نگاهی به تنش قطر و عربستان؛ انتخابهای پیش روی دوحه و سناریوهای ریاض
اختلافات قطر و عربستان که هر از چند سالی بروز و ظهور مییابد این بار با ابعادی وسیعتر خود را نشان داده است. حال سوال اینجاست که آیا مانند قبل روی آنها سرپوش گذاشته میشود یا مسیری دیگر طی میکند.
به گزارش خبرنگار گروه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، اتفاقاتی که بعد از اجلاس ریاض رخ داد و مواضع امیر قطر یکبار دیگر به طور آشکار اختلاف درونی شورای همکاری خلیج فارس را نشان داد.
جرقه یک تنش در منطقه خلیج فارس
اظهارات امیر قطر تنها یک روز پس از برگزاری اجلاس آمریکایی- عربی ریاض با حضور ترامپ درباره روابط با ایران و مقاومت در منطقه جنجال رسانهای زیادی به پا کرد.
در این باره رسانههای عربی از قول خبرگزاری "قنا"(خبرگزاری رسمی قطر) از قول امیر قطر نوشتند که، قطر همزمان موفق شده روابط خوبی با آمریکا و ایران برقرار کند و از آنجا که ایران ثقلی منطقهای و اسلامی است و نمیشود نادیدهاش گرفت، از عقلانیت به دور است که تنش را با آن تشدید کنند چرا که قدرتی بزرگ است و ضامن ثبات در منطقه؛ چیزی که قطر به دنبال آن است.
در پی این اظهارات بود که رسانههای سعودی جنجالی بزرگ به پا کرده و ضمن فیلتر شدن سایتها و شبکههای قطری در عربستان و چند کشور همراه وی، سیاستهای امیر قطر مورد هجمه شدید تبلیغاتی آنها قرار گرفت.
امیر قطر روز بعد نیز با حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان تماس گرفته و انتخاب مجدد وی را تبریک گفت و اعلام داشت: روابط قطر و ایران دیرینه، تاریخی و مستحکم بوده و خواستار تقویت هر چه بیشتر این روابط هستیم.
موضوع مهمتر در این گفتوگوی تلفنی این بود که امیر قطر همچنین یادآور شد، به دستگاههای ذیربط در کشورش دستور خواهد داد با هدف گسترش همکاریهای تهران – دوحه، بر تلاشهای خود بیفزایند.
تنها 2 روز بعد از این اتفاقات بود که کشورهای بحرین، عربستان سعودی، مصر، امارات متحده عربی، یمن، لیبی و مالاوی قطع روابط دیپلماتیک خود با قطر را اعلام کردند. دولت بحرین دلیل قطع روابط با قطر را «حمایت از تروریسم» و دخالت در امور داخلی خود عنوان کرد.
عربستان سعودی با اعلام خبر قطع روابط دیپلماتیک با قطر اعلام کرد که این تصمیم را در راستای «حفظ منافع ملی» خود اتخاذ کرده است. بنا بر اعلام دولت عربستان قطع روابط با قطر برای حفاظت از «تروریسم و افراط گرایی» لازم بوده است.
در بیانیهای که در خبرگزاری دولتی عربستان منتشر شد، دولت قطر به حمایت از اخوان المسلمین، داعش و القاعده متهم شده است. ریاض همچنین دوحه را به پشتیبانی از معارضان تحت حمایت ایران در شرق عربستان و در بحرین متهم کرده است.
عربستان سعودی همچنین از قطع کلیه ارتباطات دریایی، زمینی و هوایی با قطر خبر داد و از «کلیه کشورهای برادر و همراه» خواسته است تصمیمی مشابه در برابر دوحه اتخاذ کنند.
دولت مصر نیز با متهم کردن قطر به «حمایت از سازمانهای تروریستی از جمله اخوان المسلمین» روابط خود را با دوحه قطع کرد. وزارت خارجه مصر علاوه بر این همچون عربستان از ممنوعیت استفاده قطر از بنادر و فرودگاههای خود خبر داد. قاهره ضمن فراخواندن کاردار خود در دوحه به سفیر قطر 48 ساعت برای ترک خاک این کشور مهلت داده است.
امارات متحده عربی با اعلام خبر قطع روابط دیپلماتیک با قطر دلیل این تصمیم را تلاش دوحه برای ایجاد «بی ثباتی امنیتی» در منطقه اعلام کرد. ابوظبی به دیپلماتهای قطری 48 ساعت برای ترک خاک این کشور فرصت داده است. دولت امارات دلیل قطع روابط با قطر را حمایت دوحه از «سازمان تروریستی، افراط گرا و فرقهای» اعلام کرده است.
البته این اختلافات تازه و جدید نیست بلکه دارای سابقهای طولانی بوده و هر از چندی به بهانههای مختلف و با سابقه همان اختلافات، تنشهایی بین همسایگان جنوبی خلیج فارس رخ میدهد.
برخی اختلافات گذشته
اختلافات سرزمینی عربستان سعودی با قطر به اواسط قرن نوزدهم باز میگردد و باریکهای از زمینهای جنوبی قطر را در برمیگیرد. عربستان سعودی مدعی مالکیت 23 مایل از سواحل جنوب شرقی قطر است و دو کشور در مورد مرزهای جنوب غربی و خلیج "سلوا" واقع در این منطقه نیز با یکدیگر اختلافات ارضی دارند. اختلافات مرزی و سرزمینی میان دو کشور از خلیج "سلوا" واقع در جنوب غربی قطر آغاز و تا "خورالعدید" واقع در جنوب خاوری قطر امتداد مییابد.
اختلافهای موجود میان عربستان و قطر را باید یکی از جدیترین اختلافها و درگیریهای مرزی و ارضی بین کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به شمار آورد که هراز چند گاهی تشدید و موجب بروز تنش میان دو کشور میشود که بارزترین نمونه آن به اوت سال 1992 بازمیگردد که درگیری مسلحانه بین دو کشور را به دنبال داشت و در نتیجه آن یک نظامی سعودی و 2 نظامی قطری کشته شدند.
این درگیری مسلحانه موجب شد، قطر در نوامبر همان سال (1992) شرکت در جلسات شورای همکاری خلیج فارس در سطح وزیران را تحریم کند، اما در 20 دسامبر 1992 ریاض و دوحه با امضا و اجرای موافقتنامهای به طور موقت بر اختلافات خود سرپوش گذاشتند و به موجب این قطعنامه عربستان سعودی چند کیلومتر از خاک خود را به قطر داد.
از سال 1965 تاکنون دو کشور عربستان و قطر در نقطه "ابو الخفوس" با یکدیگر درگیری دارند. منطقه الخنفوس در نزدیکی راهی قرار دارد که به یک پایگاه دریایی منتهی میشود که عربستان سعودی آن را در "خور العدید" ایجاد کرد و خور العدید خلیج کوچکی است که در جنوب قطر واقع شده است که پیش از قرار گرفتن آن تحت حاکمیت عربستان سعودی متعلق به امارات متحده عربی بود. منطقه ابوالخفوس از این جهت برای قطر مهم شمرده میشود که از این طریق میتواند به امارات، بزرگترین شریک تجاری خود مرتبط شود و قطریها اعتقاد دارند، تصرف این منطقه توسط عربستان موجب میشود، تمام راههای زمینی قطر به عربستان منتهی شود و برای ارتباط و دستیابی به کشور امارات باید از خاک عربستان عبور کنند.
همچنین از دیگر نقاط محل اختلاف عربستان و قطر جزیره "حالول" است. فاصله دریایی این جزیره از "خارک" 250 کیلومتر و از جزایر"قوین" 229 کیلومتر است. حالول در شرق قطر واقع شده و میدانهای نفتی "مَهزَم" و"العِدّ الشَرقی" از جمله چاههای نفتی نزدیک به آن هستند. جزیره حالول همچنین دارای ذخایر و تأسیسات نفتی است.
از دیگر موارد اختلاف میان قطر و عربستان منطقه "خور العدید" است که در جنوب شرقی قطر واقع شده و به دلیل طبیعت بیابانی و ساحلی بسیار زیبایش در قطر "جواهر خلیج" نامیده میشود و 158 نفر جمعیت دارد.
قطر به توافقتنامه 1974 منعقده بین ریاض و امارات عربی متحده بر سر "خور العدید" معترض است. در جریان نشست مشورتی سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در ماه مه 2005 در ریاض، مسئله برقراری آشتی میان عربستان و قطر مطرح و از شیخ "صباح الاحمد الجابر الصباح"، امیر کویت خواسته شد برای آشتی ریاض و دوحه گامهایی برداشته و تلاشهایی انجام دهد.
در ادامه اختلافهای مذکور در آغاز سال 2005 دولت قطر تابعیت قطری حدود 4 هزار نفر از قبیله "بنی مره" را به اتهام دست داشتن در نا آرامیهای سال 1997 لغو و تمامی داراییهای آنها را ضبط و آنها را از قطر اخراج کرد.
قبیله بنی مره را باید از جمله قبایل سرزمین جزیره العرب یعنی عربستان کنونی برشمرد که افرادی از آن از سالها پیش در مناطق جنوبی قطر سکنی گزیده و پس از تشکیل کشوری به نام قطر به تابعیت این کشور در آمده بودند، اما پس از بروز اختلافات ارضی و مرزی میان قطر و عربستان، دوحه در اقدامی تابعیت قطری حدود 4 هزار نفر از افراد این قبیله را لغو کرد، به طوری که تعداد زیادی از این افراد به سمت مناطق شرقی عربستان و تعداد دیگری در صحرا سکونت گزیدند. این مسئله مورد اعتراض شاهزاده "طلال بن العزیز"، برادر پادشاه عربستان و رئیس برنامه خلیج فارس در پشتیبانی از نهادهای رشد و توسعه وابسته به سازمان ملل متحد واقع شد و از قطر خواست در اخراج هزاران قطری که صدها سال در آن منطقه زندگی کردهاند، تجدید نظر کند.
در اجلاس شانزدهم سران شورای همکاری خلیج فارس، اختلاف عربستان و قطر بر سر انتخاب دبیرکل شورای همکاری شدت گرفت. این دو کشور که هرکدام داعیه رهبری جهان عرب و تقویت نفوذ خود در بین کشورهای این منطقه را دارند در تلاشند که دایره نفوذ رقیب خود را محدود کنند و نفوذ خود را گسترش دهند.
در حال حاضر نیز قطر که در تلاشهای خود برای حضور در سوریه با چالشهای جدی مواجه شده است، برای تحقق آرزوی دیرینه خود بعنوان معرفی شدن بعنوان تنها کشور باثبات در جهان عرب قصد دارد عربستان را با چالشهای داخلی و خارجی مواجه کند. البته عربستان نیز از رقیب خود جا نمانده و در این زمینه تلاش دارد که قطر را بی ثبات نشان دهد و نزاع خانوادگی در خاندان این کشور را هر از گاهی در رسانههای خود مطرح میکند که نمونهاش خبر طرح کودتا در این کشور بود که چندی پیش از سوی شبکه خبری العربیه وابسته به ریاض منتشر شد.
سعودیها از گذشته به دلایل مختلف از جمله سیاستهای قطر در قبال منطقه، سیاستهای شبکه الجزیره و رقابتهای خانوادگی بین خود، از بیثباتی در قطر استقبال میکنند و ریاض این شرایط را زمان مناسبی دانست که با تولید خبر، فضای داخلی قطر را به چالش بکشد.
شبکه الجزیره نیز یکی از مهمترین ابزارهایی است که سعودی را گاهی به چالش میکشد و عربستان در بحران اخیر همه تلاش خود را به خرج داده تا این شبکه تاثیر گذار در منطقه را منزوی و راههای ارسال پیامهای آن در منطقه که با نگاه قطری منتشر میشود را قطع کند.
واکنش ایران
جمهوری اسلامی ایران نیز در این بین بهترین سیاست را در پیش گرفته که عبارت است از دعوت طرفین به گفتوگو و مذاکره بدون جانبداری از طرفی خاص.
محمد جواد وزیر خارجه کشورمان در همین راستا با همتایان خود در کشورهای ترکیه، اندونزی، عراق، عمان، تونس، مالزی، لبنان، الجزایر، کویت و البته خود قطر به صورت تلفنی گفتوگو کرد. ظریف همچنین با فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز در این خصوص رایزنی کرد تا بتواند از گسترش بحران جلوگیری کند.
وزیر خارجه کشورمان در توییتی در همین خصوص نوشت: همسایگان دائمیاند و نمیتوان جغرافیا را تغییر داد. اجبار و تهدید هرگز راهحل نیست. گفتوگو ضروری است، به خصوص در ماه مبارک رمضان.
این دست بحرانها بین همسایگان جنوبی خلیج فارس هر از چندی رخ میدهد که ناشی از اختلافات عمیق و ریشه دار آنهاست؛ پس بهترین موضع میتواند عدم ورود به این دعواهای قبیلهای باشد و جمهوری اسلامی ایران همین موضع را در پیش گرفته است.
سناریوهای پیش رو
در این خصوص چند نظریه و سناریو مطرح شده که البته برخی از آنها بیشتر از آنکه جنبه عملیاتی به خود بگیرد ظاهراً برای ایجاد رعب و وحشت در دل طرف قطری بوده و جنبه اجرایی کمی دارد:
اول اینکه عربستان با تشدید تصنعی اختلافات خود با قطر بدنبال همراه کردن دیگر کشورهای همپیمان خود طرحهای ضد قطریاش باشد که سطح بالای این اقدامات و طرحها جنگ و تسخیر قطر و سطح پایینتر آن راه اندازی یک کودتا در این کشور با استفاده از شاهزادگان ناراضی قطری است.
دوم، مرعوب قطر و بازگرداندن این کشور به دایره قدرت خود و سرپوش گذاشتن بر اختلافات مانند گذشته و تبدیل این اختلافات به آتش زیر خاکستر.
سوم، نزدیک شدن قطر به کشورهای مستقل و قدرتهای منطقهای و جهانی برای در امان ماندن از تبعات این اختلاف که در این راستا در منطقه کشورهای ایران و ترکیه و در محیط بینالمللی روسیه گزینههای مناسب دوحه به شمار میروند. در همین راستا بود که روز گذشته ترکیه طرح ارسال نیرو یا مستشار نظامی به قطر را به تصویب رساند که بر اساس آن 5 هزار نیروی ترک وارد قطر خواهند شد.
چهارم میانجیگری برخی کشورهای منطقه مانند کویت و ترکیه و گفتوگوی طرفین در مورد اختلافات و رفع برخی از آنها که با توجه به شرایط منطقه و کشورهای حوزه خلیج فارس و نیز تمایل قدرتهای بینالمللی مانند آمریکا و روسیه این گزینه احتمال بیشتری را به خود اختصاص میدهد.
نتیجه گیری
در هر صورت باید گفت که تنش موجود با توجه به شرایط منطقهای امکان کمی برای تبدیل شدن به یک بحران منطقه ای را دارد و بعد از مدتی مرتفع خواهد شد. نکته حائز اهمیت اینکه این کشورها که هر یک به صورتی از تروریسم حمایت کرده و بر ناآرامی و آشوب در منطقه میافزایند تا نفوذ خود را بیشتر کنند با این دعواها چوب رسوایی بر اقدامات یکدیگر زده و برای همگان روشن میسازند که هر یک از کدام گروه تروریستی در منطقه حمایت کرده و چقدر در ناآرامیهای سوریه، یمن، لیبی و ... نقش داشتهاند.
انتهای پیام/