ارتباط تلگرامی با دختر جوان با سقوط از ساختمان به مرگ ختم شد
مادر و خواهرم گفتند سپیده بلند شده و سمت پشتبام رفته، از رختخوابم پریدم و به سمت پشتبام رفتم، در طبقه سوم بودم که پسر داییام آمد ...
به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران پویا؛ حدود ساعت 7 صبح روز گذشته (15 خرداد ماه جاری) وقوع یک فقره مرگ مشکوک در ساختمانی سه طبقه در منطقه مشیریه به پلیس 110 اعلام شد که به سرعت تیمی از مأموران کلانتری 169 مشیریه به محل خبر اعزام شدند.
با حضور مأموران در محل حادثه و بررسی اولیه مشخص شد دختر جوانی به نام سپیده از پشتبام ساختمان سه طبقه به پایین سقوط کرده و جان خود را از دست داده است، تحقیقات اولیه نشان داد که حادثه در منزل دوستپسر سپیده (شاهین) به وقوع پیوسته است.
با اعلام مراتب این حادثه به بازپرس کشیک قتل پایتخت، محسن مدیرروستا؛ بازپرس امور جنایی تهران دستور داد تا جسد سپیده برای بررسی بیشتر به پزشکی قانونی منتقل و شاهین بازداشت شود.
شاهین پیش از ظهر امروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و در اظهاراتش به بازپرس پرونده گفت: حدود یک ماه قبل با سپیده در تلگرام آشنا شدم، سپیده کارمند یک شرکت خصوصی در حوالی میدان رسالت بود و من چند بار در هفته پس از اتمام کار سپیده، دنبالش میرفتم و با هم بیرون میرفتیم، سپیده زیاد گریه میکرد، با خانوادهاش مشکل داشت و زیاد دوست نداشت که در منزلشان باشد.
وی ادامه داد: بعدازظهر شنبه (13 خرداد ماه جاری) مانند همیشه دنبال سپیده رفتم و تا حدود ساعت 8:30 شب با هم بیرون بودیم، سپس او را به منزلشان سمت جوادیه رساندم که گفت دوست ندارد به منزلشان برود، با پدرش تماس گرفت و گفت به منزل خالهاش در شهرک غرب میرود، سپس با خالهاش تماس گرفت اما خالهاش گفت خانه نیست به همین دلیل آنجا نیز نرفت، سپیده تا ساعت 11:30 شب در ماشین من بود و در خیابان میچرخیدیم تا اینکه به او گفتم به منزلشان برود اما قبول نکرد و به ناچار به منزلمان رفتیم، سپیده شب در اتاق نزد خواهرم خوابید و من و پدر و مادرم در اتاق هال خوابیدیم، حدود ساعت 11 صبح روز بعد (14 خرداد ماه جاری) سپیده از خواب بیدار شد و گفت که او را به منزل دوستش ببرم.
شاهین بیست و چهار ساله در ادامه اظهاراتش به بازپرس گفت: سپیده را به منزل دوستش حوالی میدان جمهوری بردم که یک ساعت بعد با من تماس گرفت و گفت دنبالش بروم، بعد دوستش ناهید ساعت 6 بعدازظهر به ما ملحق شد و در خیابان میگشتیم تا اینکه ناهید گفت میخواهد شب با خانوادهاش به پارک برود و از ما جدا شد، به سپیده گفتم با ناهید برو اما قبول نکرد، میخواستم او را به منزلشان ببرم اما هر چه اصرار کردم، قبول نکرد تا اینکه ساعت 11 شب به پارکی در منطقه مشیریه رفتیم، آنجا شام خوردیم اما حال جسمی و روحی سپیده خوب نبود و زیاد غذا نخورد بعد حدود ساعت سه صبح به منزلمان رفتیم، پیش خود گفتم که او را فردا به منزلشان میبرم، زمانیکه به منزلمان رفتیم تعدادی از بستگانمان نیز که از شهرستان آمده بودند، آنجا بودند، سپیده حالش بد شده بود که او را با خواهر و پسر داییام به درمانگاه محله بردیم و آنجا به او سرم زدند.
وی افزود: سپس به منزلمان برگشتیم و مانند شب قبل، سپیده به اتاق رفت و همراه با خواهرم خوابید، من نیز در اتاق هال خوابیدم و پسر داییام نیز خوابید، حدود ساعت 6 یا 6:30 صبح بود که مادر و خواهرم گفتند سپیده بلند شده و سمت پشتبام رفته، از جا پریدم و به سمت پشتبام رفتم، در طبقه سوم بودم که پسر داییام آمد و گفت کار از کار گذشته و سپیده خودش را به پایین پرت کرده است؛ پسر داییام زودتر از من از جایش بلند شده و به پشتبام رفته بود اما نتوانسته بود که جلوی سپیده را بگیرد، سپیده با خانوادهاش بسیار مشکل داشت و سیگار و ماده مخدر گل میکشید، زمانیکه عصبی میشد نیز برای آرام شدنش مقداری قرص میخورد.
پس از این اظهارات محسن مدیرروستا؛ بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران شاهین را آزاد کرد و دستور داد تا تحقیقات تکمیلی درباره این پرونده انجام شود.
انتهای پیام/