با عربستان سعودی چه باید کرد؟

به نظر می رسد در مقابل تخاصمات، ائتلاف سازی خصمانه آل سعود بر علیه ایران و زبان گستاخانه مقامات سعودی، دیپلماسی کشور می بایست نه تنها موضع قاطعانه تری در برابر چنین رویکردی اتخاذ کند بلکه از فرصت های منطقه ای نیز به نحو احسن بهره ببرد.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم،  جهان نیوز نوشت: رژیم آل سعود نزدیک به یک قرن است که شکل گرفته که در بیشتر طول عمرش با خصومت و کینه توزی نسبت به ایران رفتار کرده و در سالهای اخیر این دشمنی را به اوج خود رسانده است.


به گزارش... با مرگ ملک عبدالله در اسفند 93، خاندان سعودی دیگر رویکرد محافظه کارانه و موذیانه خود را در تقابل با جمهوری اسلامی کنار گذاشتند و بی پرده و کاملا تهاجمی بر علیه منافع ملی و امنیت ملی ایران طرح ریزی کرده و به آن ضربه می زنند. سیاست خارجی ایران بر اساس قانون اساسی اش روابط خوب و مبتنی بر احترام با کشورهای اسلامی است و عربستان نیز از این قاعده خارج نیست. ولی بر همگان آشکار شده که سعودی ها در طول یک قرن اخیر برخلاف منافع عمومی جهان اسلام حرکت کرده و بسیاری از ارزش های والا و شاخص های اعتلابخش دین مبین اسلام را به سیاست های افراطی و تفرقه افکن تقلیل داده است.

با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57، و شکل گیری حکومت اسلامی بر پایه اندیشه های شیعی و ولایت فقیه، مردمسالاری دینی رونق گرفت و ایران به تنها کشور منطقه غرب آسیا با انتخابات آزاد و تفکیک قوا در کنار اجرای احکام اسلامی در حکومت و جامعه تبدیل شد. این مدل مردم سالاری پایه های حکومت های خودکامه عرب را به لرزه انداخت و هرآنچه در توان داشتند به کار بردند تا جلوی این موج بیداری ملت ها را بگیرند. همان اقداماتی که در برابر بیداری اسلامی مردم مصر، تونس و لیبی و ... از سوی غرب و حکومت های مرتجع منطقه برای خنثی سازی حرکت پیش گرفته شد، در برابر انقلاب اسلامی صدها برابر شدیدتر با اجرا درآمد. اما کشور ایران با تکیه بر ایدئولوژی و اتحاد ملت توانست به قدرت برتر منطقه ای تبدیل شود و در سایر تحولات غرب آسیا و حتی فرامنطقه ای نقش فعالانه و تاثیرگذاری پیدا کند. نقشی که عربستان سعودی با دلارهای نفتی و تطمیع حکام اسلامی و عرب سخت به دنبال آن است.

به هر حال در چندسال اخیر به خصوص روابط آل سعود با جمهوری اسلامی نه تنها از لحاظ دیپلماتیک و سیاسی قطع شده بلکه عربستان با تشکیل ائتلافی از کشورهای اسلامی و عرب سعی کرده تا فشارهای بین المللی و منطقه ای را بر علیه ایران افزایش دهد و حتی در جنگ نفتی که سال گذشته به راه انداخت، تمام توانش را به کار گرفت تا با پیشنهاد نفت ارزان، مشتری های نفتی ایران را در بازار به سوی خود جذب کند. این یعنی تحریم نفتی، اقتصادی و سیاسی ایران توسط رژیم خودکامه آل سعود. امری که با پرستیژ و اقتدار منطقه ای ایران به هیچ وجه سازگار نیست و سیاست خارجی کشور نیز می بایست با اقدامات تلافی جویانه ای پاسخ درخوری به سیاست های خصمانه سعودی بدهد.

در سیاست خارجی ایران در سال های گذشته تلاش بر آن بوده تا مقامات سعودی را به نحوی بر سر عقل آورده و آنها را برای شروع مذاکرات جدید دوجانبه و حتی چندجانبه متقاعد سازند. در چنین رویکردی سابقه روابط در دولت هاشمی رفسنجانی و دولت اصلاحات مبنای اقدام قرار گرفته که در آن زمان دولتهای جمهوری اسلامی سعی کردند تا  پیوندهای نزدیکتری با سعودی ها برقرار کنند. هرچند سطح روابط تا حدودی بهبود یافت ولی عربستان همواره به دنبال بهانه جویی و محدود کردن قدرت منطقه ای ایران در لبنان، فلسطین، سوریه، افغانستان، یمن و عراق بعد از سقوط صدام حسین بود.

حتی خصومت تا به حدی بود که در زمان حمله آمریکا به افغانستان و عراق در سال های 2001 و 2003 و همزمان با ریاست جمهوری خاتمی، سعودی ها در حال ترغیب جورج بوش برای حمله نظامی به ایران بودند و پیشنهاد استفاده از پایگاه های نظامی عربستان و تقبل بودجه این حمله را نیز ارائه داده بودند. این سیاست خصمانه درست در زمانی بود که روابط تهران و ریاض به وخامت نگراییده بود!

ولی متاسفانه نوعی مصلحت اندیشی و تسامح در برخورد با سران سعودی عربستان از سوی سیاست خارجی دولت یازدهم به تقلید از سیاست خارجی دو دولت هاشمی و خاتمی، وجود دارد. ایران می بایست همواره از موضع عزتمندانه با سعودی ها برخورد کند و هرگونه عقب نشینی در مواضع اصولی سیاست خارجی خاورمیانه ای کشور به عنوان ضعف ایران در نظر گرفته می شود.

مشاهده می شود در حالیکه محمدجواد ظریف، وزیرخارجه کشورمان در 4 سال گذشته همواره با لحن صلح جویانه با طرف سعودی صحبت کرده یا برخورد داشته، عادل الجبیر، وزیرخارجه سعودی ایران را محکوم به حمایت از تروریسم، زیاده خواهی در منطقه، دخالت در امور کشورهای عرب و حتی اشغال! جزایر سه گانه کرده است. ولیعهد سعودی نیز زبان تهدیدآمیزی در قبال ایران پیشه کرده و تهران را به اقدامات نظامی و تنبیه سخت تهدید کرده است! چنین گستاخی هایی تنها زمانی از سوی سعودی ها افزایش می یابد که هیچ پاسخ درخوری از سوی طرف ایرانی دریافت نمی کنند و به تصور ثروت و خرید چندصد میلیارد دلاری تسلیحات نظامی و حمایت آمریکا خود را در موقعیت لفاظی های جسورانه و تهاجمی می یابند.

به نظر می رسد در مقابل تخاصمات، ائتلاف سازی خصمانه آل سعود بر علیه ایران و زبان گستاخانه مقامات سعودی، دیپلماسی کشور می بایست نه تنها موضع قاطعانه تری در برابر چنین رویکردی اتخاذ کند بلکه از فرصت های منطقه ای نیز به نحو احسن بهره ببرد و دست از مصلحت اندیشی و تعارفات بیهوده بکشد.

در حال حاضر روابط قطر و عربستان در بدترین موقعیت خود قرار گرفته و سعودی ها دست به تحریم اقتصادی و دیپلماتیک دوحه زده اند. این فرصت بی نظیر برای تهران فرارسیده که ائتلافی از کشورهای عرب مخالف سیاست های آل سعود را در یک جبهه تقویت سازد و عربستان را از سیاست های خصمانه منطقه ای خود عقب براند. همچنین موفقیت های مقاومت در عراق و سوریه و یمن به گونه ای است که ایران می تواند موقعیت خود را در این کشورها  تثبیت و تقویت سازد و فضا را برای تنفس رژیم آل سعود که به حمایت از گروههای تکفیری در این کشورها می پردازد تنگ تر کند.

بنابراین دوران مماشات و به دست زمان و تقدیر سپردن رویکردهای سیاست خارجی در قبال آل سعود گذشته و هررویکرد مصلحت اندیشانه ای، سعودی ها را جسورتر کرده و حتی دست به حمایت از گروه های تروریستی تکفیری مانند داعش برای انجام عملیات در داخل خاک کشورمان می زنند. قدرت و اقتدار منطقه ای ایران ایجاب می کند تا عربستان را تحت فشار قرار دهد تا هزینه های آل سعود در پیگیری سیاست های خصمانه علیه تهران افزایش یابد.
 

انتهای پیام/

خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

بازگشت به صفحه سایر رسانه ها