مرگ بر اسرائیل؛ چیستی و چرایی
«مرگ بر اسرائیل» یعنی زنده باد اسلام و مسلمانان، یعنی اهتمام به امور مسلمانان که پیامبر(ص) عدم اهتمام به امور مسلمانان را برابر با خروج از دایره اسلام میشمارند و این به این معناست که مسئولیت هر مسلمانی درباره دیگر مسلمانان بیشتر است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، درخواست «مرگ» برای کسی یا چیزی بیمقدمه و بدون تبیین و توضیح، مطبوع طبایع بشری نمینماید؛ اما همین طبع سالم بشری، (1) اگر توجیه و متقاعد شود؛ خود مرگ و نابودی کسانی را میطلبد، که آنان را تهدیدی برای هستی و حیات معنوی و مادی خویش یا دیگران میبیند، بنابراین باید دید چرا کسی یا کسانی، مرگ دیگری یا دیگرانی را مطالبه میکنند، پس چارهای جز شنیدن صدای آنها و درک خاستگاه این صداها و آگاهی از آرمانهای صاحبان صدا برای تشخیص حق از باطل نیست.
اگر جامعه بشری را به اندام آدمی تشبیه کنیم، میبینیم که ما آدمها، با همۀ علایقی که به اعضا و جوارح خود داریم، گاهی که یکی از این اعضا بیمار و فاسد میشود و غیر قابل درمان، به گونهای که وجود عضو را موجب فساد و تباهی بقیه اعضا و اصل وجودمان تشخیص دهیم، در نهایت میپذیریم که از آن عضو چشم بپوشیم، تا در واقع با مرگ، مقابله کرده باشیم و امکان استمرار زندگی را برای بقیه اعضا فراهم کرده باشیم، اعضای جامعه انسانی در سطوح گوناگون هم، همینگونهاند، چنانکه قرآن کریم تصریح میکند که قصاص ضامن حیات است(2) و این یعنی روی دیگر مطالبۀ مرگ، مطالبۀ حیات ایمن انسانی است.
گفتنی است که این نوشته را یک ایرانی مسلمان بر پایه باورهای اسلامی برای مخاطبان عموماً مسلمان مینگارد، طبعاً استناد به آیات و روایات و بهرهمندی از گزارههای فرهنگ ایران زمین را معتبر و پذیرفتنی میدانیم، هرچند برخی از استدلالات، عقلانی یا مبتنی بر استنادات تاریخی است که طبعاً مدعا را برای همگان معقول و مقبول میسازد.
آخرین مطلب مقدمه اینکه در قرآن کریم و در احادیث و روایات گزارههای بسیاری هست که پیدا و پنهان از مطالبه مرگ و نیستی برای کسی یا کسانی حکایت میکنند،(3) یعنی خداوند رحمان و رحیم که خود سرچشمه حیات است، به احترام اصل حق حیات، دفع موانع آن را مجاز میشمارد، حتی اگر این موانع آدم یا آدمیانی باشند. (4) واژگانی چون لعن، غضب، قتل و مترادفات و مشتقات آنها در حدیث و کلامالله مجید از این منظر قابل تأملند.
در این نوشته میخواهیم انگیزهها و علل حضور خود در روز قدس و درخواست «مرگ» برای صهیونیستها یا رژیم اشغالگر قدس را بازنگری کرده، فهرست نماییم؛ زیرا این انگیزهها را میان خود و بسیار از انسانها در ایران و جهان مشترک میبینیم، انسانهایی که در روز قدس خشم و نفرت خویش را از صهیونیسم با فریاد «مرگ بر اسرائیل» اظهار میکنند. به طور کلی این انگیزهها و علل عبارتند از:
1- خداپرستی
مقتضای خداپرستی، پرهیز از شیطانپرستی و دوستان و پیروان شیطان است، بلکه اعتقاد راستین به توحید، مبارزه با شیاطین انس و جن را در پی دارد. خداوند در کتاب مبین صراحتاً از پیمانی با بنیآدم سخن میگوید که مبنای آن پرستش خدا و حذر از پرستش شیطان است(5) و میدانیم که شیطان منحصر به «ابلیس» نیست که از درگاه حق رانده شد، چنانکه قرآن کریم میگوید برخی از آدمیان ممکن است چنان شوند که با شیطنت و شیطان یگانه شوند و در این صورت خداوند خود به جنگ و قتال علیه اینان دستور داده است.(6)
در تبیین این مطلب، یعنی «مطالبه مرگ» برای اسرائیل و در نهایت نسبتش با خداپرستی میگوییم اگر بپذیریم که شیطان در قالب آدمیانی هم حضور مییابد که مییابد، باید بدانیم که این آدمیان چه صفات و شاخصههایی دارند و چگونه میتوان مصادیق آن را شناخت. به نظرم نقطه مقابل و متضاد صفات حق، شیطان و شیطانصفتان را در درجات مختلف آشکار میکند و در این میان، با نظر به «صهیونیسم» و مؤلفههایش که در قالب «اسرائیل» رخ نموده است، به روشنی درمییابیم که این جرثومه فساد از بارزترین مصادیق شیطان است و از این روی در ژرفای فریاد «مرگ بر اسرائیل» شوق خداپرستی و استقامت در برابر شیطانگرایی نهفته است.
2- محبت حق
هر نوع محبتی، دشمنی هم در پی دارد و از نشانههای محبت صادقانه حق، این است که با دوستان حق دوست باشیم و با دشمنانش دشمن. اصولاً محبت صمیمانه خدای متعال، قرین با بغض و غضب علیه همه شیاطینی است که به دشمنی با او پرداختهاند؛ چنانکه در اعتقادات اسلامی، «تولی» بی«تبرا» و «تبرا» بی«تولی» کامل نیست.
3- دفاع از انسان
صهیونیسم و اسرائیل غاصب بر پایۀ زر و زور و تزویر شکل گرفته و با جور و جنایت سبعانه علیه مظلومان فلسطینی درآمیخته است.
عاطفه سالم انسانی، بیغمی از محنت جانکاه مردم فلسطین را از ستم خانمانسوز مزدوران صهیونیسم شایسته نام آدمی نمیشناسد، حتی اگر با آنان هم وطن و هم عقیده نباشد، آدمیت(7) کافی است که همۀ آدمیان به دفاع از این ستمدیدگان علیه ستمگران صهیونیست به پاخیزند و مرگ اسرائیل را بخواهند، چنانکه مقام معظم رهبری فرمودهاند: «مسئله فلسطین، تنها یک مسئله اسلامی نیست؛ بلکه مسئلهای انسانی و بشری است و هر کس میتواند با تکیه بر ارزشها و مبانی انسانی، در مورد فاجعۀ فلسطین قضاوت کند و واکنش نشان دهد.» (8)
4- امنیت جهانی
منظور از امنیت جهانی، امنیت همه کشورها و طبعاً اتباع آنان در سراسر جهان است، نه امنیت تنها چند کشور قدرتمند استعماری و مستکبر که به ضرب زور بر مراکز قدرت جهانی استیلا یافتهاند. امنیت همه انسانهای مستضعفی که از امتیازات و منافع سلطه بر جهان محرومند و حتی اگر خود بخواهند برای نجات خویش از زیر سلطه سیاه استعمار و استکبار رها شوند و یا مستقل و شرافتمندانه و آزاد زندگی کنند، مستکبران و اذناب آنان مانعشان میشوند و صهیونیسم و جریان شوم موجودیتش و آنچه با فلسطین و فلسطینیان کرده است و واکنش مراکز قدرت جهانی در برابر جنایات آن، نمونهای گویا از حاکمیت مستکبران جهانخوار بر جهان امروز است که همه چیز عالم، حتی امنیت را تنها برای خود میخواهند.
آنچه اسرائیل کرده و میکند، ناقض ارزشهای انسانی، اصول، قوانین و هنجارهای جهانی است که حتی مراکزی چون سازمان ملل تصویب کردهاند. موجودیت اسرائیل ناقض امنیت در جهان است و از ابعاد بسیار به منزله اختلال در احساس امنیت جهانی است پس برای توسعه و تعمیق امنیت جهانی، روی زمین باید از وجود اسرائیل پاک شود.
5- قومی مغضوب
در میان اقوامی که قرآن کریم از آنان یاد میکند، قوم یهود منحصر به فرد است. بهانهجوییها و لجاجتهای این قوم در برابر انبیای الهی چنان ظالمانه بود که غضب شدید الهی را نیز به خود اختصاص دادند.(9)
این روند پس از اسلام نیز از جانب این قوم ادامه یافت تا جایی که سرسختترین دشمن پیامبر اسلام(ص) نامیده شدند(10) و این خباثت در قالب «صهیونیسم» همچنان ادامه دارد، به گونهای که استمرار آن سلامتی و صلح را برای همه انسانها در هر جای زمین به خطر افکنده است.
فریاد غصبآلود علیه این مغضوبان تاریخ، عمل به مقتضای خواهشی است که مخصوصاً هر مسلمان هر روزه، بارها در فریضه عبادی خود، نماز از خدا میخواهد که راه او را از راه مغضوبان جدا کند و به صراط مستقیم هدایت نماید.
6- دفاع از مسلمانان
«مرگ بر اسرائیل» یعنی زنده باد اسلام و مسلمانان، یعنی اهتمام به امور مسلمانان که پیامبر(ص) عدم اهتمام به امور مسلمانان را برابر با خروج از دایره اسلام میشمارند(11) و این به این معناست که مسئولیت هر مسلمانی درباره دیگر مسلمانان بیشتر است.
پیامبر(ص) در این کلام نورانی، «قیدی» برای «مسلمین» بیان نفرمودهاند، منطقاً اگر مسلمانانی در وضعیت اضطراری باشند به طریق اولی باید مورد اهتمام و حمایت باشند و امروز مردم مسلمان فلسطین فارغ از مذهب، زبان، زمین، نژاد و ... از جمله مسلمانانیاند که بیشک باید مشمول عنایت و حمایت هر مسلمانی باشند و اثبات این مطلب البته نفیکننده حمایت از دیگر مظلومان مسلمان و غیرمسلمان نیست و «مرگ بر اسرائیل» دفاع از مظلومان مضطر مسلمانی است که هر مسلمان موظف است از آنان دفاع کند تا به وظیفه اسلامیاش عمل کرده باشد.
7- ادعای مسلمانی
اسلام و مسلمانی به حرف نیست و تنها در باورهای ذهنی و نظری تمام نمیشود، بلکه بر ادعای مسلمانی وظایفی مترتب است و یکی از وظایفی که متناسب با موضوع این نوشته است و بر مسلمانان لازم گشته، «جهاد و قتال» برای آزادی مستضعفان از ستم ظالمان است(12) و پیرو آن در کلام معصومان نیز مسلمانان توصیه شدهاند که دشمن ظالم و یاور مظلومان باشند. بنابراین مسلمانی ما، ما را مأمور میکند تا از مظلومان فلسطین پشتیبانی کنیم و با صهیونیستهای ظالم مبارزه نماییم و یکی از مصادیق این مبارزه، شرکت در روز قدس و مطالبۀ «مرگ» برای اسرائیل غاصب است.
از طرف دیگر خود «بیتالمقدس»(13) نیز از ابعاد گوناگون برای مسلمانان بسیار مهم است و تنها اشغال آن از جانب صهیونیسم جهانی کافی بود که خشم و غیرت همه مسلمانان را برانگیزد، چه رسد به اینکه این اشغال و غصب با ظلم و جنایت و خون محترم هزاران مسلمان مظلوم درآمیخته است.(14)
8- آزادگی ایرانی
یکی از ارزشهای فرهنگی ایرانزمین، همدردی با دردمندان و سرکشی در برابر قدرتمندان است. جوانمردی و فتوت، مروت و مردانگی، بزرگواری و کرامت و گذشت و ایثار و ... همگی مفاهیمی آشنا برای ایرانیانند و اتصاف به این صفات والا برای هر ایرانی مایه افتخار است.
در روزگاری که جانیان فرومایه و مجهز به انواع سلاحهای پیشرفته، وقیحانه قتل و جنایت میکنند و برای اینکه زندگی حیوانی خویش را بسازند، زندگی بسیاری را نابود میکنند، جوانمردی و مروت نیست که در برابر این ددمنشی، خاموش بنشینیم، ایستادگی و اظهار برائت از این همه نامردمی، رسم و آیین مقبول هر آزاده ایرانی و نشانه حیات معنوی و برخورداری از عواطف عالی انسانی است.
بر پایه فرهنگ ایرانی خویش ما مفتخریم که در اصل 154 قانون اساسی کشورمان تصریح کردهایم که «جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود میداند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مرد جهان میشناسد. بنابر این در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت میکند.»
9- امام خمینی و فریادهای کوبنده ایشان علیه صهیونیسم
امام خمینی سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به قیام علیه صهیونیسم پرداخته بودند. ایشان رابطه با اسرائیل را ننگ میشمرده، پیوسته نسبت به خطر صهیونیسم هشدار میدادند و مسلمانان را به وحدت رویه در مبارزه با آن سفارش میکردند. امام در آن سالهای تنهایی و غربت حاصل از استیلای طاغوت بر پایه وظیفه الهی خویش خطاب به ملت ایران فرمودند: «ای ملت، دین ما اقتضا میکند که با دشمن اسلام موافقت نکنیم، قرآن ما اقتضا میکند که در مقابل صف مسلمین با دشمن اسلام همپیمان نشویم. ملت ما با همپیمانی شاه با اسرائیل مخالف است.»(15) و این نکتهای است که دیگر مراجع به ویژه مقام معظم رهبری نیز پیوسته چنین موضعی اتخاذ کردهاند.
امام(ره) پس از پیروزی انقلاب و تا پایان حیات مبارک خود، شدیدتر از گذشته به این مبارزه ادامه دادند و انتخاب روز «قدس» در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان، شاهدی صادق بر مخالفت سرسختانه آن بزرگوار علیه رژیم اشغالگر قدس بوده است. ایشان در پیامی به مناسبت روز قدس فرمودهاند: «روز قدس یک روز جهانی است، روزی نیست که فقط اختصاصی به قدس داشته باشد. روز مقابلۀ مستضعفین با مستکبرین است. روز مقابله ملتهایی است که در زیر فشار ظلم آمریکا و غیر آمریکا بودند... روزی است که باید مستضعفین مجهز بشوند، در مقابل مستکبرین و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند... روز قدس روز اسلام است. روز قدس، روزی است که اسلام را باید احیا کرد و احیا بکنیم و قوانین اسلام در ممالک اسلامی اجرا بشود. روز قدس روزی است که باید به همۀ ابرقدرتها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطرۀ شما - به واسطه عمال خبیث شما- واقع نخواهد شد. روز قدس، روز حیات اسلام است. باید مسلمین به هوش بیایند، باید بفهمند قدرتی را که مسلمین دارند، قدرتهای مادی، قدرتهای معنوی مسلمین- که یک میلیارد جمعیت هستند و پشتوانه خدایی دارند و اسلام پشتوانۀ آنهاست و ایمان پشتوانه آنها است- از چه باید بترسند؟... اسلام دین خدا است و باید در همه اقطار، اسلام پیشروی کند. روز قدس، اعلام یک همچو مطلبی است. اعلام این مطلب است که مسلمین به پیش؛ برای پیشرفت در همۀ اقطار عالم. روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است، روز حکومت اسلامی است. روزی است که باید به ابرقدرتها فهماند که دیگر آنها نمیتوانند در ممالک اسلامی، پیشروی کنند. من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم میدانم. روزی است که باید ما، تمام قوای خودمان را مجهّز کنیم و مسلمین از آن انزوایی که آنها را کشانده بودند، خارج شوند و با تمام قدرت و قوت در مقابل اجانب بایستند...» (16)
10- دفاع از مرزهای انقلاب اسلامی ایران
واقعیت این است که خاستگاه اصلی انقلاب اسلامی، خواستههای قومی، نژادی، سرزمینی و ... نبوده است، انقلاب اسلامی، قیامی انقلابی مبتنی بر آموزههای محکم قرآنی و اسلام ناب محمدی بوده است و این فراتر از مرزهای جغرافیایی و مادی است، در این صورت مرزهای انقلاب اسلامی، ذهنها و قلبهای انسانی است، اسلام است و هر قلبی در هر جایی برای آرمانهای اسلامی و این انقلاب بتپد و برای تحقق آنها بکوشد، به واقع مرزهای آن را مستحکم میکند و فلسطینیان و مدافعان بیتالمقدس، بهترین مدافعان مرزهای معنوی جمهوری اسلامیاند که بر پایه آموزههای اسلامی موظف به کوشش برای تحقق آن آرمانهاست. پس روز قدس روز دفاع از انقلاب اسلامی هم است.
اسرائیل یک معناست نه صورت
نتیجه اینکه اسرائیل صورت و شکل یا محدود به مکان یا جغرافیای طبیعی خاص نیست، اسرائیل یک سیرت است، مرام، اندیشه و روش است، یک نگرش است. اسرائیل مصداق «طاغوت» است، مرکز تجمع شیاطین عالم است؛ بنابراین مرگ بر اسرائیل یعنی مرگ بر زشتی و سیاهی، تباهی، تزویر، مرگ بر جور و جنایت... مرگ بر اسرائیل نماد کوشش غیرتمندانه برای برافرازی پرچم مقاومت است، همانگونه که خداوند از مومنان خواسته است.
یعنی روز قدس، صرفا روز فلسطین نیست، روز فریاد علیه استکبار است، روز لعنت بر شیطان. از این روی از هر منظری که به این موضوع بنگریم، شرط رسیدن به زندگی سالم را «مرگ اسرائیل» میبینیم و در این بینش، شوق حیات شرافتمندانه برای همه انسانها در سراسر جهان نهفته است.
ــــــــــــــــــــــــ
توضیحات
1- البته ممکن است کسانی هم از سر فریبخوردگی یا عدم برخورداری از قلب سالم، طالب مرگ دیگران باشند که باید در جای دیگر بدان پرداخت و این نوشته جای طرح این مسئله نیست.
2- و لکم فی القصاص حیوهًْ یا أولیالألباب لعلّکم تتّقون (بقره/179)
3- ...قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ (منافقون/ 4)
4- ولولا دفعالله الناس بعضهم ببعض لفسدت الأرض ولکن الله ذو فضل على العالمین(حج/251)
5- أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ(یس/60)
6- الذین آمنوا یقاتلون فی سبیلالله والذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت فقاتلوا أولیاء الشیطان إن کید الشیطان کان ضعیفا(نساء/76) نیز إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیُوحُونَ إِلى أَوْلِیائِهِمْ لِیُجادِلُوکُمْ وَ إِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّکُمْ لَمُشْرِکُونَ (انعام/121)
7- بنیآدم اعضای یکدیگرنـد کـه در آفرینش ز یک گوهرنـد
چو عضوی به درد آورد روزگار دگــر عضـوهـا را نمانـد قـرار
تو کز محنت دیگران بیغمـی نشایـد که نامـت نهنـد آدمـی
(گلستان سعدی)
8- بیانات مقام معظم رهبری در خطبه دوم نماز جمعه (16/1/81)
9- ... و باءُو بغضب منالله و ضربت علیهم المسکنهًْ ذلک بأنّهم کانوا یکفرون بایاتالله و یقتلون الأنبیاء بغیر حقّ ذلک بما عصوا و کانوا یعتدون (آل عمران/112)
10- لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَهًْ لِلَّذینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا (مائده/82)
11- منْ اَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِاُمورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادى یا لِلْمُسْلِمینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ»(کافی، ج 2، ص164)
12- وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِاللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَهًْ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیرًا (نساء/75)
13- و این روزها هم با چراغ سبز آمریکا، به جای تل آویو، مرکز اسرائیل شد.
14- اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و انالله علی نصرهم لقدیر.(حج/39)
15- صحیفه نور، ج 1، ص 157
16- صحیفه نور، ج 5، ص 286
منبع:کیهان
انتهای پیام/