شیرعلینیا: هنوز کتابی برای توضیح اندیشه امام نداریم/ نامخواه: با تحریف همهجانبه امام روبرو هستیم
پنجاه و نهمین قسمت از برنامه تلویزیونی «جهانآرا» با حضور دو تن از فعالان فرهنگی کشورمان با موضوع ارتحال امام خمینی(ره) پخش شد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، پنجاه و نهمین قسمت از برنامه تلویزیونی «جهانآرا» شب گذشته(شنبه 13 خرداد) با حضور حجتالاسلام مجتبی نامخواه و جعفر شیرعلینیا دو تن از فعالان فرهنگی کشورمان با موضوع «ارتحال امام خمینی(ره) و بررسی سیره و اندیشه بنیانگذار انقلاب اسلامی» از شبکه افق سیما پخش شد.
شیرعلینیا درباره این سئوال که «چه اتفاقی میافتد دغدغه تحریف امام برجسته میشود و متن اصلی سخنرانی رهبر انقلاب در روز 14 خرداد قرار میگیرد؟» پاسخ داد: اینکه دو گروه مختلف دم از تحریف امام میزنند ریشه در این قضیه دارد که خیلی وقتها از امام به عنوان موضوعی که میتواند به پیشبرد امور سیاسیمان کمک کند استفاده کردهایم. استفاده جناحی و ابزاری برای پیشبرد مقاصد سیاسی باعث شده است هر کس روایت یک طرفهای را از بخشی از زندگی امام داشته باشد و چه بسا خود امام موضوعیت نداشته باشد و مهم این است که ایشان کدام قسمت از الانِ مرا توجیه میکند.
وی در ادامه افزود: جای تأسف و خوشحالی دارد که در هفتههای اخیر سال 1396 در انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم امام چندان مطرح نبود. از یک طرف مرا ناراحت میکرد که چه شد هیچیک از جناحهای مختلف امام و اندیشههایش را مطرح نکردند. از طرف دیگر جای خوشحالی دارد که شاید اگر سیاستزدهها دست بردارند زمینهای برای ترویج و تحقیق راجع به امام و روایت از زندگی ایشان فراهمتر شود.
مجری و کارشناس برنامه در واکنش به صحبتهای شیرعلینیا یادآور شد: جای خوشحالی دیگری هم دارد که حضرت امام پس از این همه سال تا این حد مقبولیت و محبوبیت دارد که جریانهای سیاسی مختلف برای کسب قدرت احساس میکنند خودشان را به گوشهای از عکس ایشان الصاق کنند. علت این ابراز خرسندی این است که در دهه 70 رسماً اعلام شده بود حضرت امام باید به موزه تاریخ برود و دیگر کسی از ایشان حرف نزند، عکس امام را نزنید و این نشانه دیکتاتوری است و این قبیل حرفها، ولی گویا رجعتی به امام و سیره ایشان پیدا کردهایم.
شیرعلینیا با تأیید گفتههای یامینپور افزود: ابعاد خوشحالکننده و ناراحتکننده متعددی در این باره وجود دارد. آیا رجعت به امام واقعی است یا سیاسی و روزمره؟ اگر برای استفاده و کسب وجهه است نگرانکننده میشود. زندگی حضرت امام همواره حرکت بین قشر متحجر و قشر روشنفکرنماست. هم اختلافاتی با دید روشنفکری به مسائل اسلامی دارد و هم اختلاف با دید متحجر قم و نجف.
وی درباره استفاده روزنامهها از حضرت امام گریزی به عملکرد صدا و سیما زد و خاطرنشان کرد: از سخنرانیهای حضرت امام در ده سال حکومتشان آنچه در تلویزیون پخش میشود عمدتاً مربوط به سال 1360 است که در شرایط خاصی قصد دارند موضوع خاصی را به تصویر بکشند.
این کارشناس حوزه فرهنگی تصریح کرد: اگر قرار است به روایت جدیدی برسیم باید همه از این بازی سیاسی دست برداریم. ما نیاز داریم مطالعه و اجتهاد در حوزه اندیشه و حتی تاریخ امام را شروع کنیم. از سخنرانیهای افراد مختلف میبینم خاطراتی را مرجع خودشان قرار میدهند که سندیت ندارد.
در ادامه نامخواه درباره برجسته ساختن دغدغه تحریف حضرت امام در بیانات مقام معظم رهبری در 14 خرداد چند سال گذشته اظهار کرد: باید قدری به عقب برگشت و به شرایط پیدایش و شکلگیری خط امام و اندیشه ایشان پرداخت. اجمالاً ما در دوران معاصر با خط ممتدی از گرفتاریهای اجتماعی مواجه بودیم. به لحاظ اجتماعی شکاف طبقاتی و از نظر سیاسی وابستگی حاد وجود داشت. ما عربستان منطقه و گاو شیرده چهار پنج دهه قبل بودیم.
وی در ادامه گفت: این وابستگی در بدنه اجتماعی نفرت از موجود را ایجاد کرد. این بدنه تلاش میکرد وضع را تغییر بدهد، ولی اتفاقی نمیافتاد. در سده اخیر از مشروطه به این طرف شاهد دهها حرکت معطوف به تغییر وضع ناگوار بودیم، از نهضت جنگل و نهضت خیابانی گرفته تا نهضت ملی شدن صنعت نفت. خودشان هم اذعان داشتند به تغییر چشمگیری در وضع موجود نرسیدند.
این فعال فرهنگی عنوان کرد: انسانی که عزتش پایمال شده و به لحاظ اقتصادی و اجتماعی تحت فشار بود، درهای فکریش را به روی اندیشههای متحجرانه و متجددانه گشود. یعنی کسانی که میگویند نمیشود کاریش کرد و آنهایی هم که میگویند میشود کاری کرد از موضع لیبرالیسم، سوسیالیسم و مارکسیسم سخن میگویند. حرفشان این است که از موضع مذهب نمیشود کاری کرد. در این وضعیت تجددگرایان چپگرا و راستگرا شروع به جولان و بهنوعی بلوکبندی جهان دوقطبی را در جهان فکری ما بازتولید میکنند که یا باید دست به هیچ حرکتی نزنید و وضع موجود را بپذیرید و مذهبی باشید یا با تکیه به اندیشههای مذهبی نمیتوانید وضع موجود را تغییر بدهید.
ناخواه افزود: اندیشه امام از دهه 20 تا نقطه عطف نهضتش در 15 خرداد سال 1342 در عرصه اجتماعی وارد شد. طبیعی است اندیشه امام عرصه را برای سایر نحلهها ـ که صورتبندی کلیش تجدد و تحجر بود ـ تنگ میکرد.
وی ادامه داد: 15 خرداد بهلحاظ تاریخی نقطه افتراق اندیشه امام و متحجرین و متجددین است. خود امام مفصل این بحثها را در پیامهای خود دارند که به چه شکل اندیشه انقلابی از فضای متحجر و مقدسمأبی و متجددین روشنفکر چپگرا و منورالفکرهای غربگرا جدا شد. 15 سال بعد، انقلاب پیروز میشود، یعنی همه کارهایی که در هشت دهه اخیر از خاستگاه ایدئولوژیهای مختلف انجام شده تا وضع دگرگون شود عملیاتی نشده، این وسط هم یکسری متحجر بودند که اصلاً نمیشود فضا را تغییر داد، الان در حرکت امام این وضع تغییر کرده است و این تغییر خیلی چشمگیر است.
نامخواه با بیان این مطلب که از فردای انقلاب ناتوانان در تغییر، شروع به تفسیر اندیشههای خودشان میکنند بیان داشت: یک کتاب حدود 500 صفحهای از مصاحبههای کیانوری بعد از انقلاب میخواندم. پر بود از منویات خط امام. ابتدا این کار خیلی سخت پذیرفته میشود، یعنی خیلی نمیشود از حزب توده انتظار داشت که منادی خط امام باشد، ولی وقتی کمی کار جلوتر میرود و گروهها، دوز التقاط پایینتری پیدا میکنند متوجه میشوند باید کمی از اندیشه متحجرانه و متجددانه کوتاه بیایند تا بتوانند تفسیر باورپذیرتری از امام ارائه دهند. ما با این مسئله مواجهیم که فردای پیروزی اولیه تغییر، تفسیر در جهت تحریف امام شروع میشود.
وی افزود: یک بحث دیگر کسانی هستند که فردای پیروزی انقلاب امام را رهبر انقلاب نمیدانند. امام اسم رمز بالارفتن از پلههای قدرت هم است و کسی نمیتواند با مخالفت امام به قدرت برسد. در موضع قدرت قرار میگیرند و بعد از چند دهه وضع زندگی متفاوتی پیدا میکند. آیا کسی که وضع زندگی متفاوتی پیدا کرده میتواند بگوید اسلام امام، اسلام پابرهنگان و مستضعفان و سرمایهداران زالوصفت است؟ از طرفی هم نمیتواند از امام نگوید. پس مجبور است از امامی بگوید که اینها داخلش نیستند. این میشود محافظهکاری. یعنی تحجر، تجدد و محافظهکاری سه ضلع اصلی فرایند تحریف امام است.
نامخواه در پاسخ به این سوال که «از این سه ضلع در دورانی که ما در آن به سر میبریم کدامیک در تحریف امام خطر بیشتری دارد» تصریح کرد: اینطور نیست که فکر کنیم امروز اگر کسی در خط امام است یکدفعه فردا متجدد یا متحجر یا محافظهکار شود، تغییرات گام به گام و آرام آرام اتفاق میافتد.
در ادامه شیرعلینیا با تأیید تحلیل نامخواه مبنی بر وجود این سه ضلع در تحریف خط امام با بیان اینکه «ساختار قدرت هم میتواند ضلع دیگر تحریف باشد» توضیح داد: ما با یک حالتی وارد جنگ شدیم و با حالت دیگر از آن خارج شدیم. ما با دیپلماسی از جنگ خارج شدیم. مشکل اصلی که آدمهای مختلف را میبلعد و ناچار میشوند فقط به اسم امام اکتفا کنند، ولی در عمل فاصله بگیرند این است که مبتنی بر اندیشههای امام ساختاری تعریف نشده است.
وی با یادآوری این نکته که آخرین پیام بلند امام منشور روحانیت است اضافه کرد: امام در آنجا نکته مهمی میگویند که «ممکن است 10 سال دیگر کسانی پیدا شوند که بگویند قصه سلمان رشدی با دیپلماسی ما سازگار نیست، تا حوزههای علمیه و علمای بزرگوار ما به نتیجه نرسند که فقه موجود جواب نیازهای امروز را نمیدهد و اینها نیایند نیازها را پیشبینی کنند و براساس آن تعریف کنند ما به نتیجهای نمیرسیم»؛ به نظر میرسد نه در حوزههای علمیه و نه در دانشگاهها اصلاً این بحث شکل نگرفته که میتوانیم براساس اندیشههای امام ساختاری تعریف کنیم یا خیر.
این فعال فرهنگی در پاسخ به این سوال که «از میان انبوه محورهای فکری، اندیشهای و سیره سلوک فکری حضرت امام کدام بخش امروز بیشتر در خطر تحریف قرار دارد و نیاز به مراقبت و پاسداری دارد» گفت: احساس میکنم دو بعد در خطر تحریف قرار دارند. یکی بعد دینی بودن انقلاب است، یعنی نگاهی که امام به درهم تنیده بودن دین و سیاست دارد و از طرف جناحهای مختلف به حاشیه میرودو بعد دیگر هم نگاهی است که امام به مردم داشت.
نامخواه در واکنش به صحبتهای شیرعلینیا با بیان اینکه ما در تحلیل تحریف نباید سهم را به ساختارها دهیم تأکید کرد: در دوران بعد از امام سیر تطور نظریه اسلام ناب و اسلام آمریکایی در ادبیات رهبر معظم انقلاب خیلی پررنگتر است.
وی ادامه داد: اگر ما از سهم کنشگر و آدمها در این تغییر بکاهیم و بگوییم اقتضای دیپلماسی بوده همین وضعی میشود که امروز داریم، یعنی معلوم نمیشود ما باید با چه کسی درگیر شویم. سخنان رهبری ناظر به این مسئله است که تحریف امام نه یک پیشبینی بلکه واقعیتی است که رخ داده است.
این کارشناس فرهنگی با بیان این مطلب که «این اندیشه در زمانی همه جهان را تغییر میداد، ولی الان در داخل کشور کمرنگتر میشود» تصریح کرد: توده مردم معتقد به اندیشه امام، در اثر کثرت این تحریف و بازتولید تفسیر تحریف شده از امام در رسانهها، نمیتوانند آن نسبت را با امام برقرار کنند.
وی با قرائت بخشی از پیام رهبر معظم انقلاب در اولین سالگرد رحلت حضرت امام مبنی بر شاخصههای اسلام ناب و اسلام آمریکایی این سوال را مطرح کرد «آیا فقط بخشی از این منظومه فکری حضرت امام مورد تحریف قرار گرفته و تصویر ما از انقلاب چنین تقابلهایی است» ادامه داد: وقتی رهبران انقلاب از اسلام سرمایهداری یاد میکنند مسئله این نیست که به یک بعد اشاره میکنند، یک اندیشه کاملاً منسجم و یکپارچه است که وقتی تحریف شود در تمام ابعاد خود را نشان میدهد.
نامخواه با اشاره به این مطلب که امام نسبت به ظهور قیمهای سیاسی در عرصه انتخاباتها نگران بودند، تصریح کرد: اصلاً قرار نیست ناگهانی قیمها در انتخابات ما تصمیم بگیرند و این روند آرامآرام اتفاق میافتد.
وی در توضیح تصمیمگیری قیمها گفت: نگرانی امام این بود که روند به جایی برسد که مردم تصمیمگیر نباشند و یکسری احزاب سیاسی بهجای مردم تصمیم بگیرند. یک فرایندی است که به این سمت میرویم. از نظر نقش سرمایه و احزاب سیاسی نمیتوانیم انتخاباتهای حال حاضر را با انتخاباتهای دهه 60 مقایسه کنیم. مسئلهای که ما با آن مواجه هستیم یک تحریف همهجانبه است.
یامینپور نیز با تأیید این مطالب در باره این موضوع که دینداری سیاسی یا سیاستمداری دیندارانه تبدیل به پاشنه آشیل شده است گفت: اتفاقاً هرکسی میگوید دین آن چیزی است که من میگویم به نظر میرسد دعوا سر همین است که کدام خوانش از سیاست دینی ملاک عمل است و بعضی میخواهند منکر این تقابل بین اسلام ناب و انقلابی و اسلام آمریکایی شوند.
در ادامه شیرعلینیا با ابراز تأسف از اینکه بعد از 30 سال از ارتحال امام هنوز کتابی برای توضیح اندیشه امام نداریم گفت: با توجه به حضورم در نمایشگاههای مختلف دنیا هنوز کسانی هستند که میگویند یک کتاب درباره اندیشه امام و جمهوری اسلامی میخواهم که ما چیزی برای ارائه نداریم. ما نیازمند تولید هستیم. 30 سال از زندگی حضرت امام گذشته و به جز کتابی که چند وقت منتشر شد هیچ کتاب تاریخی دیگر از ابتدا تا انتهای زندگانی حضرت امام نداریم.
وی در پاسخ به این سوال که اگر از شما از دستاوردهای انقلاب واندیشه امام بپرسند چه میگویید گفت: اتفاقات خوبی در در زمینههای مختلف افتاده است، مثل خودباوری و جایگاه بینالمللی که به ابعاد جدیدی تغییر کرده است، ولی قصه اینجاست جنبههای زیادی از اندیشه امام وجود دارد که در باره آن صحبت نمیشود. جالب است بدانید خبری از اندیشهها و آرمانهای امام خمینی در مناظرههای ریاست جمهوری نبود و این جای سئوال است که آیا جامعه ما به سمت سکولاریسم پیش میرویم؟
نامخواه نیز در بخش پایانی این برنامه در پاسخ به این سوال که با تمام مسائلی که وجود دارد به نسبت 40 سالی که از انقلاب گذشته چه حرفی را باید بلند گفت و چه حرفی را باید آرام بگوییم تصریح کرد: در این باره یک مشکل فکری داریم که کار نظری خوبی انجام نشده و خیلی هم جدی است، اما قبل از آن یک مشکل ذکری داریم، مسئله اصلی ما آشناییزدایی از امام است. آنطور که باید رسانهها امام را معرفی نکردند. جملاتی در حد کلیشه از امام منتشر شده اما بخشهای بسیار مهمتر از اندیشه امام بایکوت شده است.
انتهای پیام/