شهید چمران امام را «قلب» امت میدانست
خرداد ماه در تقویم تاریخ انقلاب اسلامی، ماهِ «امام» و «چمران» است، چه اینکه مرید و مراد، هر دو در این ماه لقای دوست برگزیدند و در حرم ساکنان ستر و عفاف ملکوت مأوا گزیدند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، خردادماه در تقویم تاریخ انقلاب اسلامی،ماه ِ «امام» و «چمران» است،چه اینکه مرید و مراد، هر دو در این ماه لقای دوست برگزیدند و در حرم ساکنان ستر و عفاف ملکوت ماوی گزیدند. این مناسبت تاریخی ما را برآن داشت که با مهندس مهدی چمران در باره نگاه شهید دکترمصطفی چمران به امام وکارکرد تاریخی آن به گفت و شنود بنشینیم. امید آنکه علاقمندان را مقبول افتد.
*شاید برای آغاز این گفت و شنود، مناسب باشد که از آغاز مناسبات شهید دکتر مصطفی چمران با حضرت امام خمینی(ره) بفرمائید.
شهید دکتر مصطفی چمران، در زمانی که حضرت امام در نجف تبعید بودند، چه حضوری و چه توسط مرحوم حاج احمدآقا ــ که به لبنان میرفتند ــ با ایشان ارتباط داشت. او امام را قلب امت میدانست و همیشه میگفت: نباید قلب امام به درد آورد! امام هم برای پیشنهادها و سخنان دکتر چمران ارزش زیادی قائل بودند. بعد از حماسه پاوه میگفت: پیروزی در پاوه فقط نتیجه فرمان تاریخی امام بود.در آغاز کتاب کردستان هم با خط خود نوشت:« پاوه ، فرمان امام،سرآغاز نجات کردستان» و همواره تأکید میکرد که: این فرمان امام بود که ما را پیروز کرد. همیشه میگفت:« نباید مشکلات را به امام بگوئیم، چون قلب ایشان به درد میآید». رابطه شان بسیار عاطفی داد.
* آخرین بار درچه زمان با امام ملاقات داشتند؟
بعد از رویدادهای تپههای اللهاکبر. میگفت: «شرح پیروزیهای اللهاکبر را خدمت امام دادم که ایشان را خوشحال کنم». پانزده روز بعد هم در جبهههای دهلاویه به شهادت رسید و درپیامی که حضرت امام به همین مناسبت صادر کردند،به گونه ای کم نظیر دکترچمران را مورد تجلیل خود قرار دادند.
*شهید دکتر چمران به پدیده های دینی،فرهنگی وسیاسی اطراف خویش،نگاهی نافذ داشت.از منظر او،پدیده «امام خمینی»چگونه تعریف یا توصیف می شد؟
شهید دکتر چمران میگفت:« زندگی امام پس از پیروزی انقلاب ــ که ایشان قدرت اول کشور و برجسته ترین شخصیت جهان بود ــ با قبل از پیروزی انقلاب، هیچ تفاوتی نکرد و ایشان همان طور ساده زندگی میکردند». به نظر بنده امام باید در تمام صحنههای زندگی، برای مسئولین ما الگو و سرمشق قرار بگیرد. امام همواره با مردم و مسئولین صریح و ساده حرف میزدند، به همین دلیل نخستین کسانی که فرامین امام را در دوران دفاع مقدس و مشارکتهای سیاسی، اجتماعی و... لبیک میگفتند و اجرا میکردند، مردم بودند. مردم از دل و جان به امام اعتماد داشتند و ایشان را به طور کامل پذیرفته بودند. وجود امام با مردم عجین بود و هرگز خود را از مردم جدا نمیدانستند. از نظر امام، مسئولین تا زمانی میتوانند در مناصب خود ابقا شوند که مردم آنها را بخواهند و مسئولیتهای خود را در قبال مردم به درستی انجام دهند. صراحت و صداقت امام موجب میگردید که محبت مردم به ایشان، در دل آنها ریشه و نفوذ عمیق داشته باشد و کلام ایشان بتواند دلها را در ایران و سراسر دنیا تکان بدهد. این در حالی است که رهبران دنیا معمولاً وقتی به قدرت میرسند، مردم را از یاد میبرند. امام وقتی رهبر انقلاب شدند، سعی کردند با مردم رابطه خود را قویتر کنند، نه اینکه انها را کنار بگذارند و خودشان تصمیم بگیرند. دائماً هم به مسئولین گوشزد میکردند که: مردم ولی نعمت ما و پشتوانه انقلاب هستند و نباید آنها را از یاد برد و یا از خدمت به آنان فروگذارکرد.
شهید دکتر چمران همیشه در توصیف امام میگفت که: با بسیاری از رهبران بزرگ دنیا آشنائی کافی داشته وحتی با برخی از آنها از نزدیک ارتباط داشته است. افرادی مثل جمال عبدالناصر، بومدین، رهبران فلسطین، انقلابیون خاورمیانه و سایر نقاط دنیا و با بسیاری از آنها بحثها و گفتگوهای طولانی هم داشته است، اما هیچ یک با امام قابل مقایسه نبودند.
شهید دکتر چمران همیشه در توصیف امام میگفت که: با بسیاری از رهبران بزرگ دنیا آشنائی کافی داشته وحتی با برخی از آنها از نزدیک ارتباط داشته است. افرادی مثل جمال عبدالناصر، بومدین، رهبران فلسطین، انقلابیون خاورمیانه و سایر نقاط دنیا و با بسیاری از آنها بحثها و گفتگوهای طولانی هم داشته است، اما هیچ یک با امام قابل مقایسه نبودند.
دکتر اهل تملق و تعریف بی جا نبود و برای کسی هم این حرفها را نمیزد و اگر این حرف را درباره امام میزد، از روی آگاهی و تجربه زیاد بود. مسئولین ما باید از چنین الگوی برجستهای پیروی کنند و صداقت، صراحت، سادهزیستی و توجه خاص امام به مردم را مد نظر قرار دهند. مبداء ارزشگذاری امام در مورد مسئولین، میزان صداقت، علم، پرکاری، سادهزیستی و وفاداری آنها به انقلاب بود. اینها ویژگیهائی بودند که به شکل برجسته در امام وجود داشتند و مسئولین هم موظف هستند این روش را ادامه بدهند تا انقلاب ما قدرت و طراوات اولیه خود را حفظ کند.
* از نظر شهید دکتر چمران علل پیدایش انقلاب اسلامی و تفاوتهای آن با سایر انقلابهای دنیا چه بود؟به عبارت دیگر،«پدیده امام»در تحلیل وی در این باره،چه جایگاهی داشت؟
شهید دکتر چمران علل اصلی پیدایش انقلاب اسلامی را، «رهبری»، «ایدئولوژی و مکتب» ــ که در انقلاب ما همان اسلام است ــ و «امکانات انقلاب اسلامی» یعنی مردم میدانست و میگفت: در انقلابهائی مثل انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب اکتبر شوروی، انقلاب کوبا و انقلاب ویتنام به رهبری هوشی مینه، دو عنصر اول و دوم یعنی رهبری و ایدئولوژی وجود داشت، اما عنصر سوم یعنی مردم را به شکل انقلاب اسلامی درصحنه نداشتند.مثلاً در انقلاب اکتبر شوروی، فقط پنج درصد از مردم شرکت داشتند، منتهی چون سلاح و مهمات داشتند به پیروزی رسیدند، اما عامه مردم در صحنه نبودند. در انقلاب اسلامی این عنصر سوم، یعنی مردم حضور داشتند و رمز پیروزی انقلاب ما هم همین بود و هنوز هم مهمترین و اصلیترین پایه و پشتوانه انقلاب، حضور مردم است. ما اگر پشتوانه و حمایت مردمی را از دست بدهیم، چیزی نداریم که با آن بتوانیم در برابر قدرتهای بزرگ دنیا بایستیم. سلاح و مهمات آنها بسیار بیشتر از ماست،هرچند که ایدئولوژی و مکتب ندارند. اساساً به خاطر این مکتب است که رهبری در نزد ما، از چنین جایگاه والائی برخوردار است.
البته ما به نسبت اوایل انقلاب و مخصوصاً دوران جنگ،ازنظر برخورداری های نظامی از شرایط بسیار مناسبتری برخوردار هستیم، ولی باز هم بدون مردم، سلاح به کار نمیآید. کما اینکه در هشت سال دفاع مقدس، بسیج مردمی بود که سرنوشت جنگ را برای ما رقم زد. پیروزی انقلاب اسلامی هم در پرتو وحدت و یکدلی مردم به ثمر رسید.
البته پس از رحلت امام گاهی از سه عنصر مورد نظر شهید دکتر چمران فاصله گرفتیم و آسیبهای فراوانی هم خوردیم. باز هم تأکید میکنم که اگر دو عنصر اول و دوم را داشته باشیم، ولی مردم به عنوان عنصر سوم مکمل نباشند، به هدف غائی ــ که تحقق جامعهای اسلامی است ــ نخواهیم رسید. به همین دلیل بود که حضرت امام، همواره روی مردم به عنوان ولی نعمتهای انقلاب تکیه و تأکید میکردند.
* شما خود نیز به دلیل برخی مسئولیت های پس از انقلاب،با حضرت امام و مرحوم حاج سید احمد خمینی ارتباط داشتید. از نظر شما ویژگیهای رهبری و مدیریتی امام کدامند؟
ما حضرت امام را با مدیریت بحرانهای بزرگ و پیچیده تاریخی میشناسیم. وقایع 15 خرداد 42، تبعید ایشان به ترکیه و نجف، هدایت نهضت و پیروزی آن، هشت سال دفاع مقدس، خنثی کردن توطئههای متعدد دشمنان انقلاب و .... تنها در پرتو هدایت پیامبر گونه امام قابل مدیریت بودند.
روش مدیریتی امام خاص خود ایشان بود و به هیچ وجه سیاسی و مصلحتجویانه، به تعبیر رایج آن نبود. امام بر اساس فلسفهای الهی و با سادهترین روشهای مدیریتی، بحرانهای گوناگون از17 شهریور57 گرفته تا حوادث تاسوعا و عاشورا و فرار شاه و نقشه کودتا را خنثی کردند، آن هم با ابزارهای بسیار سادهای مثل اعلامیه و سخنرانی. هیچ یک از ابزار مدرن امروز در اختیار امام نبود، ما هیچگاه ایمان بیتزلزل و صداقت و قاطعیت کم نظیر امام را در گذرگاههای خاص انقلاب از یاد نمیبریم.مثلا وقتی مسئولین رژیم شاه نزد ایشان میرفتند و میگفتند: قصد خدمت داریم، خیلی صریح و ساده میفرمودند: اول استعفا بده و بعد بیا صحبت کنیم، چون رژیم شاه نه شرعی است، نه قانونی! آن روزها مهندس شهرستانی شهردار تهران بود و وقتی استعفا داد، امام فرمود: برو و کارت را انجام بده!
* قبل از پیروزی انقلاب در 22 بهمن57؟
بله، موقعی هم که امام میخواستند به ایران بیایند، همه رسانههای غربی و عوامل امریکا در داخل و خارج کشور میگفتند که: آمدن ایشان به ایران صلاح نیست، ولی امام بدون ذرهای تردید، تصمیم گرفتند به وطن باز گردند و همین کار را هم کردند. بعد هم که اوج قاطعیت خود را در شب22بهمن نشان دادند که دولت بختیار، حکومت نظامی اعلام کرد و امام خطاب به همه مردم فرمودند: از خانه بیرون بریزید و حکومتنظامی را لغو کنید.
حضرت امام در مدیریت بحرانها، به مصلحتهائی که سیاستمداران به آنها میاندیشند فکر نمیکردند، بلکه هر کار و امری از نظر امام، فقط در چهارچوب وظیفهالهی و شرعی معنا پیدا میکرد. امام جنگ را هم به همین شکل اداره کردند. از نظر امام سرنوشت محتوم صدام به عنوان نوکر استعمار، از همان ابتدا شکست و سرنوشت انقلاب اسلامی، پیروزی بود. امام در این موضوع حتی لحظهای تردید به خود راه ندادند. چه در دوران انقلاب، چه در هشت سال دفاع مقدس، کشور با بحرانهای خطرناکی مواجه شد و در تمام این دوران هم چشم و گوش همه متوجه امام بود که با صلابت و صراحت نظر خود را اعلام میکردند و در شیوه مدیریت ایشان، نشانی از سیاستبازیهای متداول نبود. البته این بدان معنا نیست که یک سیاست کلی و تدبیر را در نظر نمیگرفتند، بلکه برای حل بحران، با صلابت، صداقت و صراحت عمل میکردند. ما این ویژگی را در پذیرش قطعنامه هم به وضوح مشاهده کردیم.
*شکل گیری نهادهای مدنی در انقلاب اسلامی از شگفتیهای کم نظیر تاریخ است. تحلیل شما از این موضوع چیست؟
امام چون به حضور مردم در صحنه توجه خاصی داشتند، به تشکیل نهادهای مدنی هم اهمیت بسیاری میدادند. در بسیاری از انقلابها مشاهده میکنیم که گروهی تحت عنوان شورای انقلاب، تا مدتها پس از پیروزی انقلاب، کشور را اداره میکنند. برخی از آنها حتی به ما ایراد میگرفتند که: ایجاد نهادهای مدنی با این عجله، به صلاح انقلاب نیست و خوب است که شما هم با همین شورای انقلاب امور را اداره کنید تا کمکم نهادهای مدنی به وجود بیایند، اما امام تأکید میکردند که: حکومت اسلامی باید هر چه سریعتر با همه نهادهای مورد نیازش مستقر و تثبیت شود.شاید بتوان گفت که انتخابات ما در تعیین نوع حکومت در نظام دموکراسی جهان، دموکراتترین انتخابات بود که امام با کمک از امدادهای الهی، آن را به سرعت اجرا و نوع حکومت را تعیین و تثبیت کردند. قدم بعدی تدوین قانون اساسی بود. در هیچ کشوری سابقه نداشت که قانون اساسی آن به این سرعت و در عین حال با دقت بالا تدوین و تصویب شود. پس از آن هم انتخابات مجلس شورای اسلامی، شوراهای شهر و روستا و ... پیگیری شد و نظام جمهوری اسلامی از فاصله کوتاهی به یک حکومت ثابت و پایدار تبدیل شد. چنین تجربه بینظیری در کل تاریخ ما وجود ندارد.
ما کمتر به این نکته میاندیشیم که چرا امام این قدر به تأسیس نهادهای مدنی توجه و تأکید داشتند. اینک که سالها از آن زمان میگذرد و حالا بهتر میتوان تحلیل و ارزیابی کرد که اگر این نهادها شکل نمیگرفتند و تصمیم گیریها صرفاً به عهده شورای انقلاب نهاده میشد، ممکن بود شائبه استبداد و دیکتاتوری مطرح شود، ولی با استقرار نهادهای مدنی، جائی برای شائبهای باقی نماند. امام از همه کسانی که ادعای دموکرات و آزاداندیش بودن داشتند، دموکراتتر بودند و لذا تمام نهادهای مدنی را ــ که نشانه دموکراسی واقعی و جدی هستند ــ به سرعت در جمهوری اسلامی مستقر کردند. لذا تجربه تشکیل نهادهای مدنی یکی از تجربههای بسیار ارزشمند انقلاب اسلامی است.
منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
انتهای پیام/