا چهره‌های علمی حضور داشتند و شما می‌بایست به صورت زنده با آنها گفت‌و‌گو می‌کردید. گفت‌و‌گوی زنده در رادیو و تلویزیون مثل هندوانه در بسته است که موفقیت در آن، ارتباط مهمی با وضع مهمان دارد. چطور تلاش کردید تا مهمانان راحت باشند و صحبت کنند؟

گفت‌و‌گوی تلویزیونی به حال مصاحبه شونده، شرایط روز و خیلی چیزهای دیگر بستگی دارد. گاه شده با یک بازیگر، سه بار گفت‌و‌گو کرده ام.از این سه بار یک بار آن عالی بوده، یک بار متوسط و بار آخر خیلی بد شده! این در حالی است که هر دو همان آدم‌های قبلی بودیم، ولی شرایط و موضوع گفت‌وگو، فضا را عوض می‌کند. در برنامه‌های تحویل سال نباید گفت‌و‌گوی تخصصی داشت؛ مثلا می‌شد کلی بحث تخصصی با عوامل فیلم ماجرای نیمروز داشت، اما آنجا مجال این ماجرا نبود. در چنین برنامه‌هایی باید بحث شیرین دم عیدی کرد و خوش بود. بنابراین تلاش می‌کنم در گفت‌و‌گوهای این چنینی، مهمان راحت باشد تا راحت حرفش را بزند. فکر می‌کنم تا حالا موفق بوده ام.

متاسفانه در سال‌های اخیر بعضی مجریان کارکشته مثل محمدرضا شهیدی‌فرد و اسماعیل میرفخرایی، دیگر در تلویزیون، اجرایی ندارند و جدیدا هم منصور ضابطیان و گروه رادیو هفت و صدبرگ از تلویزیون رفته اند. به نظر شما، آیا عدم حضور این افراد، باعث می‌شود تا مجریانی که الان هستند، بیشتر دیده شوند یا نه، حضور آنها، فضا را گرم تر می‌کند؟

دریغ و افسوس ماست که این افراد حضور ندارند. منش، سواد و اجرای آقای شهیدی فرد همیشه الگوی من بوده و استاد میرفخرایی هم که جای خود دارند. واقعیت این است که کسی نمی‌تواند جای شهیدی فرد را پر کند که بگوییم، حالا اگر او نباشد، مجری دیگری بیشتر دیده شود. حضور امثال ایشان باعث افتخار ماست. سال‌ها در رادیو گفت‌و‌گو افتخارم این بوده که در جایی برنامه اجرا می‌کنم که شهیدی فرد اجرا می‌کرده. با خودشان هم که صحبت می‌کردم، می‌گفتم حضور و بودن شما باعث دلگرمی ماست. قطعا حضور آنها باعث آبرو و اعتبار برای خودماست. این مهم است که در رسانه‌ای کار کنیم که امثال شهیدی فرد اجرا داشته‌اند.

معمولا بعضی مجریان، دچار وسوسه بازیگری یا کارهای دیگر می‌شوند. تا به حال پیشنهاد بازی در فیلم یا سریالی را داشته‌اید؟

وقتی 10 سالم بود کارم را در تلویزیون با بازی در سریال پلاک 14 آقای مهران مدیری شروع کردم و بعد سریال خبرنگار را بازی کردم. خیلی پیشنهاد بازی دارم و همین اواخر پیشنهاد بازی در سریالی را داشتم که توسط آقای حامد عنقا ارائه شد، اما راستش چارچوب‌های خودم را از نظر پوششی و اعتقادی دارم؛ مثلا بدون چادر بازی نمی‌کنم. هیچ وقت به خاطر وسوسه بازی، اعتقاداتم را کنار نمی‌گذارم. پیشنهاد آقای عنقا هم بازی در نقش شخصیتی با چادر بود، اما بعدا فکر کردم و دیدم دلم می‌خواهد هویت مژده لواسانی مجری را حفظ کنم. نمی‌خواستم مخاطب، رویکرد دیگری از من ببیند. خیلی همه جوانب را می‌سنجم و نمی‌توانم ریسک کنم که مخاطب تلویزیونی، من مجری را از ذهن‌اش دور کند.

کارتان را از رادیو آغاز کردید و هنوز هم با وجود ستاره شدن در تلویزیون، رادیو را دنبال می‌کنید. علت این علاقه به رادیو چیست؟

رادیو عشق اول و آخر است. رادیو خانه پدری ماست. ما ازدواج می‌کنیم اما به خانه پدری مان برمی گردیم و رجوع می‌کنیم و سر می‌زنیم. رادیو برای آنهایی که از رادیو به جای دیگر رفتند، حکم اصل و ریشه را دارد. افتخار می‌کنم به این حس ریشه‌دار بودن. احساس می‌کنید خانواده بزرگی به نام رادیو دارید. رادیو همه عمر و کودکی و نوجوانی من است؛جایی است که تجربه کردم، خندیدم و گریه کردم و آدم‌های زیادی دیدم. گذشته‌ام را دوست دارم و برای همین اصلا نمی‌توانم به رادیو فکر نکنم.

خیلی از خوانندگان ما، ساعت‌های زیادی را در ترافیک می‌گذرانند. بسته پیشنهادی شما برای برنامه‌های رادیویی چیست که به کار خوانندگان ما بیاید؟

برنامه‌های عصرگاهی و صبحگاهی رادیو ایران و رادیو جوان شنیدنی است، اما پیشنهادم همیشه رادیو پیام است؛ چون بسته شعر و خبر و موسیقی دارد. برای آنهایی هم که زیاد داخل ماشین هستند، رادیو آوا گزینه خوبی است؛ چون ترکیب موسیقی سنتی، پاپ و محلی دارد. در اتوبوس و مترو هم که خواهش می‌کنم فقط کتاب و کتاب و کتاب!

منبع:افکارنیوز

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه سایر رسانه‌ها