تکرار حادثه‌ای تلخ که قلب ایرانی را به درد آورد/ فرداهای روشن "آتناها" را به سیاهی نسپاریم

تکرار حادثه‌ای تلخ که قلب ایرانی را به درد آورد/ فرداهای روشن "آتناها" را به سیاهی نسپاریم

چند روز پیش استان اردبیل داغی را تجربه کرد که شاید رخداد این ماجرا تکرار حادثه‌ای بود که شاید همه ما تا به اکنون مشابه آن را کم‌تر ندیده‌ایم.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اردبیل، چند روز پیش استان اردبیل داغی را تجربه کرد که در طول سالهای گذشته شاید همه ما مشابه این اتفاقات را کم‌تر ندیده‌ایم و این داغ به قدری عمیق و سوزان بود که قلب نه تنها استان اردبیل بلکه ایرانی را به درد آورد، اتفاقی که در پی ماجرایی رخ داد که 20 و اندی روز پیش با ربوده شدن دخترکی هفت ساله در استان اردبیل و شهرستان پارس‌آباد کلید خورد و همه اتفاقات از آنجایی شروع شد که "آتنا"، این قربانی قصه به یک باره ناپدید گشت.

چند روز پیش در 28 خردادماه مصادف با 23 ماه مبارک رمضان دختر خردسالی به نام "آتنا اصلانی" در استان اردبیل و شهرستان پارس‌آباد به یکباره مفقود شد که در آن روزها احتمالات زیادی مبنی بر ربوده شدن از سوی خانواده این کودک هفت ساله و گروههای امنیتی، انتظامی و آگاهی می‌رفت اما نمی‌شد تنها به این حدس و گمانها اکتفاء کرده و دست روی دست گذاشت تا اینکه اکیپ امنیتی و قضایی شهرستان پارس‌آباد از روز بعد حادثه ربوده شدن این کودک پارس‌آبادی به صورت جدی تجسس و نظارت را در سطح شهر آغاز کردند.

روزهای آغاز تجسس کودک به احتمال ربوده شده پارس‌آبادی، با سختیها و گمانه‌زنیهای زیادی هم برای گروه امنیتی و هم خانواده کودک همراه بود اما از سویی این اطمینان حداقل از سوی خانواده وی داده می‌شد که کودکشان ربوده شده است.

روز بعد حادثه این خبر به صورت جدی در فضاهای مجازی پخش و منتشر شد که واکنشهای به نسبت زیادی هم از سوی مردم به همراه داشت اما چون چندی از حادثه نمی‌گذشت مردم استان و شهرستان پارس‌آباد به پیدا شدن آتنا توسط اکیپ امنیتی و تجسس شهرستان امیدوار بودند اما در عین ناباوری با گذشت روزهای زیاد این امر محقق نشد!

روزها یک به یک می‌گذشت و نگرانی‌ها عمیق‌تر و عمیق‌تر می‌شدند تا جایی که با انتشار و پخش این خبر به صورت گسترده در همه جای کشور به ویژه در استان اردبیل مردم موشکافانه با این موضوع برخورد کرده و حتی برخیها با ابراز احساس همدردی خود تسکین خاطری برای خانواده آتنای گمشده بودند.

اما نهایتا کار به جایی کشید که مردم نیز هم‌پا و همراه اکیپ و گروه‌های امنیتی و تجسس آگاهی برای پیدا کردن و پیدا شدن آتنا دست به کار شدند و با قرار دادن عکس این کودک در صفحه‌های شخصی در فضای مجازی و اجتماعی و چاپ و پخش آگهی در سطح شهرهای مختلف استان به نوعی روند پیدا شدن آتنا اصلانی، این کودک خردسال پارس‌آبادی را تسریع کرده و کمک حالی برای همگان شدند.

روز 19 تیرماه پس از بیست و اندی روز بعد بالاخره با بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته منطقه توسط کارآگاهان پلیس و اعترافات یکی از مظنونان دستگیر شده در روز پنجم مفقودی دختربچه هفت ساله، جسد دختر معصوم پارس‌آبادی یعنی همان "آتنا اصلانی" از پارکینگ اجاره‌ای یکی از مظنونان که اکنون به رنگرز قاتل معروف است کشف شد که به دنبال این اتفاق و بعد از افشاسازی ابعاد ماجرای آتنا احساس مردم غیور پارس‌آباد و استان اردبیل به شدت جریحه‌دار شد.

تظاهرات دسته جمعی مردم محله و شهرستان در مقابل مغازه قاتل و منزل شخصی وی، به آتش کشیدن مغازه مجرم و شکستن شیشه‌های دکان این بزه‌کار از جمله نمونه‌های ابراز خشم و انزجار مردم شهرستان پارس‌آباد از این قاتل بود.

افشای حقیقتی که اردبیل را تکان داد

در پی تکمیل روند بررسی و موشکافی پرونده قتل آتنا اصلانی این پرونده برای آشکارسازی حقایق پنهان شده و بیشتر به مراجع قضایی و نهایتا به پزشکی قانونی انتقال داده شد و این در حالی بود که دادستان عمومی و انقلاب استان اردبیل، دادستان پارس‌آباد و سایر مسئولان ارشد استانی قول بررسی دقیق پرونده آتنا را به همه مردم استان اردبیل که خیلی دقیق و با حساسیت پیگیر موضوع بوده، داده بودند.

در اوایل بررسی پرونده قتل آتنا رسیدگی خارج از نوبت به پرونده این قتل ناجوانمردانه از سوی دادستان اردبیل داده شده بود که خوشبختانه مسیر قانونی این پرونده طبق روال و خواسته مردم پیش رفت تا اینکه مراجع قضایی به حقایقی دردآور و جانکاه در این پرونده رسیدند که همین یک موضوع آتش خشم و نفرت مردم اردبیل را باری دیگر شعله‌ورتر ساخت و افشای برخی از ابعاد ماجرای تلخ قتل دختر هفت ساله پارس‌آبادی احساس مردم را جریحه‌دارتر از قبل کرد.

بررسی پرونده قتل آتنا با پیچ و خمهایی اندر عمق ماجرا همینطور پیش می‌رفت و هر روز که می‌گذشت دقت و تمرکز بر روی این پرونده و کشف ابعاد تازه‌تر از آن بسیار سخت و مشکل می‌شد تا جایی که دادستان پارس‌آباد در این باره گفت: این پرونده یک پرونده معمولی نیست و اصطلاحا ابرپرونده نامیده می‌شود و ممکن است ابعاد وسیع‌تری از پرونده‌های دیگر را نیز در برگیرد.

وی تصریح کرد: سیاستی که دادسرا در ابتدا در زمینه این پرونده در  پیش گرفته بود، مقرر داشت تا زمانی که سرنخ‌های بیشتر و گسترده‌ای از پرونده حاصل نشده خبرهای آن را علنی نکند، چرا که شم قضایی ما را بر آن داشت که این پرونده ابعاد وسیع‌تری داشته و بر این باور بودیم که با یک قاتل سریالی در پرونده روبه‌رو هستیم که اقداماتش را با برنامه‌ریزی دقیق و به‌صورت حرفه ای تنظیم می‌کرده است.

دادستان عمومی و انقلاب پارس‌آباد افزود: بنابراین با توجه به حساسیت‌ها و ابعاد وسیعی که پرونده داشت، این امکان را از ما ستاند و اخبار و گمانه‌زنی‌های گاه و بیگاه از سوی افراد مسئول و غیرمسئول و نیز ناشران فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، کار را برای ما دشوار کرد.

گزارش کشف جسد توسط همسر و برادر قاتل

دادستان عمومی و انقلاب اسلامی پارس‌آباد گزارش کشف جنازه در پارکینگ منزل را توسط همسر و برادر متهم عنوان و اظهار کرد: بعد از اینکه همسر و برادر قاتل با یک شی مبهم و مشکوک در مغازه زیر آپارتمان که توسط متهم به عنوان پارکینگ خودرو مورد استفاده قرار می‌گیرد، مواجه می‌شوند موضوع را به کلانتری گزارش کرده و سبب کشف جسد در داخل بشکه پلاستیکی می‌شوند.

و آخر سر طباطبایی بررسی بدون فوت وقت و خارج از نوبت پرونده آتنا را به اهالی شهرستان پارس‌آباد قول داده و از آنها خواست که التهاب‌آفرینانه با این موضوع برخورد نکرده و جانب احتیاط را در برخورد با این ماجرا نگه دارند.

اما افشای حقیقتی که نه تنها استان اردبیل بلکه دل ایرانی را به درد آورد و آن چیزی نبود جز پیدا شدن آثار و سرنخهایی از آزار و اذیت جنسی احتمالی از سوی رنگرز قاتل اما طولی نکشید که این احتمال با به دست رسیدن نتایج بررسیهای پزشکی قانونی به یقین مبدل شد که دادستان عمومی و انقلاب اسلامی استان اردبیل در این خصوص خبر داد: پس از بررسی‌های انجام یافته سرانجام نتیجه تحقیقات پزشکی قانونی "آتنا اصلانی" مشخص شد و در نهایت تیم پزشکی آثار آزار و اذیت جنسی را تائید کرد.

عتباتی افزود: علی‌رغم این که مدت طولانی از زمان قتل نونهال پارس‌آبادی می‌گذرد ولی تحقیقات پزشکی قانونی این موضوع را تائید کرد و پرونده وارد فاز جدیدی شد که تمامی اقدامات و بررسی‌های لازم در این زمینه همچنان با جدیت و اهتمام ویژه ادامه دارد تا بتوانیم تمامی رازهای پنهان این ماجرای پر فراز و نشیب را برای همگان مشخص کنیم.

وداع زود و غم‌انگیز با "آتنا"

پس از غم و اندوه‌های فراوان نهایتا پیکر دختر هفت ساله پارس‌آبادی دو روز پس از کشف جسد با حضور بی‌نظیر مردم در دیار مادری خود تشییع و خاکسپاری شد و مردم در غم و اندوه این دختر هفت ساله و معصوم را بدرقه خانه ابدی کردند.

هیچ کس باور نمی‌کرد که آتنای 7 ساله به این زودی از جمع دوستان و خانواده‌اش جدا شده و راهی خانه ابدی شود که در آن روز دردناک و عزا در مراسم خاکسپاری آتنای کوچک علاوه بر مردم پارس‌آباد مغان اقشار مختلف مردم از جای جای استان و حتی کشور خود را به این مراسم رسانده بودند تا با این دختر معصوم خداحافظی کنند.

با تدفین و بسته شدن فعلی و موقتی پرونده قتل آتنا همه مردم در سراسر کشور واکنشهای مختلفی به این موضوع و ماجرا نشان دادند. از کاربران عادی گرفته تا چهره‌های سرشناس اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و هنری و ورزشی در صفحه‌های شخصی خود در فضاهای اجتماعی با گذاشتن پستها و پیامهای تسلیت و همدردی، خود را شریک غم خانواده آتنا دانستند.

در طول چند روز بعد خاکسپاری پیامهای زیادی در صفحه‌های فضای مجازی و اجتماعی به چشم می‌خورد اما از میان این همه پیامهای تسلیت و تسکین، پیام والدین آتنای کوچک برای تشکر از تمامی ملت ایران با تمام حرفهای گفته و ناگفته یک غم و اندوه سنگین را در پس خود یدک می‌کشید.

پدر و مادر آتنا اصلانی در پیامی به مردم پارس‌آباد مغان اظهار کردند که مردم داغدار مغان نمی‌دانم اگر شما همشهریان شریف شریک ناله‌ها و غصه‌های ما در اندوه آتنا نمی‌شدید چگونه می‌توانستیم از این مصیبت دق مرگ نشویم.

در ادامه این پدر و مادر داغدار با قدردانی از مردم گفته اند: اشک‌ها و ناله‌های سرزمین سرسبز مهربانی به همان اندازه بند دل ما را پاره می‌کند که پروازه پرونده کوچک خوشبختی ما؛ کاش بر می‌گشت و با خوشحال کردن شما اندکی از اندوه بزرگواران جبران می‌شد اما تقدیر الهی بر پرواز بی‌بازگشت او بود، از همه آنهایی که ما را این مصیبت تنها نگذاشتند سپاسگذاریم.

پیام تسلیت رئیس جمهور، وزیر کشور، امام جمعه اردبیل و نماینده ولی فقیه در استان، استاندار اردبیل و بسیاری از چهره‌های شناخته شده عرصه هنر و ورزش از جمله پیامهایی بود که در طول این ایام غم و اندوه و عزا به دست پدر و مادر آتنای معصوم رسید و شاید این پیامها تسکین و تسلی خاطری بوده باشد برای درد جانکاه این پدر و مادر داغدار و داغ‌دیده سرزمین‌مان.

تکرار حادثه‌ای تلخ که قلب ایرانی را به درد آورد

اواخر بهار بود که دخترکی شیرین زبان توسط داعش صفتی انسان‌نما به وحشیانه‌ترین شکل ممکن حیاتش ربوده شده و به شکل ناجوانمردانه‌ای به قتل رسید.

این خبر سر و صدای زیادی ابتدا در داخل استان و بعد در کشور به راه انداخت و واکنشها و برخوردهای زیادی را هم به همراه و در پی داشت که هرکدام در جای و نوبه خود نیاز به تفکر و تامل داشتند.

دختری که به مهر همراه پدر نقاشی رویاهای فردای خود را با مدادرنگی امید رنگ می‌کرد و پای بساط دست‌فروشی بابا، خویش را در شهر آرزوها و رویاها می‌دید و می‌خندید و اتاقهای تاریک زندگی را با چهل‌چراغ امید خوب چراغانی می‌کرد به یکباره طعمه حیوانی انسان‌نما ‌شد.

با صدای پنج و شش النگوی طلایی که پدر برایش خریده بود خوشحالی می‌کرد و همین زیورآلات سبد اولیه بود برای صید این پرستوی کوچک و معصوم توسط کفتاری بدذات و بدطینت که برای پیاده‌سازی حیله‌های شیطانی خود اندیشه‌ها در سر داشت.

دختری که روزها در کنار بساط دست‌فروشی پدر کمک‌حال وی بود و به مانند یک همراه و همدل گاه دوشادوش پدر تا شب کار می‌کرد و با لبخندهای خود دلگرمی خاصی به پدر می‌داد که این خنده‌های معصومانه التیام‌بخش غصه‌های روزمره پدر می‌شد.

عمر به همین روال و زندگی بدین منوال می‌گذشت تا اینکه کفتاری در لباس آشنا دامنی پهن می‌سازد تا پدر در حسرت آن لبخند یک عمر را به تلخی اشک بگذراند.

از زمان مفقودی دخترک مدتی می‌گذرد تا خانواده متوجه غیبت او می‌شود، اما کاش در همان لحظات اول این غیبت مشخص می‌گردید تا شاید فرجامش بدین تلخی نبود.

بایدهایی در این حادثه شوم دیده می‌شود که نمی‌توان از کنارش به اغماض گذر کرد، بایدهایی که می‌بایست همه ما به آنها توجه داشته باشیم، یکی از این بایدها این است که خیلی از بزه‌کارانی اینچنین آنی تصمیم می‌گیرند یعنی در شرایط ارتکاب جرم قرار گرفته و دفعتا واکنش نشان می‌دهند پس می‌توان باتوجه به شرایط پیرامون ایجاد بزه احتمالی را به حد غیرممکن کاهش داد.

یکی از بایدهای دیگر این است که در اعتمادورزی به جامعه پیرامون می‌بایست حساسیت بیشتری را مود توجه قرار داد به ویژه از سوی خانواده‌ها تا هرگز شرایطی امن برای ایجاد بزه ایجاد نگردد و اما یادمان نرود مجرمینی چنین در شهر پراکنده‌اند که می‌بایست برای سامان دادن آن از امروز شروع کنیم چرا که با ماله کشیدن بر حفره‌های عمیق فرهنگی و اجتماعی در جامعه امروز به ویژه در کشور ما کاری از پیش نمی‌برد!

فرداهای روشن "آتناها" را به سیاهی نسپاریم

اما از همه این حرفها گذشته "آتنا"ی کوچک قصه ما، یعنی همان دختر هفت ساله پارس‌آبادی که معصومانه و شیرین زندگی خود را پیش گرفته بود و کاری به بی‌مهریها و پلیدیهای این دنیا نداشت به لحظه طعمه بی‌دفاع بازیهای سخت و زشت دنیا گردید.

آتنا می‌رود و شاید فرداها "آتناهای" دیگر هم برود، پس تا دیر نشده چاره‌ای را پی‌جویی کنیم.

و اما نکته آخر یادمان نرود اگر آتنا حتی اگر زنده می‌ماند پس از این حادثه نگاه من و تو به او و خانواده‌اش چگونه بود؟ آیا پچ پچها و حرفهای درگوشی جای تسکین و همدردی را نمی‌گرفت؟ و باجراحی حرفهایمان فردای تاریکی را برای او ثبت نمی‌کردیم؟ نکند "هیس" چاره کار گردد!

آتنا می‌رود و شاید فرداها آتناهای دیگر هم بروند؛ تا دیر نشده چاره‌ای را پی‌جویی کنیم.

گزارش از نوشین سلامت

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران