نگاه چین به ایران در فرایند سازمان همکاری شانگهای
کارشناس مسائل چین معتقد است که پکن به دنبال اجتماعی کردن منابع قدرت خود با کمترین حساسیت ممکن در منطقه آسیای مرکزی است و حضور ایران در منطقه را چندان در راستای این هدف نمیبیند.
به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، سازمان همکاری شانگهای یکی از مجموعه ابتکارات چین برای پاسخ به تهدیدات منطقهای بود که در سال 2001 و با مبنا قرار دادن سه هدف مبارزه با تروریسم، جدایی طلبی و افراط گرایی تشکیل شد و این هدف همچنان هم به عنوان مقصد پایدار این سازمان باقی مانده است. برداشت پکن از چالشهای امنیتی نوین بیش از آنکه تهدیدات رسمی، چارچوبدار و دولتی باشد، تهدیدات تروریستی و نامتقارن است.
*چین به دنبال" اجتماعی کردن" قدرت خود در آسیای مرکزی است
این مسئله نشان میدهد که چین هنوز نسبت به امنیت داخلی خود به خصوص نقشی که گروههای تروریستی میتوانند برای ناامنی چین داشته باشند بسیار حساس است و تلاش دارد تا با استفاده از اهرمهایی مانند شانگهای و همچنین استراتژی جاده ابریشم این حساسیتها را کم کند. در تایید این مدعا میتوان به سخنان شی جین پینگ در هفدهمین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در آستانه قزافستان اشاره کرد. وی در این رابطه تاکید دارد که سه چالش تروریسم، جدایی طلبی و افراط گرایی همچنان به عنوان چالشهای پایدار وجود داشته و میبایست مبارزه با این سه نیروی شر را در کانون توجه خود قرار داد.
در واقع باید گفت که دریچه ورود و نگاه چین به آسیای مرکزی، همچنین بخشی از ماهیت ابتکارات پکن در این منطقه را میتوان حاصل همین ادراک امنیتی چین دانست. البته این نکته مهم را باید یادآور شد که چینیها در مقطع کنونی تلاش دارند تا بسترهای رفع این معضل را از طریق ابزارهای اقتصادی و به نوعی "اجتماعی کردن منابع قدرت خود در آسیای مرکزی" دنبال کنند.
* تاکید بر امنیت و افزایش نیاز استراتژیک به الگوهای توسعه چینی
نکته مهمی که میبایست در ارتباط با تاکید چین بر مسائل و دغدغههای امنیتی بیان داشت آن است که این کشور به صورت ضمنی تلاش دارد تا در قالب این ایده به نهادینه کردن الگوها و استراتژیهای خود که از منظر این کشور الگوهای امنیت ساز است نیز نائل شود. به بیان دیگر در نگاه چینی، الگوها و ابتکارات اقتصادی و توسعهای چین الگوهایی امنیتساز است و به همین دلیل این کشور تلاش دارد تا میزان نیاز استراتژیک به این الگوها را از خاورمیانه تا آسیای مرکزی به این ابتکارات و استراتژیها افزایش دهد.
هرچند همانگونه که بیان شد چین از این بابت بسیار دغدغه داشته و هرگونه بی ثباتی در این زمینه میتواند به تهدیدی برای امنیت ملی این کشور تبدیل شود، لیکن ورود چین از این دریچه یعنی امنیت میتواند برای این کشور اجماع ساز باشد و باعث وفاداری بیشتر کشورها به ابتکارات این کشور نیز باشد.
شی جین پینگ در اجلاس سازمان همکاری شانگهای تاکید دارد که شاخصهای بیثبات کننده و عدم قطعیتها در حال افزایش هستند و حل این چالشها با ایدهها و کشورهایی امکان پذیر است که به دنبال ایده امنیت، توسعه و کامیابی مشترک باشند. وی تاکید دارد که یک کشور به تنهایی نمیتواند امروزه به تامین امنیت بپردازد.
رئیس جمهور چین معتقد است که "توسعه"، کلید اساسی حل همه مشکلات میباشد. وی این جمله را قبلاً هم در مصر بیان و تاکید کرده بود که کلید حل مشکلات خاورمیانه به خصوص چگونگی مبارزه با تروریسم در توسعه نهفته است. در مجموع باید گفت که چینیها با برجستهسازی دغدغهها و تهدیدات امنیتی به نوعی تلاش دارند تا نیازمندی استراتژیک بازیگران منطقه به الگوهای توسعهای و اقتصادی چین را به عنوان پادزهری برای مقابله با این تهدیدات افزایش دهند.
* موضع چین برای عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای
در ارتباط با وضعیت ایران و سازمان همکاری شانگهای هم باید گفت که سیاست تلاش برای عضویت کامل در این سازمان که تقریباً در یک دهه گذشته از طرف جمهوری اسلامی ایران دنبال و پیگیری شده بود، بیشتر مبتنی بر آن است که از این سازمان به عنوان عاملی موازنهگر در برابر غرب و آمریکا استفاده شود. مسئله مهم این است که ایران اگرچه از برخی اشتراکات تاکتیکی با چین برخوردار است اما نگاه ایران و چین به نظم بینالملل با یکدیگر متفاوت است و هنگامی که این نگاه متفاوت به سطوح پایینتر تسری پیدا میکند اختلافات نگرشی بیشتر مشخص میشود.
برای تاکید باید تکرار کنیم که چینیها از طریق این ابتکارات به دنبال اجتماعی کردن منابع قدرت خود با کمترین حساسیت ممکن در منطقه آسیای مرکزی هستند و از همین رو به نظر میرسد که حضور و نقش آفرینی ایران در منطقه را چندان در راستای این هدف نمیبینند. به بیان دیگر چینیها اساساً تاکنون نگاه راهبردی به ایران نداشتهاند. این عدم نگاه راهبردی هم در سازمان همکاری شانگهای و هم در استراتژی کمربند اقتصادی جاده ابریشم کاملاً نمایان است.
مسئله دیگری که البته چینیها باید به خوبی بدانند آن است که اقتصاد این کشور برای همیشه نمیتواند مهترین متحد این کشور باشد و نقشآفرینی و برونگرایی چینی که به خصوص در دوره ریاست جمهوری شی جین پینگ آغاز شدهت، برای موفقیت بیشتر به ساخت متحدین جدید استراتژیک نیازمند است.
یادداشت: محمد زارع، کارشناس مسائل چین
انتهای پیام/