قرار بود حماسه آزادی «فوعه و کفریا» را بسازیم/«با صبر زندگی» نمی‌گذارد ۳۰سال بعد جای شهید و جلاد عوض شود

نام وحید فراهانی با مستندهای عراق و سوریه گره خورده است. او حالا بیشتر از ۲۰ مستند جنگ و بحران در این دو کشور کارگردانی کرده است. «با صبر زندگی» جدیدترین مستند اوست که پس از رونمایی و پخش بازتاب‌های بسیاری بین مردم داشته است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مستند «با صبر زندگی» چند هفته قبل رونمایی شد. این مستند داستان تبادل اسرای فوعه و کفریا را روایت می‌کند. تبادلی که با خیانت همیشگی داعشی‌ها تبدیل به یک تراژدی شد.

وحید فراهانی کارگردان، امیر مافی نویسنده و گوینده گفتار متن و کمیل احمدی مدیر تولید مستند مهمان خبرگزاری تسنیم بودند و درباره فعالیت‌هایشان در عراق و سوریه به بهانه جدیدترین اثرشان «باصبر زندگی» صحبت کردند.

بخش اول این میزگرد دو روز گذشته با تیتر «انگشتر سید حسن نصرالله، هدیه ساختن اولین مستندم بود/ ماجرای رهایی از استخبارات عراق» منتشر شد که بیشتر راجع به سابقه فعالیت‌های وحید فراهانی در مستندسازی از بحران عراق و سوریه بود. قسمت دوم این میزگرد درباره مستند «با صبر زندگی» است که در ادامه منتشر می‌شود.

برای تصویربرداری از حماسه و پیروزی رفته بودیم اما ...

تسنیم: در رونمایی از مستند با صبرزندگی گفته بودید من رفته بودم حماسه بسازم و این گونه تراژدی شد. مگر قرار بود چه چیزی را نمایش دهید؟ اگر قرار نبود این تراژدی باشد چه چیزی بار دراماتیک مستند را بر دوش می‌کشید؟

فراهانی:اهمیت قضیه فوعه و کفریا این است که دشمنان هر جایی شکست می‌خوردند روی فوعه و کفریا دست می‌گذاشتند و در این جا جبران می‌کردند. به لحاظ نظامی مهم بود که اینها زنده از دست دشمن رها شوند چرا که خود نوعی پیروزی برای مقاومت بود. ما برای فیلم گرفتن از پیروزی و حماسه پیروزی رفته بودیم. می‌خواستیم ببینیم که مردم چه نظری دارند. به همین جهت سراغ خانواده‌ها رفته بودیم که در مراحل اول تبادل، چند اسیر از دست آنها آزاد شده بودند. این موضوع به نگاه آنها به منطقه و دشمن‌شناسی می‌توانست کمک کند. خط فکری من هم این بود وقتی در کمپ یا جایی مستقر شدند سراغ قصه زندگی اینها برویم. این که از خانواده خود کسی را از دست دادند یا خیر و...

تسنیم: به محل تبادل رفته بودید تا یک روز تبادل را فیلمبرداری کنید و بعد داخل خانواده‌ها بروید؟

فراهانی: بله. می خواستیم سراغ جزئیات این دو سال محاصره برویم که چه بر سر اینها گذشته است. می‌خواستیم ببینیم جنگ چه تاثیری روی اینها گذاشته است. حدود سه صفحه سوال طراحی کرده بودم. شب قبل از آن گفتند اگر مایل به سفر هستید 8 صبح آماده باشید.


وحید فراهانی کارگردان مستند با صبر زندگی

من در اخبار شنیده بودم قرار است تبادل شود اما چون یکباره گفتند من فکر کردم قرار است حمله نظامی شود و منطقه آزاد شود. من قبول کردم بروم. گفتند ساعت 8 صبح بیایید که توجیهاتی را بشنویم. ساعت 9-8 صبح جلسه بود و گفتند ساعت 5 پرواز است. زمانی که من آرامش پیدا کردم و توانستم سوال طرح کنم زمانی بود که روی صندلی هواپیما نشسته بودم. در آن فاصله تا شب سوال نوشتم.

تسنیم: ذهنیت شما این بود که برای آزادی فوعه و کفریا فیلم می‌گیرید؟

فراهانی: بله. در ذهنم این بود که با بچه‌ها و مادرها صحبت کنیم که چه اتفاقای برای اینها افتاده است.

تسنیم: البته شاید این صحبت ها در این فیلم چندان جا نداشت.

فراهانی: بله. الان هم خیلی نقد دارند که صحبت در کمپ اضافه است ولی من می‌گویم باید از زبان اینها بشنویم چه بلایی بر سر شان آمده است.

تفاوت این مستند با مستند های دیگر در روایت مظلوم، معرفی مظلومی بود که بسیار مقاوم بود

احمدی: البته به اندازه کافی حماسه داشت. یعنی فرقی که این فیلم با فیلم‌های دیگر در روایت مظلوم داشت این بود که مظلومی را معرفی می‌کند که خیلی مقاوم است. جایی که با خانمی مصاحبه می‌شود و می‌گوید خواهرم از گرسنگی و تشنگی شهید شد ولی برای خاک کشورم شهید شد و برای مقاومت و دین ما شهید شد و ما همانند امام حسین (ع) هستیم. همه کسانی که در حق شان ظلم شده است ناله می‌کنند اما اینها نمی‌نالند و ضعف را بیان نمی‌کنند. سلحشوری نمایان است که به نظر من از روحیه شیعی چنین چیزی بر می‌آید.

تسنیم: از روی ضعف نیست بلکه از موضع قدرت است. همانند صحبت حضرت زینب(س) بعد از آن همه مصیبت.

احمدی:دقیقا. این بسیار متفاوت است. این چنین روحیه تنها در شیعه وجود دارد که فرد مظلومیت مطلق دارد و آب و برق و گاز ندارد، صبح تا شب خمپاره هست و در نهایت خیلی با افتخار این مسئله را بیان می‌کند. به نظر من خیلی حماسه داشت.

تسنیم: الان کسی نمی‌تواند وارد فوعه و کفریا شود؟

احمدی:خیر.

تسنیم: قدری از وضعیت این دو روستا بگویید.

احمدی:شهر بزرگی به نام ادلب است که وسط این شهر دو روستای به نام فوعه و کفریا است. اطراف آن جیش‌الفتح هستند که ائتلاف کل مسلحین یعنی 80 گروه تروریستی است. از ترکیه کاملا پشتیبانی می‌شوند. آن ها در این میان محاصره شدند و آب و برق و گاز قطع است. در نبل و الزهرا اینها 4 سال و نیم محاصره بودند منتها به آنان پشتیبانی می‌رسید اما فوعه و کفریا در حقیقت هیچ راهی برای پشتیبانی ندارد؛ تنها راه بصورت هوایی است که هر یک هفته یک بار هواپیمایی برای آنان غذا می‌ریزد.  

فراهانی: می گویند از هر 100 بسته 70 مورد در فوعه می‌افتد و 30 بسته دست مسلحین می‌افتد.

مافی:  این مهم است که بدانیم اینها داعش نیستند. اینها مسلحین هستند.

احمدی: اینها مزدوران عربستان هستند.

مسلحین سوریه، تفاوت ماهوی و عقیدتی با داعش دارند

مافی:  اینها با داعش هم فرق ماهوی و هم فرق عقیدتی دارند. وارد دورانی شدند که این دوران برای شان راه پس و پیش نگذاشته است. خیلی از کسانی که در مسلحین هستند تحصیل‌کرده‌های سوریه هستند. نخبه سوریه هستند و جزو روشنفکران سوریه هستند که با اسد مخالف بودند. اینها از وجه روشنفکری وارد مبارزه شدند. تحت تاثیر بهار عربی بودند اما به مسیر بدی رفتند. اینها با داعش متفاوت هستند. جهانبینی داعش متفاوت است. اینها ادعایی برای حاکمیت عراق ندارند. برایشان سرنگونی اسد اولویت دارد.


امیر مافی نویسنده و گوینده گفتار متن

چه اتفاقی برای مسلحین می‌افتد؟ دولت خارجی اینها را مدیریت روانی می‌کنند. با مبارزات آرام شروع می‌کنند و ناگهان وارد فاز مسلحانه می‌شوند. این خیلی مهم است. نکته‌ای است که وحید همواره تاکید دارد. یعنی دولت خارجی در مدیریت روانی مسلحین برای انجام عملیات‌ها موثر هستند. وقتی این انفجار صورت می‌گیرد هیچکدام از این گروه‌ها قبول نمی‌کنند. اگر داعش بود قبول می‌کرد چرا که جهان‌بینی اینها متفاوت است. آنان فشار آوردن را طور دیگری دیدند اگر چه تکفیری هستند.

مسلحین، چریک و آموزش دیده هستند اما داعشی ها یک سری افراد بی مغز هستند

احمدی: فرق داعش با اینها این است که داعش یکسری افراد بی کله هستند. از نظر نظامی داعش یکسری بی‌کله هستند و برای همین جنگیدن با اینها راحت است. اینها مغز ندارند و جلو می‌آیند. از نظر تکنیک جنگی داعش خبره نیست. انتهای کار این است که سوار ماشین می‌شوند و انتحاری می‌زنند ولی اینها چریک هستند. آموزش‌دیده هستند.


کمیل احمدی مدیر تولید با صبر زندگی

مسلحین زمین را می‌کنند و سرم به دست خود وصل می‌کنند و سه ماه زیر زمین می‌مانند و از سوراخ کوچکی دیده‌بانی می‌کنند. با تفنگ تیراندازی می‌کنند. سه ماه روی درخت می‌ایستند. به خود سرم می‌زنند و جلوی یک گردان را یک‌تنه با یک قناصه می‌گیرند.

تسنیم: یعنی اگر به شیعیان فوعه برسند سرشان را نمی‌بُرند؟

مافی: اینها با رعب کار را پیش نمی‌برند. حرفه‌ای‌تر هستند.

احمدی: چرا می‌بُرند، سر شیعه را هم می‌بُرند.

فراهانی: عقلانیت دارند و می‌خواهند زمین را بگیرند و بمانند. برای کشته شدن نیامدند. داعشی‌ها آمدند تا کشته شوند.

تسنیم: فوعه و کفریا را برای چه محاصره کردند؟

فراهانی: در فشار قرار دهند.

تسنیم: تا اسد کناره‌گیری کند؟

فراهانی: خیر. می‌توانند هم روی ایران و هم روی اسد فشار بیاورند. 8 هزار نفر را مبادله نمی‌کنند و مذاکره می‌کنند تا امتیاز بیشتری از مقاومت کسب کنند، مثلاً منطقه دیگری به‌نام یرموک نزدیک دمشق با بقیه اهالی فوعه و کفریا مبادله شود.

تسنیم: الان 8 هزار نفر در فوعه و کفریا مانده‌اند؟

فراهانی: ‌بله.

مافی: چهار بخش است. نقشه سوریه را نگاه کنید دست چهار گروه است. شرق و جنوب شرقی سوریه در اختیار داعش است.

احمدی: جنوب شرقی آزاد شده است.

مافی: بله. مهم ترین جایی که ایران با امریکا برخورد خواهد کرد همان نقطه است. بخشی هم کردها هستند و بخشی هم دست مسلحین و بخشی هم دست دولت سوریه است. به هر حال اوضاع خوبی نیست. فشار جنگ از حلب اندکی کم شده است.

احمدی:  بله الان دقیقا جنگ با آمریکا در جریان است.

سوری‌ها عزت نفس دارند و جانانه مقاومت می‌کنند

تسنیم: در فوعه و کفریا با چه سخت‌افزاری مقاومت می‌کنند، بالاخره باید سلاحی داشته باشند.

احمدی: سوری‌ها یکی عزت نفس دارند و دیگری مقاومت می‌کنند. عجیب مقاوم هستند. قبل از محاصره چند نفر از بچه‌های حزب‌الله آنجا حضور پیدا کردند و بعد شهر محاصره شد.

فراهانی: نیروهای حزب‌الله آنجا هلی‌برن شدند و همانجا ماندگار شدند. چند نفر شهید شدند و همان جا دفن شدند. یک زمانی آنجا آزاد شود می‌توان سر قبر شهدا رفت و روی این سوژه ها کار کرد. همه افراد در آن جا مشغول هستند. از نوجوانان گرفته تا افراد میان سال  و...

تسنیم: وقتی آب و برق نیست سلاح هم نیست. وقتی خرمشهر را نگاه می‌کنید میبینید که هیچ‌وقت صدام گمان نمی‌کرد در خرمشهر 33 روز دفاع شود. غیر از تعداد اندکی از بچه‌های نیروی دریایی ارتش بقیه مدافعین از مردم هستند. شهر بعد از مقاومت بی نظیر 34 روزه سقوط می کند آنهم با دستان خالی.

مافی: یک قاعده جامعه‌شناسی است که وقتی در جایی جنگ می‌شود تعداد فرزندان زیاد می‌شود و نرخ رشد جمعیت بالا می‌رود.

احمدی: الان در زینبیه یک چیزی رها کنید روی زمین، 5 نفر مجروح می‌شوند انقدر تراکم جمعیت زیاد است[می‌خندد].

در تمام فیلم هر زنی را می‌بینید از یک الگوی حجاب واحد و کامل پیروی می‌کند

مافی: در فوعه و کفریا این اتفاق رخ می‌دهد. دو وجه دارد. یک وجه این است که به لحاظ جامعه‌شناختی، بچه امید به زندگی ایجاد می‌کند. وجه دیگر این است که بچه اضطراب از بین رفتن نسل را از بین می‌برد. در کل فیلم این را می‌بینید. حضور کودکان و نمایش حضور کودکان به این دلیل است. اینها به شدت در مفهوم انتظار –نمی‌خواهم ایدئولوژیک کنم و انتظار موعود را بگویم- پیشرو هستند بدین معنی که وقتی در شرایط سخت قرار می‌گیرید منتظر هستید از آن وضع خارج شوید. این انتظار را در آنها می‌بینیم. نکته بعدی این است که وقتی بچه‌ها فیلمبرداری کردند هیچ اصراری نداشتند که آنها پوششی رعایت کنند ولی شما در تمام فیلم هر زنی را میبینید از یک الگوی حجاب واحد و کامل پیروی می‌کند. در تمام فیلم هر زنی را که می‌بینید همیشه روسری‌اش کامل است. آنها لباس‌های رنگی می‌پوشند و این باعث می‌شود به شدت از لحاظ روحیه بصری تقویت شوند.

فراهانی: در اتوبوس مبادله معلوم است که اینها لباس نو پوشیدند.

مافی: یک پلان داریم که همستر یا خرگوش را در قفس نگاه داشته است و با خود آورده است.

احمدی: یکی هم یک گربه در دست دارد.

مافی:همه اینها چیزهایی است که باید دیده شود.

تسنیم: در حقیقت جریان زندگی را نشان می‌دهد.

مافی: دقت کنید. تفاوتی که این اثر با سایر آثار در حوزه مستندنگاری جنگ دارد این است که ما قصد نداریم خیلی مستند ایدئولوژیک بسازیم. در فوعه و کفریا اتفاقی افتاده است که فراتر از دین و مذهب است.

تسنیم: بحث انسانیت است.

مافی: بله . ما در دیالوگ‌های اول و متن های اولیه خیلی اشاره کردیم که اینها شیعه هستند و نوای یا حسین و یا زینب بلند می‌شود. البته بعد با وحید صحبت کردیم و این میزان را کاهش دادیم. اگر مستند با صبر زندگی را برای یک فرد غیرمذهبی هم نشان دهید، برای فردی که مخالف حکومت جمهوری اسلامی است نمایش دهید، برای فرد روشنفکر هم نشان دهید متاثر می‌شود.این بخاطر این است که ابعاد انسانی را پوشش می‌دهد. البته لازم نیست گفته شود. قبول دارم بخش عمده‌ای از تاثیرگذاری برای واقعه است. واقعه کار را تراژدیک می‌کند اما موج سینوسی که مستند دارد هم بی‌تاثیر نیست. انتظار و انفجار نشان داده می‌شود. انفجار دردناک است و همه گریه می‌کنند و بعد از انفجار یک پلان میانی داریم و بعد بازگشت آنها است.

لحظه زمین خوردن ابوزهرا از لحظه انفجار دردناک‌تر است

مصاحبه هم انجام می‌شود اما شورآفرین است. برای مثال لحظه به آغوش کشیدن نزدیکان را داریم. از قسمت تلخ آن فاصله می گیریم و بالا می‌آییم و بعد دوباره نشان می‌دهیم ابوزهرا نزدیکان خود را از دست می‌دهد. وقتی فیلم را با آدم‌های دیگر نگاه می‌کنم، گوش می‌دهم افراد کجا تحت تاثیر قرار می‌گیرند. اتفاقا لحظه افتادن ابوزهرا خیلی از آدم‌هایی که در انفجار تحت تاثیر قرار نگرفتند را تحت تاثیر قرار می‌دهد. دوباره این اتفاق رخ می‌دهد و این ها را در بیمارستان نشان می‌دهیم. بچه‌ها در بیمارستان و دم پنجره هستند و دوباره شهادت آن دو فرزند نمایش داده می‌شود. این فراز و فرود فیلم باعث می‌شود شما زمان را متوجه نشوید. باعث می‌شود یکسری مسائل کلان‌تر ایجاد شود. به نظر من اینها خیلی در این مستند مهم است. نمی‌گویم همه اینها خودآگاه ایجاد شد یا با استراتژی از پیش تعیین شده بود، ادعای این را ندارم که من خیلی فکر کردم. ممکن است من و وحید سلائق سیاسی مختلف داشته باشیم ولی در تمام مدت رفاقت‌مان، چیزی که اهمیت داشته این بود که ما به چیزی می‌پردازیم که فراتر از همه امور فانی دنیا است. تصویر چیزی را به مردم نشان می‌دهیم که حقیقت اتفاقاتی است که در سوریه رخ می‌دهد. مسئله کودکان و جنگ را نمایش می‌دهیم و ضمنا نشان می‌دهیم تمام افرادی که در سوریه هستند مسئولند. یک طرفی مسئولیت را درست انجام می‌دهد و کمک می‌کند.

من شنیدم زمانی که رزمندگان مدافعان حرم یکی از مناطق استقرار داعش را محاصره کرد، به مردم فشار نیاورده است. آب و غذا را قطع نمی کنیم و این از جهانبینی ما است. فارغ از این هستیم که در سیاست چه اتفاقی رخ می‌دهد.یکسری مسائل کلان در مستند با صبر زندگی مطرح است که آنها خیلی اهمیت دارد و همه آدم‌ها باید این را ببینند و همه آدم‌ها قاعدتاً تحت تاثیر قرار می‌گیرند. آدم‌های روشنفکر دانشگاهی که با هم همکار هستیم را دیدم که تحت تاثیر قرار گرفتند. این مستند، یک مستند سفارشی نیست و این گونه نیست که شما بخواهید ایدئولوژیک برخورد کنید یا مخاطب بمباران رسانه‌ای شود. مستند خیلی انسانی‌تر است. اگر موفق بود به خاطر این است که به این ابعاد رسیده است. یک بخش خودآگاه بود و بخشی هم لطف ائمه است. جالب است که بگویم من یکشنبه‌ها و پنج‌شنبه ها به دانشگاه می‌روم. یکشنبه صبحی وحید به من پیام داد که کار تمام شد و حالم بد است، من پشت ماشین در حال رانندگی بودم. به دانشگاه رسیدم و به یکی از دانشجویان که نزدیک تر است گفتم رفیقی دارم که تا 7 صبح نشسته است و مستند تدوین کرده است و می‌گوید حالم بد است.

 

یکی از اساتید دانشگاه، از همکاران من، به من می‌گفت «با صبر زندگی» باید در کتابخانه ملی ثبت و ضبط شود چون آرشیو است برای این که 40 سال بعد آدم‌هایی که این روز را کتمان می‌کنند، مستند را ببینند.

 

 

وحید به من پیام داد که رافکات نهایی را تا شب برای شما می‌آورم. آن روز، روز شلوغی داشتم و خسته شده بودم. دانشگاه درس داده بودم و دو الی سه جلسه رفته بودم و حدود ساعت 11 شب برای من مستند را ارسال کرد. کلیاتی از مستند را می‌دانستم. شروع به دیدن مستند کردم. منم حالم بد شد و تا صبح درگیر این مستند بودم. به خاطر این که جایی از وجود ما را می‌زند که به قول معروف بهرام و شهرام ندارد بلکه هر آدمی که از قاعده انصاف پیروی کند باید متاثر شود، باید مفهوم انتظار و صبر را در آن بفهمد. باید قدر امنیت را بداند. ممکن بود ما این گونه شویم، اگر این چنین نشدیم عواملی وجود دارد و باید قدردان آن عوامل باشیم.

وقتی مستند تمام شد و نهایی شد، من و وحید خیلی با هم صحبت می‌کردیم. من به وحید می‌گفتم که پوشش رسانه‌ای جنگ یک بخش است و یک وظیفه است و یک بخش این است که در کارهای بعدی باید وارد این شویم که مسائل انسانی را نشان دهیم. یکی از اساتید دانشگاه، از همکاران من، به من می‌گفت «با صبر زندگی» باید در کتابخانه ملی ثبت و ضبط شود چون آرشیو است برای این که 40 سال بعد آدم‌هایی که این روز را کتمان می‌کنند، مستند را ببینند. یعنی به عنوان یک مورد مطالعاتی مطرح شود.

تسنیم: امروز خود ما هم بعد از 30 سال خیلی چیزها را فراموش کردیم.

مافی: وقتی رهبری می‌گوید جای شهید و جلاد عوض می‌شود به همین دلیل است. ما برای این عوض شدن هم دلیل داریم. ما هم که عِرق این بخش را داریم یک جاهایی اشتباه کردیم. پوشش‌ دادن‌های ما اشتباه بود و در جاهایی زیادی شورش کردیم. من در تلویزیون مسئولیت داشتم و همواره دعوای من در شورای مدیران این بود که چیزی نگوییم که بعدها خودمان هم خجالت بکشیم و به فرزند خود بگوییم اشتباه کردیم. این اتفاق در رسانه ما افتاده است. رسانه ما گاهی فضا را چنان باز کرده است که همه چیز از دست او خارج شده است یا در مقابل تا اندازه‌ای خفقان بود که هیچ کسی طرفدار او نبوده است. اتفاقی که رخ می‌دهد و این فشارها و اختلاف‌ها و عدم سعه صدرها هم به خاطر همین است که نتوانستیم به درستی اگاهی رسانه‌ای داشته باشیم و نتوانستیم آگاهی را تقویت کنیم و نتوانستیم آگاهی را گسترش دهیم.

تسنیم: من این فیلم را به چندین نفر نشان دادم. لحظه افتادن ابوزهرا خیلی سخت است، شاید سخت‌تر از پلان انفجار.

احمدی: سه فرزند و همسر ابوزهرا شهید شدند، اصلاً چیز ساده‌ای نیست.

مافی: برای مثال در صحنه چیپس توقع دارید که آن اتفاق رخ دهد ولی وقتی به آزادی رسیدید و فکر می‌کنید تلخی ماجرا تمام شده است و یک‌باره این اتفاق رخ می‌دهد این خیلی فضا را درام می‌کند.

تسنیم: یک مسئله که پیش آمد این بود که ما اسرا را زودتر آزاد کردیم. در حقیقت ما با اعتماد کردن، حسن نیت خود را ثابت کردیم. شاید از این وجه خیلی شبیه به برجام خودمان باشد.

احمدی: این برای سری قبل بود و این بار چنین نشد.

تسنیم: آنچه ما در مستند می‌بینیم این است که ما اعتماد کردیم و اسرا را آزاد کردیم اما آنها اسرا را این طور تحویل دادند.

فراهانی: در تبادل قرار بود دو اتوبوس از اسرای ما بیاید و یک اتوبوس از اسرای داعش برود چون اسرای فوعه و کفریا بیشتر بود. اسرای داعش در محل تجمع آمدند و فردا قرار بر تبادل بود که ناگهان انفجار شد؛ این شد که آنها همه را یک‌جا آزاد کردند. در حقیقت قرار بود این طور باشد که دوتا یکی شود ولی بعد از انفجار تا اندازه‌ای وضعیت وخیم بود که دستپاچه شدند و همه را آزاد کردند. خودشان هم ماندند چطور جمعش کنند. اختلافشان باعث این موضوع شد.

مافی: اختلاف میان مسلحین جدی بود. اگر یک بار دیگر پلان انفجار را ببینید متوجه می‌شوید که از خودشان هم کشته دادند!

فراهانی: ما خیلی روی این نپرداختیم چون مخاطب گیج می‌شد. خود اینها هم از انفجار شوکه شدند.

احمدی: چون ترکیبی از 80 گروه مسلح هستند.

فراهانی: یک لایه دیگر این کار را انجام داده است. برای خودشان مهم نیست نیروهای خودشان هم کشته شوند. منظورم این است که قرار بود روی نظمی شکل بگیرد که نشد. وقتی انفجار شد خودشان ترسیده بودند و آنها پیشقدم شدند و سریع اتوبوس‌ها را فرستادند.

در رقه که دست داعش است یا ادلب که دست جبهه‌النصره است، حکومت بشار حقوق ارتشیان و معلمان و کارمندان را می‌دهد. آب و برق را قطع نمی‌کند چون می‌داند مردم در منطقه هستند. جنایت این چنینی انجام نمی‌دهد.

 

مافی: نکته دیگری هم وجود دارد که آنها اختلاف داشتند که اسرا را آزاد نکردند. آنها از ابتدا بنای بدعهدی نداشتند. دچار اختلاف می‌شوند و در مصاحبه داریم که خودشان با خودشان درگیر شدند.

فراهانی:همواره صدای تیراندازی می‌آمد.

تسنیم: واسطه و حَکَم میان رزمندگان و مسلحین چه‌کسی بود؟

فراهانی: قضیه قدری پیچیده است اما دو کشور در وسط ماجرا بودند.

احمدی: دشمنی عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس با قطر از همین جا شدت گرفت.

فراهانی: برای سری اول تبادل که هزار نفر بودند، سه ماه قبل ماشین فرستادند. مجروحین و بیماران و پیرمردان و پیرزن‌های بدحال را آوردند. به‌ازای جسد مسلحین و یک‌سری از اسیران، این تبادل انجام شد. مرحله دوم قرار بود 8 هزار نفر باشند. تقریباً 15 هزار نفر در فوعه و کفریا بودند که قرار بود 8 هزار نفر بیایند و از این سو هم 3400 نفر به‌اضافه اسرایشان بروند. جالب است بدانید بشار اسد و حکومت سوریه قائل به این هستند که سرکرده را محاکمه می‌کنند اما با بدنه جزء کاری ندارند. اینها تبادل می‌شوند چون مردم این سرزمین هستند.

تسنیم: چون همین الان هم صلح شود و همه به خانه‌های خود بروند آدمی در همسایگی شما است که چهار سال است که می‌جنگد و می‌کشد و هر لحظه امکان دارد کاری کند که خارج از سیستم حاکمیت باشد. مملکت تا 50 سال دیگر هم روی مین است.

فراهانی: حتی شنیدم در رقه که دست داعش است یا ادلب که دست جبهه‌النصره است، حکومت بشار حقوق ارتشیان و معلمان و کارمندان را می‌دهد. آب و برق را قطع نمی‌کند چون می‌داند مردم در منطقه هستند. جنایت این چنینی انجام نمی‌دهد. ولی کار رسانه‌ای به صورت خیلی قوی شکل می‌گیرد.


از راست: سید هاشم موسوی تهیه‌کننده و وحید فراهانی کارگردان با صبر زندگی

احمدی: نکته‌ای را آقای مافی گفت که اینها مخالف بشار هستند. عقیده من این است کسی که مخالف بشار است دلار از عربستان نمی‌گیرد که آدم بفرستد 100 بچه را بکشند. اینها شاید در ظاهر چنین باشند. ما در مستند با مرگ زندگی صحنه‌ای را داریم که طرف می‌گوید 20 زن ما را دزدیدند و  آن زن‌ها پیام دادند که آنجا بمباران شود: «می‌خواهیم کشته شویم چون شاید از این حرومزاده‌ها بچه‌دار شویم». کسی که مخالف حکومت است به زن مردم تجاوز نمی‌کند. موضوعی که در با صبر زندگی سانسور شد این بود که سه کلمه عربستان، ترکیه و قطر نام برده شد. تلویزیون ما صبح تا شب همه چیز را نقد می‌کند اما این سه کلمه را سانسور می‌کند!

فراهانی: وقتی تو [احمدی] در سوریه بودی ما با قطر دوست شدیم [می‌خندد].

احمدی: یکی از موضوعاتی که در مستند به ان اشاره شده بود، آن نفراتی هستند که از این جنگ پول کسب می‌کنند و کاری می‌کنند که حیوان هم این کار را انجام نمی‌دهد. یک گربه در تاریخ به دنیا نیامده است که صد بچه گربه را بکشد! به‌نظرم این مستند نمایش انسانیت است. اگر فهم فرد اندک هم باشد و فطرت پاکی داشته باشد این مستند را ببیند می‌فهمد. این مستند راحت می‌تواند آمریکایی را که به اسم مقابله با داعش وارد منطقه شده و کاملا داعش را با موشک‌های خود پشتیبانی می‌کند، رسوا کند. عربستان سعودی در رسانه‌های خود می‌گوید ایران حامی تروریسم است اما بعد می بینیم که ماشین‌های داعش پلاک سعودی دارد.

تسنیم: افراد زیادی در فضای سوریه کار کردند اما مستند های سطحی از طرف می‌بینیم که یک روایت عادی از جنگ است. درباره این صحبت کنید؛ شاید ما فکر کنیم ساخت مستند جنگی کار راحتی است.

احمدی: به قول مادربزرگم هر کسی این قاشق را ببیند می‌گوید ساختنش که کاری ندارد، آهن را می‌کوبید و کج می‌کنید و بعد قاشق ساخته می‌شود! این آهن ذوب شده و گرما دیده و ضربه دیده تا چنین شده است. در مستند جنگ هم چنین است. مستندساز و کارگردان وقتی بخواهند کارشان موفق باشد باید خلوص نیت و توسل و توکل را داشته باشد. کسی که می‌اید این خلوص نیت را دارد چون هر لحظه امکان دارد تیری رد شود و یا موشکی اصابت کند. برای ما هم سخت است. تجربه دوستان در عراق زیاد است و ما هم در سوریه درک کردیم که به این راحتی نیست. هماهنگی‌ها و صحبت کردن‌ها و این که دم هزار نفر را باید ببینید که از چه چیزی فیلم بگیرید و چه چیزی را نمایش ندهید و بصیرت این امر را داشته باشید. اینها با تجربه به دست می‌آید. راهی باز شده است. خیلی از مستندسازان ما مستعد هستند و خیلی‌ها نمی‌دانند این راه باز شده است و باید به آنها گفته شود و فضا برای کار کردن خوب است. با چشم باز و توجیه شده باید وارد شوند. باید خط قرمزها را بدانند.

فراهانی: دوستانی که می‌رفتند، شخصاً از لبنان بدون هماهنگی به سوریه می‌رفتند. داستان سوریه با عراق متفاوت بود و ما بدون هماهنگی هیچگاه نرفتیم. در دو سه سفری که داشتیم خدا کمک کرد و هماهنگی شد و رفتیم. این سفری که ما رفتیم لطف دوستان و مسئولین موسسه اوج و روایت فتح بود که زحمت کشیدند و این فضا را باز کردند. شنیدم جدیدا یکسری از هنرمندان و عکاسان و غیره را در چند مرحله برای دیدن منطقه بردند.

احمدی: نکته‌ای درباره سختی کار بگویم که قاچاقی رفتن ایرانی‌ها به آنجا ممنوع است چرا که اگر ایرانی‌ها را بگیرند 250 میلیون تومان پول خواهند گرفت و با فرمانده‌های داعش تبادل می‌کنند. برای همین شرایط و حضور ایرانی‌ها حساسیت دارد.

تسنیم: در اکران خصوصی که داشتید حرف خاصی از افراد شنیدید؟ بازخوردها چگونه بود؟

فراهانی: چند نفر بودند که اکران خصوصی داشتند مثلا آقای جیرانی و ابوالفضل جلیلی دیدند.

تسنیم: نظرشان چه بوده است؟

فراهانی: نظرات منتشر شده است و مثبت بوده است.

تسنیم: نظر آقای جیرانی چه بوده است؟

فراهانی: گفت فیلم تکان‌دهنده‌ و به‌شدت تأثیرگذار است.

احمدی: حرف ایشان این بود نسل جدیدی در فیلمسازی آمده که ما باید دیگر کنار برویم [می‌خندد].

فراهانی: آقای ابوالفضل جلیلی هم گفته بود باید این اثر در سطح جهانی کار شود. علاوه بر اینها افراد مختلفی نیز دیدند. بهرام عظیمی، آریا عظیمی‌نژاد، حبیب احمدزاده و خیلی‌های دیگر کار را دیدند.

تسنیم: حبیب احمدزاده خودش یک رسانه است، او که ببیند خیلی‌های دیگر هم فیلم را خواهند دید!

مافی: من نکته‌ای بگویم که وحید فراهانی در ساختن با صبر زندگی خیلی با تجربه است و این را می‌توانید با مستندهای قبلی قیاس کنید. راش ها و تصاویری که گرفته است نشان می‌دهد که فرد می‌داند روی میز تدوین می‌خواهد چه کاری انجام دهد. من نمی‌خواهم تعریف کنم ولی نشان می‌دهد که تجربه این دفعات زیاد وجود دارد. مستندهای قبلی شاید مستندهای خیلی خوبی نباشد ولی این مستند حتما لطف ائمه است. مثلا پلان هلی‌شات که فکر کرده به این پلان نیاز دارد و پلانی دارد که از بوته گل در مسیر تصویر می‌گیرد. به هر حال نشان می‌دهد این آدم وارد حوزه فنی جدیدی شده است یعنی جهان‌بینی جدیدی در عرصه کار پیدا کرده است.

در زمان جنگ بوسنی چه‌کاری می‌توانستیم انجام دهیم؟ ما کاری عملاً انجام ندادیم. در سوریه هم دچار این اتفاق هستیم اما امروز امکانات این گونه شد که بتوانیم این را در تاریخ حفظ کنیم. کاری که باید در میانمار هم انجام دهیم. باید به آنجا برویم و مستند بسازیم و در یمن هم باید چنین کنیم. باید برای مسلمانان چچن هم چنین می‌کردیم. 80 هزار کودک در فقر غذایی در میانمار هستند. داعش در آن منطقه کار می‌کند و هزینه می‌کند. باید حرکت کنیم و نهادهای تصمیم‌ساز و تصمیم‌گزار این اجازه را بدهند که تیم‌ها بروند و اینها را ثبت کنند. اگر بتوانیم در بحث رسانه‌ای پیروز شویم هر چند کار مشکلی است، بدین معنی که در بحث رسانه‌ای هم‌اوردی کنیم خیلی از مشکلات ما حل می‌شود و خیلی از توجیهات بین‌المللی که مثلاً در مذاکره حل می‌شود در رسانه‌ها انجام می‌شود. اگر این اتفاق رخ دهد خیلی مبارک خواهد بود.

.....................................................
گفت‌وگو: حسین جودوی ــ مهدی آقاموسی طهرانی
.....................................................

انتهای پیام/