نگارش جلد دوم «آخرین نخستوزیر» تا آخر سال / فتنه ۸۸ باعث شد مستندساز شوم
نویسنده کتاب «آخرین نخستوزیر» معتقد است باید تاریخ انقلاب را بهصورت شفاف منتقل کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، جواد موگویی پژوهشگر و مستندسازی که چند سالی است با تولیدات خود سروصدای زیادی به پا کرده است. در کارنامه او تولید مستند و همچنین کتاب «اسرار آیت» و مستند جنجالی «پرونده ناتمام» که به ناگفتههایی درباره انفجار دفتر نخست وزیری پرداخته است را میتوان مشاهده کرد. این پژوهشگر جوان تاریخ انقلاب اسلامی به تازگی کتاب «آخرین نخست وزیر» رابه روزهای پایانی سی امین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران رساند که با استقبالی خوبی مواجه شد. از همین رو برآن شدیم جهت آگاهی بیش از پیش از فعالیتهای این کارگردان، پژوهشگر و نویسنده انقلاب اسلامی به گفتگو با او بپردازیم.
متن زیر بخش اول گفتگو با جواد موگویی است.
تسنیم: چه شد که بعد از سال 88 وارد فضای رسانه شدید؟
رشته تحصیلی من در دانشگاه پیراپزشکی بود. مسلما کسی که در دانشگاه پزشکی است کار سیاسی نمیکند، کسی هم به کار سیاسی علاقه ندارد چون آنقدر درسها سنگین است که کسی حوصله کار سیاسی ندارد. یادم است در سال 88 وقتی فائزه هاشمی به دانشگاه ما آمد و سخنرانی کرد، تازه متوجه شدم که امثال من که علاوه بر درس خواندن کار سیاسی هم میکردند؛ سواد سیاسی خوبی نداشتیم. یعنی در بحثها جواب نداشتیم به طرف مقابل بدهیم. بیشتر هوادار بودیم. مانند هواداری که به داخل استادیوم میرود و برای تیمش هورا میکشد ولی از فوتبال چیزی سر در نمیآورد. حالا شاید به مربی تیم هم بگوید فلان بازیکن را تعویض کن و جای او دیگری را بیاور، اما سواد فوتبالی ندارد. دانشجوی سیاسی یکسری شاخصه دارد؛ کتاب میخواند، تحقیق میکند، کار رسانهای میکند، هیچ کدام از اینها را ما انجام نمیدادیم. البته من قبل از سال 88 مطالعه داشتم ولی اتفاقات فتنه 88 واقعاً فهمیدم چیزی از مسائل سر در نمیآورم. بعد از آن رخدادها یک هجمه رسانهای از آن طرف به صورت وحشتناک شروع شد.
حرفم این است که آن هجمه باعث شد یک عده حزب اللهی تصمیم بگیرند وارد کار رسانه شوند. یعنی اگر آن هجمه نبود شاید آن اتفاق نمیافتاد. به نظرم اگر به جای موسوی، آقای هاشمی کاندیداتور میشد و حتی این اتفاقات میافتاد باز ما به عقب برنمیگشتیم، چون آقای هاشمی جلوی ما بود و عملکرد چند سال پیش او را داشتیم. طیف نیروهای جوان انقلابی با یک کاندیدایی مواجه شدند که سال آخر عملکردش سال 68 بود و ما برای اینکه بخواهیم موسوی را نقد کنیم باید به عقب برمیگشتیم.
تسنیم:در حال حاضر مشغول چه کاری هستید ؟
مستند «دهنمکی و دختر حاج آقا»(فائزه هاشمی) که مشغول فیلمبرداری آن هستیم.
تسنیم: ماجرای سال 88 است؟
خیر- این دو نفر در دانشگاه آزاد همکلاس بودند که ده نمکی نماز جمعه سال 77 هاشمی را به هم میریزد و وزارت اطلاعات او را بازداشت میکند. 10 روز در بازداشت میماند و بعد از آزاد شدن ده نمکی روزنامه شلمچه و دوکوهه را ایجاد میکند و فائزه هم روزنامه زن را و هردو هم علیه هم تیتر میزنند تا اینکه روزنامه دهنمکی را توقیف میکنند ولی روزنامه فائزه رانمی توانند تعطیل بکنند. دهنمکی بعد از 18 تیر سال 78 به دنبال فیلمسازی میرود و فائزه هم به انگلیس میرود. سال 84 فائزه به ایران بر میگردد و به ستاد پدرش میرود و ده نمکی هم وارد ستاد احمدی نژاد میشود و بعد جدال این دو نفر تا سال 88 ادامه پیدا میکند.
تسنیم: قصد نوشتن کتاب خاطرات فائزه هاشمی را هم دارید؟
کار کتاب خاطرات فائزه هاشمی به اتمام رسیده است. من با خانم هاشمی 20 تا 25 ساعت مصاحبه کردم و این را در یک مستند نمیتوانستم بیان کنیم به همین دلیل به سمت نگارش کتاب رفتم. کار نگارش کتاب چند روز گذشته تمام شد و به ارشاد فرستادم؛ کتاب خاطرات خانم «ف.ه» که با او مصاحبه کردهام و از کودکی شروع میشود و تا خاطرات زندان او ادامه دارد. البته آن زمان پدرش زنده بود و این مصاحبهها برای سال 90 و 91 است. در کتاب خاطرات فائزه 60 هزار کلمه و 25 هزار پینوشت داریم. دوستان خیلی به من ایراد گرفتند که چه خبر است 750 صفحه! تعداد صفحات را کم کن چون کتاب را کسی نمیخواند، واقعاً همین است وقتی کتاب حجیم شود خواننده آن به شدت کاهش پیدا میکند. البته خاطرات را همه دوست دارند 700 صفحه هم باشد همه میخوانند. در این کتاب خانم فائزه از درون خانوادهاش میگوید، پدرش، رابطه پدر و مادرش، ترورش و چگونگی ازدواجش. این خیلی متفاوت است که شما بیایید درباره سوسیالیست، نخشب، مارکسیست صحبت کنید. در کتاب آیت این اتفاق افتاد و 750 صفحه شد خیلیها زنگ میزدند که ای کاش این را450 صفحه بکنید که در حال حاضر میخواهم این کار را بکنم یعنی کتاب آیت را یک نسخه450 صفحهای منتشر کنم و هرکس واقعاً دنبال پژوهش است برود چاپ اول آن را پیدا کند.
تسنیم: اولین مستند و کلیپی که درست کردید چه بود ؟
شهید آیت را من از دوره دانشگاه میشناختم در رابطه با شهدای نخبه یک کار تحقیقاتی در دانشگاه انجام میدادیم که برای سال 86 و 87 است. میخواستیم یک نمایشگاه در دانشگاه برگزار کنیم بعد گفتیم جستجو کنیم و یکسری شهدای پزشک پیدا کنیم که قرابت خوبی بین بچهها و آن شهید اتفاق بیفتد. پس از جستجو 200 شهید رتبه 1 و 2 رقمی پیدا کردیم. من آنجا آیت را پیدا کردم. بعدها من به دوستان گفتم بیایید در مورد شهید آیت یک کلیپ بسازیم؛ این شهید 30 سال پیش با مهندس موسوی درگیر بوده است، یادم است اولین مصاحبهای هم که در عمرم انجام دادم با اسرافیلیان بود، که پس از آن تصمیم گرفتیم آن را بهصورت مستند تولید کنیم.
تسنیم: مهارت ساخت مستند را داشتید؟
خیر؛ رفتیم موسسه شهید آوینی و گفتیم شما این را فیلم کنید ما هم کار تحقیقاتیاش را انجام میدهیم، کار تحقیقاتی هم بلد نبودیم. این هجمه رسانهای که اصولگراها و حزباللهی ها دارند برای سال 90 به این طرف است، جایی هم نبود برویم یاد بگیریم به خاطر همین من شروع کردم به تحقیق کردن. بعد از انجام تحقیقات رسیدیم به اینکه فیلم را مستند کنیم که بعد از سال 88 اولین مستند سیاسی را من ساختم. نام مستند هم «اسرار آیت» بود.
تسنیم: یعنی بدون اینکه آموزشی دیده باشید شروع به ساختن فیلم کردید ؟
اصلاً آموزشی ندیدیم و دلیلش هم این بود که فکر میکردیم راه ما قرار است در پیراپزشکی باشد حالا اینجا احساس وظیفه کردیم که برویم یک فیلمی بسازیم و قرار نیست زندگی ما این باشد، سؤالاتی را خودمان طرح کردیم. این تیمی که من دارم در مورد آن صحبت میکنم تقریباً همه مانند من بودند، به جزء یکی دو نفر که مطالعات سینمایی داشتند. اگر شما فیلم آیت را بینید قابها کاملاً غیر حرفهای هستند.
تسنیم: یعنی در فیلم «اسرار آیت» هیچ مهارت سینمایی ای به کار نبرده بودید؟
خیر تنها چیزی که در آن دیده میشود آن اشرافِ پژوهشی فیلم است، یعنی بار سیاسی فیلم خیلی بالاست؛ ما مصاحبهها را گرفتیم و رفتیم دنبال یک کارگردان که فیلم را بسازد، خیلی جستجو کردیم خیلی افراد آمدند اما تا میفهمیدند موضوع مربوط به موسوی است طرف عقب میکشید. دوم اینکه من احساس میکردم طرف بارِ سیاسی ندارد. یعنی اصلاً فیلم سیاسی نساخته است و مدام باید به او توضیح بدهم مصدق کیست و فرق آیتالله کاشانی با آیت الله جنتی را نمیدانست تا اینکه یک نفر را پیدا کردیم و 20 جلسه برای او توضیح دادیم اما آیتیک سوژه بسیار سنگینی بود از سن 12 ، 13 سالگی کار سیاسی کرده است کاندیدای ریاست جمهوری بوده، مجلس خبرگان بوده، با موسوی و بنیصدر درگیر بوده به همین خاطر کارگردان در این حجم از اطلاعات گم شده بود و نتوانست آنطور که باید دربیاورد. در آخر خودم پای تدوین نشستم و تدوینگر هم کاملاً حرفهای بود تا اینکه فیلمی ساختیم که فیلم خوبی شد.
تسنیم: تمامی سناریوها را را خودتان نوشتید؟
بله خودم نوشتم، کار سختی بود من نمیدانستم چه باید بکنم، ابتدا فکر کردم خودم باید بنشینم کات بزنم، کات زدن را یاد گرفتم، بعد تدوینگر به من کمک کرد گفت باید اینها درword پیاده کنی. آن زمان هم سازمان اوج و شبکه افق راه نیفتاده بود، احسان حسنی هم آمد دید و قرار شد یک رونمایی برای اثر بگیریم،که آقای خجسته جانشین سردبیر مهرنامه هم به مراسم آمده بود، او 3، 4 مطلب علیه آیت نوشته بود هفته بعد جلد روی مهرنامه فیلم آیت شده بود و خجسته دو صفحه دربارهاش نقد نوشته بود، محمد قوچانی هم 20 صفحه نقد نوشته بود و یکی از نقدهای جدی که نوشته بودند به این مربوط میشد که این فیلم مشخص نیست برای چه کسی است بنده پیشنهاد کردم که برای نسخهای که منتشر میکنیم اسمهایمان را بزنیم که باز هم مهرنامه در شماره بعد یک ده صفحهای کار کرد، من واقعاً برایم عجیب بود یک فیلمی که میتوانست چیز خاصی نباشد و دیده هم نشود چرا این همه رویش مانور شد؟ من آنجا فهمیدم ما در فیلم مصدق، بازرگان، میرحسین را زده بودیم و این افراد ناموسهای آنها هستند.
تسنیم: چه شد که این فیلم را به کتاب تبدیل کردید ؟
درسم که تمام شد رفتم پیش معاون مرکز اسناد انقلاب اسلامی که فیلم را دیده بود، گفت اسرار آیت را کتاب کنید. گفتم بلد نیستم. از همانجا آمدم میدان انقلاب و 50، 60 عدد کتاب زندگینامه خریدم تا بفهمم کتاب نوشتن چگونه است. واقعیتش این است که نمیدانستم چگونه باید بنویسم به همین خاطر از سال 89 که شروع کردم تا سال 93 طول کشید و روزی 5، 6 ساعت وقت گذاشتم. حتی آیت یک صحبتی دارد که میگوید اینها میخواهند همان بلایی را که تقیزاده سرِ شیخ فضلالله نوری و مصدق سر کاشانی آورد بر سر امام بیاورند به خاطر این جمله من 3، 4 ماه فقط مشروطه خواندم.
تسنیم: بعضی از افرائ وقتی کارهای مستند شما را که میبینند این حس را پیدا میکنند که شما تحت تاثیر رضا گلپور و کتاب او هستید ؟
زمانی برای فیش برداری تاریخ شفاهی یک جایی مرا تأیید نمیکردند گفته بودم برای چه؟ گفته بودند او خانه منتظری رفته، نزد عطریانفر رفته است، با فائزه تلفنی صحبت کرده است ما نمیتوانیم تأیید کنیم که بنده گفتم من پژوهشگر هستم اگر مسعود رجوی هم بشود با او مصاحبه میکنم. این چه استدلالی است شما کتاب و فیلم من را ببینید! منظورم این است که رضا یا هر کس دیگری هم باشد من با او مصاحبه میکنم.
حرف من این است، خیلی به من گفتند انتهای فیلم پرونده ناتمام اسم کتاب و اسم رضا گلپور را بردار و سردبیر مهر در مناظرهای که با من کرد رضا را کنار گذاشته بود و در مورد رضا صحبت میکرد که من گفتم من یک فیلم ساختم در مورد فیلم من صحبت کنید، گفت تو از منابع آن استفاده کردهای، گفتم من از منابع سنیها هم میتوانم استفاده کنم برای اینکه بخواهم حرف شیعه را بگویم هر کتابی باشد آدم میخواند شما درباره فیلم صحبت کنید.
تسنیم: تفاوت فیلم پرونده ناتمام با کتابش در چیست؟
اگر کسی بگوید من کتاب میرحسین را خواندم، فیلمش را هم دیدم فیلم تو حرف جدیدی نداشت میگویم بله نداشت چون من کتاب را گرفتم و تبدیل به فیلم کردم رسانهام را تغییر دادم، رسانه کتاب بوده و رسانه سینما تأثیرگذاریاش بیشتر است، علاوه بر آن ما حرف جدید هم در فیلم گفتیم، مثلاً برای اولین بار جناب اژهای شب بازجویی را تعریف کرده بود، ضمن اینکه در کتاب رضا گلپور یا کتابهای دیگر نوشتند مصاحبه با «ز.ر.»، «ق.و.» در حالی که اینجا جلوی دوربین طرف آمده حرف زده است، این فیلم 5 سال طول کشید.
ادامه دارد... .
گفتوگو از سجاد شیرافکن
انتهای پیام/