فاش شدن راز هیرکان و مدد جستن مسئولان گلستان از متخصصان
رضایی: شکار حدود ۷ کل و بز و قوچ و میش توسط هیرکان را طی ۶۵ روزی که در طبیعت زنده بود تأیید میکنم. مستندات هم موجود است اما من به آنها دسترسی ندارم. مسئولان اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان این موضوع را اعلام کردهاند و مستنداتش را هم دارند
به گزارش خبرگزاری تسنیم، در راستای حاشیههایی که فاش شدن راز مرگ هیرکان در سی و پنجمین روز پس از رهاسازی به همراه داشت، هفته گذشته الهه موسوی، مشاور رسانهای اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان، که قاعدتاً با توجه به سمتی که در این نهاد برعهده دارد، دستکم در پرداختن به رسوایی بزرگ این اداره، نمیتواند به عنوان روزنامهنگاری بیطرف شناخته شود گزارشی را در یکی از روزنامهها منتشر کرد. بخش عمده این گزارش که به گفتوگوی خانم مشاور رسانهای محیط زیست گلستان با حمیدرضا رضایی، که به عنوان مشاور اداره کل گلستان در پروژه رهاسازی هیرکان معرفی شده است، اختصاص دارد ابهامات و پرسشهایی را در میان متخصصان و فعالان حیات وحش به همراه داشت.
به منظور شفافسازی شبهات و پاسخگویی به پرسشهای علاقمندان در این زمینه، خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم گفتوگویی را با حمیدرضا رضایی، دکترای محیط زیست با گرایش حیات وحش و ژنتیک جانوری و عضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان ترتیب داد که مشرح آن را در ادامه میخوانید:
تسنیم: در مصاحبه چند روز پیشتان عنوان کردید که به عنوان مشاور پروژه رهاسازی هیرکان، از روز اول در جریان کار نگهداری این هیرکان و ورکان بودهاید. لطفاً درباره معایناتی که انجام دادهاید و وضعیت جسمانی هیرکان و ورکان بگویید.
رضایی: این دو پلنگ را از نزدیک ندیدم. چون بنا بود با انسان تماس نداشته باشند. فقط هیرکان را زمانی که برای نصب گردنبند ردیاب بیهوش شده بود از نزدیک دیدم، یعنی پیش از رهاسازی اما نگهداری از هیرکان و ورکان و همچنین وقایع پس از رهاسازی هیرکان را از طریق فیلمها به طور کامل دنبال میکردم.
تسنیم: اگر فیلمهای هیرکان را پس از رهاسازی، کاملا دنبال کردهاید پس قطعا در جریان کشف لاشه این پلنگ، 35 روز پس از رهاسازی بودهاید. چرا در سکوت و پنهانکاری 9 ماهه مسئولان سهیم شدید؟
من هم تازه متوجه شدم که هیرکان تلف شده. البته نه 35 روز پس از رهاسازی بلکه 65 روز پس از رهاسازی. در واقع هیرکان آبان 95 تلف شد. من رهاسازی هیرکان را تا 40 روز اول از طریق فیلمها رصد میکردم و بعد از آنکه اطمینان پیدا کردم وضع مناسبی دارد، دیگر خبرها را از فقط از طریق مسئولان پیگیری کردم. به من نگفتند هیرکان مرده. من هم تازه متوجه شدم. پنهان کردن مرگ هیرکان، کار درستی نبود و اینکه لاشه کالبدگشایی نشد تا علت مرگ مشخص شود باعث تأسف است. اصلاً شاید کالبدگشایی مشخص میکرد که هیرکان بر اثر اصابت گلوله از بین رفته است اما به هر حال، هدف مسئولان گلستان از این پنهانکاری، فقط این بود که سرنوشت ورکان به زندگی در باغ وحش نینجامد. چون علنی شدن خبر مرگ هیرکان بدون شک باعث میشد مخالفتها برای رهاسازی ورکان شدت گیرد. سازمان حفاظت محیط زیست هم که از همان آغاز خواهان انتقال این پلنگها به باغ وحش بود و اعلام خبر مرگ هیرکان، کار را برایشان آسانتر میکرد.
تسنیم: بسیاری معتقدند این دو توله پلنگ که تمامی عمر دو ساله خود را در قفس گذرانده، شکار را نیاموخته و از حیواناتی با دست و پای بسته مانند خرگوش تغذیه کردهاند در طبیعت قادر به شکار نخواهند بود. اما در گفتوگویتان عنوان کردید که هیرکان و ورکان تجربه شکار حیوانات زنده بزرگ را در قفس داشتهاند و برای شکار در طبیعت آماده شدهاند. هیرکان و ورکان تجربه شکار کدام حیوانات بزرگ زنده را در قفس داشتند؟
رضایی: توله گراز، بزرگترین حیوانی بود که شکار کرده بودند. خرگوش و جوندگان دیگر را هم داشتند. اما آنچه مهم است این است که علیرغم اعتقادهایی که شکار هیرکان را پس از رهاسازی غیرممکن عنوان میکردند، هیرکان توانست شکار کند. هیرکان طی 65 روزی که در پارک ملی گلستان زنده ماند توانست بیش از 7 کل، بز، قوچ و میش را شکار کند که تصاویر آن هم موجود است.
تسنیم: شکار یک قوچ توسط هیرکان را مسئولان محیط زیست استان گلستان چند بار مطرح کردند البته به وعدهشان عمل نکردند یعنی تصویر لاشه این قوچ را که وعده انتشارش را داده بودند هرگز منتشر نکردند. اما شکار 7 کل و بز و قوچ و میش توسط پلنگی که تمامی عمرش را در قفس گذرانده، آن هم در مدتی کوتاه، حکایت از تجربهای ارزشمند و موفقیتآمیز در سطح بینالملل دارد، حتی اگر حیوان به گفته شما 65 روز پس از رهاسازی از بین رفته باشد. لطفا تصاویر و مستندات مربوط به شکار این 7 کل و بز و قوچ و میش را اختیارمان بگذارید.
رضایی: شکار حدود 7 کل و بز و قوچ و میش توسط هیرکان را طی 65 روزی که در طبیعت زنده بود تایید میکنم. مستندات هم موجود است اما من به آنها دسترسی ندارم. آقای مجتبی حسینی، معاون محیط طبیعی اداره کل حفاظت محیط زیست گلستان این موضوع را اعلام کردهاند و مستنداتش را هم دارند.
تسنیم: محیطبانان و افرادی که راز مرگ هیرکان را فاش کردهاند، زمان مرگ هیرکان را 35 روز پس از رهاسازی یعنی در مهرماه اعلام کردهاند. اما شما مرگ هیرکان را 65 روز پس از رهاسازی اعلام میکنید. مستنداتی که زنده ماندن 65 روزه هیرکان در پارک ملی گلستان را اثبات میکند در اختیارمان میگذارید؟
همه فیلمها و تصاویر در اختیار مسئولان اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان است.
تسنیم: در مصاحبه اخیرتان به تلاش مافیای باغ وحش اشاره کردید و مسئولانی در سازمان حفاظت محیط زیست اشاره کردید که حیوانات قابل رهاسازی را راهی باغهای وحش میکنند. این مسئولان چه کسانی هستند و برای جلوگیری از این اقدامات مافیایی چه باید کرد؟
رضایی: من نمیتوانم افراد را نام ببرم. اصلا شاید بهتر باشد از واژه مافیا هم استفاده نکنیم. سازمان حفاظت محیط زیست کمبود بودجه دارد و باید تغییری در این زمینه ایجاد شود. شاید این کمبود بودجه است که سبب میشود برخی بخشهای سازمان، برای انتقال حیوانات به باغوحشها تلاش کنند. اینکه حیواناتی که دچار آسیب شدهاند و امکان ادامه حیات در زیستگاهشان را ندارند به باغ وحش ببریم قابل توجیه است. اما حیوانی سالم که میتواند در طبیعت شانس بقا داشته باشد را نباید به باغ وحش منتقل کرد. باید پروتکل یا شیوهنامهای برای رهاسازی حیات وحش داشته باشیم و رهاسازی اینگونه جانوران را طبق آن پروتکل انجام دهیم تا شاهد انتقال حیوانات سالم به باغ وحشها نباشیم و با رهاسازی این حیوانات در طبیعت، تنوع زیستی را حفظ کنیم. چرا که وظیفه سازمان حفاظت محیط زیست حفظ تنوع زیستی است نه حفظ از باغوحشها.
تسنیم: اشاره کردید که حیواناتی که به دلیل آسیبهایی قابلیت بقا در طبیعت را ندارند نباید رهاسازی شوند. این آسیب را چطور تعریف میکنید؟ برخی کارشناسان معتقدند پلنگی که تمامی عمرش را طبیعت گذرانده اما در حادثهای دست یا پایش را از دست داده شانس بیشتری برای بقا دارد تا پلنگی که تمامی عمر خود را در قفسی 20 متری گذرانده و با حیات وحش و چالشهای زندگی در آن غریبه است. در واقع اینکه پلنگها زندگی در طبیعت را تجربه نکردهاند هم خود یک آسیب است.
اینطور نیست. پلنگ سالم شانس به مراتب بیشتری برای بقا دارد تا پلنگی بدون دست ندارد که تجربه زندگی در حیات وحش را هم دارد. البته منکر نمیشوم که رهاسازی دو مرحلهای هیرکان میتوانست به مراتب موفقیتآمیزتر باشد. اما سازمان حفاظت محیط زیست بودجهای برای این قبیل کارها ندارد. واضح است که اگر فضایی بزرگتر از آن قفس در اختیار اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان قرار داشت و میتوانستند هیرکان و ورکان را چند ماهی آنجا نگه داشته و برای رهاسازی بیشتر آماده کنند، شانس رهاسازی موفقیتآمیز بیشتر بود. اما چنین امکاناتی وجود نداشت.
تسنیم: دو جایگاه در میانکاله و سمسکنده، برای نگهداری از ببرهای سیبری روسی احداث شده بود که تا کنون بلااستفاده مانده. چرا انتقال هیرکان و ورکان به یکی از این دو جایگاه محقق نشد؟
جایگاه سمسکنده که اصلاً مناسب نیست و امکان نگهداری از پلنگ در آن وجود ندارد. میانکاله هم به لحاظ بعد مسافت، امکان نظارت و رسیدگی ندارد. سازمان هم امکان در نظر گرفتن پرسنلی برای رسیدگی به این دو پلنگ در میانکاله را ندارد.
تسنیم: عنوان میکنید که رهاسازی حیواناتی که قابلیت بقا در طبیعت را دارند، در راستای حفاظت از تنوع زیستی، ضروری است. طبق کدام آزمایش ژنتیک، زیستگاه اصلی هیرکان و ورکان، استان گلستان اعلام شده است؟ با توجه به اینکه افرادی ناشناس در تابستان 93 این دو توله پلنگ را به اداره محیط زیست کردکوی آوردهاند، هیچ مستندی مبنی بر اینکه این دو توله پلنگ، متعلق به سایر زیستگاههای کشور و یا از قربانیان قاچاق نبوده باشند وجود ندارد. آیا پیش از تصمیم برای رهاسازی هیرکان و ورکان آزمایش ژنتیکی انجام شده تا در صورتی که این دو پلنگ متعلق به استان گلستان نباشند، با رهاسازیشان در این زیستگاههای این استان، تنوع زیستی این زیستگاهها برهم نخورده باشد؟ میدانیم که رهاسازی حیوانات دیگر مناطق، در پارکهای ملی خلاف قوانین است.
رضایی: نمونهگیری انجام شده اما اینکه آزمایش شده باشد یا نه من در جریان نیستم. ولی با توجه به اینکه این دو توله پلنگ در نزدیکی اداره محیط زیست کردکوی رها شدهاند قطعاً زیستگاهشان باید همان حوالی بوده باشد.
با توجه به اینکه برخی از اظهارات رضایی از قبیل شکار هفت کل و بز و قوچ و میش توسط هیرکان و زنده بودن هیرکان تا 65 روز پس از رهاسازی، پشتوانهای به جز گفتههای مسئولان محیط زیست استان گلستان ندارد و با در نظر گرفتن این نکته که این مسئولان، مرگ هیرکان را تا همین چند روز پیش حتی از رضایی هم پنهان کرده بودند، به نظر میرسد، مسئولان محیط زیست استان گلستان بار دیگر تلاش کردهاند با ارائه اطلاعات نادرست به یکی دیگر از متخصصان حیات وحش و سوءاستفاده از نام وی، پنهانکاری و فریبکاری 9 ماهه خود را تا حدودی توجیه کنند.
چه آنکه، اسماعیل مهاجر مدیرکل محیط زیست گلستان هفته گذشته ادعا کرده بود که برای رهاسازی هیرکان با استادان بزرگ حیات وحش همچون بهرام کیابی مشورت کرده است. ادعایی که ساعتی پس از انتشار با تکذیب اکید بهرام کیابی مواجه شد. کیابی ضمن تکذیب ادعای آقای مدیرکل مبنی بر اظهار نظر وی درباره رهاسازی هیرکان تصریح کرد: یک ماه پس از رهاسازی هیرکان، موضوع را متوجه شدم و تا چندی پیش در جواب پیگیریهایم میگفتند هیرکان زنده است.
به گزارش تسنیم، فاش شدن خبر کشف لاشه هیرکان در سی و پنجمین روز پس از رهاسازی که ابتدا توسط مشاور رسانهای اداره کل حفاظت محیط زیست گلستان تکذیب شد، هر روز، یک قدم به سوی تایید توسط مسئولان محیط زیست استان گلستان نزدیکتر میشود. مسئولانی که ابتدا مرگ هیرکان را اکیدا تکذیب میکردند، چند روز پس از فاش شدن جزئیات مرگ هیرکان، آخرین تاریخ مشاهده هیرکان در تصاویر ماهوارهای را 30 اردیبهشت 96 اعلام کردند، دو روز پس از این ادعا به مرگ هیرکان در زمستان 95 معترف شدند و امروز این حادثه را به آبان 95 نسبت میدهند. تاریخی که با آنچه در ابتدا فاش شده بود یعنی 35 روز پس از رهاسازی، تنها یک ماه فاصله دارد!
انتهای پیام/