نهادهای رسمی را فراموش کنید
تجربه نشان داده است دیدار دانشجویان با رهبری یکی از مهمترین محملها برای طرح دغدغهها و انتقادات جدی نسبت به مسؤولان کشور است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، یکی از فعالان دانشجویی و اعضای سابق دفتر تحکیم وحدت و از نمایندگان مجلس ششم میگوید در جلسات آغازین تشکیل اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان با حضور برخی بزرگان بحث میکردیم، سوال اصلی در آن جلسات در باب چیستی خط امام بود و مساله اصلی دقیقا این بود: آیا از مجموعه دیدگاههای امام خمینی(ره) میتوان به یک منظومه فکری رسید؟ ابوالحسن بنیصدر در این جلسات صریحا میگفت منطق روشن و دقیقی به نام خط امام وجود ندارد و معتقد بود اگر هر کدام از دیدگاههای برجسته امام را به صورت نقطهای در نظر بگیریم هیچ خط مستقیمی وجود ندارد که آنها را به هم وصل کند، افراد دیگری هم بودند که کمابیش چنین نظری داشتند اما آیتالله خامنهای که آن روزها به واسطه شناخت قبلی و ارتباط موسعش با دانشجویان با موسسان دفتر تحکیم هم ارتباط نزدیکی داشت معتقد بود مجموعه نظرات و دیدگاههای پرتکرار امام خط روشنی است و اگر منظومهای به آن نگاه شود یک مجموعه منسجم در اختیار ما قرار میدهد که مولفههای آن هیچ تناقضی هم با هم ندارد.
با اندکی دقت در باب دیدگاههای معرفتی سیاسی- اجتماعی خود رهبر انقلاب هم به راحتی میتوان گفت چنین نگاه منظومهای متشکل و یکپارچه در دیدگاههای ایشان هم وجود دارد که اتفاقا موارد و مصادیق کاربردی و پراهمیت آن معمولا در دیدار پر ثمر دانشجویان در ماه مبارک رمضان ظهور و بروز داشته است، تجربه نشان داده است دیدار دانشجویان با رهبری یکی از مهمترین محملها برای طرح دغدغهها و انتقادات جدی نسبت به مسؤولان کشور است. جدیترین نقدها و مهمترین سوالات درباره عملکرد دستگاههای مختلف از قوای سهگانه گرفته تا مجموعههای منتسب به رهبری تا نهادهای نظامی و اقتصادی در همین دیدار مطرح میشود اما نکته مهمتر آن است که پاسخهای رهبری به این سوالات صریح دانشجویان توانسته در سالهای اخیر بسیاری از بنبستهای سیاسی و فکری کشور را بشکند؛ تعیین مرز آرمانگرایی و واقعگرایی، تبیین تفاوتهای ظریف ضد ولایت فقیه و پرسشگری از ارکان حکومت، لزوم دقت در شناخت مسائل اصلی و فرعی در چارچوب منافع انقلاب اسلامی و... نکات مهمی است که فقط در 3-2 سال اخیر در این دیدار مطرح شده است. در دیدار امسال دانشجویان با رهبر انقلاب در پاسخ به سوالات دانشجویان دغدغهمند و انقلابی پاسخی از سوی رهبر انقلاب مطرح شد که از این جنس است، پاسخی که میتواند چشماندازی نو برای جبهه مومن انقلابی در فضای
سیاسی- اجتماعی کشور باز کند.
نقد دانشجویان نسبت به کندی و رخوت بسیاری از دستگاههای فرهنگی کشور سبب شد رهبر انقلاب مفهومی را که چندین سال است جسته و گریخته مطرح میکنند اینبار در شکلی نو و با ادبیاتی جدید بیان کنند، واقعیتی که در لابهلای سخنان دانشجویان هم مطرح شده این است که هر کس، به دلایلی سر و کارش به نهادهای رسمی حوزه فرهنگ از شورایعالی انقلاب فرهنگی تا صداوسیما تا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا سازمان تبلیغات اسلامی تا مجموعههای فرهنگی در حوزه آموزشعالی که باید در فرهنگسازی در دانشگاهها موثر باشند، افتاده باشد برایش مثل روز روشن است که اساسا نباید به این مجموعهها متکی بود. فهم این مساله خیلی مشکل نیست و عموما جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و نیروهای آن با درک این موضوع حداکثر تلاش خود را کردهاند تا با نقد این مجموعهها تلاش کنند بر کارآمدی آنها افزوده شود اما راهبردی که به عنوان «آتش به اختیار» توسط رهبر انقلاب در دیدار دانشجویی امسال مطرح شد بیشک چیزی ورای این تلاشهاست.
به نظر میرسد تعبیر «آتش به اختیار» دارای 2 وجه سلبی و ایجابی است؛ وجه سلبی به معنای عدم اتکا به نهادهای رسمی فرهنگی توسط جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و وجه ایجابی آن تکیه بر ظرفیتهای غیررسمی و خودجوش برای جلو بردن گفتمان انقلاب اسلامی و مولفههای آن است، تعبیری که قبلتر نیز با ادبیات مردمی کردن فرهنگ از سوی رهبر انقلاب مطرح شده بود.
در واقع «آتش به اختیار» در اصل و مبنا همان مردمی کردن فرهنگ دهه 60 است که البته حتما باید ضمن حفظ اصول و ریشهها با اقتضائات دوره جدید و شرایطی که در ساحت اجتماعی و البته رسانهای پدید آمده و مولفه اصلی آن تکثر در فضای اجتماعی است روزآمد شود.
حال اینکه عدهای تبیین این راهبرد را اعطای فرمان هرج و مرجطلبی تحلیل کردهاند از 2 حال خارج نیستند؛ یا نگاه منظومهای رهبر انقلاب را فهم نکردهاند و تذکرات صریح رهبر انقلاب در باب مسائلی چون سفارت انگلیس، عربستان و... را فراموش کردهاند یا به تجربیات سابق خود رجوع کردهاند و با سابقه هرج و مرجطلبی خود در فعالیتهای خیابانی سال 88 و آتش زدن بانکها و مغازهها قیاس میکنند.
و نکته آخر اینکه مطرح کردن راهبرد «آتش به اختیار» در جمع دانشجویان با مختصاتی که ذکر شد به معنای مفروض بودن نقش فعال جنبش دانشجویی از یکسو و به رسمیت شناختن فهم و درک آنان از اقتضائات کشور از سوی دیگر است، راهبردی که دقیقا در نقطه مقابل تئوری «جنبش دانشجویی حرف مفت است» قرار میگیرد.
منبع:وطن امروز
انتهای پیام/