پشتپرده اختلاف عربستان و ترکیه؛ ریشه اختلاف چیست؟
اختلافات عربستان و ترکیه چیز جدید و تازهای نیست و این دو کشور که ادعای رهبری اهلتسنن را بهعهده دارند، هرکدام خود را شایسته رهبری دانسته و به همین دلیل است که این اختلافات هر بار از درون سر باز میکند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، موضوعی که طی روزهای اخیر و در پی تنش در مناسبات قطر با عربستان و متحدینش بار دیگر آشکار شد بحث اختلاف بین عربستان و ترکیه است که بار دیگر عیان و آشکار شد. روابط بین ریاض و آنکارا از زمان وقوع بیداری اسلامی ــ بهگفته عربها "بهار عربی" ــ و بهدلیل حمایت ترکیه از جماعت اخوان المسلمین تیره و تاره شد. گرچه پس از مرگ ملک عبدالله تغییراتی در روابط دو کشور حاصل شد، بهطوری که ملک سلمان پادشاه فعلی عربستان، که در زمان ولیعهدیاش مسئول پرونده ترکیه و عربستان بود، در راستای بهبود دو کشور گام برداشت ولی این بهبود روابط برای همیشه دوام نیافت و منافع مشترک زودگذر نتوانست آنها را برای همیشه کنار هم قراردهد.
دو کشور همیشه تلاش کردند که روابط دو کشور را عادی جلوه دهند و این اختلافات را سرپوش بگذارند حتی در بحران اخیر بین دوحه و برخی از کشورهای عربی، آنکارا ابتدا تمامقد کنار قطر قرار گرفت و از این کشور حمایت کرد و حتی پارلمان این کشور مجوز حضور نظامی و استقرار نیروهای بیشتر در خاک قطر را داد ولی پس از چند روز این کشور در قامت یک میانجی ظاهر شد که این امر خوشایند سعودیها نیامد.
حتی مقامات ترکیه در سفر به عربستان و دیدار با مقامات این کشور سعی کردند که خود را میانجی بیطرف نشان دهند و اعلام کنند که اعلام حمایت ترکیه از قطر بهمعنای جبههگیری علیه کشور دیگری نیست و در این زمینه درخواست تأسیس پایگاهی نظیر دوحه در عربستان را مطرح کردند که با مخالفت شدید سعودیها روبهرو شد، امری که حتی باعث موضعگیری تند رسانههای سعودی علیه ترکیه گردید.
شبکه العربیه و دیگر رسانههای وابسته به این کشور میزبان شخصیتهای کُرد مخالف ترکیه بودند و با اهرم فشار کردها دولت ترکیه را مورد حمله و شدیدترین انتقادها قرار دادند.
اکنون این سؤال مطرح است که ریشه این اختلافات به کجا برمیگردد، آیا اختلافات دو کشور ریشه در بلندپروازیهای دو کشور برای رهبری جهان عرب دارد یا اینکه ریشه ایدئولوژیک یا هر دو. همان طوری که بیان شد هر یک از دو کشور ترکیه و عربستان خود را مدعی رهبری جهان اهلتسنن میداند و سعی میکند که خود را در این جایگاه تعریف کند و هر کدام نیز برای کسب این جایگاه خود را برتر از طرف مقابل میداند، ترکیه با توجه به زیرساختارهای سیاسی و اجتماعی که از آن برخوردار است و نسبت به عربستان کشوری دموکراتیکتر به نظر میرسد سعی میکند خود را رهبر جهان اسلام میانهرو نشان دهد بهطوری که مشاور رئیس جمهوری ترکیه در امور اقتصادی، عربستان را کشور قبیلهای توصیف میکند که اداره این کشور را بهعهده دارد و خواستار وقوع بهار عربی در این کشور میشود.
در مقابل عربستان با توجه به جایگاهی که بین کشورهای عربی دارد و نیز با توجه به اینکه عربها خاطره خوبی از عثمانیها ندارند از این حیث خود را شایسته رهبری اهلتسنن میداند، این در حالی است که باید حمایتهای سیاسی آمریکا به عربستان را بر آن افزود که در سایه سفر اخیر ترامپ و همچنین معامله 480 میلیارد دلاری برای حمایت تسلیحاتی و نظامی از ریاض حاصل شد، در حالی که ترکیه که فکر میکرد که با دولت فعلی آمریکا میتواند درباره مسائل فیمابین به توافق برسد به بنبست خورد و بیش از پیش در صدد تشکیل ائتلافهای منطقهای است.
صرفنظر از دلایل این دو کشور برای رهبری اهلتسنن، ترکیه و عربستان سعی دارند با تشکیل بلوک و ائتلافبندی منطقهای خود را قویتر از دیگری نشان دهند به همین دلیل میبینیم با وجود اختلافی که بین ترکیه و مصر پس از عزل محمد مرسی رئیس جمهور اسلامگرا و وابسته به جریان اخوان المسلمین در مصر بروز کرد، آنکارا در سالهای اخیر تلاشهایی را برای نزدیکی با قاهره انجام داد که بر اساس این توافق قرار بود السیسی رئیس جمهور مصر تخفیفهایی را در حق سران جماعت اخوان المسلمین قائل شود و در مقابل ترکیه نیز نظامیان رژیم قاهره را بهرسمیت بشناسد و روابط دو کشور به حالت عادی برگردد که با بحران اخیر بین کشورهای خلیج فارس این امر به بنبست رسید.
بنابراین اختلافات بین عربستان و ترکیه ریشه در گذشته دارد و این به رقابتهای منطقهای دو کشور برای رهبری اهلتسنن بازمیگردد و دو کشور سعی میکنند که نفوذ منطقهای خود را گسترش داده و در مقابل دائره مانور و نفوذ منطقهای طرف مقابل را محدود کنند.
یکی دیگر از موارد اختلافات دو کشور عربستان و ترکیه را میتوان ناشی از نگاه این دو کشور و بر اساس نگاه ایدئولوژیک دانست. اختلاف درباره پروندههای سیاسی منطقهای، بهخصوص در مورد اخوان المسلمین، علت اصلی وجود اختلاف بین عربستان سعودی و ترکیه در گذشته بوده است.
مثلاً ترکیه از قطر در بحران اخیر علیه عربستان حمایت کرد و شاید یکی از دلایل این امر صرفنظر از روابط اقتصادی فیمابین، روابط مثبت و خوب دوحه با جماعت اخوان المسلمین و جنبش حماس باشد که ترکیه نیز با این گروهها بهلحاظ ایدئولوژیک روابط خوبی دارد که این نگاه در عربستان وجود ندارد یا لااقل بیشتر بر اساس منافع مشترک متمرکز است نه بر اساس ایدئولوژیک. عربستان در مصر از نظامیان علیه اخوان المسلمین حمایت کرد ولی همین نگاه در یمن متفاوت است.
این اختلاف در نگاه ایدئولوژیک هر از گاهی از حالت عادی خارج شده و شدت و ضعف پیدا میکند و دو کشور را به هم نزدیک یا دور میکند، مثلا وقتی جماعت اخوان المسلمین مصر از سوی نظامیان تحت تعقیب قرار گرفتند و سرکوب و به زندانهای سنگین محکوم شدند، دولت ترکیه با نزدیکی به عربستان و با استفاده از این رابطه تلاش کرد مانع از تحقق این امر شود و تا اندازهای از فشارهای سیاسی علیه این جماعت کاست.
انتهای پیام/*