"رکوردم ۴۸ ساعت بازی بدون وقفه" است / برای فروش آتاریهای مجموعهام سختگیر هستم
مجموعهدار مشهدی بازیهای کامپیوتری میگوید که مجموعهاش را بسیار دوست دارد و به سختی حاضر است از کلکسیونش چیزی را بفروشد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهدمقدس، بازیهای کامپیوتری بخشی از خاطرات تمام بچههای دهه 60 و 70 را به خود اختصاص دادهاند و همه ما به نحوی با این بازیها خاطره داریم و بخشی از نوستالژی ما را تشکیل میدهند.
برخی از بچههای دهه 60 و 70 بخش عمده وقت خود را به بازیهای کامپیوتری اختصاص میدادند؛ به همین خاطر هنوز هم خواندن مصاحبه و یا گفتوگو با افرادی که به بازیهای کامپیوتری علاقه خاصی دارند میتواند جالب توجه باشد. رضا وقاری از آن جمله افرادی است که هنوز هم که هنوز است به بازیهای کامپیوتری علاقه خاصی دارد و با اشتیاق از آن صحبت میکند.
وی در این زمینه میگوید: علاقه من به کنسولهای بازی به دوران کودکی برمیگردد چراکه کودکان در این دوران با نخستین وسیلهای که آشنا میشوند، تبلت، اینترنت و پلیاستیشن است و هیچ کاری هم نمیتوان در این باره انجام داد. پیشرفت تکنولوژی هر روز بیشتر میشود و در زمان کودکی ما اول آتاری، میکرو و بعد سگا بود.
خاطره از نخستین بازی
وی در مورد خاطره خود از نخستین باری که به سمت بازیهای کامپیوتری جذب شد نیز میگوید: در سال 1364 کلاس دوم دبستان بودم و صدای بچهها را از زیرزمین شنیدم، به آنجا رفتم داخل سالنی در زیرزمین، خوشحال شدم و جذاب بود چرا که در آنجا میز پینگپنگ، فوتبال دستی، تیوی گیم و یک آتاری موجود بود. آن زمان سال اولی بود که آتاری در بازار آمده بود، رفتم و با یک تومان یک دست بازی کردم و نخستین بازی من "دزد و پلیس" بود. از آنجا لذت بردم و هر دو یا سه روز از مدرسه برای بازی به محل بازی میرفتم.
سال بعد با صاحب مغازه به دلیل رفتوآمد فراوان آشنا شده بودم و به من اعتماد داشت و بعدازظهرها مسئولیت "کلوپ" را من میسپرد و تا جایی که امکان داشت بازی میکردم این بود که علاقهمندی من به کنسولهای بازی آغاز شد. در دو سال که من در این کلوپ بودم، تعداد کلوپهای اطراف زیاد شد و هر محله دو یا سه کلوپ داشت و بعد در دوران راهنمایی که بودم "سگا" وارد بازار شد.
آتاری غول بازیها بود
آن موقع غول بازیها، آتاری بود و سالی که تولیدش را شروع کرد سود سالیانهاش با فروش سالیانه نفتی ایران برابری میکرد. بعد از آتاری، میکرو و سگا آمدند؛ بعد از دستگاههای ذکر شده شرکت "پلیاستیشن" روی کار آمد بود و یک ژاپنی بعد از جنگ کره و ژاپن به فکر بازیسازی افتاد. بازی تولید کرد و سپس کنسول بازی خود را ارائه داد و رقیبی برای سگا و "نینتندو" شد و بعد مایکروسافت دستگاهی به نام "ایکس باکس" تولید کرد.
تمام شرکتهایی که بازیسازی میکردند زیر مجموعه پلیاستیشن، سگا و نینتندو شدند. بعد از 2010 تمام بازیسازی توسط دو شرکت سگا و اینتنو بود و این دو پس از ورشکستگی به تدریج به سمت پلیاستیشن رفتند و پلیاستیشن بازار دنیا را قبضه کرد و اکنون تنها رقیب این شرکت ایکس باکس است.
شاگرد کلوپ بودم
پدر و مادرم از دستم عاصی شده بودند؛ از شاگرد کلوپی آغاز کردم. سال 67 دوست داشتم دستگاه بازی برای خودم داشته باشم که برای این منظور در تابستانکار کردم و حدود 1500 تومان کسب کردم و با برادر بزرگترم برای خرید به بازار رفتم و آتاری دست دومی خریدم که ایراددار بود؛ تعمیر آن را یاد گرفتم و بعد از خریدم، علاقهام بیشتر شد و نخستین دستگاهی که سال 70 "آک" خریدم آتاری بود که 95 هزار تومان قیمت داشت.
عاشق کلکسیون آتاری هستم
در حال حاضر دستگاه بازی آتاری جمع میکنم که این موضوع هزینههای سرسام آوری دارد که البته جذابیت خاص خودش را نیز دارد و در مشهد هم زیاد هستند کسانی که آتاری جمع میکنند اما به اندازه من آتاری ندارند. من 85 دستگاه دارم و 95 درصد دستگاههای سگا تولیده شده در کلکسیون من موجود است.
بازیهای جدید خشن هستند
سه موضوع بازی، جمعآوری و تعمیر کردن را با هم دنبال میکردم و خودم یک مقطعی بود که کلوپ داشتم و شرایطی پیش آمد که کلوپ را تعطیل کردم و به فکر این موضوع هستم کلوپ متفاوتی را برای خودم داشته باشم. اکنون کلوپها "گیم سنتر" شدند و بازیهای شبکهای که اغلب بازی کانتر است در آنجا بازی میشود که خشن و مزخرف است و جذابیتی ندارد.
در حال حاضر خودم هم بازی بیشتر با دستگاههای قدیمی میکنم. تاکنون در این سه دهه بیش از 70 درصد بازیهای کل مجموعه دستگاهها را به پایان رساندم. در بعضی بازیها رقیب ندارم و "شورش دو" را چشم بسته به پایان میرسانم.
48 ساعت بدون وقفه بازی کردم
در تمام این مدت به فکر ثبت یک رکود جهانی هستم و بیشترین زمانی که بازی کردم 48 ساعت بوده و توانستهام بازیهای مختلف را با بهترین رکورد پشت سر بگذارم. شغل من تعمیرات هستم و در خانه به این کار مشغول هستم. کسانی هستند که دنبال کنسولها هستند و لوازم و قطعات لازم دارند و از قبل که قطعه دارم به آنها میفروشم و یا تعمیرات انجام میدهم.
خیلی سخت مجموعهام را میفروشم
به مجموعه خودم اضافه میکنم و به سختی وسیلهای از مجموعه خودم را میفروشم. مجموعهداری جذاب است و شور و اشتیاق میخواهد و نگهداری از آن کار بسیار سختی است. هنوز به دنبال جمعآوری هستم و سال گذشته در عید یک مشتری عرب از عربستان حدود 50 هزار ریال قصد خرید مجموعه من را داشت. اکثریت لوازم را میخواست. وسایل اضافه را میفروشم ولی کنسولهای خاص را اصلاٌ نمیفروشم.
رونق بازی به خانوادهها بر می گردد، بازی اولیه و پیشنهاد من میکرو است که بازیهای ساده و روان دارد نظر من این است که اول باید از بازیهای قدیمی شروع شود و بازی هایپلی استیشن را بازیهایی خشونت آمیز میدانم. بازی مورد علاقه من که بازی میکنم و خسته نمیشوم "شورش در شهر دو" است؛ در آتاری همه بازیها را دوست دارم.
گفتوگو از علی رحیمیان
انتهای پیام/