شمارش معکوس افول آلسعود
سرانجام مطابق پیشبینیهای قبلی درباره امکان جابهجایی در سطوح بالای هرم قدرت در خاندان آلسعود، ملک سلمان، پادشاه فرتوت و ناتوان عربستان طی حکمی فرزندش محمد را به عنوان ولیعهد خود منصوب کند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، برکناری محمدبن نایف از وزارت کشور به این دلیل مهم تلقی میشود که نیروهای ویژه ضدتروریسم که بسیار آموزشدیده و باتجربه هستند، تابع این وزارتخانه بوده و برکناریاش از این سمت مانع از آن میشود که وی از نیروهای وفادارش برای مقابله با عزل خود، بهرهبرداری کند. اخبار رسیده حاکی است ولیعهد عربستان تا ساعتی قبل از صدور حکم عزلش، از این موضوع بیاطلاع بوده و تصاویر پخش شده نشان میدهد فرزند سلمان با رفتن به مقر ولیعهدی، کوشید از اثرات ناخرسندی مشهود ولیعهد برکنار شده بکاهد و با بوسیدن دست و پایش او را به خارج از این مقر هدایت کرده و خود در آن مستقر شود. در واقع شاه سلمان، همزمان با صدور این حکم چند ابلاغیه دیگر صادر کرد که مهمترین آن، تغییر یک فقره مهم از قانون اساسی کشور بود و ابلاغیه دیگر، برقرار کردن مجدد مزایای مالی، امتیازات شغلی و افزودنیهای رفاهی به کارمندان و پرسنل نیروهای مسلح و دیگر مقامات ارشد دولت بوده که چند ماه پیش، از آنها در چارچوب اعمال سیاست ریاضت اقتصادی گرفته شده بود. یک ابلاغیه دیگر، کارمندان را به بهانه عید فطر به دو هفته مرخصی فرستادند تا از بروز هرگونه نا آرامی و نافرمانی در ادارات و وزارتخانهها جلوگیری شود. از طرفی قانون اساسی را به این دلیل تغییر دادند که قبلا پادشاهی را میان فرزندان عبدالعزیز ـ بنیانگذار عربستان ـ موروثی کرده و اینک با اعمال این تغییر، پادشاهی به نوادگان اصلح، میرسد. در این میان، اعلام این موضوع که 31 نفر از مجموع 34 عضو «هیات بیعت» متشکل از بزرگان خاندان آل سعود، با ولایتعهدی محمد بن سلطان موافقت کردهاند، تعجبآور و در عین حال ساختگی به نظر میرسد. زیرا قبلا خاطرنشان کرده بودیم اگر بنابر تصدی فهرست ولایتعهدی از سوی نوادگان عبدالعزیز بود، نوبت به فرزند سلمان نمیرسید و فرزندان شاه فیصل،شاه خالد،شاه فهد و شاه عبدالله، زمامداران قبلی، به ترتیب از حق بیشتری برای تصدی این پست برخوردار بودند و به همین دلیل، میتوان آنچه را که دیروز در کاخهای آلسعود رخ داد، بهعنوان یک دسیسهچینی و کودتای تمام عیار سلطنتی اطلاق کرد.
اما آنچه در این میان بسیار حائز اهمیت است این که به نظر میرسد تعهد تقریبا 500 میلیاردی آلسعود به آمریکا در جریان سفر ترامپ به ریاض، تنها به قول مساعد رئیسجمهور آمریکا برای حمایت از عربستان در مقابل ایران منحصر نبوده و قبول این رشوه، در واقع به معنی رضایت کاخ سفید از تغییر و تحول در ساختار قدرت سیاسی در ریاض است و آمریکاییها به رغم خدمات سرشار محمدبن نایف به امنیت ملی کشورشان و هدایت عملیات سختگیرانه و بیمحابای سرکوب مخالفان در عربستان و اطلاعرسانی قبلی درباره عملیات القاعده به آمریکاییها، به وی پشتپا زده و منزویاش ساختند و در مقابل از محمدبن سلمان قول گرفتند همان روند همکاری را ادامه دهد و بعلاوه، احتمال قوی داده میشود که آمریکاییها شرط عادیسازی روابط ریاض با تلآویو را نیز مطرح کرده اند و در این چارچوب بود که هواپیمای حامل ترامپ برای نخستینبار بهطور مستقیم از ریاض به سمت تلآویو پرواز کرد.
به طور کلی باید اشاره کرد محمدبن سلمان، جوان 31 ساله، در دو سال گذشته در چارچوب یک پویش تبلیغاتی گسترده کوشید خود را در سطح جهانی مطرح کند و اکنون احتمال میرود با صدور چند تصمیم جدید، چهره خود را بزک کرده تا اذهان عمومی را از کودتای خود منحرف کرده و اعتبار عمومی بهدست آورد.
اکنون احتمالات متعددی در سپهر سیاسی عربستان مطرح شده است. از جمله احتمال کنارهگیری قریبالوقوع ملک سلمان و همچنین واگذاری امور کشور به فرزندش مطرح است. از سوی دیگر، بیشک، محمد بن سلمان به دلیل نامقبول بودن در جمع خانواده آلسعود، احتمال صدور حکم دستگیریهای گسترده در میان شاهزادگان ناراضی را خواهد داد.
در بخش خارجی، وی سختگیریها علیه قطر را توسعه داده و همچنین تمایلات جنگجویانهاش را علیه ایران اسلامی ادامه خواهد داد و به همین دلیل، بسیاری از ناظران آگاه به مسائل داخلی عربستان احتمال دادند شمارش معکوس دوران سقوط و افول خانواده آلسعود یا صعود این جوان سبکسر به تاج و تخت پادشاهی، آغاز شده است.
منبع:جام جم
انتهای پیام/