آغاز زندگی با همسرم «تاروپود» را ساخت / حافظ ناظری از جهان اطرافش بی‌خبر است

«تار و پود» حاصل یک عشق است و از عشق روایت می‌کند. در این داستان رقابت و حسادت حذف شده تا فقط عشق بماند.

خبرگزاری تسنیم - داستان‌های نظامی پر از ماجراهای عشقی است. آنچه نظامی در داستان «خسرو و شیرین» روایت می‌کند برای همیشه جاودانه خواهد بود. اما جای خالی این روایت‌ها در دنیای امروز و در میان نسل‌های امروزی به وضوح دیده می‌شود. از کاستی‌ها و غفلت‌ها و بی‌مسئولیت‌های مسئولان فرهنگی که بگذریم، بخشی از این جای خالی به منفعل بودن هنرهای دیگر برای زنده نگه داشتنِ داستان‌های کُهن مربوط می‌شود. هنرهایی مانند سینما و موسیقی و حتی تئاتر در زنده و پویا ماندن ادبیات کُهن ایران، نقش بسیار مهمی دارند. متاسفانه در دهه‌های اخیر سینمای ما در پرداختن به ادبیات کُهن ایران زمین تقریبا خالی است. تئاتر هم به جز جرقه‌هایی زودگذر کاری اساسی در این زمینه انجام نشده است. اما موسیقی روایت دیگری دارد.
موسیقی ایرانی برای روایت‌گری و پرداختن به مثنوی‌های داستانی چندان مناسب نیست. اما این به مفهوم عملی نبودن اجرای این‌گونه پروژه‌ها نیست. چرا که تجربه‌هایی در این زمینه شده که هر کدامشان موفقیت‌های بسیاری داشته‌اند. «تار و پود» تازه‌ترین اثر در این زمینه و آهنگسازش حمید متبسم است. وحید تاج هم این اثر را می‌خواند. «تار و پود» براساس داستان «خسرو و شیرین» ساخته شده و شامل 80 بیت از این داستان است. ماجرای شکل‌گیری «تار و پود» حاصل یک عشق و یک وصال است. حمید متبسم که به تازگی زندگی مشترکش با سمیرا گلباز را آغاز کرده، شکل گیری «تار و پود» را حاصل عشق میان او و همسرش می‌داند.
دیدن کنسرت «تار و پود» هم برای علاقه‌مندان به موسیقی و هم برای علاقه‌مندان به ادبیات می‌تواند جذابیت‌های بسیاری داشته باشد. این کنسرت در ششم مرداد و در فضای باز کاخ نیاوران برگزار می‌شود و زیبایی‌های این فضا می‌تواند همخوانی عجیبی با موضوع «تار و پود» داشته باشد.
حمید متبسم آهنگساز، وحید تاج خواننده و سمیرا گلباز نوازده سه‌تار از عوامل پروژه‌ی «تار و پود» مهمان ما در خبرگزاری تسنیم بودند تا ساعتی با آنان درباره‌ی این پروژه‌و جنبه‌های مختلفش سخن بگوییم. در ادامه حاصل این گفت‌وگو را می‌خوانید:

تسنیم: درباره اجرای «تار و پود» برایمان بگویید و این که این پروژه چطور شکل گرفته است.

متبسم: «تار و پود» عنوان اثری است که براساس داستان عاشقانه «خسرو و شیرین» از حکیم نظامی گنجوی ساخته شده است. کسانی که اهل ادبیات هستند می‌دانند که این داستان بسیار طولانی و پر فراض و نشیبی است. همه خسرو و شیرین را عاشق و معشوق می‌شناسند اما زندگی مفصلی که از آنان تصویر شده بسیار طولانی است و تمام ماجرای آشنایی و عشق این دو تن و مشکلاتشان به قلم نظامی  گنجوی روایت شده است؛ غرور و حسرت و رقابت که در زندگی و در عشق هست در این داستان هم جاری است. اما در «تار و پود» ما امکان این را نداشتیم که همه اشعار و همه داستان را بگنجانیم.
با نگاهی که من به این داستان داشتم مجموعه‌ای کوتاه تشکیل شد. این انتخاب اشعار با حمایت همسرم خانم گلباز انجام شد تا داستانی تازه از میان داستان روایت شده توسط نظامی انتخاب شود. در نهایت حدود 80 بیت را انتخاب کردیم. رقابت، حسد، غرور و تمام مسائل دیگر کنار رفت و عشق عمده شد. این داستان با عشق شروع و با عشق هم پایان می‌یابد. کل داستان را با این بیت می‌توان خلاصه کرد.
گر اندیشه کنی از راه بینش / به عشق است ایستاده آفرینش

این بیت در ابتدا و پایان «تار و پود» می‌آید. به هر روی «تار و پود» داستانی تازه است که از درون قصه‌ی «نظامی» در آورده شده و ساخته و پرداخته ذهن آهنگساز است.

تاج: با فکر و اندیشه و حساسیتی که آقای متبسم دارند این اثر پیش رفته و قبل‌تر هم این پروژه در خارج از ایران اجرا شده و با استقبال خودبی هم مواجه شده است. این بار هم قرار است در ایران این پروژه را اجرا کنیم. هر بار که در تمرین‌ها «تار و پود» را می‌خوانم حال درونی خودم را به آن اضافه می‌کنم. این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که تمام اثر از ابتدا تا انتها نُت نویسی و طراحی شده است. در چند جلسه تمرینی که تا کنون داشته‌ایم کار برای خودم تنوع بسیاری داشته است؛ چه از نظر ریتم و ملودی در جاهایی فراز و نشسب‌های بسیاری دارد که برایم جذاب بوده و هست. در روز اجرا هم به طور حتم اتفاقی متفاوت از تمرین‌ها رخ می‌دهد که بسیار مشتاق رسیدنش هستم.

تسنیم:‌ خانم گلباز شما در انتخاب اشعار «تار و پود» نقش داشته‌اید. درباره چگونگی این انتخاب برایمان بگویید.

سمیرا گلباز: شروع این پروژه مصادف شد با آغاز زندگی مشترک من و آقای متبسم زیر یک سقف. درست در هنگام آغاز این پروژه بود که کار من برای رفتن به اروپا و ماندن در کنار همسرم درست شد. بی‌مناسبت نبود شروع این پروژه که از رقابت و حسد خارج بود و فقط به عشق می‌پرداخت. این انگیزه باعث شد که در داستان «خسرو و شیرین» دنبال بیت‌هایی بگردیم که حول همین مضمون عشق بگنجد و با توجه به مضمون اصلی، اشعار را به گونه‌ای گلچین کردیم تا پروژه‌ی «تار و پود» را شکل دهد.

تسنیم:‌ شما در کانامه‌تان کار «سیمرغ» هم وجود دارد. در آنجا هم در قالب شعر مثنوی به روایت داستانی از شاهنامه پرداختید. این بار هم با همان شعر مثنوی داستانی از نظامی گنجوی را روایت می‌کنید. در موسیقی ایرانی خیلی روال نیست که داستانی را روایت کنند و اصلا فُرم مثنوی از سوی آهنگسازان موسیقی ایرانی چندان مورد توجه قرار نگرفته است. انگیزه‌ی شما از پرداختن به قالب شعر مثنوی چیست.

متبسم: مشکل اصلی فُرم مثنوی نیست، بلکه مشکل طول داستان است. هر کاری که روایی باشد و داستان بلندی داشته باشد و در عین حال بر وزن شعر قدیم پارسی با وزن‌های یکسان باشد؛ این مشکل برای آهنگساز پیش می‌آید که چطور داستان را ادامه دهد. در موسیقی ما معمولا ترکیب قطعه‌ها و همسو شدنشان به دلیل مایه‌های این قطعه‌هاست. مثلا وقتی دارند «چهارگاه» می‌نوازند، فلان پیش‌درآمد و یا فلان چهارمضراب در «چهارگاه» را انتخاب می‌کنند تا اجرا کنند. همه این قطعه‌ها هم به صورت یک کولاژ به هم چسبیده می‌شود و در نهایت نتیجه این کار هم الزاما کولاژ موفقی نیست. به همین دلیل است که در برخی آثار دیده می‌شود که کسی اثری ساخته و در کنار همان اثر قطعه‌ای قدیمی هم هست که شاید خیلی هم با هم سنخیت نداشته باشند.
مثنوی و طول داستان موجب می‌شود که کمتر آهنگسازی سراغ این قالب برود. در شعر کلاسیک ایرانی ما دو نوع شعر داریم؛ یکی شعر روایی مانند آثار نظامی و فردوسی که داستان سُرایی است و برای این که بتوانیم اثری موسیقایی از این اشعار داشته باشیم باید بخش‌هایی از اشعار را در کنار هم قرار دهید و نتیجه هم مناسب باشد. نوع دیگر اشعار کسانی مانند مولانا و سعدی وحافظ است که هر بیت معنا و مفهوم خاص خودش را دارد و مفهوم هر بیت متکی به بیت‌های بعدی نیست. در نتیجه آهنگساز این امکان را دارد که یک یا چند بیت از یک غزل را حذف کند و هیچ اتفاق بدی هم نمی‌افتد. اما در قالب شعر مثنوی نمی‌شود چند بیت را بدون توجه به مسیر روایت داستان، حذف کرد.
در «تار و پود» برخی می‌پرسند که «فرهاد» را چرا حذف کرده‌ای و من می‌گویم که حوصله‌ی رقیب نداشتم. این‌ها به حال و هوای آهنگساز بستگی دارد که چه تصویر و تعریفی از یک داستان را می‌خواهد ارائه کند.

تاج: وقتی یک بیت از شعر حافظ را می‌خوانید هیچ لزومی ندارد که بیت قبل یا بعدش را بدانید. تک بیتی بودن شعر حافظ و مولانا و عطار و سعدی به گونه‌ای است که محوریت دارد و مفهوم هر بیت در همان بیت خلاصه می‌شود. اما در شعر فردوسی و نظامی داستانی روایتی است و بیت‌ها به هم ربط دارند. به همین خاطر کار کردن روی فُرم مثنوی دشوار است چرا که به راحتی نمی‌توان هر بیت را حذف کرد. فکر می‌کنم داشتن وزن واحد هم بی‌تاثیر نیست چرا که وقتی وزن یکنواخت است دست و پای آهنگساز را برای تنوع دادن به اثر می‌بندد. در شعر فردوسی و نظامی این تنوع وزنی وجود ندارد و همه اشعار بر یک وزن هستند. ساختن اثری که در عین انسجام، یکنواخت نباشد و ریتم‌های مختلفی هم به گوش شنونده برسد، به آهنگساز بستگی دارد. در همین اثر «تار و پود» در عین یکپارچگی؛ ملودی، تنظمی و ریتم‌ها متوع هستند و باعث می‌شود که مخاطب خسته نشود.

تسنیم: درباره ترکیب نوازندگان در «تار و پود» برایمان بگویید. این اثر برای چه سازهایی نوشته شده است.

متبسم: این اثر برای دو ساز سه‌تار، یک بربت، قیچک آلتو و سازهای کوبه‌ای نوشته شده است. خود این سازها به شما می‌گوید که فضای اثر ملایم است. با این که فراز و نشیب بسیاری از نظر وزنی، سرعت و تمپو دارد اما نیاز به صداهای بلند نداشته است. این سازها را در ترکیبی با هم نوشتم که رنگ سازها آدمی را به زمان خسر و پرویز ببرد. البته من که در آن زمان نبودم که بدانم سازهایشان چگونه بوده است. اما تلاشم این بود که رنگی در سازها باشد که رنگ معمول آنسامبل موسیقی ایرانی نیست.

تسنیم: وزن یکسان مثنوی در این اثر، فضای شما را برای تنوع دادن به کار محدود نکرده بود. با تکرار وزن در همه بیت‌ها چگونه کنار آمدید.

متبسم:‌ «مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل» مرسوم‌ترین وزن شعر فارسی است. حتی هندوانه فروشان و خربزه فروشان وقتی محصولشان را با جار زدن تبلیغ می‌کنند از همین وزن استفاده می‌کنند. اگر قرار باشد من به عنوان آهنسگاز برای این اشعار و بر همان وزن اثری بنویسم باید در وزن شش / هشتم کل اثر را اجرا کنیم. اما شنونده قادر نیست هفتاد دقیقه موسیقی را در یک وزن و حتی در یک مایه بشنود.
وقتی موسیقی در زمانی حدود هفتاد دقیقه قرار است اجرا شود، در شکل متعالی‌اش یعنی در موسیقی کلاسیک اروپایی همواره در حال تغییر وزن و تغییر سرعت و سازبندی است؛ یعنی درست همان کاری که یک ارکستر سمفونیک انجام می‌دهد.
ما در اینجا با این امکانات سازی داریم این کار را در قالب اثر «تار و پود» انجام می‌دهیم. در «تار و پود» مُودگردی بسیاری از مایه‌ای به مایه‌ی دیگر داریم. از پرده‌هایی مانند «چهارگاه رِ» استفاده می‌کنیم که صدای خواننده در آن زنگ بهتری دارد نسبت به «چهارگاه دو» که زیاد بم است.
بیشتر آهنگسازان قدیمی ما تارنواز و سنتورنواز بوده‌اند و معمولا برای ساز خودشان آهنگ ساخته‌اند. «چهارگاه دو» راه دست تارنوازان است و بیشتر آهنگ‌ها در همین محدوده است.
در «تار و پود» می‌بایست از پرده‌ای استفاده کنیم که هم برای گروه و هم برای خواننده خوش صداست. به هر روی چرخش‌هایی از نوا به چهارگاه، از چهارگاه به اصفهان، از اصفهان به دشتی و نوا و باز هم برگشت نوا و شوشتری و همایون. حاصل همه این‌ها تنوعی شنیداری و ریتمیک است که در «تار و پود» هست.

تسنیم: امسال دو اثر براساس اشعار فردوسی قرار است روی صحنه بروند. آقای شجریان اثر «سی» را می‌خواند و شهرام ناظری هم «آواز پارسی» را اجرا می‌کند. نوعی احساس نیاز در اهالی موسیقی دیده می‌شود که تمایل به کار کردن بر روی آثار روایی دارند. شما هم که پیشتر داستان «سیمرغ» و اکنون هم «تار و پود» را ساخته‌اید. علت این امر و پرداختن به پروژه‌های داستانی در موسیقی ایرانی را چه می‌دانید.

متبسم: می‌توان گفت که دست بردن به شعر نظامی و فردوسی جسارت و توانایی می‌خواهد. خیلی هم مشتاقم که بدانم دوستان دیگر در این زمینه چه کرده‌ام. ما 10 سال پیش «سیمرغ» را روی صحنه بردیم. جالب این که شنیدم حافظ ناظری گفته که این نخستین بار است که روی شعر فردوسی کار شده است. شاید ایشان از جهان اطرافش بی‌اطلاع است و نمی‌داند که دیگران چه کرده‌اند. حتی آن زمان که من کار کردم نخستین بار نبود و پیشترها کسانی مانند دهلوی و چکناواریان روی شعر فردوسی کارهای مهمی انجام داده بودند.
شعر فردوسی به گونه‌ای بوده که مردم ایران به شکل موسیقایی همیشه آن را اجرا می‌کردند. برای مثال نقال‌ها شعر فردوسی می‌خواندند و در قهوه‌خانه‌ها هم شعر فردوسی اجرا می‌شد.
به هر حال کاری که هر کدام از دوستان انجام می‌دهند مثبت و راهگشا است تا به دیگران هم جرات بدهد که سراغ این فضاها بیایند. همیشه هر کاری شروعش سخت است و هر کسی که قدمی برمی‌دارد تجربه‌ای برای دیگران می‌شود تا از بخش‌های مثبت آن تجربه استفاده کنند و از بخش‌های منفی استفاده نکنند. کسی که حرکت نمی‌کند خطایی ندارد. خطا مال کسی است که حرکت می‌کند. اگر امروز ما پیش‌درآمدهایی موفق می‌سازیم به خاطر تمام تجربه‌هایی است که در زمان درویش‌خان کردند؛ ما خطاهای آن زمان را نمی‌کنیم و در عین حال از نکات مثبت کارهای آنان استفاده می‌کنیم.

تسنیم: نواختن در آنسامبلی که «تار و پود» را اجرا می‌کند با نواختن در دیگر گروه‌ها چه تفاوت‌هایی دارد.

سمیرا گلباز:‌ از وقتی با آقای متبسم کار می‌کنم چنین فضایی را تجربه کرده‌ام. پیش‌تر و در گروه‌های دیگر همه با هم یک نُت را می‌نواختیم و هر کسی خط خاص خودش را برای نواختن نداشت؛ مگر به صورت خیلی جزئی. در آنجا اگر نوازنده‌ای خطایی داشته باشد خیلی مشخص نیست اما در اجرای آثاری مانند «تار و پود» هر نوازنده خط ملودی خودش را دارد و اگر کوچکترین اشتباهی بکند کاملا مشخص است. این کار را سخت می‌کند. در «تار و پود» تنوع ریتم و ملودی‌ها بسیار زیاد است و نوازنده باید تمرکز بسیاری داشته باشد تا مبادا که پرده‌ای را اشتباه بگیرد.
بودن در چنین کار دشواری باعث پیشرفت و بزرگ شدن می‌شود. فکر می‌کنم خلاقیت آهنگساز سبب می‌شود که نوازنده هم در کارش رشد کند. درست مانند کارگردانی که با نبوغش بازی خوبی از بازیگر می‌گیرد. وقتی آقای متبسم ما را برای این کار انتخاب کردند لحظه به لحظه و نُت به نُت با ما کار کردند تا به درک دستی از این اثر برسیم.

تسنیم: در آوازخواندن‌های مرسوم در موسیقی ایرانی با بیت‌هایی محدود سروکار دارید که هر کدام هم مفهوم خاص خودش را دارد و معنای بیت‌ها خیلی به هم مرتبط نیست. اما در خواندن شعرهایی که داستانی را روایت می‌کنند ماجرا متفاوت است. درباره تفاوت‌های خواندن این شعرهای برایمان بگویید.

تاج: برخی کلمات و عبارت‌ها در این اشعار هست که خیلی در ادبیات روزمره معمول نیست. برخی از این عبارت‌ها در شعر سعدی و حافظ هم نیست. اما با تمرین و ممارست این کلمه‌ها جای خود را در دهان و هنگام تلفظ پیدا می‌کنند.
درباره «تار و پود» می‌توان از دو وجه تلفیق شعر و موسیقی را بررسی کرد؛ یکی فراز و فرود و تاکید‌های خود شعر است که روی چه کلمات و عباراتی تاکید کنیم تا مفهوم شعر بهتر به مخاطب منتقل شود. یکی دیگر فضای احساسی و کلی بیت‌هاست. گاهی شعری که فضای غمگینی دارد را با ریتمی شاد اجرا می‌کنند و این عدم تناسب تلفیق شعر و موسیقی است. اما گاهی شعری با فضایی غم‌انگیز را با ریتمی آرام و ملودیِ غم‌انگیزی اجرا می‌کنیم که این تلفیقی مناسب است. چه بهتر که خواننده هم شعر را بشناسد و هم به ریتم و ملودی و فواصل اشراف داشته باشد. اگر این دو در خواننده باشد حتما در کارش موفق است. خواننده اگر شعر را متوجه نشود هیچ گاه نمی‌تواند مفهوم آن را به مخاطب منتقل کند.
اگر تلفیق شعر و موسیقی چه در مفهوم و چه در ظاهر به خوبی انجام نشود، کار برای خواننده دشوار است. خوشبختانه این تلفیق در «تار و پود» بسیار خوب رخ داده است. درست مانند تار و پودِ یک پارچه، شعر و موسیقی در هم تنیده‌اند.
ما تا کنون شش جلسه از تمرین‌های «تار و پود» را برای کنسرت ششم مرداد پشت سر گذاشته‌ایم. در این شش جلسه به اندازه‌ی شش سال مطلب آموخته‌ام. هر بار که نُت‌های این اجرا را می‌بینم و می‌خوانم آموزه‌های بسیاری برایم در بر دارد.
این که می‌بینم در ملودی، در شعر، تلفیق، مودلاسیون و ریتم چه اتفاقی افتاده است، برایم یک دانشگاه موسیقی است. به سازهای دیگر گوش می‌کنم که وقتی من می‌خوانم سازهای دیگر چه می‌کنند و وقتی آنها می‌نوازند من باید چگونه بخوانم.
در عین حال که کار بسیار پیچیده و سختی است اما شنیدنش به طور حتم برای مخاطب جذاب است. منطق از این کار دور نیست و تمام لحظه‌های «تار و پود» برای شنونده شیرین است.

تسنیم: «تار و پود» قبلا در خارج از ایران و با صدای خانم محمدخانی اجرا شده است. شما اجراهای قبلی را شنیده بودید.

تاج: نه. من اجرای قبلی را نشنیده بودند. استاد متبسم از ماه‌ها قبل نُت‌های «تار و پود» را برایم فرستاده بودند. شعرها را بارها و فارغ از آهنگسازی که انجام شده، خواندم تا با کلمات بیشتر آشنا شوم. برخی از این بیت‌ها خواندنشان دشوار است مانند این بیت:

ز نقاشی به مانی مژده داده / به رسامی در اُقلیدوس گشاده

به هر حال با نُت‌ها جلو رفتم و هر روز چند صفحه از نُت‌ها را کار می‌کردم. سعی می‌کردم ملودی‌ها را حفظ کنم و در عین حال چشمم از نُت‌ها غافل نشود. واقعیت این است که در همه جای این اثر باید حواست به ریتم باشد.

----------------------------
گفت‌وگو: یاسر شیخی یگانه
----------------------------

ادامه دارد...

انتهای پیام/