روز اول: اشک و لبخند

روز اول: اشک و لبخند

روز نخست جشنواره بیست و پنجم سوره روز گذشته در تئاتر شهر، حوزه هنری و ایوان انتظار دنبال شد. استقبال از این آثار نسبت به دوره گذشته به مراتب بیشتر بوده است.

باشگاه خبرنگاران پویا - احسان زیورعالم

نخستین روز جشنواره تئاتر سوره، آن هم در 25 دوره‌اش با چهار نمایش در بخش صحنه‌ای و هفت نمایش در بخش خیابانی سپری شد و آثار توسط داوران در این دو بخش مورد سنجش قرار گرفتند. با وجود در اختیار داشتن پلاتوی اجرای تئاتر شهر؛ اما تمرکز عمده آثار در مجموعه حوزه هنری پیگیر شد.

در تماشاخانه ماه، نمایش «پیرمد، بقچه، دوچرخه» به کارگردانی پیمان کریمی و براساس متن محمدرضا آریانفر روی صحنه رفت. نمایش داستان پدر و مادر آبادانی را روایت می‌کند که تنها پسرشان مدت‌هاست مفقود الاثر است. مادر مدعی است به سبب خوابی که دیده می‌داند پسرش کجاست و پدر را مجاب می‌کند، تک فرزند از دست رفته را بازگرداند. پدر عازم سفری می‌شود و در نهایت جز بقچه‌ای از فرزند چیزی نمی‌یابد.

نمایش وابسته به فضای آبادان است. همه چیز با همان لحن و گفتار مشهور و شناخته شده آبادانی دنبال می‌شود. قصه نیز بوی فرهنگ و زادبوم مردمان این شهر دارد. واژگان انتخاب شده یا اصطلاحات و عبارات نیز مخصوص آبادان است. ممکن است مخاطب برخی از آنها را با کندی درک کند؛ ولی چیزی از دست نمی‌رود.

نمایش به سه جز وابسته است، بازی بازیگرانش که خصلت‌های بومی را بازتاب نمی‌دهد. لحن نمایش که به مولفه اول بازمی‌گردد و در نهایت فضای رویاگونه تودرتو. اینها شاکله نمایش کریمی را می‌سازند؛ اما جایی هم اثر و در اصل متن را زیر سوال می‌برد. متن از ابتدا تا انتهایش یک خط دارد: یافتن پسر. از همان ابتدا نیز می‌توان حدس زد پسر مفقود الاثر شده است، از شلوار خاکی گرفته تا تفنگ بسته شده به صفحه گردان. پس چیزی برای تعلیق وجود ندارد. کار به روایت می‌کشد. روایت نیز مخدوش است. جز خاطره‌گویی از گذشته چیزی ندارد. حتی انگیزه‌های رفتن به جبهه نیز در آن مشخص نیست. همه چیز به همان زیست آبادانی خلاصه می‌شود. در نهایت شما هر چیزی را گوش ندهید موجب از دست دادن ماجرا نمی‌شوید؛ چون ماجرایی در کار نیست. با این حال فضا و اتمسفر یک‌دست است و بازی‌ها با توجه به زیست نمایش قابل‌قبول.

نمایش دیگر شب گذشته در بخش صحنه‌ای «قصه ظهر جمعه» نوشته محمد مساوات و به کارگردانی حسام افروز از یزد بود. نمایشی که پیشتر در تالار قشقایی تئاتر شهر به کارگردانی شخص مساوات روی صحنه رفت و موجبات شهرت او را فراهم کرد. آنچه افروز روی صحنه برده است به فراخور اجرا کوتاه شده است. نمایش 90 دقیقه‌ای مساوات به 60 دقیقه تقلیل پیدا کرده است؛ اما ایرادی در شاکله ایجاد نشده است.

بیشترین انرژی به کار رفته شده در نمایش صرف یزدی شدن نمایش است. در حالی که در نسخه مساوات عروس خانواده یزدی بود، در اینجا عروس به مثابه دیگری یک شیرازی است. دیگر بخش‌ها همان اجرای مساوات است. نمایش به جز تغییر در چینش و حذف برخی عناصر، تفاوت چندانی با نمایش مساوات ندارد. به نظر کارگردان مقهور اجرای او شده است. البته نمی‌توان میزانسن‌های دو کارگردان را قیاس کرد. میزانسن‌های مساوات دقیق‌تر و ریاضی‌وارتر است و نمایش افروز کمی شلوغ و مؤکد بر وجوه کمدی آن.

در نهایت افروز در تبدیل کردن اثر به یک موقعیت بومی موفق بوده است. بازی‌ها نیز در Context یزدی خودش قابل‌قبول است و بیشتر افراد نیز توانایی برابری در اجرا دارند، از همین منظر نمایش یک‌دست و با ریتمی پیش می‌رود که مخاطب را روی صندلی‌های نه چندان راحت سالن اندیشه حفظ کند.

انتهای پیام/

افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
افتتاحیه تئاتر سوره
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
طبیعت