میل به تخریب آثار باستانی و اموال عمومی؛ معضلی که نیاز به چارهاندیشی دارد
میل به تخریب و آسیب زدن به اموال عمومی چیزی است که وندالیسم نامیده میشود و این روزها در مشهد و خراسان رضوی بیش از گذشته دیده میشود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، چندماهی از انتشار عکسی از سردیس آسیبدیده یکی از مشاهیر در پارک ملت مشهد نمیگذرد. عکسی که روایت از شکسته شدن این سردیس هنگامی که فردی قصد داشته سوار بر آن عکس یادگاری بگیرد داشت. البته طبق روایتها شخص مورد نظر نیز همراه با سردیس سقوط کرده و آسیب دیده بود. یا قبلتر عکسهایی از المانهای شهری مانند باجه تلفن آکواریومی که شکسته شده بود و یا مجسمه هایی که با تیغ تراشیده شده بودند.
آسیبهای اجتماعی از زمره معضلاتی هستند که مجامع بشری در تمامی نقاط جهان با آن درگیر بوده و در فراز و نشیبهای همیشه از بازخوردهای آسیبهای اجتماعی رنج برده و همواره در حال جستوجو و تحقیق در جهت یافتن علل و انگیزههای آنها بودهاند تا راهها و شیوههائی را برای رهائی از آنها بیابند.
یکی از این آسیبهای اجتماعی به ویژه در کشورهای در حال توسعه تخریب خواسته یا ناخواسته اموال عمومی، آثار باستانی و یا آثار هنری توسط عدهای از افراد است. با گسترش مرزهای دانش این آسیبها به فضای مجازی نیز سرایت کرده و در قالب حملههای گروهی یا فردی به صفحات افراد معروف خودنمایی میکند.
با یادگاری نوشتن بر آثار تاریخی هیچکس جاودانه نشد
در تخریب آثار تاریخی و به ویژه دیوارنویسی که بیشتر تحت عنوان یادگاری به چشم میخورد، افراد بدون توجه به ارزش فرهنگی و قدمت یک اثر باستانی اقدام به تخریب ناخواسته آن میکنند. به گفته اکثر کارشناسان حوزه میراث فرهنگی "دیوارنویسی" از جدیترین عوامل تخریب و نابودی آثار تاریخی است که میتواند زودتر از هر تهدیدی سرمایههای کشور را از بین ببرد.سرمایههایی که دیگر به راحتی قابل بازگشت نیست و شاید هم هرگز قابل بازگشت نباشند.
بیشتر افراد بدون آگاهی از عواقب رفتار خود، اقدام به تخریب آثار تاریخی میکنند. اما گروه قلیلی با وجود اطلاع از ارزشمندی آثار باستانی، با رفتاری مغرضانه، درصدد آسیبرسانی به این آثار هستند، که میتوان گروه دوم را دچار اختلالات شخصیتی دانست و مصداقی بر "وندالیسم فرهنگی"
زارع صفت؛ مدیرکل اسبق سازمان گردشگری و میراث فرهنگی خراسان رضوی در زمینه این تخریبها معتقد است: متاسفانه در کشور ما آموزشهای لازم درباره اهمیت حفظ و نگهداری از آثار باستانی داده نشده است. خیلی از افراد حتی در زمینه اینکه یادگاری نوشتن آنها میتوان چقدر به اثر لطمه بزند بیخبر هستند.
باید این آموزشها در سیستم آموزش و پرورش ما گنجانده شود تا بتواند به صورت اصولی فرهنگسازی انجام شود. برخی باید بدانند صرف نوشتن نام، هیچکس را در تاریخ جاودانه نکرده است. البته اخیراٌ با تاکیدات و آموزشها دیگر آن حجم از تخریب را در آثار باستانی شاهد نیستیم و البته سطح فرهنگ عمومی نیز بالا رفته است. شاهدیم اگر کسی به دنبال تخریب باشد بقیه شهروندان به وی تذکر میدهند یا از عمل وی جلوگیری میکنند. هرچند باز هم هرازگاهی شاهد تخریبهای جدی در آثار هستیم.
براساس ماده 558 قانون مجازات اسلامی در زمینه تخریب اموال تاریخی- فرهنگی، «هرکس به تمام یا قسمتی از ابنیه، اماکن، محوطهها و مجموعههای فرهنگی- تاریخی یا مذهبی که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است…..یا تزئینات، ملحقات، تاسیسات، اشیا و لوازم و خطوط و نقوش منصوب یا موجود در اماکن مذکور که مستقلاٌ نیز واجد حیثیت فرهنگی- تاریخی یا مذهبی باشد، خرابی وارد آورد، علاوه بر جبران خسارات وارده، به حبس از یک الی 10 سال محکوم میشود».
صدمه به المانهای شهری یکجور تفریح است
فریبا بروفر؛ کارشناس هنری و مدرس دانشگاه درباره تجربیات شخصیاش از تخریب المانهای شهری میگوید: تجربهای که شخصاٌ با آن درگیر شدم مربوط به المانهای شهری بوده که نوروز 96 در سطح شهر نصب شد. دو تا از آثار با کیسههای دوخته شده ساخته شده بود که در دور ستونهای اتوبان و خیابان شهری پیچیده و عروسک بزرگی را میساختند. یک عروسک چهارده متری و چهار عروسک چهار متری... کار در مناطق پر تردد و شلوغ شهر نصب میشد.
با اینکه این حجم باید برای کودکان جذاب میبود ولی کودکان با تعجب نگاه میکردند؛ دور عروسکها میچرخیدند و عکسی به یادگار میگرفتند اما این افراد بزرگتر بودند که از سر کنجکاوی یا شوخی به کیسهها ضربه زده و یا سعی در کندنشان میکردند. این تلاشها و تخریبها به حدی بود که حالا پس از گذشت چهارماه از نصب کار، قسمت انتهایی اثر کاملاٌ از کیسهها تهی شده و اسکلت اثر کاملاٌ نمایان است. اینچنین تجربه مشابهی را سر پروژههای نقاشی دیواری نیز داشتهام. اعم از تخریب و یادگاری نوشتن بر روی زیرکاری اثر و یا بعد از نقاشی اثر بر روی آن تخریب و یادگاری نوشته میشد.
این کارشناس هنری معتقد است بخشی از تخریبهای آثار هنری در شهر ممکن است از سر لج و لجبازی با متولی یعنی شهرداری باشد اما بخش اعظم آن ناشی از شوخی و ناآگاهی نسبت به ارزش و اهمیت وجود اینگونه آثار و زیبایی شهری و نیز از روی تفریح و تفنن است.
فضای مجازی؛ جولانگاه جدید تخریبچیها
اگر بخواهیم درباره این نوع از آسیب اجتماعی در فضای مجازی مثالی بیاوریم، شاید هجوم کاربران ایرانی به صفحه "لیونل مسی" ستاره محبوب آرژانتینی در سال 2014 پس از قرعهکشی جامجهانی و همگروهی ایران با تیم آرژانتین یکی از نخستین و جدیترین این وقایع باشد. هجومی که شامل هزاران کامنت مختلف از خط و نشان کشیدن تا توهین و ناسزا بود. کار تا آنجا بالا کشید که مسی از تعجبش از این حرکت سخن گفت و جمشید مشایخی قرار شد برای دلجویی از مسی به آرژانتین برود؛ هجومها و کامنت بارانهایی از این دست بسیار است. بهاره رهنما، بهنوش بختیاری، حسام نواب صفوی و.... از چهرههایی هستند که به به واسطه همین حملات برای مدتی یا همیشه فضای مجازی را ترک کردهاند.
شاید جالب باشد که به عنوان مثال هانیه توسلی که چندی قبل صفحه شخصیاش در اینستاگرام مورد هجوم برخی کاربران قرار گرفته بود در واکنش هتاکیها نوشت: پیش از آنکه شخصاٌ از موج اهانتهای به راه افتاده ناراحت شوم برای فرهنگ عمومی مردم هموطنم تاسف خوردم اما اگر در مقیاس بزرگتر به آن نگاه کنیم باید روانشناسان اجتماعی تحلیلی ارائه کنند از دلایل پیدایش این «مُد» جدید دنیای مجازی که گاهاٌ بی دلیل این چنین به افراد میتازند.
این آسیب اجتماعی ریشه جهانی دارد
کارشناسان و آسیب شناسان اجتماعی این گونه از تخریب کنترل نشده اشیاء فرهنگی و باارزش و آثار ملی و اموال عمومی که در زمره ناهنجاریهای اجتماعی و بزهکاری محسوب می شود را «وندالیسم» مینامند.
این پدیده گونههای مختلفی دارد. فردی که روی یک اثر چند هزار ساله تاریخی اسم خودش را میتراشد، قطعاً بیمار است اما ممکن است در این بیماری، خود چندان مقصر نباشد. "وندالیسم فرهنگی"، فقط نابودی اشیای تاریخی نیست. خدشه به فرهنگ و اعتبار یک ملت چند هزار ساله، با حمله و فحاشی به اینستاگرام رئیس جمهور کرواسی یا ستاره فوتبال هم هست. اکثر آسیب شناسان وندالیسم را عکسالعملهای خصمانه و واکنشهای کینه توزانه نسبت به برخی فشارها و تحمیلات میدانند که ریشه در ناملایمات، اجحافها، شکستها و عقدههای روحی آدمها دارد.
تحقیقات نشان میدهد وندالیسم غالباٌ ریشه اکتسابی دارد و ناشی از شرایط محیطی است. نوجوانان و جوانان متهمان اصلی این نوع رفتارهای خرابکارانه هستند و وضعیت اجتماعی شهرها نظیر سطح درآمد، تسهیلات رفاهی و معیشتی، محرومیتهای طبقاتی، مهاجرنشینی و … ممکن است وقوع آن را تشدید میکند.
در بسیاری از نقاط جهان افرادی با انگیزههای مختلف اقدام به تخریب مینمایند؛ گاهی این تخریب گروهی و شدید مانند هولیگانهای فوتبال انگلیس و دامنه تا مغازهها، بانکها و ... و گاهی فردی و در حد و اندازه خش انداختن روی ماشین های پارک شده در خیابان است. اگرچه وندالیسم گروهی بیشتر و آشکارتر یا پررنگ تر جلوه میکند، اما درعمل، آسیبهای پنهان اجتماعی واقتصادی وندالیسم شخصی بسیار گسترده تر و عمیق تر است.
در کشور ما این پدیده غالباٌ به صورت فردی و از روی تفنن و یا با انگیزههای شخصی و در جهت خالی نمودن عقده های روانی انجام میگردد. مسئله که میتواند با آموزش و بالا بردن فرهنگ عمومی در راستای حذف این آسیب اجتماعی و تبعات منفی آن گام برداشت.
در قانون اساسی ایران نیز براساس ماده 677 قانون مجازات اسلامی، هر کس عمدا اشیای منقول یا غیرمنقول متعلق به دیگری را تخریب یا به هر نحو، کلا یا بعضا تلف کند یا از کار بیندازد، به حبس از 6 ماه تا سه سال محکوم میشود. درباره تخریب اموال عمومیقانونگذار برای برخی انواع وندالیسم تا 10 سال مجازات حبس در نظر گرفته است.
هیجانات روحی و خودنمائی عوامل اصلی هستند
فریده صحرایی روانشناس و محقق اجتماعی معتقد است بخش اعظم پدیده "وندالیسم فرهنگی" در کشور ما توسط پسران بین 10 تا 25 سال انجام میپذیرد: « پرخاشگری یکی از مکانیزمهای دفاع روانی برای تسلط بر محیط و کسب آرامش است. خشم و پرخاش زاده موقعیتهای نامطلوب همانند ورشکستگی و فقر، دلتنگی و بی وفایی، درد و رنج، بیماریها و …است. پرخاشگری در رویارویی با افراد با کتک و تحقیر و توهین و شکنجه و سرزنشهای افراطی و … و در رویارویی با اشیاء با خرابکاری و ویرانگری نشان داده میشود. در صورت کسب معیارهای تعریف شده و تداوم و توالی کافی میتوان در یک واژه پرخاشگری نسبت به افراد را “سادیسم” و پرخاشگری نسبت به اشیاء را وندالیسم نامید.»
صحرایی عمده دلایل وقوع این پدیده در کشور ایران را دو دلیل عمده میداند: اول از همه هیجانات روحی میتواند دلیل اصلی باشد. دلیل وندالیسم هر چه باشد، در شکل نهایی از یک هیجان روحی ناشی میشود که به صورت عصبانیت، پرخاشگری، عصیان جمعی و خودنمایی به تخریب میانجامد. دلیل دوم خودنمائی است. خودنمائی در گروه دوستان نیز در این حوزه آسیبی جدی است و بسیار پیش میآید که عدهای از محصلان سوار بر اتوبوس به پاره کردن روکش صندلیها میپردازند یا در ایستگاه اتوبوس شیشههای جداره سرپناه را میشکنند تا قدرت بازو و جسارت خود را به رخ همسالان بکشند و جلب توجه و خودنمایی کنند.
این روانشناس اجتماعی همچنین معتقد است برخی اوقات ریشههای این آسیب اجتماعی را باید در کانون خانواده و در مسائلی همچون تنبیه، شدت عمل بیش از حد و سختگیری افراطی، زیادهروی در ابراز مهر و محبت و مراقبت و محافظت بیش از اندازه، توقعات نامعقول و انتظارات نابجا از فرزندان و نظم و انضباط نامعقول و افراطی دانست که هر کدام نیازمند آموزشها و پیشگیریهای مختص به خود را دارد.
چه باید کرد؟
اکثر کارشناسان علل وقوع وندالیسم را مجموعهای به هم تنیده از عوامل مختلف فرهنگی و اجتماعی میدانند که در جامعه معضل بیکاری، پر نشدن اوقات فراغت و تخلیه نشدن هیجانات روحی نوجوانان، مهمترین آنهاست. بنابراین کاهش هیجانات نامطلوب و هدایت و تخلیه بخشی از آن به اقتضای سن، موقعیت فردی و اجتماعی، فشارها و ناملایمات زندگی روزمره به وجود میآید، باید یکی از وظایف مهم دولتها و نهادهای حکومتی باشد.
همچنین با توجه به اینکه مهمترین عامل در صیانت از آثار تاریخی افزایش آگاهی عمومی نسبت به ارزش آنهاست در حفاظت تنها شناخت علمی اثر کافی نیست و نوعی از شناخت همراه دوستی با آثار تاریخی- فرهنگی نیاز است که این شناخت را رسانههای دیداری، شنیداری و به ویژه دیجیتال به عنوان یک فرضیه ملی از طریق جامعه پذیری و درونی کردن آیینها، آداب و رسوم، تشریفات، عادتها و سنتهای اجتماعی میتوانند به عموم جامعه منتقل کنند.
جدا از نقش رسانهها در ارتقای فرهنگ عمومی، مراکز فرهنگی و آموزشی نظیر دانشگاهها، مدارس و … در جامعه پذیری جوانان و جلوگیری از بروز وندالیسم بسیار موثر هستند. مطلوب ساختن شرایط محیط زیست و توجه به امور زیباشناسی در ساخت اموال و احداث اماکن عمومی میتوان یکی از راهکارهای دیگر باشد. به عنوان مثال راه اندازی دیواری یا تابلویی در کنار یک اثر فرهنگی برای ثبت یادگاریهای بازیدکنندگان میتواند جهتدهی مثبتی به هیجانات روحی باشد.
در نهایت اطلاعرسانی درباره علل، نتایج و تبعات فردی و اجتماعی این آسیب اجتماعی یک ضرورت جدی محسوب میشود و میتوان انتظار داشت افزایش آگاهیها به کاهش مخاطرات و آسیبها در این حوزه بینجامد.
گزارش و گفتوگو: صادق عسکری
انتهای پیام/