کشورهای «عربی» از حمایت صدام چه اهدافی را دنبال می‌کردند؟

یکی از دلایلی که کشورهای عربی را علیه ایران تحریک کرد، هراس آن‌ها از وقوع انقلابی مشابه انقلاب ایران در آن کشورها بود؛ اما نقشه شوم آن‌ها نتوانست مانع از صدور آرمان‌های انقلاب اسلامی ایران شود.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، جنگ ایران و عراق در ایران با نام‌های «جنگ تحمیلی» و «دفاع مقدس» شناخته می‌شود. رژیم صدام نیز طی دوران حکومت خود در عراق از عنوان «نبرد قادسیه» برای نام‌گذاری این جنگ استفاده می‌کرد. این نامگذاری بر اساس استراتژی صدام پیرامون یکسان جلوه دادن نبرد تحمیلی با نبرد اعراب مسلمان با امپراتوری ساسانی در صدر اسلام صورت گرفت.


 وقتی این جنگ به صورت رسمی در 31 شهریور سال 1359 شمسی (22 سپتامبر 1980) آغاز شد، شرایط این دو کشور با یکدیگر کاملا متفاوت بود؛ ایران هیچگونه حمایت خارجی نداشت، اما در مقابل رژیم بعثی عراق با پشتیبانی‌ جهانی وارد جنگ با ایران شده بود. کشورهای متعدد غربی و عربی به صدام هواپیما و امکانات راداری و پدافندی می‌دادند و مدرن‌ترین وسایل و تجهیزات را در اختیارش می‌گذاشتند. علاوه بر این کمک‌های نظامی، انواع کمک‌های اقتصادی نیز عراق را پوشش می‌داد.


گفته می‌شود بیش از 80 کشور به صورت رسمی و غیررسمی عراق را یاری می‌دادند. این درحالی بود که جمهوری اسلامی ایران حتی از داشتن حق خرید سیم خاردار که یک وسیله غیرنظامی محسوب می‌شد، محروم بود.


در طول سال‌های جنگ، کشور‌های عربی منطقه با نام نهادن صدام به عنوان «سردار و فاتح قادسیه»، «افتخار امت عرب» و «صلاح‌الدین ایوبی زمان» میلیارد‌ها دلار کمک بلاعوض به حکومت صدام و رژیم وی کردند. یکی از فرماندهان جنگ در همین رابطه می‌گوید: «در بسیاری از عملیات‌ها نظیر خیبر (اسفند 1362- شمال و شرق بصره)، والفجر 8 (بهمن 1364- فاو) و کربلای 5 (دی، بهمن و اسفند 1365- شرق بصره)، ماشین نظامی عراق از هم پاشیده شد؛ اما به چند ماه نمی‌کشید که صدام پس از هر کدام از این عملیات‌ها، با امکانات بیشتر و جدیدتر وارد منطقه می‌شد. این مسأله حاصل نمی‌شد جز با پول عرب‌های منطقه و حمایت‌های مداوم غرب و شرق».


به همین دلیل به روشنی می‌توان گفت که کشورهای عربی با دارا بودن ذخایر عظیم نفت، حامی مالی عراق محسوب می‌شدند. خود صدام حسین پس از دستگیری، طی یک بازجویی در فوریه 2004 میلادی (بهمن 1382) اعتراف کرد که بسیاری از کشورهای عربی در طول جنگ علیه ایران، عراق را از لحاظ مالی مورد حمایت و پشتیبانی قرار می‌دادند.


در این مقاله به اختصار به مناسبت سالروز حمایت کویت از عراق در طول جنگ علیه ایران مورد بررسی قرار می‌گیرد که قابل توجه است.


کویت کشوری با وسعتی در حدود 17 هزار و 817  کیلومتر مربع یکی از کوچک‌ترین کشورهای حوزهِ خلیج‌فارس است. این کشور با وجود مساحت کم، به‌ دلیل برخورداری از منابع غنی نفت و گاز، از ثروتمندترین صادرکنندگان نفت به شمار می‌رود، طوری که درآمد سرانه هر فرد کویتی بیش از 18 هزار دلار است. کویت از طریق خشکی با کشورهای عراق (از شمال و غرب) و عربستان سعودی (از جنوب و غرب) هم‌مرز است و از ناحیه شرقی نیز از طریق خلیج‌فارس با ایران مرز مشترک آبی دارد.


پتانسیل اقتصادی بالای کویت و همسایگی با سه کشور بزرگ منطقه (عراق، عربستان سعودی و ایران) باعث شده است تا این کشور برای حفظ تمامیت ارضی خود، حضور فعالی در تحولات منطقه‌ای داشته باشد. از دهه 70 تا عصر حاضر، کویت همواره، یکی از خبرسازترین کشورها در عرصه جهانی بوده و تاریخ سیاسی پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. اختلافات مرزی با عراق، موضع‌گیری در قبال جنگ ایران و عراق، جنگ نفت‌کش‌ها، اشغال نظامی کویت به دست نیروهای عراق و جنگ اول و دوم خلیج‌فارس از مهم‌ترین چالش‌های این کشور طی سه دهه گذشته بوده است.


جنگ هشت‌ساله ایران و عراق نیز در ابعاد گوناگون تأثیرات فراوانی بر کویت داشت. با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، دولت کویت رسماً، با اعلام موضع بی‌طرفی، از دو کشور خواست تا از انجام هر اقدامی که حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کویت را به خطر اندازد، خودداری کنند.


با این وجود، این کشور با شروع جنگ عراق علیه ایران همچون سایر کشورهای عربی به یکی از حامیان عربی صدام تبدیل شد. براساس گزارش مرکز اسناد انقلاب اسلامی کویت نه‌تنها خاک و پایگاه‌ هوایی خود را در اختیار عراق گذاشت، بلکه 14 میلیارد دلار پول نقد به عنوان وام بلاعوض به عراق داد و این علاوه بر نفتی است که کویت برای عراق صادر می‌کرد. «شیخ الصباح» یکی از سفرای کویت در آمریکا، در رابطه با میزان این کمک‌ها عنوان کرده بود: «کویت 14 میلیارد دلار کمک نقدی و بیش از 16 میلیارد دلار از طریق کمک‏های خدماتی و غیره به ماشین جنگی عراق مساعدت کرده است.»


حمایت همه‌جانبه کویت از رژیم صدام طی جنگ، به‌رغم اعلام بی‌طرفی اولیه، باعث شد دولت ایران نیز همواره، نسبت به سیاست‌های کویت در اعطای کمک‌های مالی و ترانزیت کالا برای عراق، فراهم کردن تسهیلات نظامی برای حملات آن کشور و دعوت از قدرت‌های فرامنطقه‌ای برای حضور نظامی در خلیج‌فارس معترض باشد. هر چند اعتراضات ایران علیه دولت کویت گاهی، با هشدارهای عملی همراه بود، اما این کشور هیچ‌گاه، در پی گسترش جنگ به کشورهای همسایه برنیامد و تمرکز اصلی آن، تنها روی جنگ با عراق بود. در مقابل، عراق با موفقیت‌های ایران در عملیات‌های زمینی و تصرف مناطق حساسی، مانند بندر فاو، برای جبران شکست‌های خود، با استفاده از برتری نیروی هوایی، دامنه جنگ را به خلیج‌فارس گسترش داد. بدین ترتیب، و در روندی تعاملی، درگیری‌‌ها تشدید و پای کشورهای دیگر به جنگ کشیده شد. با آغاز جنگ نفت‌کش‌ها و هدف قرار گرفتن تأسیسات صدور نفت ایران و اجرای سیاست مقابله به مثل از سوی این کشور، بُعد جدیدی از نبرد در سال‌های آخر جنگ تحمیلی آغاز شد که به جنگ نفت‌کش‌ها معروف شد.


در این جنگ، چندین فروند نفت‌کش کویتی هدف قرار گرفت. در ادامه با تشدید این جنگ، چندین موشک به مناطق مختلف کویت و پایانه‌های نفتی این کشور اصابت کرد. مقامات کویتی تمامی این اقدامات را به نیروهای نظامی ایران نسبت دادند و حتی در مواردی، شکایت‌هایی را علیه ایران در سازمان ملل مطرح کردند.

 

بالاخره جنگی که در 31 شهریور 1359 توسط همه ظالمان جهان و به دست صدام بعثی به جمهوری اسلامی ایران تحمیل شده بود، بدون اینکه آنها به اهداف خود دست پیدا کنند در تابستان 1367 به پایان رسید. 


در پایان می‌توان به این نکته مهم اشاره کرد که یکی از دلایلی که کشورهای عربی را علیه ایران تحریک کرد ترس آن‌ها از وقوع انقلابی مشابه انقلاب ایران در آن کشورها بود. به همین دلیل، این کشورها با تجهیز عراق درصدد مبارزه با انقلاب نوپای ایران و جلوگیری از صدور آرمان‌های آن به کشورهای منطقه برخاستند ولی نقشه شوم آنها نتوانست مانع از صدور آرمان‌های انقلاب اسلامی ایران شود به طوری که اکنون شاهد الگوگیری از انقلاب اسلامی ایران در منطقه در سطوح وسیع هستیم.

1- مجله نگین ایران، مقاله 6، دوره 2، شماره 8، بهار 1383، صفحه 75-92

2- مرکز اسناد انقلاب اسلامی 

3- روابط عراق با کویت؛ تهران: مؤسسه مطالعات وزارت امور خارجه، 1373، ص 136.

4- دایرة المعارف جنگ 

منبع:دفاع پرس

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه سایر رسانه‌ها