«روحانی» در کشور ما کشته و یا به سیبری تبعید میشد/انقلاب، افراد ثابتقدم میخواهد
رامیز ساریوف فعال فرهنگی و اهل کشور جمهوری آذربایجان است. او از تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورش میگوید.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، بدون شک انقلاب اسلامی ایران آثار و برکات زیادی بههمراه داشته است که مختص ساکنان کشور ایران نیست بلکه این اثرگذاری از مرزهای جغرافیایی عبور کرده و بر مردم دیگر کشورها نیز اثرات زیادی داشته است. اگرچه تحلیلگران در حوزه سیاست و تمدن به تحلیل این رویداد عظیم پرداختهاند اما شنیدن تجربیات و نگرش دیگر مردمی که با انقلاب اسلامی ایران با نقطه نظرات خود آشنا شدهاند، خالی از لطف و تأمل نیست.
«رامیز ساریوف» طلبهای انقلابی از کشور جمهوری آذربایجان است که در حال تحصیل و فراگیری علوم دینی در ایران است. احساس و تفکر او درباره انقلاب اسلامی ایران از آثار انقلاب بر او و مردم منطقه او حکایت میکند.
متن گفتوگوی تسنیم را با این فعال آذربایجانی بخوانید:
تسنیم: خودتان را معرفی کنید آقای ساریوف، و بگویید چه شد به ایران آمدید؟
بنده رامیز ساریوف متولد سال 1979، اهل شهر گنجه آذربایجان هستم. دوره تحصیل و پس از آن سربازی را سپری نموده و در 25سالگی برای یادگیری علوم دینی به ایران و شهر قم آمدم. بنده همزمان با انقلاب ایران متولد شدم که همان هنگام شوروی از هم فروپاشید. ما از انقلاب ایران اطلاع نداشتیم ولی اوایل 1990 یا 1992 مبلغانی از ایران برای تبلیغ آمدند و ما با انقلاب اسلامی، شخصیت امام(ره) و کیفیت انقلاب ایران آشنا شدیم.
مساجد بسته بود، یک مسجد در هر شهر برای ملاها و مخصوص امورات کفنودفن بود
تسنیم: قبل از انقلاب اسلامی وضعیت آذربایجان چطور بود؟
منطقه ما 70 سال تحت تأثیر شوروی بود و سیاستشان این بود که دین نباشد. مساجد کشور ما را یا انباری کرده بودند یا بسته بودند. فقط یک مسجد را در هر شهر باز میگذاشتند آنهم برای ملاها. این ملاها هم فقط کارهای کفنودفن را انجام میدادند، غیر از این کسی حق نداشت اصلاً اسم اسلام را در مساجد ببرد.
آشنایی مردم با دین بر اساس اطلاعات و آگاهیهایی بود که از پدربزرگها و مادربزرگها دریافت کرده بودند. آنها مراسمات دینی را در زیرزمین یا مکان خلوت برگزار میکردند. البته در گذشته یعنی تقریباً سال 1917 ما مجتهد و علمای زیادی داشتیم. یک کتاب منتشر شده که اسامی بیش از 100 عالم آذربایجان در آن ثبت شده است. شاید اگر تحقیق کنیم 300 تا 500 عالم و مجتهد دیگر در تاریخ آذربایجان بیابیم.
در سال 1917 ــ 1916 بلشویکها قصد داشتند قفقاز را تصرف کرده و تحت تأثیر شوروی قرار دهند، همان زمان علما از قم، مشهد و هر جایی که مشغول درس خواندن بودند، به آذربایجان برگشتند و با بلشویکها مبارزه کردند. بسیاری از علما شهید شدند و شخصیتهایی چون آیتالله بادکوبهای، آیت الله حسینی نخجوانی، آیتالله پیشنماززاده و... از سرشناسان آنها بودند.
تسنیم: نتیجه چه شد؟ رابطه مردم و اسلام به کجا کشید؟
آن زمان آذربایجان مانند الأن کشور نبود و در هر منطقه شخصی صاحب قدرت بود. مراکز اسلامی در قفقاز بودند و مردم نیز با اسلام بهخوبی آشنایی داشتند. بعد بلشویکها آمدند همه شهرها را بهشکل یک کشور درآوردند و میتوان گفت که آذربایجان در مدت دو سال 1918 تا 1920 بهصورت یک کشور درآمد. بعد از آنها هم روسها آمدند و آذربایجان را اشغال کردند و دوباره تحت سلطه شوروی در آوردند.
روحانیها را یا کشتند و یا به سیبری تبعید کردند
از همان زمان کمکم مردم را از دین جدا کردند، اول مساجد را بستند بعد طلبهها و روحانیون را دستگیر یا شهید کردند یا اینکه به سیبری که خیلی سرد هست، تبعید کردند، بدین شکل مردم از دین دور شدند.
بعد از فروپاشی شوروی در سال 1990 مردم با تکبیر و الله اکبر از خانهها بیرون آمدند که همین نشاندهنده این است که مردم در این 70 سال اسلام را فراموش نکردند. بعد از آنکه آذربایجان مستقل شد ارتباط مردم با اسلام کماکان ادامه داشت.
به رئیسجمهورمان گفتند که اگر اجازه رشد اسلام بدهد، آذربایجانیها هم مثل ایرانیها انقلاب میکنند
در اوایل همه با اسلام آشنا بودند ولی حیدر علیاُف با دین کاری نداشت. در زمان او مراسمات مذهبی مانند عاشورا، محافل ولادت و مجالس عزاداری شهادت ائمه علیهم السلام برگزار میشد ولی هنگامی که پسرش به قدرت رسید از آنجا که تحت تأثیر ابرقدرتها بود مانع انجام این مراسمات شد. در ادامه هم به او گفته شد که اگر اجازه بدهد اسلام رشد پیدا بکند، مردم آذربایجان هم مانند مردم ایران انقلاب میکنند چون با ایران هممرزند، اینطور بود که او با اسلام مخالفت کرد.
تسنیم: انقلاب اسلامی را از کجا شناختید؟
تقریباً اوایل سال 2002 یا 2003 چند کتاب در مورد انقلاب ایران خواندم. سپس در یک دانشگاه مجازی ایرانی از کشور گرجستان ثبت نام کردم و این دانشگاه کتابهای دینی میفرستاد که بعدها ممنوع شد، همان موقع یک کتاب درباره امام خمینی(ره) و نحوه انقلاب ایشان ارسال کرد. بعد از مدتی یک سیدی به دستم رسید بهاسم روحالله، که درباره زندگی امام(ره) و سرگذشت ایشان از ولادت تا انقلاب بود. هنگامی که درمورد شخصیت امام(ره) مطالعه میکردم، آنچه در مورد شخصیت ایشان برایم جالب بود، این بود که ایشان از 13 یا 14 سالگی دشمن زمان خودش را شناختند و مبارزه را آغاز کردند، یعنی درک کرده بودند که ظالم کیست، باید با چهکسی مبارزه کند، با صلابت ایستاد و مقاومت کرد.
ما مردم آذربایجان شهید مطهری را زودتر از دیگر شخصیتهای انقلابی شناختیم یعنی تقریباً ایشان را همزمان با امام(ره) شناختیم، چون کتابهای ایشان به دست ما میرسید اما بقیه اشخاص را بعداً شناختیم.
تسنیم: رسانهها از انقلاب ایران چه میگفتند؟
اوایل بعضی رسانهها اخبار ایران را اعلام میکردند که بعد از گذشت دو سال، دیگر اخبار ایران را گزارش نکردند. بعد از گذشت مدتی ایرانیها به آذربایجان آمدند و اسلام را تبلیغ کردند، همزمان از آنها راجع به اوضاع ایران میپرسیدیم و مبلغین راجع به امام(ره) و انقلاب اسلامی ایران توضیحاتی ارائه میکردند. از سال 1990 تا کنون نیز چند صد روحانی داریم که در ایران تحصیل کرده و به آذربایجان بازگشته و به تبلیغ دین میپردازند، و این از برکات انقلاب اسلامی ایران بوده و هست که اکثر مردم کشور آذربایجان با اسلام آشنا و دیندار شدند. همچنین به معارف اهل بیت علیهم السلام و قرآن آگاه شدند.
میگفتند ایران میخواهد آذربایجان را تصرف کند
یک مدتی بود که ایران را برای مردم ما بد معرفی میکردند که گویا ایران میخواهد آذربایجان را تصرف کند! ایران را برای مردم آذربایجان دشمن معرفی کردند، به همین علت نگاهشان به ایران خوب نیست، اما کسانی که به ایران میآیند، متوجه میشوند که آنچه راجع به ایران گفتهاند دروغ است. وقتی جنگ تحمیلی در سال 1980 شروع شد، ما از وقوع آن بیخبر بودیم. چرا؟ چون شوروی نمیخواست مردم باخبر شوند و حتی بهعکس صدام را تبلیغ میکردند. ما بعدها از رخدادهای جنگ تحمیلی آگاه شدیم.
تسنیم: وضعیت تبلیغ انقلاب اسلامی را چطور ارزیابی میکنید؟
بهنظر بنده برای تبلیغ انقلاب اسلامی باید در فضای مجازی بیش از پیش فعال بود و در هر منطقه باید از ساکنان بومی آنجا برای معرفی انقلاب اسلامی ایران بهره برد. اما نکته اینجاست که اگر کسی میخواهد انقلاب اسلامی را در کشور خودش معرفی کند باید یک هدفی داشته باشد، و آن اینکه من چرا میخواهم انقلاب اسلامی را اینجا معرفی کنم؟ اصلاً چرا انقلاب اتفاق میافتد؟
بهنظر بنده انقلاب وقتی اتفاق میافتد که یک نفر بر یک کشور حاکم شده و ثروت این کشور را مال شخصی خودش میداند، حقوق مردم را پرداخت نکرده و مشکلاتشان را حلوفصل نمیکند. انقلاب یعنی یک قانون کاملی وضع شود و طوری مردم را اداره کند که همه مردم خوب زندگی کنند. مسلماً این مهم جز با عمل و پیادهسازی قانون خداوند محقق نخواهد شد، به همین خاطر کسی که انقلاب را معرفی میکند در اصل مردم را با اسلام آشنا میکند. بدون شک اسلام میگوید کسی حاکم باشد که متدین بوده و با قوانین الهی آشنا باشد.
برخی کشورها ظاهراً اسلامی هستند اما مشکل دارند، باید گفت که هدفشان یا راهشان دچار مشکل شده است. بهقول امام خامنهای «بعضیها اول کار با نیت خالص وارد کار میشوند ولی وسط کار نیتشان عوض میشود». برای رسیدن به اهداف انقلاب باید ثابتقدم بود.
انتهای پیام/*